ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

دنیای جوانی :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۱۶۷ مطلب با موضوع «دنیای جوانی» ثبت شده است

شکوه حجاب ( حجاب و مصونیت فردی و اجتماعی )

يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۲۴ ب.ظ

حجاب و مصونیت فردی

فرض کن خبر قبولی کنکوری استخدامی چیزی را می شنوی ، از ذوق نمی دانی چه بکنی!

بلند شده دستمزد یک روز کارگری را دو دستی به قصاب داده ، کف دستی جگر گرفته تا سور و ساتی به هم زنی!

حیاط که می رسی تازه یادت می آید که ای دل غافل! دوغ یادت رفته و خوب بدون دوغ که نمیشود!

با عجله پلاستیک را همانجا گذاشته و برای خرید دوغ به سوپری تشریف می برید!

در برگشت ، پلاستیک پاره و جای خالی جگر شما را شوکه می کند!

حالا گربه را نفرین می کنید ؟ یا اینجا همانجاست که می گویند: خودم کردم که لعنت بر خودم باد ؟ !

درست است خداوند از جوانان گربگی نمی پسندد و همچنین جوانی در حد خودش مسئول رفتار خودش خواهد بود و این لکه ننگ روزی دامن ناموس او را هم خواهد گرفت !

اما دختر خانمی که بی حفاظ در فضای عمومی تردّد می کند هر لحظه باید احتمال بدهد طعمه گرگ صفتانی گردد که ذره ای لحاظ ارزشمندی حیثیت و آینده او را نمی کنند!

و آن وقت انگشت اتهام بیش از آنکه متوجه دیگران باشد متوجه رفتار خود اوست.

_______________________________________________________________________________________


حجاب و مصونیت اجتماعی

هستند کسانی که وقتی سخن از حجاب و مصونیت به میان می آید ، با یک اعتماد به نفس بالایی ادعا می کنند که احدی جرأت تعرض به او را ندارد!

فارغ از اینکه این ادعا تا چه اندازه می تواند درست باشد!! اما این فرد باید بداند نتیجه حضور نامناسب او برانگیختگی تهییجات است و خوب اگر درختی بر اثر بلندی از دسترس غاصبان دور باشد بناچار به درختان ضعیفتر دست درازی خواهند کرد و او در این تعرضها بی نقش نبوده است!

و یا آنها را به سمت خودارضائی و عوارض سنگین آن سوق خواهد داد!

و در خوشبینانه ترین حالت از ایشان موجوداتی مضطرب و پرخاشگر و روان پریش خواهد ساخت.

آیا چنین امور و چنین نقشی را می پسندد؟!

حفظ حجاب ، حفظ جامعه است و کسانی که اندک حرمتی برای حقوق دیگران قائلند ، خود را ملزم به رعایت آن می دانند.



روضه شهیدین/بیروت/مزار شهدای حزب الله لبنان/مزار شهید محمد رباعی
وصیت شهید بر سنگ کوچک بالاسر قبر شریف مشخص است.
شهادت + معرفت = خوشا به حالش

خوشپوش ترین دختر دبیرستانی آمریکا

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ب.ظ

یک دانش آموز دختر مسلمان در آمریکا موفق شد عنوان خوشپوش ترین دانش آموز جوان را در میان دبیرستان های این کشور به دست آورد.

به گزارش شفقنا، ابرار شاهین دانشجوی اهل نیوجرسی درحالی موفق شده عنوان خوش لباس ترین ها را کسب کند که با این موفقیت توانسته تفکر اسلام هراسانه غالب بر کشور آمریکا نیز بشکند.

ابرار می گوید: همواره دخترانی از گروه های شادی(cheerleaders) یا مدل ها می توانستند به چنین مقامی برسند اما من با حجاب توانستم این عنوان را کسب کنم و یک رویا را به واقعیت تبدیل نمایم.

ابرار که دانش آموز دبیرستان کلیفتون در نیوجرسی است درحقیقت اولین بانوی مسلمان ومحجبه ای است که توانسته مقام خوش لباس ترین دانش آموز آمریکائی را کسب کند.

ابرار شاهین که اصلیتی فلسطینی دارد قصد دارد در آینده و در دانشگاه، فیزیو تراپی بخواند و در کنار آن نیز علاقمند به فعالیت در زمینه مدل و لباس است.

این دانش آموز مسلمان می گوید این یک افتخار است که آنها سعی کرده اند به ما نیز نگاهی مساوی داشته باشند و یک دختر مسلمان را به این عنوان انتخاب کنند.

با توجه به اینکه مسلمانان در آمریکا اقلیت هستند، به خوبی مشخص نیست که چه تعداد مسلمان یا غیرمسلمان به ابرار رای داده اند اما بسیاری از کارشناسان معتقدند این رای نشان از توانمندی مسلمین آمریکا برای مبارزه با موج گسترده اسلام هراسی است.


پیام های عاشقانه دختران ایرانی برای والیبالیست آمریکایی!


_____________________________________________________

این خبر را بگذارید کنار خبر باز شدن در ورزشگاهها روی خانمها!!

آنهایی که باز شدن پای خانمها را به ورزشگاههای آقایان از مظاهر تمدن می شمرند، تحویل بگیرند! ( عاشقانه یک زن مسلمان برای یک مرد مسیحی ! اون هم ماه مبارک رمضان ! )

« غیرت » کجایی که یادت بخیر !



قوانین ازدواج در آمریکا

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ب.ظ


در ایالات متحده شرایطی برای دریافت گواهی ازدواج در نظر گرفته شده ‌و برخی از این شرایط تنها در قانون برخی ایالات‌ وجود دارد. برای مراسم ازدواج می‌توانید کشیشی انتخاب کنید که از نظر هزینه مالی برایتان مناسب تر باشد. در اینجا قوانین ایالات مختلف امریکا از جنبه اقدامات پیش از ازدواج از جمله آزمایش خون، مدت انتظار پیش از ازدواج و از این قبیل آمده است. چون قوانین ایالات‌ در این زمینه به سرعت تغییر می‌کند، بسیاری از ایالات‌ به تازگی آزمایش خون ‌یا معاینه فیزیکی را حذف کرده اند؛ قوانین ازدواج از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است.

قوانین ازدواج در ایالات مختلف

 قوانین ازدواج در ایالات متحده:

در ایالات متحده شرایطی برای دریافت گواهی ازدواج در نظر گرفته شده ‌و برخی از این شرایط تنها در قانون برخی ایالات‌ وجود دارد. برای مراسم ازدواج می‌توانید کشیشی انتخاب کنید که از نظر هزینه مالی برایتان مناسب تر باشد. در اینجا قوانین ایالات مختلف امریکا از جنبه اقدامات پیش از ازدواج از جمله آزمایش خون، مدت انتظار پیش از ازدواج و از این قبیل آمده است. چون قوانین ایالات‌ در این زمینه به سرعت تغییر می‌کند، بسیاری از ایالات‌ به تازگی آزمایش خون ‌یا معاینه فیزیکی را حذف کرده اند؛ قوانین ازدواج از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است.

2 ـ
گواهی ازدواج باید توسط منشی دادگاه صادر شود (با پرداخت هزینه).

3 ـ
زن و مرد هر دو باید 18 سال یا بیشتر داشته باشند یا در صورت جوان‌تر بودن، موافقت یکی از والدین یا قاضی را کسب کرده باشند.

4 ـ
اثبات واکسیناسیون یا ایمنی در مورد برخی بیماری‌های خاص؛ در بسیاری ایالات‌ به خاطر اجبار معاینه فیزیکی یا آزمایش خون پیش از ازدواج، این قانون را ندارند. برخی ایالات‌ هنوز گواهی عدم بیماری‌های مقاربتی ‌می‌خواهند و برخی نیز آزمایش سرخجه یا روبلا (بیماری که برای جنین بسیار خطرناک است)‌، سل و کم خونی سلول‌های داسی شکل می‌گیرند.

5 ـ
اثبات اتمام هر گونه ازدواج پیشین به واسطه مرگ، حکم طلاق یا فسخ ازدواج (در شرایطی که ازدواج معتبری وجود داشته باشد، اتمام وضعیت تأهل از طریق طرح طلاق یا فسخ ازدواج که منجر به حکم عدم تاهل هر دو فرد شده است).

6 ـ
ظرفیت روانی مناسب (اغلب به عنوان توانایی تعهد مشخص می‌شود).
در ازدواج باید هر دو فرد موافق باشند. اگر یکی از آنها نتواند معنی تأهل را درک کند ـ به علت بیماری روانی، مصرف مواد، الکل یا فاکتورهای دیگری که بر قضاوت او تأثیر می‌گذارند ـ ظرفیت روانی لازم برای ازدواج را ندارد.

7 ـ
زوج حاضر، خویشاوند خونی نزدیک نباشند (خویشاوندان خونی نزدیک نمی‌توانند ازدواج کنند اما در برخی ایالات‌ کازن‌ها (فرزندان عمو، دایی، عمه و خاله) می‌توانند ازدواج کنند. در برخی از ایالاتی که اجازه می‌دهند‌ خویشاوندان درجه یک با هم ازدواج کنند، یکی از کازن‌ها دیگر نمی‌تواند بچه‌دار شود.

8 ـ
آزمایش خون برای بیماری‌های مقاربتی (هیچ ایالتی نیاز به آزمایش ایدز اجباری ندارد).

9 ـ
رضایت از مدت انتظار، از زمانی که گواهی ازدواج صادر می‌شود تا زمانی که جشن ازدواج برگزار می‌شود.

10 ـ
برگزاری جشن ازدواج با حضور شاهدان و فردی که توسط ایالت تأیید شده تا مسئولیت انجام مراسم ازدواج را داشته باشد؛ مانند روحانی، کشیش یا قاضی‌. مراسم مذهبی باید تحت آیین مذهبی افراد یا در مورد بومیان امریکا، طبق روال قبیله انجام شود. مراسم مذهبی معمولا توسط کشیش انجام می‌شود.

11 ـ
مراسم‌ مدرن معمولا تحت نظر قاضی برگزار می‌شود. در برخی ایالات‌ منشی دادگاه یا مسئولان رسمی دیگر دولتی ممکن است مراسم را انجام دهند. در بیشتر ایالات‌ نیاز به حضور یک یا دو شاهد برای امضای سند ازدواج وجود دارد.

12 ـ
ثبت گواهی ازدواج پس از جشن ازدواج انجام می‌شود. فردی که مراسم ازدواج را انجام می‌دهد، وظیفه دارد یک نسخه از سند ازدواج را به دادگاه یا مأمور ایالتی بفرستد که ثبت شود. عدم ارسال سند ازدواج به مأمور مربوطه، لزوما ازدواج را باطل نمی‌کند، ولی ممکن است اثبات ازدواج را مشکل سازد.

13 ـ
تکمیل ازدواج با انجام رابطه کامل جنسی (تنها در چند ایالت این کار لازم است). در بیشتر ایالات‌ با اتمام مراسم عروسی، زوج متاهل می‌شوند و عدم رابطه جنسی پس از مراسم، بر اعتبار ازدواج تأثیری نمیگذارد، ولی در برخی ایالات‌ عدم رابطه جنسی می‌تواند مبنای فسخ ازدواج باشد.

14 ـ
ازدواجی که در جای دیگری حتی خارج از کشور انجام شده باشد، معمولا در همه ایالات‌ معتبر است، به شرطی که این ازدواج در آن سرزمین نیز قانونی باشد.

توجه داشته باشید شرایط گواهی ازدواج ایالتی اغلب تغییر می‌کند و مطالب بالا صرفا جهت اطلاع شماست.


منبع:

تابناک، کد خبر: ۲۳۳۴


http://hamsan.tebyan.net/ سامانه ملی همسریابی

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۵ ب.ظ
سامانه ملی همسان‌گزینی با حضور معاون وزیر ورزش و جوانان رونمایی شد. این سامانه با فعالیت واسطین ازدواج در جهت حل مشکل ازدواج جوانان راه‌اندازی شد.

به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس،

 سامانه همسان‌گزینی در راستای گسترش صحیح ازدواج از طریق انتخاب صحیح و با محوریت خانواده در جهت دستیابی جوانان به ازدواجی با 4 محور « به‌هنگام » ، « آگاهانه » ، « آسان » و « پایدار » سعی دارد تا با برقراری ارتباطی نظام‌مند، هدف‌دار و مؤثر بین راویان، واسطه‌ها، معرفین و متقاضیان همیار جوانان، خانواده و جامعه در امر ازدواج باشد.

این شبکه با گرد هم آمدن واسطین خیر و فعالان عرصه ازدواج و با بهره‌گیری از شبکه مشاورین و اساتید خبره تلاش دارد تا خلاء وجود مجموعه‌ای پویا و هدف‌مند در عرصه همسرگزینی و همسریابی با تکیه بر مبانی عمیق اسلامی و فرهنگ غنی ایرانی پر نموده و مسیر یک ازدواج موفق را تسهیل کند.

سامانه ملی همسان‌گزینی به نشانی http://hamsan.tebyan.net/ با شعار انتخاب آگاهانه، ازدواج پایدار فعالیت خود را به‌صورت رسمی از امروز آغاز کرد.

___________________________________________________________


در این مراسم الله‌یاری - رئیس سازمان نظام روان‌شناسی - گفت:

تمرکز این طرح بر روی این موضوع است که در ازدواج از ابتدا انتخاب‌های درست صورت گیرد. یکی از مشکلات ما در موضوع ازدواج این است که در این موضوع به کارهای علمی کمتر پرداخته می‌شود.

وی ادامه داد: در موضوع ازدواج باید به چند مورد دقت شود و نکته اول این است که فردی که می‌خواهد ازدواج کند باید از پختگی شخصیت برخوردار باشد و پختگی و رشد شخصیت اجتماعی، موضوعی اکتسابی است که باید مسئولان برای آن برنامه داشته باشند.

الله‌یاری ادامه داد: ازدواج‌هایی که فرد در آن به پختگی اجتماعی نرسیده باشد، با شکست مواجه می‌شود.

تعریف ازدواج این است که من باید از لحاظ شخصیتی به آن حد از رشد رسیده باشم که از خود بیرون بیایم و شخص دیگری را درک کنم و برای تربیت نسل جدید آماده باشم.

وی اظهار داشت: نکته دیگر خودشناسی است و نکته بعد شناخت اطلاعات از زن و مرد است که خصلت‌های روان‌شناسی و روحی و روانی زن و مرد را باید به دختران و پسران شناساند.

رئیس سازمان نظام روان‌شناسی با انتقاد از اینکه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که همه چیز را یاد می‌گیریم به جز آموزش زندگی کردن، گفت:

نگاه کنید که جوانان امروز چه تصویری از زندگی زناشویی دارند و متأسفانه مدرسه و دانشگاه کارهای جدی برای این موضوع انجام نداده است.

بنابراین لازم است دوره‌هایی برای مهارت‌آموزی و برقراری ارتباط متقابل به جوانان تعریف شود و موضوع آخر انگیزه ازدواج است که باید دید هم‌اکنون انگیزه ازدواج در جامعه به حد قابل قبولی است یا نه.

الله‌یاری گفت: ما در جامعه‌ای هستیم که بسیاری از والدین دانسته یا ندانسته نگرش‌های ضد زن و مرد را ترویج می‌کنند، درحالی که در همسان‌گزینی « کفویت شخصیتی » اولویت اول است.

وی با انتقاد از تعرفه‌های بیمه مشاوره ازدواج گفت: مشاوره ازدواج و روان‌درمانی باید در اختیار روان‌شناسان قرار گیرد، در حالی که هم‌اکنون تعرفه‌ها این موضوع را در اختیار روان‌پزشکان قرار داده است. ما نمی گوئیم روان‌پزشکان وارد این حوزه نشوند اما به شرطی باید این اتفاق باید رخ دهد که دوره‌های روان‌شناسی و روان‌درمانی لازم را گذرانده باشند.

انحصار روان‌درمانی و مشاوره توسط روان‌پزشکان خطای بزرگی است که باید آن را اصلاح کرد.

در این مراسم محمد گلزاری -  معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان - گفت:

یکی از حلقه‌های طرح همسان‌گزینی مشاوران هستند؛ چراکه ما شاهد هستیم در حوزه ازدواج حتی افراد غیرمتخصص نیز وارد شده‌اند. درحالی که ما برای حضور مشاوران در این طرح شرایطی را قائل شده‌ایم که عبارت است از داشتن پروانه از سازمان نظام روان‌شناسی، متأهل بودن، بالای 35 سال سن داشتن و همچنین سابقه 5 سال فعالیت در حوزه مشاوره از جمله مشخصات مشاوران حاضر در طرح ملی همسان‌گزینی است.

گلزاری گفت: اگر انتظار داریم که در سال « 100 هزار ازدواج » به آمارهای ازدواج کشور اضافه شود، باید شخصیت افراد را نیز مورد ارزیابی قرار دهیم.

این سامانه تا زمان معرفی افراد به‌صورت رایگان فعالیت می‌کند، اما در زمان مشاوره هزینه دارد و اگر قرار باشد در این طرح روان‌شناسان حضور داشته باشند، اما بیمه به آنها تعلق نگیرد، این طرح با شکست مواجه می‌شود.

در ادامه این مراسم 6 نفر مجوز فعالیت مراکز تخصصی ازدواج و خانواده را دریافت کردند.


حمّام لازم تر بود !!

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۴ ق.ظ

آقاى رضوى فرمود:

در ایامى که مرحوم بیدآبادى به شیراز تشریف آورده بودند، یک روز من محتلم شده بودم .

به قصد حمام از منزل خارج شدم ، دیدم « حاج شیخ محمد باقر شیخ الاسلام » عازم خدمت آقاى بید آبادى هستند.

به من فرمود:

شما هم بیائید به خدمت آقا برویم .

من حیا کردم که بگویم عازم حمامم ؛ بالاخره همراه ایشان به زیارت آقا مشرّف شدیم.

وقتى وارد بر ایشان شدیم ، اول آقا شیخ الاسلام با آقا مصافحه کرد ، بعد من که رفتم مصافحه کنم ، آهسته در گوشم فرمود: حمام لازمتر بود!!

من از اطلاع ایشان بخود لرزیدم و با شرمسارى برگشتم .

آقا شیخ الاسلام فرمود: چرا مى روى ؟

مرحوم بید آبادى علیه الرحمه فرمود:

بگذارید برود ، کار لازمترى دارد!


منبع:

داستانهایى شگفت

آیة الله دستغیب


حجاب اجباری

چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۲۲ ق.ظ
۹۴/۳/۱۹ - ۱۵:۱۳
شناسه خبر : ۱۲۷۵۶۰
بررسی حجاب در کشور

آیا حجاب اجباری از اول اشتباه بود؟

      

گروه فرهنگی فرهنگ نیوز: «یکی از روشنفکران فعالِ معروف که قبل از پیروزی انقلاب، اندک مقالات خوبی هم با امضای مسـتعار در روزنامه‌ها به دسـت چاپ می‌سپرد، اوایل انقلاب با ما آشنا شـد. من این فرد را از دور می‌شناختم، ولی از نزدیک با وی آشـنایی نداشـتم. من و مرحوم بهشـتی و مرحوم باهنر با چند نفر دیگر در کانون توحید نشسته بودیم که گفتند این شخص آمده است. دیگرانی که آنجا حضور داشتند وی را نمی‌شناختند، اما من که دورادور او را می‌شناختم، گفتم بگویید بیاید. آمد و خیلی با ما گرم گرفت و با جمع ما مأنوس شد. مردی روشنفکر و هوشمند و ازلحاظ ذهنی، انسـانی فرهیخته بود. آدمِ کوچکِ بدی نبود. جلسـه دومی که ایشـان از ما وقت گرفت و باعجله نزدمان آمد، مصادف با روزهایی بود که امام دسـتور داده بودند زن‌های بی‌حجاب نباید در ادارات حضور داشـته باشـند. یادتان هسـت دیگر...
 
«الآن وزارتخانه‌ها - این را می‌گویم که به دولت برسد - آن طوری که برای من نقل می‌کنند باز همان صورتِ زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن‌های لخت بیایند؛ زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند...» ۱۵ اسفند ۱۳۵۷؛
سخنرانی امام خمینی ره در جمع روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه  (۱)

امـام در همان اوایل انقلاب، ماه اول بود یا دوم، نمی‌دانم چنان دسـتوری صادر کرده بودند. باری؛ این شـخص، یقه کَنان آمد و گفت آقا! این چه دستوری است امام داده‌اند؟ این چه‌کاری است که می‌کنید؟ این چه حرفی اسـت که می‌زنید؟ خلاصه، با ما بنای محاجّه کردن را گذاشـت و بعد هم رفت که رفت! شـما ببینیـد همین یک کلمه حرف امام که به موضوع حجاب و پوشـش زن ارتباط پیدا می‌کرد، یعنی حکمی اسـت در اسـلام که نمی‌شود آن را ندیده گرفت؛ چه تعداد افراد را از ما روی‌گردان کرد. 
 
در زمینه ارزش‌های فردیِ اسلامی، هر قدم که جلو بروید به موارد زیادی از این قبیل برخورد می‌کنید. خب فلان آدم، دلش می‌خواهد بنشیند و مشروبات الکلی مصرف کند. در سروده‌های شـاعران ما، این‌همه از «مِی» صحبت می‌شود؛ یعنی اصلاً «مِی» در زندگی نباشـد؟! اگر کسی با چنین منطقی به باده‌گساری بنشـیند، می‌شود؟! اسـلام می‌گوید نه‌فقط نمی‌شود، بلکه حد شـرعی هم دارد. اسـلام بـرای دروغ گفتن و غیبت کردن حد شـرعی قائل نشـده، اما برای می‌خوارگی حد شـرعی قائل شده است. برای ارتباط با جنس مخالف، به شکل لطیفِ آمیخته به شـهوت، یعنی همان محبت‌های لطیفی که در آن‌ها شـهوت هم هسـت و کسـی نمی‌تواند بگوید نیسـت؛ مجازات در نظر گرفته اسـت. مثلاً فرض کنید که فلان آقا با فلان فرد از جنس مخالف، خیلی دوسـت اسـت و خیلی هم دوسـتش دارد. آیا در این میان، هیچ رقیقه شهوانی وجـود ندارد؟ چه کسـی می‌تواند چنین ادعایـی بکند؟ خب خیلی از افراد کـه جوان بودند یا حتی فراتر از عمر جوانی قرار داشـتند، سروکارشان با چنین مسـائلی بود و دلشـان را به ایـن حرف‌ها خوش می‌کردند. اسـلام این را قبول نمی‌کرد. انقلاب اسـلامی، نظام اسـلامی و ارزش‌های اسـلامی، این مسـائل را قبول نمی‌کرد. چنین مسـائلی را نه پیغمبر قبول کرده اسـت و نه قرآن. شـوخی که نیست! ما از خودمان که درنیاورده‌ایم! ایستادن در مقابل چنین خلاف‌هایی، عده‌ای را از ما گرفت. اگر ما بـرای این خلاف‌ها و خلاف‌کارها منع و مجازات نداشـتیم، یک نفر در این نظام کافی بود که بتواند صد نفر از برجسـتگان عالم روشنفکری را جذب کند. یک نفر به‌راحتی می‌توانست چنین کاری را بکند. چون روشـنفکر و هنرمند و آن روح لطیف، همچنان که از آن‌طرف کششی دارد، از این‌طرف هم کششی دارد. گاهی با یک لبخند می‌شود آن‌ها را جذب کرد. 
 
به ُخُلق و لطف، توان کرد، صیدِ اهل نظر
به دام و دانه نگیـــرند، مرغِ دانا را
 
اهل نظر را باید بگویند اهل هنر! طرف نه مقام می‌خواست، نه پسـت می‌خواست و نه وزارت می‌خواست. یک لبخند و یک توجه و احیاناً به قول ما طلبه‌ها یک گعده دوستانه می‌خواست. خب نمی‌شد دیگر!» / از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در جمع عناصر جبهه خودی در حوزه فرهنگ، ۲۲ تیر ۱۳۷۳ (۲)
 
ما مراعاتِ «پوشش» را ضروری کردیم. هدفمان این بود که میان انسان و فطرت الهی‌اش فاصله کمتری بیفتد. اینکه جذابیت‌های کاملاً غریزی، روابط گسترده و مفید آدم‌ها را به روابط محدود و عموماً غیرمفید جنسی تبدیل نکند. اینکه «آزادی فردی» به قیمت «اسارت جمعی» تمام نشود! اینکه اگر «ارزش‌ها» همسان نیستند، «خسارت دیدن‌ها» هم همسان نباشند! اینکه «در همه‌جا» جنسیت عامل تعیین‌کننده نباشد. اینکه خانم‌های ما با یکرنگی بیشتری «حافظِ سنت شرقی و اصالت کشور خود» (۳) باشند. 
 
دوست داشتیم کوچه و خیابان طوری نباشد که نوجوانانمان دچار بلوغ زودرس شوند!... تلاش کردیم تا جذابیت‌های جنسی، «بی‌موقع و بیجا» سراغ آدم‌ها نیایند. به سهم خود اجازه ندادیم کودکان و نوجوانان «در دوره‌ای که هنوز نمی‌توانند مسئولیت یک زندگی مستقل را به دوش بگیرند» زیر تحریکِ روزمره‌ی جنسی باشند. دلمان می‌سوخت برای بچه‌ها! راضی نبودیم تا وقتی‌که هنوز نمی‌توانند سیراب شوند به تشنگی بیفتند...
 
البته اشتباهات زیادی داشتیم. ازجمله اینکه گاهی به «پوششِ سر و گردن» اکتفا کردیم که اصلاً کفایت نمی‌کرد! آنچه مهم‌تر بود «پوشش مناسبِ حجمِ بدن زنان و مردان» بود که از آن غافل بودیم. از این گذشته گاهی آن‌قدر مرعوب و بی‌سلیقه می‌شدیم که از زمانه جلو می‌افتادیم و در تولیداتمان حتی از «آرایش‌های غیرضروری و غیر رایج در هر دوره» هم پرهیز نمی‌کردیم.
 
 
علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی:  فیلم سلطان و شبان درست شده بود، سریال قشنگی بود اما زن‌های بدحجاب  در آن بودند. خشکه‌مقدس‌ها خیلی سروصدا راه انداخته بودند. من رفتم به  امام گفتم که..... (۴)
 
حتی اگر...
 
حتی اگر مردم برای برپایی «اجتماعیاتِ اسلام» قیام نکرده بودند؛ حتی اگر به تعبیر رهبری، عده‌ای را «به خاطر پافشاری بر همین مسائل» از دست نداده بودیم، حتی اگر اسلام «مقابله با افسارگسیختگی در غضب و شهوت» را ضروری ندانسته بود، حتی اگر همه مراجع عظام تقلید «اندام‌نمایی» را ممنوع نکرده بودند، و حتی اگر «بی‌حجابی و اندام‌نمایی» مانند روزه‌خواری «معصیتِ علنی» محسوب نمی‌شد، بازهم احتمالاً با «قدری فکر کردن» به «ضرورت‌ِ ممانعت» دست پیدا می‌کردیم. بعضی از غربی‌ها که دست پیدا کرده بودند! 
 
گاه‌گاه باخبر می‌شدیم که برخی شرکت‌های آن‌ورِآبی برای ورود کارمندانشان به محیطِ کار، «شرطِ پوشش» گذاشته‌اند تا مثلاً دچار افت راندمان کاری نشوند. یا اینکه برخی دانشگاه‌های ممالک غیر اسلامی، بر مبنای اعتقادات خودشان «شروطی اجباری» درباره پوشش دانشجویان گذاشته‌اند. البته نگاه ما به آن‌ها نبود. (۵)
 
ما همین پرت شدنِ زودهنگامِ حواسِ نوجوانان به مسائل جنسی را که می‌دیدیم کافی بود تا فکری به حال عرصه عمومی بکنیم. ناسلامتی خودمان روزی دختران و پسرانی نوجوان بودیم و می‌دانستیم که در یک محدوده‌ی سنی خاص، غریزه جنسی به‌اندازه‌ای نفوذ پیدا می‌کند که «عقلِ محاسبه‌گرِ دوراندیش» را تقریباً عقب میزند. انگار یک «فهم مشترک» می‌گفت: در مقطعی از آغاز زندگی، اغلب آدم‌ها نمی‌دانند با غریزه جنسی‌شان چه‌کار کنند! باید فضا را مناسب کرد و از کمک دریغ نداشت.
 
قانون‌هایی که گذاشتیم
 
حوزه عمومی در کنترل قانون بود. چرا باید دست روی دست می‌گذاشتیم؟ البته قانون‌هایی که در سال‌های ۶۲ و ۶۵ و ۷۵ تصویب کردیم (۶) نقص‌هایی داشت. مجریان آن قانون‌ها هم آموزشِ کافی ندیده بودند. چه کسی کامل و بی‌عیب است؟!
 
نتیجه این شد که اقداماتمان برآورده‌کننده انتظاراتمان نبود. اما، همین «وجودِ قانون» و همین «اجرای ناقصِ آن» هم مقداری تأثیر داشت! دیگر «با هر تیپی به خیابان آمدن» چندان بی‌خطر نبود. پدری کردن و مادری کردن قدری آسان‌تر می‌شد. بچه را که می‌فرستادی نانوایی، دلت بجای هزار راه، نُهصد راه می‌رفت! همان‌طور که خیالت از نشستنِ نوجوان جلوی تلویزیون «کمابیش» راحت بود، از «به خیابان رفتن او» هم کمتر از قبل دلواپس می‌شدی.
 
بحران آغاز شد!
 
ولی مشکلات ما که یکی دوتا نبود! ازقضا نتوانستیم وضعیت اشتغال و مسکن را سروسامان بدهیم. پس بعضی از همان نوجوان‌های دسته‌گلمان که حتی دوره نوجوانی را هم با سلامتِ نسبی پشت سر گذاشته بودند، در هزارتوی مسکن و شغل افتادند و بخش قابل‌توجهی‌شان نتوانستند «به‌موقع» ازدواج کنند. و تداوم این وضعیت اندک‌اندک بحران‌ساز شد. 
 
 
دکتر محمود گلزاری عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی: تحقیقات نشان می‌دهد ۸۰ درصد دختران دبیرستانی در ایران  با یک پسر دوست هستند!... و ارتباطاتشان هم به ازدواج منجر نمی‌شود! (۷)
 
«بحران» که میدانید چه وضعی دارد. همین‌که از راه می‌رسد، سروکله نسخه‌های شفابخش هم از اقصی نقاط عالم پیدا می‌شود! یکی ایده می‌داد که «ازدواج سخت شده، جوان‌ها را آزاد بگذارید!» دیگری می‌گفت «کسانی که نوجوانی‌ِ پاک و باصفایی داشته‌اند، اگر در جوانی آلوده شوند، خیلی بیشتر از دیگران اذیت می‌شوند؛ پس از همان اول بگذارید بچه با همه‌چیز مواجه شود! کسی را استریل بار نیاورید!!»... خلاصه نسخه پشتِ نسخه بود که از راه می‌رسید!
 
اما بچه‌ها به کنار، دیگر حتی خود ما هم در خیابان راحت نبودیم! «بحران» کار خودش را کرده بود و مسئله از حجابِ «سر و گردن» فراتر می‌رفت. بعضی از خیابان‌ها بی‌اغراق به مزونِ لباس‌های اندام‌نما تبدیل شده بود! و این‌یکی دیگر شوخی نداشت. حالا صرفاً کودکان و نوجوانان نبودند که در تابستان‌های تعطیل، در کوچه و برزن، در حال فوتبال و دوچرخه‌سواری و بازی‌های کودکانه، ناگهان با صحنه‌ای کاملاً تحریک‌کننده مواجه می‌شدند. حالا دیگر فضا برای متأهلین و والدین هم آزاردهنده شده بود. چه آزاری؟ «آزار» در اینجا معنای خیلی ساده‌ای دارد: «کسی که تحریک می‌شود اما اجازه لذت بردن ندارد، آزار می‌بیند!»
 
 
جلسه علنی مجلس شورای اسلامی با حضور عبدالرضا رحمانی فضلی  وزیر کشور به پرسش علی مطهری در خصوص وضعیت رعایت قانون عفاف و حجاب 
پاسخ می‌داد و مانیتورهای مجلس تصاویری واقعی از پوشش برخی افراد نشان می‌دادند! (۸)
 
واقعیت این بود که عده‌ای داشتند اولاً با «پوشش‌های اندام‌نما»، و در اولویت دوم با «آرایش و کم‌حجابی در ناحیه سر و گردن»، هم‌وطنان خود را «آزار» می‌دادند. چشم هم نمی‌چراندی به‌طور تصادفی روزی چند بار مجبور بودی از چیزی خوشت بیاید که برای تو ممنوع است و هرگز مال تو نمی‌شود! هیچ همسری هم دوست نداشت شریک زندگی‌اش در خیابان «به‌واسطه پوشش غریبه‌ها» تحریک شود و روزبه‌روز تنوع‌طلب‌تر! جذبِ چنین همسری مدام سخت‌تر می‌شد. کسی راضی نبود شریک زندگی‌اش در محل کار آن‌قدر تحریک شود که از پا بیفتد و کارش به «ارتباطات خارج از خانواده» و خیانت بکشد.
 
حکومت باید می‌آمد وسط!
 
ما حکومت تشکیل داده بودیم! و حکومتمان از جانب ما قدرت و مشروعیت داشت. او بود که حق داشت از امکانات عمومی استفاده کند. فرد فردِ ما که امکانات و جغرافیای نفوذ چندانی نداشتیم! قدرت‌ها و ثروت‌های کلان را به حکومتی که قبولش داشتیم سپرده بودیم تا «از طرف ما» و به‌طور گسترده اقدام کند. گرچه حکومت همان سه قانون مصوب خودش را هم چندان قدرتمند اجرا نکرده بود، اما چاره چه بود جز مطالبه‌ی یک اقدام تازه؟ آن سه قانون، قدیمی‌تر از آن بودند که «مشکل جدید ما» را حل کنند. 
 
این شد که قانون چهارمی تحت عنوان «راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» (۹) تصویب شد که وظایف کلانی هم بر دوش نیروی انتظامی گذاشت. اندکی پس از ابلاغ این قانون بود که «گشت ارشاد» راه افتاد. این گشت که زیر نظر نیروی انتظامی شکل گرفته بود بجای «ممانعتِ کامل از اندام‌نمایی»، وظیفه خود را «ناامن سازیِ فضای عمومی برای اندام‌نمایی» قرارداد. فلسفه این بود: گاهی حضور «یک» پلیس در یک خیابان، جلوی رخداد اتفاقاتی را می‌گیرد که اگر رخ بدهند، شاید ده پلیس هم برای رسیدگی به آن‌ها کافی نباشد.
 
پس تقریباً همه می‌دانستیم که نیروی انتظامی نخواهد توانست «پوششِ اجباری» را محقق کند. «پوشش» مفهومی بود که به لطف آقایانِ دست‌اندرکار، حتی حدودوثغورش هم به‌درستی در قانون نیامده بود! اما «ناامن کردنِ فضای اندام‌نمایی» هدفی بود که تا حدودی می‌شد دنبال کرد.
 
شروع دادوهوارها!
 
ما این اقدام را ۱۰ سال پیش کردیم و اعتراض‌ها هم بلافاصله شروع شد. از این جلسه به آن جلسه می‌رفتیم و توضیح می‌دادیم که «آقاجان! ما فقط داریم با سرریزها برخورد می‌کنیم! فقط با حالت‌های خاص! صرفاً داریم فضا را ناامن می‌کنیم برای اندام‌نمایی‌ها... کار فرهنگی را کسان دیگری هنوز باید بکنند... این اقدام ما مقطعی و لازم است، نه دائمی و کافی!» این‌ها را می‌گفتیم اما چه می‌شد کرد. مخالفت‌ها علنی بود.
 
 
از آن خبرنگار بدنامِ کمپین آزادی‌های یواشکی بگیرید تا برخی روحانی‌های تلویزیونی و مشهور!، خیلی‌ها وسط آمدند و ورزیدگی‌ِ فکری خود را نشان دادند: اخلاقِ زوری ارزش ندارد؛ دین‌داریِ مجبورانه جواب نمی‌دهد؛ حجاب اجباری از اول هم غلط بود!؛ قیدوبند باید از درون بجوشد تا ماندگار باشد؛ الانسانُ حریصٌ علی ما مُنِع!؛ مردم بالغ‌اند و مصلحت‌اندیش لازم ندارند؛ خدا چنین سیطره‌ای را حتی به رسول‌الله – سلام‌الله‌علیه - هم نداده است!؛ به‌زور کسی به بهشت نخواهد رفت؛ حجاب همان حیا نیست؛ مگر محجبه‌ها چه گلی بر سر جامعه زده‌اند؟؛ حجاب کجای اولویت‌های ماست؟؛ چرا بی‌حجابی این‌قدر از دروغ و دزدی و تهمت و غیبت مهم‌تر است؟!!؛ با صدای بلند میگوییم: اسلام چیزهای خیلی مهم‌تری از حجاب دارد که فعلاً روی زمین مانده‌اند!؛ کارنامه‌ی جمهوری اسلامی در خصوص امور مهم‌تر چیست که در خصوص حجاب این‌قدر حساس باشیم؟!؛ شماها انگار تهاجم فرهنگی را خلاصه کرده‌اید در تهاجم یک جنس به جنس دیگر!!؛ حجاب و حیا لازم و ملزوم‌اند اما نسبتشان که به خودشان ربط ندارد! به فرهنگ عمومی ربط دارد!! شاید یک روز هم فرهنگ عمومی «کمترین حجاب» را به «بیشترین حیا» منتسب کرد!...
 
ماجرا این بود که این حرف‌ها گرچه گویندگان را کامروا می‌کرد و بر سکوی قهرمانیِ «متفاوت فکر کردن» می‌نشاند!، اما مرهمی بر «زخم جامعه» نمی‌گذاشت. زخم اینجا بود که به خاطر پوشش‌های اندام‌نما، کودکان ما در کوچه و خیابان و در تعطیلات عریض و طویل و در بی‌برنامگی‌های گسترده، خیلی زودتر از سن رشدِ عقلانی به بلوغ جسمی می‌رسیدند. این مسئله تبعات زیادی داشت. بماند که حتی همسران هم نگران همدیگر شده بودند. بماند که در بعضی محیط‌های کار، به‌وضوح می‌شد کارمندانی را دید که مشغول آب و رنگ همکاران خود شده‌اند و کار مردم روی زمین‌مانده و وقت و انرژی جامعه هدر می‌رود.
 
تزهای قصه وار و کم‌فایده؛ دردهای درمان‌نشده
 
اگر اخلاقِ زوری واقعاً ارزش نداشته باشد؛ اگر قیدوبند حتماً باید از درون بجوشد؛ اگر هرگز کسی «به‌زور» به بهشت نرود؛ و اگر حتی معلوم شود که حجاب، کوچک‌ترین مسئله‌ی اسلام است!، داستان این است که این‌ها دردی از ما دوا نمی‌کند! علما و دانشمندان هرکه هستند؛ و متفکران و روحانیونِ سرشناس هر اندیشه‌ای که در سر دارند، تا وقتی دردهای جامعه را چاره نکنند صرفاً نویسندگانی محترم و منبریانی معزز خواهند بود که به معیشتِ عزتمندانه‌ی خود مشغول‌اند و بس!
 
با بلوغِ زودرسِ کودکان به دلیل «مواجهه با پوشش‌های اندام‌نما» چه باید کرد؟ با زیبایی‌های بدنی‌ای «که دیگر چندان پوشانده نمی‌شوند» چه باید کرد؟ نباید تحریک شد؟ بخشنامه صادر کنیم که کسی تحریک نشود؟! یا بگوییم اگر تحریک شد، بابتش ناراحت نباشد؟! آیا اعلام کنیم که در این زمینه‌ها کسی هراسی به دل خود راه ندهد؟! محیط‌های عمومی را هم مثل محیط‌های خصوصی به امانِ همان خدایی بگذاریم که زمانی می‌گفت بدون حرکت، برکت نمی‌دهد؟! راستی! چرا «مراعاتِ آداب ارتباطی زن و مرد» را برای محیط‌های خصوصی توصیه می‌کنیم؟ فایده‌ی این توصیه چیست وقتی فرزندِ همان خانواده‌ی مبادی‌آداب هم وقتی به خیابان می‌رود دقیقاً با همان چیزی روبرو می‌شود که در خانه مواجه نمی‌شد؟!
 
اگر برخی متفکران خود را از حضرت روح‌الله بصیرتر می‌دانند، اگر گمان می‌کنند پیش از آن‌ها همه نادان بوده‌اند و «عقل» با آن‌ها آفریده شده!، اگر بعضی‌ها غرق‌شده‌اند در توهمِ «آه! من چه متفاوت فکر می‌کنم!»، و اگر عده‌ای حتی ابا نمی‌کنند از مصاحبه کردن با خبرنگاران خائن و درآمدزایی برای فری‌لَنسِرهای فراری(۱۰) ‌، این‌گونه افراد لابد خودشان هم خبر دارند که چندان به درد مردم نمی‌خورند!
 
کسی به «درد» می‌خورد که بگوید «اگر اندام‌نمایی آزاد شد و پوشاندنِ بدن، غیراجباری»، آن‌وقت شهوت‌جوییِ زودهنگامِ کودکانِ کنجکاو را با کدام مکانیسم مدیریت خواهیم کرد؟ با کدام شیوه از «تحریکِ بی‌موقعِ نیروی کار» ممانعت به عمل می‌آوریم؟ با چه روشی جلوی «فاصله افتادن میان همسران و سرد شدن روابط زناشویی» را می‌گیریم؟... چقدر از دزدی‌ها و دروغ‌ها و تهمت‌ها و غیبت‌ها و تجاوزها ریشه در «شهوت گرا شدن» آدم‌ها دارد، و «اندام‌نمایی در خیابان و رسانه»‌ شهوت گرایی انسان را افزایش می‌دهد یا کاهش؟! «غیراجباری کردنِ پوشش» چه کمکی به شهوت‌محور نبودنِ انسان‌ها می‌کند؟! و چه دردی از بلوغ‌های زودرس و کم‌انگیزگی‌های شغلی و تحصیلی و خیانت‌های زناشویی مداوا می‌کند؟... 
قصه گفتن و خواب کردنِ بیمار که طبابت نیست!
 
.......................................................................................................................................
پی نوشت:
۱-  صحیفه امام، جلد ۶، صفحه ۳۲۹، سخنرانى در جمع روحانیون و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، ۱۵ اسفند ۱۳۵۷
۲  - مرکز صهبا. (۱۳۹۰). دغدغه‌های فرهنگی: شرح مزجی یکی از بیانات محوری مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۳ با استفاده از دیگر بیانات معظم له (صص. ۸۰-۸۲). تهران: موسسه ایمان جهادی.
  ۳- مرحوم آیت‌الله طالقانی گرچه از مخالفین حجاب اجباری بودند و گمان داشتند که حجاب حتی برای زنان مسلمان هم اجباری نیست! اما در جایی هم گفته بودند که «خانم‌های ما قطع‌نظر از مسلمان بودن، حافظ سنت شرقی هستند و این سنت شرقی، اصالت است. اگر یک کشوری بخواهد مستقل باشد، معنایش این نیست که فقط دروازه‌هایش را محدود کند بر روی دنیا، این است که سنتش را حفظ کند، معارف را حفظ کند، شخصیت‌ها را حفظ کند.. حجاب اسلامی نص صریح قرآن است... آیه حجاب برای شخصیت دادن به زنان است، شخصیت انسانی و ملی‌اش در کشور ما...‌ ما، اسلام، قرآن و مراجع دینی می‌خواهند زنان ما شخصیتشان حفظ بشود..»
۴  - «فیلم سلطان و شبان درست شده بود، سریال قشنگی بود اما زن‌های بدحجاب در آن بودند. خشکه‌مقدس‌ها خیلی سروصدا راه انداخته بودند. من رفتم به امام گفتم که چنین چیزی است و خیلی خوب است یعنی مردم را مشغول می‌کند و یک مقدار جالب است و جنبه‌های هنری‌اش هم خوب است ما خودمان ازلحاظ اینکه مردم به صداوسیما علاقه‌مند بشوند موافقیم ولی ازلحاظ شرعی شبهه دارد. شما یک شماره این سریال را ببینید اگر اشکال دارد، ما این را پخش نکنیم. ایشان دیده بودند، فردا به من گفتند نه خوب است پخش کنید...» یکی از خاطرات شخصی که آقای اکبر هاشمی رفسنجانی از حضرت امام نقل کرده‌اند؛ گزیده مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی، سال ۱۳۹۰ 
۶  - تا ۱۳۸۴، مسئله‌ی حجاب در کشور ایران «سه» قانون روشن و مشخص داشت:
اول - برابر ماده‌ی ۱۰۲ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۶۲ مجلس شورای اسلامی هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌گردد و درصورتی‌که مرتکب عملی شود که نفس عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید، فقط تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌گردد. 
تبصره: زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد.
دوم - برابر مواد ۲ و ۴ قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان مصوب ۱۳۶۵ مجلس شورای اسلامی کسانی که در انظار عمومی وضع پوشیدن لباس و آرایش آنان خلاف شرع و یا موجب ترویج فساد و یا هتک عفت عمومی باشد، توقیف و خارج از نوبت در دادگاه صالح محاکمه و حسب مورد محکوم می‌گردند به یکی از مجازات: یک - تذکر و ارشاد. دو - توبیخ و سرزنش. سه - تهدید. چهار -  ۱۰ تا۲۰ ضربه شلاق یا جریمه نقدی از ۲۰ تا۲۰۰ هزار ریال برای استفاده‌کننده. پنج - ۲۰ تا۴۰ ضربه شلاق یا جریمه نقدی از ۲۰ تا۲۰۰ هزار ریال در مورد استفاده‌کننده. و برابر تبصره‌ی ۲ از ماده‌ی ۲ همین قانون، مجرمی که کارمند است علاوه بر مجازات فوق‌الذکر به یکی از مجازات زیر محکوم می‌شود: یک - انفصال موقت تا دو سال. دو - اخراج و انفصال از خدمات دولتی. سه - محرومیت از استخدام به مدت پنج سال در کلیه وزارتخانه‌ها و شرکت‌ها و نهادها و ارگان‌های عمومی و دولتی.
سه - برابر ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ مجلس شورای اسلامی هرکس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل، به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌گردد و درصورتی‌که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید، فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. و باز برابر با تبصره‌ی همین ماده زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه‌هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.
چرا بی‌حجابی جرم است؟ - از منظر حقوقی، اگر قوانین ذکرشده را به‌درستی «رکنِ قانونی» جرم بدحجابی در نظر بگیریم، «رکنِ مادی» این جرم نیز روشن است: عنصر «آسیب‌زننده» که پوششِ «خلاف شرع» یا «موجب ترویج فساد» و یا «موجب هتک حرمت عمومی» دارد، «ثبات اخلاقی اجتماع» را به مخاطره می‌اندازد و موجب پدید آمدن عنصر «آسیب‌دیده» می‌شود. و دست‌آخر «رکن معنوی» این جرم نیز دقیقاً در هنگام شکل‌گیری «نیت و اندیشه» ی فرد برای سرپیچی از «قانونِ الزام‌آور کشور» حاصل می‌شود. دقت کنیم که اصلاً نیازی نبود که هر سه رکن محقق شود. یعنی وجود همان قوانین (رکن قانونی) برای جرم انگاری این رفتار کفایت می‌کرد اما خصوصاً در مورد بدحجابی، ازقضا هر سه رکن «جرم بودن» در اغلب موارد رخداد این جرم حضور دارند. بدین معنا که اغلب مجرمین این حوزه هم قانون را نادیده گرفته‌اند (رکن قانونی)، هم می‌دانسته‌اند که دارند چنین می‌کنند (رکن معنوی)، و هم به ثبات اخلاقی جامعه آسیب‌زده‌اند. (رکن مادی)
۷  - «در ایران ۸۰ درصد دختران دبیرستانی با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند که خانواده‌ها و مسئولین مدارس از این موضوع بی‌اطلاع هستند... نوجوانان آگاهی کافی نسبت به این مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نمی‌شود که این امر مطمئناً پیامدهای ناگواری را برای آن‌ها به همراه خواهد داشت.. در حدود ۲۰ سالی که من در این زمینه تحقیق و پژوهش انجام داده‌ام، در نامه‌هایی که از سوی ۸۵ درصد از دختران در خصوص ارتباط‌های عاشقانه دریافت کرده‌ام مربوط به سن ۱۲ تا ۲۵ سالگی بوده و ۱۵ درصد از نامه‌ها مربوط به پسران بین ۱۴ تا ۱۷ ساله است. در این میان دختران بیش از پسران آسیب‌پذیر بوده و با پیامدهای بیشتری در این خصوص مواجه خواهند شد.»؛ دکتر محمود گلزاری عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی؛ اینجا
۹  - برابر قانون «راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» مصوب ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی، نیروی انتظامی ازجمله موظف است به «اعلام حدود و ضوابط قانونی عفاف و ملاک‌های بدحجابی در جامعه به‌منظور تشخیص مصادیق آن»، «الزام اتحادیه‌ها، سندیکاها و صنوف در مقابله با بدحجابی»، «تذکر به افراد بدحجاب و برخورد با آن‌ها طبق ضوابط قانونی در اماکن عمومی شهر»، «برخورد قانونی با افراد خیابانی، افراد بدحجاب و باندهای اصلی فساد و فحشا»، «نظارت و کنترل قانونی و اصولی بر وضعیت اماکن تفریحی و عمومی نظیر پارک‌ها، سالن‌های سینما، سالن‌ها و اماکن ورزشی، کوهستان‌ها، سواحل دریایی، جزایر، مناطق آزاد تجاری، فرودگاه‌ها، پایانه‌ها»، «ممانعت از تولید، توزیع و نمایش محصولات سمعی و بصری غیرمجاز و نمایش لباس‌هایی که موجب بی‌عفتی و بدحجابی می‌شوند»، «کنترل و نظارت جدی بر رعایت حدود و ضوابط قانونی عفاف در مجتمع‌های مسکونی، برج‌ها و شهرک‌ها از طریق مدیریت بر این‌گونه اماکن»، «الزام برگزارکنندگان جشن‌ها و مراسم عروسی به رعایت شئون اسلامی و کنترل افراد شرکت‌کننده در آن و برخورد جدی با مراکز غیرقانونی و فاقد مجوز»، «نظارت مستمر بر اماکن تجاری عمومی شامل فرودگاه‌ها و مجتمع‌های مسکونی، نمایشگاه‌ها و ... بر نحوه پوشش و بازرسی از این اماکن در رفع بدحجابی»، «توقیف خودروهای دولتی که سرنشینان آن شئون اسلامی را رعایت نمی‌کنند»، «اعلام نظر در خصوص فعالیت‌ یا عدم فعالیت بخش‌هایی که می‌تواند موجب ترویج فساد شوند» / متن کامل قانون گسترش راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب
۱۰- Freelancer | شخصی که به معنای «کارمند کسی یا جایی بودن» شاغل نیست بلکه به‌صورت ساعتی یا پروژه‌ای با برخی مجموعه‌ها کار می‌کند و دستمزد می‌گیرد «فری‌لَنسِر» نامیده می‌شود. بعضی از مهم‌ترین خبرنگاران ایرانی فراری مقیم خارج از کشور فری‌لنسر هستند و همزمان با چندین مجموعه به‌صورت پروژه‌ای کار می‌کنند. (مانند معصومه علی نژاد قُمکیلایی مشهور به مسیح علی نژاد!) درآمد این افراد کاملاً به کیفیت کارشان وابسته است و هر اقدامی که به غنای محصولات رسانه‌ای آن‌ها کمک کند سبب افزایش درآمدشان می‌گردد. یکی از روش‌های مرسوم این افراد برای بالا بردن کیفیت کار و افزایش دستمزد، گرفتن مصاحبه تلفنی با شخصیت‌های مشهور در داخل کشور است. بسیاری از شخصیت‌های وطن‌پرست و دین‌دار داخلی هم نمی‌دانند که مصاحبه کردن با این عناصر دقیقاً به افزایش درآمد آن‌ها می‌انجامد و مهم‌ترین دلیل تماس هم همین است! اگر گفته می‌شود که شخصیت‌ها از مصاحبه با خائنین پرهیز کنند به این خاطر است که این نیروها کارمند جایی نیستند که دستمزدی دائمی داشته باشند. درواقع از طریق همین مصاحبه‌ها زندگی می‌کنند و از شخصیت‌های نظام جمهوری اسلامی بعید است که لوازم زندگی خائنین را – تا وقتی توبه اجتماعی نکرده‌اند - فراهم کنند
 
 


مرگ « کن » دوست پسر « باربی » بر اثر سرطان خون !!

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ق.ظ

دوست "باربی" سرطان گرفت و مُرد! + تصاویر

دو شنبه 18 خرداد 1394 - 19:12:14
یک پسر برزیلی که ده‌ها هزار دلار خرج جراحی های پلاستیک کرده بود تا بتواند شبیه دوست عروسکی مجموعه باربی یعنی «کن» شود، بر اثر سرطان خون درگذشت.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم:

سلسو سانتبانس 20 ساله بعد از تحمل 5 ماه بیماری بر اثر سرطان خون درگذشت.

این پسر برزیلی بیش از 30 هزار پوند خرج جراحی های پلاستیک کرده بود تا بتواند شبیه دوست عروسکی مجموعه باربی یعنی «کن» باشد.

سلسو بعد از برنده شدن در یک مسابقه در سن 16 سالگی به فکر تغییر چهره اش افتاد. او یکبار در مصاحبه ای گفته بود که اطرافیانش همیشه به او می گفتند که چهره ای عروسکی دارد و همین او را تشویق کرد تا هرچه بیشتر شبیه عروسکها شود.

پدرش در مورد او گفته است: مدتی بعد از اینکه سلسو چهره جدیدش را پیدا کرد، متوجه شد که سرطان خون دارد. او به دنبال نقشه های خود بود، اما گویا تقدیر برای او سرنوشت دیگری رقم زده بود.

این پسر جوان جراحی هایی روی بینی، چانه، فک و بدن خود انجام داد که حدود 50 هزار دلار هزینه داشت. او می خواست خود را به عروسک مذکر مجموعه باربی شبیه کند و همواره می گفت که این آرزوی دیرینه او بوده که به حقیقت پیوسته است.

سلسو پس از جراحی‌ها، برای حضور در هر برنامه تلویزیونی 10 هزار پوند می گرفت!! و بدین ترتیب در حال تبدیل شدن به یک ثروتمند تمام عیار بود که اجل مهلتش نداد!



به مادر این بازیکن هم باید جام داد!!

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۳ ب.ظ

               جــــــــــــــــــــــــــام حجـــــــــــــــــــــاب و عفـــــــــــــــــــــاف

________________________________________________________________________________________________________________


یکشنبه 10 خرداد 1394 - 08:35:32

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین:

بارسلونا و بیلبائو دو تیم از دو شهر جدایی طلب اسپانیا در فینال کوپا دل ری در ورزشگاه نیوکمپ به مصاف هم رفتند که این دیدار با نتیجه 3 بر یک به سود بارسا به پایان رسید.  در پایان این بازی که دومین جام فصل را برای شاگردان انریکه به ارمغان آورد ، بازیکنان این تیم با کاپ قهرمانی عکس یادگاری گرفتند. یکی از این بازیکنان ، مونیر جوان بود که همراه با پدر و مادرش در کنار کاپ ایستاد.



  به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق:
 تصویر زیر مربوط به امضای طومار توسط رزمندگان اسلام علیه « لاابالی گری و بی حجابی در پشت جبهه ها » می باشد.
از شواهد عکس بر می آید که متعلق به بچه های « تیپ 20 رمضان » (یگان زرهی ویژه استان تهران) باشد.
مخاطب طومار دقیقا معلوم نیست اما طبیعتا باید فرمانده « کمیته های انقلاب اسلامی» باشد که در آن سال ها وظیفه مبارزه با منکرات را بر عهده داشت.
زمان ثبت عکس نیز بین سال  1364 تا 1365 می باشد. 
این تصویر را باید یکی از اسناد منحصربفرد در پرونده تاریخی و پرفراز و نشیب مبارزات فرزندان انقلاب اسلامی با با یکی از مصادیق مفاسد اجتماعی به شمار آورد. پرونده ای که هنوز هم یکی از چالش های جدی باورمندان به انقلاب اسلامی با دولت هایی است که می آیند و می روند.
ابعاد عکس آن مقدار هست که بتوان بیشتر متن طومار را خواند .

آن چه از متن طومار قابل رویت می باشد به این قرار است:
...پس از عرض سلام و تشکر از آن جناب در رابطه با زحمات و تلاش های فراوانی که در جهت انقلاب برای سرکوبی منافقین و مبارزه با منکرات کشیده اید!
اخیرا اخبار بسیار ناگواری در رابطه با شیوع لاابالی گری و بی حجابی در سطح شهر تهران به جبهه ها می رسد و رزمندگان که شهر و دیار خودو خانواده های خویش را در امان خدا و در پناه حکومت [غیر قابل رویت] رها نموده اند نگران می سازد.
جای تاسف دارد [ غیرقابل رویت] گذشت چند سال از پیروزی انقلاب خونبار اسلامی ، عده ای آلت دست بیگانه به اشاعه علنی فحشا مشغولند.
حزب الله مظلومانه مجبور به سکوت گردیده است.
عزیزانی  [ غیرقابل رویت] فرزندان ، همسران ، پدران و برادران شان در جبهه ها مشغول  [ غیرقابل رویت]  چگونه در مقابل تجاوز آشکار به حقوق خویش سکوت کنند؟
و رزمندگانی که نوامیس خویش را به جمهوری اسلامی سپرده و به میادین نبرد رهسپار شده اند ، چگونه با فراغت بال از پشت جبهه ها  به جنگ مشغول شوند؟
ما رزمندگان اعزامی از استان تهران ضمن اعلام این که به حسب فرمان امام هرگز جبهه ها را ترک نخواهیم کرد و با تمام  [ غیرقابل رویت]  که به حزب الله در این رابطه وا داشته شود ، استخوان در گلو و خار در چشم مردانه در مصاف کفار و کفرپیشگان خواهیم جنگید تا خدا فتح و نصرت نهایی خود را آشکار سازد.
از جنابعالی تقاضا داریم که هر چه سریعتر به این امر رسیدگی نموده و ضمن ارشاد افراد فریب خورده ، با عوامل بیگانه قاطعانه برخورد کنید و اخطار رزمندگان اسلام را به ایشان ابلاغ فرمایید و در این رابطه اگر صلاح می دانید  [ غیرقابل رویت] ...


عکس/دلواپسی رزمندگان برای حجاب


شبکه خبری معتبر C.B.S آمریکا، در تازه‏ترین گزارش بخش پربیننده «60 دقیقه» خود، به پروژه عفت یا کنترل رفتار جنسی جوانان آمریکایی پیش از ازدواج پرداخته است.

در حدود دو دهه، برترین آژانس‏های سلامت و بهداشت عمومی در آمریکا، جوانان آمریکایی‏را به بهره‏گیری  از روش‏هایی که خطرات ابتلا به بیماری ایدز و دیگر بیماری‏های حاد جنسی را کاهش می‏دهد، مجبور می‏سازند. اما هر بار دولت آمریکا، به طور شگفت‏انگیزی، رویه‏ای خلاف اهداف مورد نظر خود را پیموده است.

طی پنج سال گذشته، دولت آمریکا، هزینه‏ای معادل یک میلیارد دلار صرف تشویق جوانان کرده تا به آنان بفهماند، سالم‏ترین شکل رابطه جنسی، تنها از طریق ازدواج کردن میسر است و استفاده از ابزار پیشگیری از بارداری نیز به رغم تصور افراد، تأثیر چندانی ندارد.

هزاران دلار از میلیون‏ها دلار بودجه دولتی، صرف رساندن پیام «حفظ خویشتنداری تا پیش از ازدواج» به جوانان در کلاس‏های آموزشی سراسر کشور شده است.

به این صورت که میلیون‏ها دلار در اختیار مؤسسات مذهبی قرار گرفته است تا با آموزش‏های خود، از دختران نوجوان تعهد گرفته شود که عفت و پاکدامنی خود را تا پیش از ازدواج حفظ کنند.

همچنین، دولت فدرال، بودجه‏ای معادل 167 میلیون دلار را تنها صرف ارشاد جوانان با این پیام کرده است که «خویشتنداری خود را تا پیش از ازدواج حفظ کنید».

قانون جدید نیز روش‏ها و ابزار پیشگیری از بارداری را به نفع سلامت و بهداشت نوجوانان نمی‏داند؛ و صرف هزینه برای آن را بی‏فایده می‏داند. «دنی پتین» که در سال 1996 استفاده از بعضی عوامل بازدارنده در روابط جنسی را مطرح کرده بود، معتقد است:

آموزش روابط جنسی سالم، نسبت به سی‏سال پیش بسیار اثرگذار بوده است، اما وقتی  به اوضاع فعلی خود نگاه می‏کنیم، می‏بینیم با صرف هزینه 5/4 میلیارد دلاری با حجم بسیار وسیعی از مسائل جنسی مربوط به نوجوانان روبه‏رو هستیم.

«پیتر بیرمن»، استاد دانشگاه کلمبیا که جامع‏ترین بررسی را در مورد مسائل جنسی و بهداشتی بزرگسالان انجام داده، معتقد است: این پیامدهای منفی، نتیجه آموزش‏های جنسی نیستند. آنچه این نتایج منفی را به ارمغان آورده، نوجوانان هستند که خود را حفظ نکرده و به روابط جنسی‏شان ادامه می‏دهند.

در ادامه این گزارش آمده است:

در یک پروژه 45 میلیون دلاری که در آن هفده آژانس مستقل، شرکت کرده بودند، محققان تحت نظارت بیرمن، بیش از دویست هزار دختر جوان را تحت آموزش برنامه حفظ عفت، قرار داده بودند.

با وجود این، باز هم نوجوانان، ابزارهای کنترل روابط جنسی را قبول دارند!! و می‏گویند کسانی که می‏خواهند آنان را از داشتن چنین روابطی با سوگند خوردن و تعهد دادن باز دارند، از این امر مطلع نیستند که 88 درصد این افراد سوگندخورده، تعهد خود را فراموش می‏کنند.


منبع:

ماهنامه معارف، شماره 27، ص 46.


پیامبر و جوانان

شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۵۱ ب.ظ

توجه به خواسته های جوانی

جوانان به لحاظ ویژگى هاى دوران جوانى هم تربیت پذیر و در عین حال نوگرا و آرمان خواه و تنوع طلبند. مشارکت در برنامه هاى یک نواخت و خشک و بى روح خوش آیند آنان نیست .

جامعه رسول الله صلى الله علیه و آله درگیر چشم و هم چشمیها، سخت گیرى ها و انتظارات بى جا از همسران نبود. 

یک جوان به همان سهولت که کارهاى روزمره زندگى را سامان مى داد، پیوند زناشویى برقرار مى نمود! و این بهترین شیوه و بیشترین توجه به خواسته ها و تمایلات جوانان است ، که در جامعه رسول الله صلى الله علیه و آله متجلى شده بود.

رسول الله صلى الله علیه و آله با اقشار گوناگون و من جمله با جوانان به مشاوره مى پرداخت . به آنها شخصیت مى داد. و به عزت نفس این قشر بنیادى توجه داشت.

هیچ جوانى در محضر رسول الله صلى اللّه علیه و آله و از موضع گیرى رسول الله صلى الله علیه و آله نرنجید.


آموزش جوانان

اگر دین دستور مى دهد که پیش از این که دگراندیشان قلب و فطرت جوانان را بیالایند، به سراغ آنها بروید و باورهاى صحیح و اعتقادى آنان را شکوفا کنید: بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان تسبقکم فئه المرجعه - وسائل، ج 12، ص 247 -

در همه ابعاد زندگی بر آموزش جوانان تاکید دارد: علموا اولادکم السباحة والرمایة - وسائل، ج 12، ص 247 - به فرزندان خویش تیراندازى و شناگرى بیاموزید.

و از آنجا که در فرهنگ ها و زمان هاى گوناگون نیازها متفاوت و گوناگون است ،جامعه دینى باید توجه کافى به این امر نموده و بسترهاى شکوفایى خلاقیت را در همه زمینه های مورد نظر براى جوانان فراهم آورد.


مسئولیت دادن به جوانان

رسول الله صلى الله علیه و آله جوانان را باور داشت ، و هنگامى که شایستگى آنها را در احراز مسئولیتها به دست مى آورد از توانمندى آنها کمال بهره برداری را مى نمود.

و به آنها مسئولیت واگذار مى کرد و هیچ اعتراض ‍ و نکوهش و پى آمد هم سبب نمى شد از تصمیم خویش باز گردند.

و همین باور موجب شد محفل رسول الله صلى الله علیه و آله محفل جوانان باشد . 

آنها آنچنان شیفته حضرت شدند که حتی دست از پدر و مادر ، خانه و وطن و... شستند و مهمتر اینکه به آرمانهای خویش در شرایط سخت پایدار ماندند.

پیش از هجرت حضرت به مدینه « مصعب بن عمیر » که نوجوانى بیش نبود از سوى رسول الله صلى الله علیه و آله براى انجام رسالت فرهنگى و تبلیغى به مدینه اعزام مى شود! ( و قال رسول الله صلى الله علیه و آله لمصعب و کان فتا حدثا و امره رسول الله صلى الله علیه و آله بالخروج - بحار، ج 6، ص 405؛ اسد الغابه، ج 5، ص 181، ش 4929 -

همین جوان در جنگ هاى بدر و احد فرمانده و پرچمدار سپاه حق است، که با حماسه آفرینى در جنگ احد به شهادت مى رسد.

« عتاب بن اسید » بعد از فتح مکه از سوى حضرت به عنوان والى مکه ،  مسئولیت امور سیاسى را به عهده گرفت ؛ در حالى که بیست و یک سال بیش نداشت! و افراد بزرگتر از وى در بین صحابه فراوان وجود داشتند!

این کار حضرت وقتى مورد اعتراض قرار مى گیرد، که چرا جوان را بر بزرگسالان ترجیح داده است ؟! حضرت بسیار متین جواب مى دهد که:

ملاک مسئولیت ، بزرگى سن نیست ، ملاک « شایستگى و فضیلت » است : فلیس الاکبر هو الافضل بل الافضل هو الاکبر - سیره حلبی، ج 3، ص 59؛ اسد الغابه، ج 3، ص 556، ش 3532 -

در بسیج عمومی علیه رومیان با این که بزرگسالان فراوانی در بین جنگجویان اسلامی حضور داشتند و با این که جنگ از اهمیت زیادى برخوردار بود، حضرت « اسامه 18 ساله » را به فرماندهى برگزید و درجواب اعتراضات فرمود اسامه همانند پدرش زید شایسته این مقام است : انهما لخلیقان لها - اسد الغابه، ج 1، ص 80؛ طبقات الکبری، ج 2، ص 374 - و این سیره حضرت بود، هرچند که به ترک لشکر از طرف گروهی انجامید.

خلاصه یاران رسول الله صلى الله علیه و آله را جوانان شکل مى دادند و اگر حضرت فرموده باشد: نُصِرت بالشباب من با جوانان یارى شدم یک حقیقت است .


برگرفته از:

رسول اللّه صلى الله علیه و آله الگوى زندگى

حبیب اللّه احمدى


اخراج مجری زن به دلیل بی حجابی/عکس


آذربایجان کشوری است که مردمش براساس عقاید خود زندگی کرده و نحوه پوشش خود را تعیین می کنند و در شبکه های تلویزیونی اش معمولا مجری های خانم بدون حجاب دیده می شوند.
در چند روز گذشته یکی از مجریان معروف شبکه itv اذربایجان با لباسی باز و دکلته در برنامه تلویزیونی حضور پیدا کرد و هنوز مدتی از پایان برنامه نگذشته بود که مدیر شبکه او را بخاطر پوشیدن چنین پیراهنی اخراج کرد

آذربایجان کشوری است که مردمش براساس عقاید خود زندگی کرده و نحوه پوشش خود را تعیین می کنند و در شبکه های تلویزیونی اش معمولا مجری های خانم بدون حجاب دیده می شوند. لباس زننده مجری زن باعث اخراجش شد! +عکس

_______________________________________________________________________________________


خیلی واضح است انسان وقتی در محیطی آلوده زندگی می کند«  آلودگی » آلودگی به حساب نمی آید مگر آن گاه که از حد متعارف بگذرد!

همین حد از بی حجابی که سبب اخراج این خانم را فراهم آورده، در بسیاری از کشورها متعارف است و بی اشکال ،و بیش از این شاید مورد انتقاد قرار بگیرد.

 در عین حال همه این قبیل واکنشها در هر سطحی تأییدی ست بر امر حجاب ، با تعریفی که از حجاب در آن جامعه وجود دارد!

و اگر نقش محیط و فرهنگ هر کشوری را در تعریف حجاب و بی حجابی لحاظ کنیم که باید بکنیم بی جا و بی ربط نیست اعتراض و توبیخ نسبت به زنانی از جامعه که خود را از توده دیگر زنان جدا کرده ، در عین حال ممکن است فاصله زیادی هم با زنان خارج از این جامعه داشته باشند!

و بر آنهاست عرض پوزش و عذر به درگاه ملت و رعایت احترام به نگرش ملت.


جوانی

سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۱:۲۲ ب.ظ

جوانا! ره طاعت امروز گیر

که فردا جوانى نیاید ز پیر


قضا روزگارى ز من در ربود

که هر روزش از پى شب قدر بود!!


من آن روز را قدر نشناختم

بدانستم اکنون که درباختم!


به غفلت بدادم ز دست آب پاک

چه چاره کنون جز تیمم به خاک؟!


مکن عمر ضایع به افسوس و حیف

که فرصت عزیز است و الوقت ضیف(1)


(1)  وقت میهمان است ( و خیلی سریع انسان را ترک می گوید)

شعر از : سعدی


شوخی کلامی با نامحرم

دوشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ

رسول الله (ص) :


... و من فاکه امرأة لا یملکها حبسه الله بکل کلمة کلّمها فی الدنیا ألف عام - وسائل الشیعه ش ح 25418 -


هر کس با زنی نامحرم شوخی کند ، خداوند بابت هر کلمه ای هزار سال زندانی اش نماید!!


عن أبی بصیر :

کنت اقرئ امرأة کنت اعلمها القرآن فمازحتها بشیء ، فقدمت على أبی جعفر ( علیه السلام ) فقال لی : أی شیء قلت للمرأة ؟ فغطیت وجهی فقال : لا تعودن الیها - وسائل الشیعه ش ح 25419 -


ابوبصیر گوید: زنی را تعلیم قرآن می دادم پس به کلمه ای با او مزاح کردم !

خدمت امام باقر (ع) که رسیدم فرمود:

به آن زن چه گفتی؟!!!

صورتم را ( از خجالت ) پوشاندم! فرمود: دیگر هرگز تکرار مکن!



قَفَنــــدَر: شیطان بی غیرتی

يكشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۱۱ ق.ظ

عن أبی عبدالله (ع) قال:

 إذا اغیر الرجل فی أهله أو بعض مناکحه من مملوکه فلم یغر ولم یغیر بعث الله عزوجل إلیه طائرا یقال له: القفندر حتى یسقط على عارضة بابه ثم یمهله أربعین یوماثم یهتف به إن الله غیور یحب کل غیور فإن هو غار وغیر وأنکر ذلک فأنکره و إلا طارحتى یسقط على رأسه فیخفق بجناحیه على عینیه ثم یطیر عنه فینزع الله عزوجل منه بعد ذلک روح الایمان وتسمیه الملائکة الدیوث - کافی باب الغیرة ش ح 10303 -

امام صادق (ع) :

اگر مردى در مورد اهل خانه خود - یا ناموسش از بردگان - به غیرت گرفته شود! و به غیرت نیاید! خدای عز وجل مرغى را قفندر نام ( قَفَندَر بر وزن سمندر ، به معنی زشت چهره ) بر سر در خانه او مى فرستد که تا چهل روز مهلتش داده سپس بر سر او فریاد مى کشد که: خدا غیور است و هر صاحب غیرت را دوست می دارد.

پس اگرآن مرد غیرت به خرج داد و آنچه منافى غیرت است از خود دور کرد که هیچ، و الا پرواز مى کند و بر سر او مى نشیند و پرهاى خود را بر چشمهاى او مى گیرد و بعد مى پرد، و به دنبال آن خداوند روح ایمان را از او جدا فرماید و ملائکه او را دیّوث نامند!


إسحاق بن جریر قال: سمعت أبا عبدالله (ع) یقول:

 إن شیطانا یقال له: القَفَندَر  إذا ضرب فی منزل الرجل أربعین صباحا بالبربط ودخل علیه الرجال وضع ذلک الشیطان کل عضومنه على مثله من صاحب البیت ثم نفخ فیه نفخة فلا یغار بعد هذا حتى تؤتى نساؤه فلایغار - کافی باب الغیرة ش ح 10306 -

امام صادق (ع) :

شیطانی هست که به او قفندر می گویند هرگاه در منزل مردی چهل صبح طنبور بزنند و مردان بر او داخل گردند ، آن شیطان هر عضو خود را بر همانند آن عضو از صاحب منزل خواهد گذاشت سپس در او بدمد و غیرت او را ببرد به جوری که اگر با زنانش هم جمع گردند غیرت نورزد!


عن أبی داود المسترق قال:

من ضرب فی بیته بربط أربعین یوما سلط الله علیه شیطانا یقال له: القفندر فلا یبقی عضوا من أعضائه إلا قعد علیه فإذا کان کان کذلک نزع منه الحیاء ولم یبال ما قال ولا ما قیل فیه - الکافی باب الغناء ش ح 12428 -

ابی داود مسترِقّ ( که روایاتش از امام صادق (ع) است) :

هرکه چهل روز در خانه او طنبور بنوازند حقتعالى بر او مسلط گرداند شیطانى را که اورا قفندر میگویند پس هیچ عضوى از اعضاى او نماند مگر آنکه شیطان بر آن بنشیند پس چون چنین شود حیا از او گرفته شده و برایش فرقی نمی کند که چه بگوید و چه در موردش گفته شود!

کنار خانواده

سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۵۵ ب.ظ

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلّم به مردى فرمود :

آیا امروز را روزه گرفته ای ؟! 

گفت : نه .

فرمود: به فقیرى غذا داده اى ؟

گفت : نه .

فرمود : برو نزد خانواده ات که این خود انفاق است !!!


منبع:

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

سید محمد نجفى یزدى

بی غیرتی...

سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۴۴ ب.ظ

علی (ع):

یا اهل العراق نبئت ان نسائکم یدافعن الرجال فى الطریق اما تستحون لعن الله من لایغار

- وسائل الشیعه ش ح 25520 -


اى اهل عراق ! ( اى مردم ! )

شنیده ام که زنان شما در راه با مردان برخورد پیدا مى کنند !! 

آیا خجالت نمى کشید ؟! 

خدا لعنت کند بى غیرتها را !!



به دنبال فضیلت

دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۱:۵۰ ب.ظ

زن طالب فضیلت و امام باقر (ع) :


_ من زنی بریده از دنیا هستم ! 


_ منظورت چیست؟


_ نمی خواهم هرگز ازدواج کنم !


_ چرا؟


_ به جهت کسب فضیلت !


_ از این کار دوری کن، که اگر در این کار فضیلتی بود، فاطمه علیها السلام از تو نسبت به آن سزاوارتر بود !!


_ هیچ کس نیست که در فضیلت بر او سبقت گیرد !


منبع:

بحار الانوار، ج 100، ص 219


||| لوطی |||

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۴۴ ق.ظ

ابوالفتوح رازى ، قاضى نعمان و ابوالقاسم کوفى آورده اند:


در زمان حکومت عمر بن خطّاب ، غلامى را نزد او آوردند که مولاى خود را کشته بود، عمر بدون آن که تحقیق و بررسى نماید، حکم قتل او را صادر کرد.


این خبر به امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام رسید و شهود نیز شهادت دادند؛ که این غلام مولاى خود را کشته است .


حضرت خطاب به غلام کرد و اظهار نمود:

 تو چه مى گوئى ؟

غلام در پاسخ گفت : بلى ، من او را کشته ام .

حضرت فرمود: براى چه او را کشته اى ؟

گفت : اربابم خواست به من تجاوز لواط کند ولى من نپذیرفتم ، و چون خواست مرا مجبور کند، من او را از خود بر طرف ساختم ، ولیکن بار دیگر آمد و به زور با من چنان عمل زشتى را مرتکب شد و من هم از روى غیرت و انتقام او را کشتم .

حضرت اظهار داشت : باید بر ادّعاى خود شاهد داشته باشى ؟

غلام عرض کرد: یا امیر المؤ منین ! در حالى که من در آن شب تنها بودم ، چگونه مى توانم شاهد داشته باشم ؛ و او درب ها را بسته بود و من اختیارى از خود نداشتم .

امیر المؤ منین علىّ علیه السلام فرمود: چرا بر او حمله کردى و او را کشتى ؟ آیا او از این عمل زشت پشیمان نشده بود؟ و آیا ندامت و توبه او را نشنیدى ؟

غلام گفت : خیر، هیچ أثرى از آثار ندامت در او ندیدم .

حضرت با صداى بلند فرمود: اللّه اکبر! صداقت یا دروغ تو، هم اکنون روشن خواهد گشت .


بعد از آن دستور داد تا غلام را بازداشت نمایند و سپس به اولیاى مقتول خطاب کرد و فرمود:

سه روز که از دفن مرده گذشت ، جهت بیان و صدور حکم مراجعه کنید.


چون روز سوّم فرا رسید، امام علىّ علیه السلام به همراه عمر و اولیاء مقتول کنار قبر رفتند و حضرت دستور داد تا قبر را بشکافند؛ سپس ‍ اظهار نمود:

چنانچه جسد مرده موجود باشد، غلام دروغ گفته ؛ و اگر مفقود باشد غلام ، صادق و راستگو است .


پس وقتى که قبر را شکافتند، جسد را در قبر نیافتند؛ و چون به حضرت علىّ علیه السلام گزارش دادند که جسد در قبر نیست .


حضرت اظهار نمود:

اللّه اکبر! به خدا قسم ! نه دروغ گفته ام و نه تکذیب شده ام ، از پیغمبر خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم که فرمود:

هر که از امّت من باشد و عمل زشت قوم لوط را انجام دهد - که همانا به وسیله فریب شیطان انجام مى دادند - و بدون توبه از دنیا برود و او را دفن کنند، بیش از سه روز در قبر نخواهد ماند؛ و او را با قوم لوط محشور مى گردانند؛ و به عذاب سخت و دردناک الهى گرفتار خواهد گشت .


پس از آن ، حضرت امیر علیه السلام فرمود: غلام را آزاد کنید.


منبع:

چهل داستان و چهل حدیث از امیرالمؤمنین على (ع )

عبداللّه صالحى

از: مستدرک الوسائل



کفاره ...

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۱:۱۵ ق.ظ

على (علیه السلام ) فرمود:


ما با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در مسجد به انتظار نماز بودیم که مردى برخاست و عرض کرد:

اى رسول خدا ! من گناهى کرده ام !

پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم روى از او برگرداند!


هنگامى که نماز تمام شد،  همان مرد برخاست و سخن اول خود را تکرار کرد.

پیامبر فرمود:

آیا با ما این نماز را انجام ندادى ؟ و براى آن بخوبى وضو نگرفتى ؟

عرض کرد:

 آرى

فرمود:

این کفاره گناه تو است !!


منبع:

1001 داستان از زندگانى امام على (علیه السلام )

مؤ لف : محمد رضا رمزى اوحدى

علی (ع) و توجه به دنیای جوانی

جمعه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۱۷ ق.ظ

روزى امام على علیه السّلام با یکى از غلامان خود به نام قنبر به بازار رفته و دو عدد پیراهن ، یکى به دو درهم ، و دیگرى به سه درهم خرید.

پیراهن نو و بهتر را به قنبر داد که بپوشد، و خود پیراهن ساده را پوشید!!

قنبر گفت :

مولاى من ! بهتر است که پیراهن بهتر را شما بپوشید ( چرا که شما ارباب من ، و من برده شما هستم )

حضرت امیرالمؤ منین على علیه السّلام فرمود :

تو جوانى و باید لباس خوب بپوشى !! و سنّ من بالاست باید لباس ‍ ارزانتر داشته باشم!!

...

من از خداى خود خجالت مى کشم ، که پیراهن نو را خودم ، و کهنه را به تو بپوشانم!


منبع:

الگوهاى رفتارى امام على علیه السّلام جلد اوّل

مرحوم محمّد دشتى

غرور جوانی---------

دوشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۵۳ ب.ظ

نوجوانیه و غرور!

داشتند از زور و قدرت خودشون و خاک کردن حریفاشون می گفتن که بهشون گفتم :

 اما این جوری که شما فکر می کنین نیست!!

یه غریبه رو میشناسم که ادعای شکست همه ی بچه های محل را داره!!

حسابی ناراحت شدن و گفتن :

اگه مرده بیاد مسابقه!

گفتم :

 باشه غروب بیاین فلانجا

دم غروب همه شون اومده بودند ، گفتند :

کجاست طرف تا حسابشو کف دستش بذاریم!!

گفتم:

فعلا که اذونه ، بریم مسجد وضو بگیریم و نماز بخونیم تا بعد!

نماز رو خوندند و گفتند :

بریم دیگه که دیر شد!

گفتم :

نه دیگه لازم نیست! دماغشو حسابی به خاک مالیدین!!

گفتند :

حاجی! کی رو میگی؟!

گفتم :

« شیطان »

زن=گل

جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۵ ب.ظ

وقال أمیر المؤمنین علیه السلام فی وصیته لابنه محمد بن الحنفیة:

... وإن استطعت أن لا تملک من أمرها ما جاوز نفسها فافعل فإنه أدوم لجمالها وأرخى لبالها وأحسن لحالها، فإن المرأة ریحانة ولیست بقهرمانة فدارها على کل حال، وأحسن الصحبة لها لیصفو عیشک - من لایحضره الفقیه باب النوادر ش ح 4911 -


از وصایای امیرالمؤمنین (ع) به پسرشان ( محمد بن حنفیه ) :


اگر بتوانى که زن را بیش از آنچه مربوط به خود اوست اختیار ندهى ، پس چنین کن!

چرا که این کار زیبایی زن را بادوام تر ! و خاطرش را آسوده تر و حال او را نیکوتر مى سازد!

همانا زن گل است نه قهرمان!! ( و کارهای سخت خارج از منزل و درگیری های مداوم ذهنی ، او را زرد و پژمرده خواهد نمود! )

با او در هر حال مدارا کن و نیکو برخورد نما تا زندگى تو با صفا گردد!


کسی حاضره با من ازدواج کنه؟؟؟!

جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۴۲ ب.ظ

از امام باقر علیه السلام حکایت شده است که :

زنی خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله آمد و عرض کرد:

مرا همسری ده !!

حضرت فرمود:

چه کسی حاضر است با این زن ازدواج کند؟

مردی برخواست و عرض کرد:

من، یا رسول اللّه! او را به همسری من درآورید.

فرمود:

به او چه چیز [مهریه ] می دهی؟

 عرض کرد:

چیزی [از مال دنیا] ندارم!

حضرت فرمود:

 [بدون مهریه ]نمی شود.


- تا سه بار قضیه تکرار شد! ( زن اعلان نیاز کرد و این مرد اعلان آمادگی ) -


سپس رسول خدا فرمود:

 آیا از قرآن چیزی می دانی؟

گفت:

 آری.

 فرمود:

 به هر آنچه از قرآن می دانی این زن را به عقد تو در آوردم، پس به او قرآن بیاموز.

- مبلغان ش 83 -

من: نظر اسلام در مورد ازدواج این است ( دائم و موقتش ) : کسی که نیاز به همسر دارد گناه که نمی خواهد بکند پس با آسودگی با بزرگان در میان می گذارد و آنها زمینه ازدواج او را فراهم می آورند!

از آن طرف مهر به مال اندک ؛ حتی اگر نبود به امری معنوی مثل تعلیم و آموزش!

و اگر جامعه ما چنین عمل می کرد و دغدغه جنسی را از زنان و مردان جامعه مخصوصاً جوانان می گرفت و در نتیجه  فکر افراد معطوف امور اصلی و مهم می گردید چه اتفاق بزرگ و قشنگی می افتاد خدا عالم است!



بی حیایی در خلوت_______

پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۵۴ ب.ظ

روایت است که :

روزى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نزد چوپان گوسفندانش رفت؛ مشاهده نمود که چوپان ، لباسش را درآورده است .

تا چشمش به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم افتاد ، سریع لباسش را بر تن کرد!

 حضرت صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

(( برو ! ما نیازى به چوپانى تو نداریم!  چون ما خاندانى هستیم که کسى را که ادب خدا نگاه ندارد! و در خلوت از او حیا ننماید! به کار نمى گیریم !!


منبع:

داستانهاى عارفانه در آثار (علامه حسن زاده آملى)

عباس عزیزى

سرانجام یک نگــــــــــــاه...

پنجشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۲۲ ب.ظ

در کرانه رود فرات واقع در کشور عراق ، قلعه عظیمى بود به نام حضر که از نظرى حکم یک شهر داشت .
این دژ نیرومند متعلق به پادشاهى به نام (ساطرون ) بود.
ساطرون جد نعمان بن منذر پادشاه معروف حیره است که از جانب شاهان ساسانى بر آن سرزمین حکومت مى کرد، و از ملوک عرب به شمار مى رفت .
قلعه حضر به طرزى بسیار جالب از سنگ خام و مرمر ساخته شده بود.
این قلعه تا آنجا کسب اهمیت کرده بود که ساکنان آن ، خود را در پناه آن بناى عظیم از هر گونه خطر و سانحه اى در امان مى دانستند. به طورى که تصور نمى کردند روزى دشمن بتواند در آن نفوذ کند، حتى مردم باور نمى کردند شکوه و جلال حضر زمانى دستخوش فنا و نابودى گردد.
یکى از شعراى عرب در شعر خود مى گوید: شکوه و عظمت حضر به جائى رسیده است که اندیشه مرگ هم در آن راه ندارد!
هنگامى که ساطرون در حضر در گذشت ، یکى از شعراى عرب سرود:
مى بینم مرگ سرانجام سایه مخوف خود را بر (ساطرون ) صاحب قلعه حضر هم افکند!

________________________________________


شاهپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانى براى جنگ با ساطرون لشکر کشید و قلعه (حضر) را محاصره نمود.

حضر دو سال در محاصره شاهپور بود و راه به جایی نمی بردند!

در اثناى محاصره روزى شیطره دختر ساطرون از بلندى قصر خود نگاهش به شاهپور افتاد که لباس دیبائى پوشیده و تاجى مکلل به زبرجد و یاقوت و لؤ لؤ بر سر نهاده است و اندامى معتدل و رخسارى زیبا و خیره کننده دارد.

دلش رفت ؛ با هر نیرنگى بود به شاهپور پیغام داد که اگر در قلعه حضر را برایش بگشاید و او بتواند قلعه را فتح کند، حاضر است او را به همسرى خود برگزیند؟!

شاهپور نیز به وى پاسخ مثبت داد.

شب هنگام ساطرون طبق معمول چندان شراب نوشید که مست و از خود بى خود شد. او عادت داشت که شبها را با مستى و بى هوشى به صبح آورد.

وقتى ساطرون از هوش رفت ، دخترش کلیدهاى قلعه حضر را از زیر سر پدر برداشت و به وسیله غلام خود به شاهپور رسانید.

در گشوده شد و شاهپور با سپاهیان خود به درون قلعه ریختند و ساطرون را به قتل رساندند. سپس دستور داد قلعه را تاراج کنند و پس ‍ از قتل و اسارت ساکنانش ، آنرا ویران نمایند، تا چنان دژ نیرومندى در آن نواحى نباشد.

آنگاه طبق وعده اى که داده بود دختر ساطرون را به همخوابگى گرفت ، و با خود به پایتخت آورد.

در یکى از شبها که دختر ساطرون خوابیده بود، پهلو به پهلو مى گشت و خوابش نمى برد. وقتى شاهپور ناراحتى او را دید، دستور داد شمعى بیاورند تا ببیند در رختخواب او چیست که آرام نمى گیرد و به خواب نمى رود.
هنگامى که اتاق روشن شد و در بستر وى به جستجو پرداخت ، یک برگ درخت آس را در رختخواب او دید. شاهپور پرسید: این برگ نرم بود که نمى گذاشت آسوده باشى و خواب را از چشمت ربوده بود؟
دختر ساطرون گفت : آرى .

شاهپور پرسید: پدرت تو را چگونه پرورانیده است که یک برگ ریز درخت آس آرامش و خواب و قرار را از تو برده است ؟

دختر ساطرون گفت : پدرم رختخواب دیبائى براى خواب من تهیه کرده بود، و به من لباس ابریشمى و نرم مى پوشانید، و اغلب اوقات مغز سر گوسفند مى خورانید، و از باده ناب سرمست مى کرد!

شاهپور چون این سخنان را شنید گفت : آیا پاداش چنین مهر و محبت پدرى این بود که براى رسیدن به وصال من مقدمات قتل او را به دست خود فراهم کنى ؟!

تو که نسبت به پدرت اینگونه رفتار ناهنجار نمودى اگر دستت برسد، درباره من زودتر انجام خواهى داد!

سپس دستور داد گیسوان دختر ساطرون را به اسبى بستند، و آن را تازاندند! اسب آنقدر دختر را به زمین کشید که بدنش پاره پاره شده ، جان داد!


منبع:

داستان هاى ما جلد اول
على دوانى




در جریان خواستگاری آقا سید مجتبی خامنه ای؛ و وقتی صحبت مهریه به میان آمد ، حضرت آفا فرمودند:

اولا در مورد مهریه، هر چه مورد نظر دختر شما باشد، همان را مهریه قرار دهید.

ولی من چون برای مردم خطبه عقد می خوانم و این سنت من بوده که دختر خانمی که مهریه اش بیش از 14 سکه باشد صیغه عقدش را نمی خوانم، تا حالا هم این کار را نکرده ام; اگر بخواهید می توانید بیش از 14 سکه هم قرار بدهید، ولی من صیغه عقد را نمی توانم بخوانم; بروید نزد آقای دیگری صیغه عقد را بخواند و از نظر من اشکالی ندارد . 


دکتر غلامعلی حداد عادل (نماینده مجلس شورای اسلامی)

نگـــــــاه به لبـــــــــــاس زن!

يكشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ

یکی از خلفای بنی عباس دستور اکید داده بود که از مردم مالیات گرفته شود.

خانواده ای در شهر بلخ توانایی پرداخت مالیات را نداشت.

زن این خانواده که لباس زربافتی داشت، به شوهرش پیشنهاد کرد آن لباس را به جای مالیات بدهند؛ در حالی که ارزش آن بسیار بیشتر از مالیات تعیین شده بود.

شوهر، لباس را به خلیفه رساند.

خلیفه وقتی آن لباس با ارزش و همت بلند را دید، گفت:

این را به صاحبش برگردانید که من مالیات او را بخشیدم.

وقتی لباس را باز گرداندند، زن گفت:

آیا خلیفه این لباس را دید؟

گفتند: آری.

زن خطاب به شوهرش گفت:

من دیگر لباسی را که نامحرم دیده باشد، نمی پوشم!!! این لباس را بفروش و در بلخ مسجدی بساز و او هم چنین کرد.


منبع:

مروارید عفاف، محمود اکبری، ص 104