ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

با حاشیه من :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۶۳ مطلب با موضوع «با حاشیه من» ثبت شده است

اهمیت ازدواج در اسلام :

در اسلام بر امر ازدواج تأکید و سفارش فراوان شده است؛ تا آنجا که در قرآن، این معجزه ماندگار الهی، آیات متعددی در این باره وجود دارد؛ از جمله می فرماید:

وَأَنْکِحُوا اْلأَیامی مِنْکُمْ وَ الصّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلیم (32) نور

باید مردان بی زن و زنان بی شوهر و کنیزان و بندگان خود را ازدواجشان بدهید. اگر آنان فقیر باشند، خداوند از فضل خویش بی نیازشان خواهد ساخت؛ زیرا خداوند وسعت دهنده و داناست.

خداوند در آیه دیگری می فرماید:

وَمِنْ آَیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآَیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (21) روم -

و از نشانه های او (خداوند) اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد. در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر کنند.

در روایات نیز تعبیرات تأمل برانگیزی دربارة ازدواج آمده است که به راحتی نمی توان از کنار آن گذاشت.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

اَلنِّکاحُ سُنَّتی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتی فَلیس مِنّی[1 ازدواج سنت من است؛ هر کس از سنت من رو بگرداند، از من نیست!

زنی به امام باقر(ع) عرض کرد:

من زنی تارک دنیا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترک دنیا چیست؟ عرض کرد: نمی خواهم هرگز ازدواج کنم. حضرت پرسید: چرا؟ عرض کرد: دنبال کسب فضیلت هستم.

حضرت فرمود: از این کار دوری کن ؛ اگر در این کار فضیلتی بود، فاطمه از تو به آن سزاوارتر بود. هیچ کس نیست که در فضیلت بر او سبقت گیرد.[2]

آن حضرت در جای دیگر فرمود: ما بُنیَ فِی الاِسلامِ بِناءً اََحَبُّ الِی اللهِ وَ اَعَزّ مِنَ التَّزویجِ[3]؛ هیچ بنای در اسلام محبوب تر و عزیز تر از ازدواج در نزد خداوند نیست.

از طرف دیگر، عزب بودن و مجرد زندگی کردن به شدّت نکوهش شده است.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

شَرارُکُمْ عُزَّابُکُمْ، رَکْعَتانِ مِنْ مُتَأهِّلٍ خَیْرٌ مِنْ سَبعینَ رکْعَةً مِنْ غیْرِ مُتَأهِّلٍ؛[4] بدترین شما، عزب ها (و بی همسران) هستند. دو رکعت نماز فرد متاهّل، بهتر است از هفتاد رکعت نمز غیر متأهل.


حال این پرسش رخ می نماید که:

حضرت معصومه(س) با آن مقام علمی و آگاهی ای که از دستور های اسلام و سنّت پیامبر اکرم(ص) داشت، چرا ازدواج نکرد و تشکیل خانواده نداد؟

از طرف دیگر، بر اثر موقعیت علمی و معنوی و زیارتی آن حضرت، بسیاری از دختران امروز آن حضرت را به عنوان اسوه برای خود پذیرفته اند که روشن نشدن راز ازدواج آن حضرت، ممکن است بهانه ای برای فرار از ازدواج باشد.

( توضیح من: البته اگر قرار است الگو بگیریم باید از تکامل ایشان الگو بگیریم که: اولا خانمی و ثانیا مجرد تا کجاها قادر است بالا رود و مقام پیدا کند. و بعلاوه او الگوست برای آنها که به هر دلیلی موجه یا غیر موجه نتوانستند ازدواج کنند آری می شود تا سنین بالا هم عمر کرد و مجرد هم ماند اما آلوده به گناه هم نشد، وگرنه که ازدواج با گناه از استحبابش هم خارج شده و رنگ وجوب می گیرد )

این نکته را هم اضافه کنیم که نه تنها حضرت معصومه(س) ازدواج نکرد، بلکه هیچ یک از دختران موسی بن جعفر ازدواج نکردند.

بررسی نظریات مختلف :

احتمالات و نظریات مختلفی برای ازدواج نکردن آن حضرت بیان شده است که به برّرسی و صحت و سقم هر یک می پردازیم.

1. وصیّت موسی بن جعفر(ع)

یکی از احتمالات که در واقع یکی از پاسخ ها به پرسش فوق است، این است که خود حضرت موسی بن جعفر به دخترانش وصیت کرده تا ازدواج نکنند!

ابن واضح یعقوبی طرفدار این نظریه است. سخن او در این باب چنین است:

موسی بن جعفر را هیجده پسر و 23 دختر، پسران عبارت بودند از : علی رضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبیدالله، حمزه، زید، عبدالله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان.

موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ کس از آنان شوهر نکرد، مگر ام سلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در این باره میان قاسم و خویشاوندانش جریان سختی پیش آمد؛ تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وی دور نکرده است و جز آنکه عقد موقتی بسته شده برای محرمیّت در مسیر رفتن به حج رفتن منظوری نداشته است.[5]

در پاسخ به سخنان یعقوبی:

اولاً، باید گفت: چنین وصیّتی برخلاف سنت رسول الله(ص) و سیرة امامان اهل بیت عصمت و طهارت است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم صادر نمی شود.

ثانیاً، متن وصیت حضرت موسی بن جعفر غیر از آن چیزی است که یعقوبی ادّعا دارد.

برای قضاوت در این زمینه، ابتدا متن وصیت حضرت را مرور می کنیم.

ابراهیم بن عبدالله از موسی بن جعفر(ع) نقل کرده که آن حضرت جمعی را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهیم بن محمد و جعفر بن صالح و ... را بر وصیت خود شاهد گرفت و فرمود:

اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذِهِ وَصِیَّتی ... اَوصَیْتُ بها اِلی عَلَیٍٍّ اِبْنی ... و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یُزَوِّجَ أختَهُ فَلَیْسَ لَهُ اَنْ یُزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ ... وَ لا یُزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأیِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ (ص) وَ حادُّوهُ فی مُلْکِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بِمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ یَزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ یَتْرَکَ تَرَکَ...[6] شاهد می گیرم آنها را که این وصیّت من است که به فرزندم علی وصیت کرده ام... (از جمله وصیتم این است) اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) که یکی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آنها و نه سلطانی، و نه کاری برای آنها انجام دهد، مگر اینکه با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. اگر خواست به کسی شوهر دهد، شوهر می دهد و اگر خواست رد کند، رد می کند.

در این وصیت نامه، حضرت موسی بن جعفر(ع) با صراحت به فرزندان اعلام می دارد که حجّت خدا بعد از او علی بن موسی(ع) است و خواهران باید در هر کاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت کنند و هر فردی را که علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج کنند؛ چرا که آن حضرت به مسائل ازدواج آگاه تر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است.

در اینجا هرگز سخن از ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا(ع) نیست؛ سخن در این است که بر ازدواج آنان حضرت رضا(ع) باید نظارت داشته باشد.

بنابراین نظریه یعقوبی بی اساس است و نمی توان بر آن اعتماد کرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانسته اند.[7]

2. همتا نداشتن

نظریه دوم این است که دختران حضرت موسی بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه(س) از نظر کمال علمی و معنوی در حد بالایی قرار داشتند و کسی همسنگ و همسر آنها پیدا نمی شد و یکی از اموری که در تزویج دختر مورد توجه قرار می گیرد، هم کفو بودن است.

این نظریه نیز نمی تواند قابل تأیید باشد؛ زیرا :

اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلکه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه را کفو یکدیگر می دانستند.

از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمود:

هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را می پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا می شود.[8]

ثانیاً، در عصر امام کاظم(ع) جوانان شایسته ای از تبار امام حسن مجتبی(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) و نیز در میان شیعیان افرادی وجود داشتند که می توانستند همسران مناسب برای آنان باشند.

3. اختناق هارونی

احتمال و نظریه سوم آن است که:

اختناق هارون الرشید و وجود خفقان در آن دوران، چنان شدید بود که حتی کسی جرأت نداشت برای پرسیدن مسائل شرعی به در خانه موسی بن جعفر(ع) مراجعه کند، تا چه رسد به اینکه به عنوان داماد آن حضرت ، رفت و آمد دائمی با خانواده موسی بن جعفر(ع) داشته باشد.

چرا که همین ارتباط نسبی زمینه ای را فراهم می ساخت تا هارون به اذیت و آزار او بپردازد

( توضیح من: بعلاوه که حضرت و دختران ایشان هم در طرف مقابل از نفوذ عوامل دشمن هراس داشته و براحتی نمی توانستند بر اشخاص اعتماد کنند، وصیت فوق شاهد این مسأله است )

البته با اینکه هارون در مواردی تظاهر به دینداری می کرد، ولی ستمگری بی رحم بود.

 یکی از مورّخین می گوید:هارون هنگام شنیدن وعظ از همه بیشتر اشک می ریخت و در هنگام خشم و تندی از همه ظالم تر بود.[9] و همین مرد دو هزار کنیز داشت که سیصد نفر آنان مخصوص آواز خوانی و رقص و خنیاگری بودند.[10]

شیعیان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و کسانی چون علی بن یقطین در تقیه به سر می بردند و کوچک ترین حرکاتشان زیر نظر بود.

نمونه بارز آن داستان لباسی است که هارون به علی بن یقطین داد. این لباس ویژه خلفا بود و علی بن یقطین آن را به موسی بن جعفر(ع) اهدا کرد. حضرت آن را قبول نکرد و فرمود: این لباس را نگهدار و از دست مده؛ زیرا در حادثه ای که برایت پیش می آید، به کار می آید. چندی بعد یکی از خدمتگزاران علی بن یقطین، نزد هارون شکایت کرد و گفت : لباس مخصوص را به موسی بن جعفر اهدا کرده است. هارون بلافاصله او را احضار کرد و از لباس پرسش کرد. او گفت: آن را در بقچه ای نگه داشته ام. هارون دستور دارد تا فوراً آن را بیاورد. وقتی که نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از این هرگز سخن سعایت کننده ای را درباره تو باور نخواهم کرد.[11]

این گونه قضایا نشان می دهد که ارتباط موسی بن جعفر(ع) کنترل می شد و از طرفی زندانی شدن امام نیز، انگیزه خواستگاری از دختران آن حضرت را کاهش می داد.

 بعد از شهات امام وحشت بیشتری بر مردم حاکم شد و حضرت رضا(ع) نیز تحت نظر قرار گرفت. در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از یک سال، حضرت معصومه(س) و جعمعی از برادران او به خراسان حرکت کردند، اما در راه، حضرت معصومه(س) پیش از دیدن برادر، دار فانی را وداع کرد و امر ازدواج او هم تحقق نیافت.

بنابراین راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو کرد،  و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو ، علت آن : وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود که باعث شد احدی جرأت نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف دیگر، زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر(ع) و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا(ع) به خراسان و دورافتادن از خواهران، مزید بر این علت بود.

____________________________________________________________________

پاورقی

[1] . بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص 220، حدیث 23؛ منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دارالحدیث، ص233، حدیث 2774.

[2] . بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص219 ، حدیث 13.

[3] .همان.

[4] . منتخب میزان الحکمه، ص 233؛ کنزالعمال، متقی هندی، روایت 44448.

[5] . تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (ابن واضح)، وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ج 2، ص 421.

[6] . بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج 48، ص276 ـ 280؛ عیون الاخبار، ج 1، ص 26؛ عوالم، ج 21، ص 475؛ اصول کافی، ج 1، ص 317.

[7] . ر. ک : حیاة الامام موسی بن جعفر، قرشی، ج 2، ص497.

[8] . منتخب میزان الحکمه، ص234؛ بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص237، حدیث25.

[9] . الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج5، ص241.

[10] . تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، مؤسسه امیرکبیر، ص162.

[11] . الارشاد، شیخ مفید، بصیرتی قم، ص 293؛ شبلنجی ، نورالانوار، ص 150، با اختصار.

برگرفته از :

فرهنگ کوثر شماره 69 - حوزه نت -

نمیدونم اسمشو چی میشه گذاشت؟!

بی دینی که نیست!

اما دینداری هم نیست!

نه هم میخواسته که برای خودش افتخار درست کنه و کلاس بذاره که مثلا من دستم به دست امام خورده ! 

شاید ارادت به ایشان برای یک لحظه چنان فوران کرده که واقعا نفهمیده چی شد؟!

و خودش هم بعد از آن خودش رو سرزنش ها کرده باشه و ...

شاید خواسته بیعت کنه و چگونگی آن را نمیدونسته!

و ...

همین اما فرصت خوبی ست که افکار را توجه بدیم که نامحرم ، نامحرم است ولو رهبر ، ولو رئیس جمهور ، ولو فلان مسئول ، ولو فلان هنرمند کشور و بهمان ورزشکار ملی ، ولو روحانی و دکتر محل و ... که متأسفانه در این برخوردها به کرّات مشاهده شده که موازین شرعی از طرف افراد رعایت نمی گردد.

حتی شما بگو امام معصوم و پیغمبر خدا که در حکم پدران جامعه هستند ، تماس بدنی با این بزرگواران هم جایز نیست!

به آیه بیعت زنان با رسول الله توجه بفرمائید:


یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَى أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِقْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (12) ممتحنة -


شرایط بیعت زنان

در تعقیب آیات گذشته که احکام زنان مهاجر را بیان مى کرد در آیه مورد بحث حکم بیعت زنان را با پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) شرح مى دهد.

به طورى که مفسران نوشته اند این آیه روز فتح مکه نازل شد، آن هنگام که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بر کوه صفا قرار گرفته بود از مردان بیعت گـرفت ، زنان مکه که ایمان آورده بودند براى بیعت خدمتش آمدند، آیه فوق نازل شد و کیفیت بیعت با آنان را شرح داد.

روى سخن را به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) کرده ، مى فرماید:

(اى پیامبر! هنگامى که زنان مؤ من نزد تو آیند و با این شرائط با تو بیعت کنند که چیزى را شریک خدا قرار ندهند، دزدى نکنند، آلوده زنا نشوند، فرزندان خود را به قتل نرسانند، و تهمت و افترائى پیش دست و پاى خود نیاورند، و در هیچ دستور شایسته اى نافرمانى تو نکنند، با آنها بیعت کن و طلب آمرزش ‍ نما، که خداوند آمرزنده و مهربان است )


و به دنبال این ماجرا پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) از آنها بیعت گرفت .

در مورد چـگـونـگـى بیعت بعضى نوشته اند که :

پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) دستور داد ظرف آبى آوردند، و دست خود را در آن ظرف آب گذارد و زنان هم دست خود را در طرف دیگر ظرف مى گذاردند!

و بعضى گفته اند پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) از روى لباس با آنها بیعت مى کرد.


قابل توجه این که در آیه فوق شش شرط براى بیعت زنان ذکر شده که آنها باید همه را پذیرا شوند:

1 - ترک هرگونه شرک و بت پرستى - این شرط اساس اسلام و ایمان است .


2 - ترک سرقت ، و شاید بیشتر ناظر به اموال شوهر باشد، چرا که وضع بد مالى آن زمان و سختـگـیرى مردان و پـائین بودن سطح فرهنـگ ، سبب مى شد که زنان از اموال همسران خود سرقت کنند، و احتمالا به بستگان خود دهند.

داستان هند که بعدا خواهد آمد، نیز شاهد این معنى است ، ولى به هر حال مفهوم آیه ، وسیع و گسترده است .


3 - ترک آلودگى به زنا، چرا که تاریخ مى گوید: در عصر جاهلیت انحراف از جاده عفت بسیار زیاد بود.


4 - عدم قتل اولاد که به دو صورت انجام مى شد، گاه به صورت (سقط جنین ) بود و گاه به صورت (وئاد) (زنده به گور کردن دختران و پسران )!


5 - ترک بهتان و افترا - بعضى آن را چنین تفسیر کرده اند که فرزندان مشکوکى را از سر راه برمى داشتند، و مدعى مى شدند که این فرزند از همسرشان است (این امر در غیبتهاى طولانى شوهر بیشتر امکان پذیر بود).

بعضى نیز آن را اشاره به عمل شرم آورى دانسته اند که باز از بقایاى عصر جاهلى بود که یک زن خود را در اختیار چند مرد قرار مى داد، و هنگامى که فرزندى از او متولد مى شد، به هر یک از آنها که مایل بود، فرزند را به او نسبت مى داد.

ولى با توجه به اینکه مساءله زنا قبلا ذکر شده و ادامه چنین امرى در اسلام امکان پذیر نبود، این تفسیر بعید به نظر مى رسد، و تفسیر اول مناسبتر است هر چـند گـستردگـى مفهوم آیه هرگـونه افتراء و بهتان را شامل مى شود.

تعبیر (بین ایدیهن و ارجلهن ) (پـیش دست و پاهایشان ) ممکن است اشاره به همان فرزندان سرراهى باشد که به هنگام شیر دادن در دامان آنها قرار مى گرفت و طبعا پیش پا و دست آنها بود.


6 - نافرمانى نکردن در برابر دستورات سازنده پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) این حکم نیز گـسترده است ، و تمام فرمانهاى پـیامبر را شامل مى شود هر چـند بعضى آن را اشاره به بعضى از اعمال زنان در جاهلیت مانند نوحه گـرى با صداى بلند بر مردگان و پاره کردن گریبان و خراشیدن صورت و مانند آن دانسته اند ولى منحصر به اینها نیست .


در اینجا این سؤال پیش مى آید که چرا بیعت با زنان مشروط به این شرائط بود، در حالى که بیعت با مردان ، تنها بر اسلام و جهاد بود.

در پاسخ مى توان گفت :

آنچه در مورد مردان در آن محیط از همه مهمتر بوده ، همان ایمان و جهاد بوده است ، و در مورد زنان ، چون جهاد، مشروع نبود، شرائط دیگرى ذکر شده که مهمتر از همه بعد از توحید امورى بوده که زنان در آن جامعه گرفتار انحراف ، از آن بودند.


نکته ها:

الف - رابطه بیعت زنان با شخصیت اسلامى آنها

در تفسیر سوره فتح (ذیل آیه 18) بحث مشروحى پیرامون بیعت و شرائط و خصوصیات آن در اسلام داشتیم ...

آنچه یادآورى آن در اینجا لازم است ، مسأله بیعت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با زنان است ، آنهم با شرائطى مفید و سازنده که در آیه فوق آمد.

این مسأله نشان مى دهد که بر خلاف گفته بیخبران یا مغرضانى که مى گویند « اسلام براى نیمى از جامعه انسانى یعنى زنان ، ارزشى قائل نشده و آنها را به حساب نیاورده است » دقیقا آنها را در مهمترین مسائل به حساب آورده است ، از جمله مساءله «بیعت» است که یکبار در حدیبیه (در سال ششم هجرت ) و یکبار در فتح مکه انجام گرفت ، و آنها نیز دوشادوش مردان در این پـیمان الهى وارد شدند، و حتى شرائط بیشترى را نسبت به مردان پذیرا گشتند.

شرائطى که هویت انسانى زن را زنده مى کرد، و او را از اینکه تبدیل به متاع بى ارزش یا وسیله اى براى کامجوئى مردان بوالهوس گردد نجات مى داد.


ب - ماجراى بیعت هند همسر ابوسفیان:

در جریان فتح مکه از جمله زنانى که آمدند و با پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بیعت کردند (هند) همسر ابوسفیان بود، زنى که تاریخ اسلام ماجراهاى دردناکى از او به خاطر دارد، از جمله ماجراى شهادت حمزه سیدالشهداء در میدان احد با آن وضع غم انگیز است .

گـرچـه او سرانجام ناچار شد در برابر اسلام و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) زانو بزند و ظاهرا مسلمان شود، ولى ماجراى بیعتش نشان مى دهد که در واقع همچنان به عقائد سابقش وفادار بود، و لذا جاى تعجب نیست که دودمان بنى امیه و فرزندان او بعد از پـیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) چـنان جنایاتى را مرتکب شوند که سابقه نداشت .


به هر حال مفسران چنین نوشته اند که:

هند نقابى بر صورت پوشیده بود، و خدمت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمد در حالى که حضرت بر کوه صفا قرار داشت ، جمعى از زنان نیز با او بودند، هنگامى که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:

من با شما زنان بیعت مى کنم که چیزى را شریک خدا قرار ندهید.

هند اعتراض کرد و گفت : (تعهدى از ما مى گیرى که از مردان نگرفتى ) (زیرا در آن روز بیعت مردان تنها بر ایمان و جهاد بود).

پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بى آنکه اعتنائى به گفته او کند ادامه داد، فرمود:

و سرقت هم نکنید.

هند گـفت :

ابو سفیان مرد ممسکى (خسیس) است و من از اموال او چیزهائى برداشته ام ، نمى دانم مرا حلال مى کند یا نه ، ابوسفیان حاضر بود و گـفت آنـچـه را از اموال من در گذشته برداشته اى همه را حلال کردم ، اما در آینده مواظب باش !


اینجا بود که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) خندید و هند را شناخت فرمود:

توئى هند؟

عرض کرد:

آرى اى پیامبر خدا! گذشته را ببخش خدا تو را ببخشد!.

پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ادامه داد:

و آلوده زنا نشوید.

هند از روى تعجب گـفت :

مـگـر زن آزاده هرگز چنین عملى انجام مى دهد؟!

بعضى از حاضران که در جاهلیت وضع او را مى دانستند از این سخن خندیدند، زیرا سابقه هند بر کسى مخفى نبود.

باز پـیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ادامه داد و فرمود:

و فرزندان خود را به قتل نرسانید.

هند گفت :

ما در کودکى آنها را تربیت کردیم ، ولى هنگامى که بزرگ شدند شما آنها را کشتید! و شما و آنها خود بهتر مى دانید. (منظورش فرزندش حنظله بود که روز بدر به دست على (علیه السلام ) کشته شده بود).

پـیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) از این سخن تبسم کرد، و هنگامى که به این جمله رسید که فرمود:

بهتان و تهمت روا مدارید.

هند افزود : 

بهتان قبیح است ، و تو ما را جز به صلاح و خیر و مکارم اخلاق دعوت نمى کنى.

و هنگامى که فرمود:

باید در تمام کارهاى نیک فرمان مرا اطاعت کنید.

هند افزود : 

ما در اینجا ننشسته ایم که در دل قصد نافرمانى تو داشته باشیم. (در حالى که مسلما مطلب چنین نبود ولى طبق تعلیمات اسلام پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) موظف بود این اظهارات را بپذیرد).


3 - اطاعت در معروف

از نکته هاى جالبى که از آیه فوق استفاده مى شود این است که اطاعت از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) را مقید به معروف کرده ، با اینکه پیامبر معصوم است و هرگز امر به منکر نمى کند.

ولى این تعبیر ممکن است به عنوان الگوئى براى تمام اوامرى باشد که از زمامداران اسلامى صادر مى شود این اوامر در صورتى محترم و قابل اجرا است که با تعلیمات قرآن و اصول شریعت اسلام سازگار باشد و مصداق لا یعصینک فى معروف گردد.

و چـه دورند کسانى که اوامر زمامداران را واجب الاطاعة مى دانند هر چه باشد و از هر کس که باشد !!! چیزى که نه با عقل سازگار است! و نه با حکم شرع و قرآن!

امیر مؤمنان على (علیه السلام ) در نامه معروفى که به مردم مصر درباره فرمانروائى مالک اشتر نوشت با تمام توصیفهاى والائى که در مورد مالک فرمود، در پایان چنین گفت :

فاسمعوا له و اطیعوا امره فیما طابق الحق ، فانه سیف من سیوف الله : سخنش را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید، در آنچه مطابق حق است ، که او شمشیرى از شمشیرهاى خدا است.


منبع:

تفسیر نمونه

نمیدونم آنقدر فضا متعادل! شده که اگه یه چیزهایی نوشت ، ضد وطن و شکم سیر خطابت نکنند؟!!


دیروز:

پاسخ امام خمینى به پاپ ژان دوم (رهبر کاتولیکهاى جهان )

بسم الله الرحمن الرحیم

عالیجناب پاپ ژان پل دوم!

مکتوب آن عالیجناب بر اساس نگرانى از تیرگى بین « کشور اسلامى ایران » و « ایالات متحده امریکا » واصل گردید.

از حسن نیت آنجناب قدردانى مى کنم و خاطر محترم را متوجه مى کنم که:

ملت شریف مجاهد ما این قطع روابط را به فال نیک گرفته و براى آن جشن عظیم بپا کرده و چراغانى ها و پایکوبى ها نمودند.

از دعاى شما به درگـاه خداوند متعال براى ملت مبارز ما شکرگزارم ، لکن متذکرشود که جناب شما از انگیزه هاى تیرگى هاى دیگر و مشکلات خطرناک بزرگتر که مرقوم داشته اید نـگران نباشید که :

ملت اسلامى ایران از مشکلاتى که در این قطع روابط بوجود آید استقبال مى کند.

و از خطرهاى بزرگتر که مرقوم شده است ، هراس ندارد.

و آن روز براى ملت ما خطرناک است که روابطى نظیر روابط رژیم خائن سابق تجدید شود.

و با امید به خداى متعال تجدید نخواهد شد.

من از جنابعالى با نفوذ معنوى که بین ملت مسیح دارید مى خواهم که دولت امریکا را از عواقب ستمـگرى ها و زورگوئى ها و چپاولگرى ها بترسانید و آقاى کارتر را که با شکست نهائى مواجه است نصیحت کنید که با موازین انسانى با ملت هائى که خواهند استقلال مطلق داشته باشند و وابسته به هیچ قدرتى در جهان نباشند، رفتار کند و از تعلیمات حضرت مسیح سلام الله علیه پیروى نمایند و خود و دولت امریکا را بیش از این در معرض رسوائى قرار ندهد.

از خداوند متعال سعادت مستضعفین جهان را خواستار و قطع ایادى ستمگران را امیدوارم .

روح الله الموسوى الخمینى

تاریخ : 26/1/59

 

امروز:

در واقع مشکل اینجاست که بعضی ها ( در تمام بدنه کشور ) با ذوق زدگی احساس کردند که توافق هسته ای یعنی برقراری مجدد ارتباط !

در حالی که هنوز اقتضاءات یک ارتباط درست و عادلانه و عزتمند محقق نشده است.

آری همان اموری که ما را به قطع ارتباط مجبور کرد ، کماکان برقرار و پابرجاست! پس جایی برای چنین تصوری وجود نخواهد داشت.

آنها عوض نشده اند ؛ مگر مبانی ما عوض شده باشد؟؟؟!

تمرین ورزشی با ماهی تابه !!

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۳۶ ب.ظ

کرولاین وزنیاکی دانمارکی زن شماره ۵ رده‌بندی جهان در تنیس

___________________________________________________________________________________

حضور بانوان در فعالیت های خارج منزل آیا مطلوب هست یا نیست؟ بماند.

اما می بایست اگر مشغولیت های بیرونی هم دارند ، از امور داخل منزل غافل نشده و به وظیفه خانه داری خود که وظیفه اصلی یک خانم هست ، به نحو احسن عمل نمایند.

فکر می کنم منظور این خانم ورزشکار از این رفتار یک چنین چیزی باید باشد.

قهرم ... چون زشتم !

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ

شنیدم که دختری می‌گفت: چون من زیبا نیستم و خواستگار ندارم، پس نماز نمی‌خوانم!

حضرت امیر (ع) پاسخ این گونه سؤال‌ها و اشکالات را چنین می‌فرماید که گاهی خداوند یک نعمت را می‌دهد، ولی در کنارش نعمتی را می‌گیرد مثلاً؛

قد انسان بلند است ، اما همت او کوتاه «مَادُّ الْقَامَةِ قَصِیرُ الْهِمَّةِ».

فردی بیان روانی دارد، ولی سنگدل است: «طَلِیقُ اَللِّسَانِ حَدِیدُ اَلْجَنَانِ».

(خوب کدام از این ها بهتر است؟ قد بلند یا همت بلند؟ بیان روان یا دل مهربان؟!)

خداوند در کنار گشایش، تنگنا را قرار داده؛ «قرن بسعتها عقابیل فاقتها»؛

آری در کنار قله‌ها دره‌هاست؛ اگر لیمویی را شیرین آفرید، بعد از چند ثانیه تلخ می‌شود؛ ولی اگر لیمویی را ترش آفرید، این ترشی سال‌ها ماندگار است؛ ممکن است دختری زیبا باشد و خواستگار داشته باشد، ولی عمرش طولانی نباشد و یا مشکلات دیگری برای او وجود داشته باشد.

ممکن است کسی در رشته‌ای نابغه باشد، ولی در رشته‌های دیگر از متوسط هم ضعیف‌تر باشد. داروین در دو رشته علوم پزشکی و علوم دینی مسیحیت شکست خورد ولی با تغییر رشته، صاحب نظریه شد.

در حدیثی می‌خوانیم که اگر در رشته‌ای تجاری شکست خوردید، خود را در همه رشته‌ها شکست خورده نپندارید؛ بلکه نوع کار خود را تغییر دهید تا راز موفقیت را در رشته‌های دیگر به دست آورید.

گاهی افراد از همسر خود ناراحت هستند و از او راضی نیستند، قرآن در جواب آنها می‌فرماید: چه بسا از چیزی ناراحت‌ باشید، ولی در آن خیر کثیر به شما داده شود؛ «فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا - 19 نساء -». یا در جای دیگر به صورت قاعده کلی می‌فرماید: چه بسا از چیزی خوشتان نیاید و آن چیز به نفع شما باشد و چیزی را دوست داشته باشید. در حالی که به ضررتان باشد؛ «عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ - 216 بقره -».

بنابراین ما باید نسبت به تدبیر خدا تسلیم و بلکه راضی باشیم و بدانیم که اگر در جایی به نظر ما نقص و کمبودی هست، همراه با حکمت و لطف از طرف اوست و خداوند مهربان، ضعف‌ها را خیلی فوری یا با تأخیر، یا با بهره‌گیری نسل یا بهره‌گیری در قیامت جبران می‌فرماید. زیرا یکی از اسامی خداوند «جبار» است؛ یعنی جبران می‌کند. ما نباید به خاطر مسأله‌ای که آن را نمی‌پسندیم، از محبت و راه خدا و گفت‌وگوی با او از طریق نماز و دعا دست برداریم.

برگرفته از سخنان استاد قرائتی

خبرگزاری فارس شماره خبر 13940505000483

______________________________________________________________________________________________


و مــــن اضافه می کنم:


زشتی و زیبایی اموری نسبی هستند ، تو که می گویی زشتی واقعاً زشتی؟؟؟!

گاهی دیده می شود طرف با این دیدگاه خود را دچار مشکلات روحی روانی هم می کند ، در حالی که نظر جامعه در مورد او آنی نیست که خودش تصور می کند!!

بر فرض که چنین باشد ،جز این است که بسیاری از زشت ها هستند زندگی خوبی هم دارند؟!

تو چرا نداشته باشی؟؟!

افتخار کسب عنوان زشت ترین فرد ، ازدواج زشت ترین ها و تولد چندمین فرزند زشت ترین مرد و ... اخباری ست که فعالان در عرصه های مجازی لااقل یک بار با آن برخورد داشته اند.


اصلا زشت ترین انسان از میمون که زشت تر نمی شود ؛ چطور بسیاری از انسان ها مخصوصاً ثروتمندترها به میمون عشق می ورزند؟! در آغوشش می کشند؟! لب بر لبش می گذارند؟! و ...؟! چرا چنین است؟!

خیلی از دارائی های فرد می تواند جبران نادارائی های او را بکند ؛ مهم این است آنها را بیابی و تقویت کنی.

بگذار تو را برای تو بخواهند نه برای خودشان.


نمره زیبایی ظاهری فردی مثل مرحوم آیت الله بهجت چند است؟ و نمره محبوبیبت او چند ؟! آیا ملازمه ای بین این دو وجود دارد؟!

گاهی اگر اصل موضوع را درست تشخیص داده باشیم ، نتیجه گیری مان نتیجه گیری درستی نیست!


تازه آنها هم که زیبایند ، هر آن زیبائی شان در معرض زوال است ، بنابراین چه جای دل بستن؟!

آنچه دیر نپاید ، دلبستگی نشاید.

بر مال و جمال خویشتن غره مشو

کاین را به شبی برند و آن را به تبی!


و نهایتاً دنیا خواه ناخواه سرای فنا که هست ، اگر سرای امتحان هم بدانیمش نه زشتی چندان به چشم می آید و نه زیبایی ؛ نه زشتی بر ما سخت و سنگین می آید و نه زیبایی باعث غرور و فریفتگی می گردد.

آیا حاضر بودی زیبا بودی و مثل بعضی در ورطه فساد غوطه می خوردی؟!!!

زیبا بودی و زشت ترین تصاویر و حرکات و سکنات تو بین مردم دست به دست می شد؟!!

امتحان شدن به زیبایی امتحان مشکلی ست که کمتر کسی از آن سربلند بیرون می آید!


خدا را شکر بر چیزهایی که ارزشش واقعی ست و عزتش ماندگار.

و پناه بر او از ارزش های موهوم ناپایدار.


زیبایی تان جاوید

حرکات نماز  - که بالاترین عبادت بندگان در مقابل خداوند عالمیان است - آن گاه که به ترتیب لحاظ شود نام پیغمبر اسلام از آن استخراج می گردد.

بندگی = احمد 

اشهد انّ محمدا عبده و رسوله


سؤال:

مگر نام پیامبر اسلام ( احمد) است ؟!

جواب: 

در قرآن خود خداوند از پیامبر تعبیر به احمد فرموده است:

وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِینٌ (6) سوره صف -

و به یاد آورید هنـگـامى را که عیسى پـسر مریم گـفت : اى بنى اسرائیل ! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى که تصدیق کننده کتابى که قبل از من فرستاده شده یعنى تورات مى باشم ، و بشارت دهنده به رسولى هستم که بعد از من مى آید، و نام او احمد است . هنـگـامى که او (احمد) با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنها آمد گفتند این سحرى است آشکار!


همچنین در پاسخ این سؤ ال لازم است به نکات زیر توجه شود:

الف - در تواریخ آمده است که پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) از کودکى دو نام داشت ، و حتى مردم او را با هر دو نام خطاب مى کردند، یکى (محمد) و دیگرى (احمد) اولى را جدش عبدالمطلب براى او برگزیده بود و دومى را مادرش ‍ آمنه .

این مطلب در سیره حلبى مشروحا ذکر شده است .

ب - از کسانى که مکرر پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) را با این نام یاد کردند عمویش ابوطالب بود، هم امروز در کتابى که به نام (دیوان ابوطالب ) در دست ما است اشعار زیادى دیده مى شود که در آن از پـیغمبر گرامى اسلام به عنوان (احمد) یاد شده مانند:

ارادوا قتل احمد ظالموهم

و لیس بقتلهم فیهم زعیم

(ستمگران آنها تصمیم قتل او را داشتندولى براى این کار رهبرى نیافتند).

و ان کان احمد قد جائهم

بحق و لم یاتهم بالکذب

(قطعا احمد آئین حقى براى آنها آوردو هرگز آئین دروغ نیاورد).

در غیر دیوان ابوطالب نیز اشعارى از اءبوطالب در این زمینه نقل شده مانند:

لقد اکرم الله النبى محمدا

فاکرم خلق الله فى الناس احمد

خداوند پـیامبر خود محمد را گرامى داشتو لذا گرامى ترین خلق خدا در میان مردم احمد است .

ج - در اشعار (حسان بن ثابت ) شاعر معروف عصر پیامبر نیز این تعبیر دیده مى شود:

مفجعة قد شفها فقد احمد

فظلت لالاء الرسول تعدد

(مصیبت زده اى که فقدان احمد او را لاغر کرده بودو پیوسته عطایا و مواهب رسولخدا را برمى شمرد).
اشعارى که از ابوطالب یا غیر او نام احمد (به جاى محمد) در آن آمده آن قدر فراوان است که مجال نقل همه آنها در اینجا نیست ، این بحث را با شعر جالب دیگرى از فرزند ابوطالب یعنى على (علیه السلام ) پایان مى دهیم :
اتاءمرنى بالصبر فى نصر (احمد)
و والله ما قلت الذى قلت جازعا
ساسعى لوجه الله فى نصر (احمد)
نبى الهدى المحمود طفلا و یافعا
(آیا به من مى گوئى در یارى احمد شکیبائى کنم ؟به خدا سوگند من آنچه را گفتم از روى جزع و بى صبرى نگفتم ).
(من براى خاطر خدا در یارى (احمد) مى کوشمهمان پیامبر هدایت که در طفولیت و جوانى پیوسته محمود و ستوده بود).

د - در روایاتى که در مساءله معراج وارد شده بسیار مى خوانیم که خداوند پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) را در شب معراج بارها به عنوان (احمد) خطاب کرد، و شاید از اینجا است که مشهور شده نام آن حضرت در آسمانها (احمد) و در زمین (محمد) (صلى الله علیه و آله و سلم ) است .

در حدیثى از امام (باقر) (علیه السلام ) نیز آمده است که پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) ده نام داشت که پـنج نام آن در قرآن آمده (محمد) و (احمد) و (عبدالله ) و (یس ) و (ن ).

ه - هنـگـامى که پـیامبر آیات فوق (آیات سوره صف را) براى مردم مدینه و مکه خواند و قطعا به گـوش اهل کتاب نیز رسید هیـچـکس از مشرکان و اهل کتاب ایراد نکردند که انجیل بشارت از آمدن (احمد) داده نام تو (محمد) است ، این سکوت خود دلیل بر شهرت این اسم در آن محیط است ، زیرا اگر اعتراضى شده بود براى ما نقل مى شد، چه اینکه اعتراضهاى دشمنان ، حتى در مواردى که بسیار زننده بوده ، نیز در تاریخ ثبت است .

از مجموع این بحث نتیجه مى گیریم که نام احمد از نامهاى معروف پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) بوده است .

منبع
تفسیر نمونه
با اندکی تصرف

و من اضافه می کنم:
آنچه در مورد رسول هست معنیی دربردارنده حمد و ستایش شده است حالا به لفظ احمد باشد یا محمد یا محمود حتی حمید هم اگرچه در قرآن بر خداوند اطلاق شده اما بعید نیست بشود برای رسول هم بکار برد.

در روایتی اسم احمد و محمد و محمود هر سه از خود نبی (ص) نقل شده است:
فقال الیهودی: لِأیِّ شَئٍ سُمِّیتَ مُحَمَّداً و أحمَدَ و أبا القاسِمِ و بَشِیراً و نَذِیراً و داعِیاً ؟ فقال النبیُ صلى الله علیه وآله: أما محمد فإنّی محمودٌ فی الارضِ، و أما أحمد فإنی محمودٌ فی السماءِ - بحارالانوار ج 9 ص 295 -
یهودی پرسید: وجه تسمیه شما به محمد و احمد و ابوالقاسم و بشیر و نذیر و داعی چیست؟
فرمود: اما محمد چون محمود (ستایش شده) در زمینم. و اما احمد چون محمود (ستایش شده) در آسمانم ؛ این همان است که در وصف ایشان می گویند: ألّذی سُمِّیَ فِی السَّمَاءِ بِأحمَدَ و فِی الأرَضِینَ بِأبِی القاسِمِ مُصطَفَی مُحَمَّد.

قرآن به سری دیگر ... در شب بیست و یکم

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۸ ب.ظ

قرآن به سری دیگر


اگر خواهی که قرآن سر بگیری           برو در زیر تابوت امیری


بود تشییع جسم باب زینب            بگیر قرآن خود را برسر امشب  


به قرآنت نما امشب نظاره                چرا قرآن ما شد پاره پاره ؟


چرا قرآن ما فرقش شکسته ؟            مگر شمشیر بر فرقش نشسته ؟


چرا قرآن ما گردیده خاموش ؟           چرا بیت علی گشته سیه پوش ؟


یتیمان سینه را صد چاک کردند            که قرآن را به زیر خاک کردند



آری « شب نوزدهم » علی شمشیر به سر داشت ! و « شب بیست و یکم » فرزندانش علی به سر دارند !!

امشب تو قرآنت را به این دو یاد به سر بگیر !!!


علت نامگذاری « شب قدر » به قدر

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۷ ق.ظ

چرا شب قدر به این نام نامگذاری شده؟!

1 - شب قدر به این جهت « قدر » نامیده شده که جمیع مُقدَّرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مى شود.

شاهد این معنى سوره دخان است که مى فرماید: إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ (3) فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ (4): ما این کتاب مبین را در شبى پر برکت نازل کردیم ، و ما همواره انذار کننده بوده ایم ، در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین مى گردد .

این بیان هماهنـگ با روایات متعددى است که مى گـوید: در آن شب ، مقدرات یکسال انسانها تعیین مى گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور دیگر، در آن لیله مبارکه تفریق و تبیین مى شود.

البته این امر هیچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مساءله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگیها و لیاقتهاى افراد، و میزان ایمان و تقوى و پاکى نیت و اعمال آنها است .

یعنى براى هر کس آن مقدر مى کنند که لایق آن است ، یا به تعبیر دیگر زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده ، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد و بلکه تأکیدى بر آن است .

2 - بعضى نیز گفته اند آن شب را از این جهت « شب قدر » نامیده اند که داراى قدر و شرافت عظیمى است .

نظیر آنچه در آیه 74 سوره حج آمده است مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ (74) آنها قدر خداوند را چنان که باید نشناختند.

3 - گـاه نیز گـفته اند به خاطر آن است که قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید.

4 - یا اینکه شبى است که مقدَّر شده قرآن در آن نازل گردد.

5 - یا اینکه کسى که آن شب را احیاء بدارد صاحب قدر و مقام و منزلت مى شود.

6 - یا اینکه در آن شب ، آنقدر فرشتگان نازل مى شوند که عرصه ی زمین بر آنها تنگ مى شود، چون تقدیر به معنى - تنگ گرفتن نیز آمده است مانند: وَمَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ ... (طلاق - 7) و هرکه روزی بر او تنگ شده ...


جمع میان تمام این تفسیرها در مفهوم گسترده (لیلة القدر) کاملا ممکن است هر چند تفسیر اول از همه مناسب تر و معروف تر است .


منبع:

تفسیر نمونه 

ذیل تفسیر سوره قدر


در واقع « قدر » سه معنا دارد:

1 - تقدیر و تعیین ( که قول 1 و 4 ناظر به آن است )
2 - قدر و منزلت و مقام ( که قول 2 و 3 و 5 بر آن مبناست )
3 - تنگی ( که با قول 6 متناسب است )

رابطه قرآن با شب قدر

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (1) وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ (2) سوره قدر -

1 - ما آن (قرآن ) را در شب قدر نازل کردیم .

2 - و تو چه مى دانى شب قدر چیست ؟!

حم (1) وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ (2) إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ (3) فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ (4) سوره دخان -

1 - حم .

2 - سوگند به این کتاب آشکار.

3 - که ما آنرا در شبى پربرکت نازل کردیم ، ما همواره انذار کننده بوده ایم .

4 - در آن شب که هر امرى بر طبق حکمت خداوند تنظیم مى گردد!!


قابل توجه اینکه در سوره دخان به طور اشاره ، و در سوره قدر با صراحت این معنى آمده است که: قرآن در شب قدر نازل شده ، و چه پرمعنى است این سخن ؟!

شبى که مقدرات بندگان و مواهب و روزیهاى آنها تقدیر مى شود در چنین شبى قرآن بر قلب پـاک پـیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل مى گـردد، آیا این سخن بدان معنى نیست که: مقدرات و سرنوشت شما با محتواى این کتاب آسمانى پیوند و رابطه نزدیک دارد؟!

آیا مفهوم این کلام آن نیست که نه تنها حیات معنوى شما که حیات مادى شما نیز با آن رابطه ناگـسستنى دارد؟ پـیروزى شما بر دشمنان ، سربلندى و آزادى و استقلال شما، آبادى و عمران شهرهاى شما همه با آن گره خورده است .

آرى در آن شبى که مقدرات تعیین مى شد قرآن نیز در آن شب نازل گردید! - تفسیر نمونه ذیل آیات دخان -


رابطه علی (ع) با شب قدر

عصر پیامبر(ص ) بود، بسیار می شد عمر و ابوبکر به حضور آن حضرت مى آمدند، مى دیدند او « سوره قدر » را با خشوع و گریه ، قرائت مى کند، و آن را با حالى جانسوز مى خواند.

عمر و ابوبکر: اى پیامبر! چقدر دلت هنگام قرائت این سوره ، مى سوزد؟ چرا؟

پیامبر: براى آنکه در شب قدر، چشمم فرشتگان را دیده ، و دلم (بیان هر امر استوار را در آن شب ) فهمیده است ، و نیز براى آنچه که در دل این شخص ‍- اشاره به على علیه السلام - پس از من ، در شب قدر آن را مى فهمد و در مى یابد.

عمر و ابوبکر: مگر شما در شب قدر، چه دیده اید ؟ و او (على علیه السلام ) در آن شب چه مى بیند؟

پیامبر(ص ) روى خاک ، براى آنها مى نوشت .

تنزل الملائکة و الروح فیها بإذن ربهم من کل امر - سوره قدر 4 - 

فرشتگان و روح در آن شب ، به اذن پروردگارشان براى (تقدیر و اندازه گیرى ) هر کار، نازل مى شوند )

آنگاه فرمود: پس از آنکه خداوند مى فرماید: « براى تقدیر هر کار » آیا دیگر چیزى باقى مى ماند؟

عمر و ابوبکر: نه ، چیزى باقى نمى ماند.

پیامبر: آیا مى دانید، که شخصى که هر امرى بر او نازل مى شود کیست ؟

عمر و ابوبکر: او تو هستى ، اى رسول خدا !

پیامبر: آرى ، ولى آیا بعد از رحلت من نیز شب قدر، وجود دارد؟

عمر و ابوبکر: آرى وجود دارد.

پیامبر: آیا بعد از من ، باز در شبهاى قدر، آن امر ( تقدیر کارها ) نازل مى شود؟

عمر و ابوبکر: آرى .

پیامبر: بنابراین بعد از من ، نزول هر چیزى در شب قدر، بر چه شخصى است ؟

عمر و ابوبکر: نمى دانیم .

آنگاه پیامبر(ص ) دست مبارک خود را بر سر على (ع ) نهاده و مى فرمود:

ان لم تدریا فادریا هو هذا من بعدى

(اگر نمى دانید، اینک بدانید، آن شخص بعد از من ، این (اشاره به على علیه السلام ) است) - بحارالانوار ج 25 ص 71 -

نتیجه اینکه :

شب قدر همچنان تا قیامت ادامه دارد، و فرشتگان ، تقدیر هر کار را بر شخصى نازل مى کنند، آن شخص در عصر رسول خدا(ص ) خود رسول خدا(ص ) بود، و پس از او امیرمؤمنان على (ع ) بود، و سپس امامان معصوم دیگر هستند، و اکنون که عصر غیبت است ، آن شخص ، امام عصر، حضرت حجة بن الحسن (ع ) مى باشد، چنانکه در روایات دیگر نیز، این مطلب استفاده مى شود).


منبع:
داستانهاى اصول کافى جلدهاى 1 و 2
مؤ لف : محمد محمدى اشتهاردى

رابطه قرآن با علی (ع)
علی (ع): هذا کتاب اللَّه الصامت، وأنا المعبّر عنه، فخذوا بکتاب اللَّه الناطق، وذَرُوا الحُکم بکتاب اللَّه الصامت؛ إذ لا معبّر عنه غیری - موسوعة الامام علی بن ابی طالب ش ح 3957 -
این کتاب ساکت خداست و من معبِّر و مفسِّر آنم. پس به کتاب گویای خدا رجوع کنید و حکم کردن به کتاب خاموش خدا را ( از پیش خود ) رها کنید چرا که قرآن غیر از من مفسِری ندارد.

و می بینیم متأسفانه در طول تاریخ با تفسیر به رأی بی خبران چه ظلمی در حق قرآن و دستورات نورانی آن که نشده و نمی شود !!

نیست بالاتر از سیاهی رنگ !

« توشه راه » به روایت « فیض » >>>

پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۴ ب.ظ

« از اموری که سالک ( رهرو )  را لابدّ ( لازم ) است و اخلال ( ضربه ) به آن به هیچ وجه جایز نیست ـ بعداز عقائد حقّه ـ بیست و پنج چیز است:

 

اوّل: محافظت بر صلوات خمس ( نمازهای پنجگانه )

دوم: محافظت بر نماز جمعه و عیدین و آیات

سوم: محافظت بر نماز معهوده رواتب [نوافل] ( نمازهای مستحبی )

چهارم: محافظت بر صوم ماه رمضان و تکمیل آن.

پنجم: محافظت بر صوم سنت ( روزه های مستحبی )

ششم: محافظت بر زکات.

هفتم: محافظت بر انفاق ( بخشش ) حق معلوم از مال.

هشتم: محافظت بر حَجّة الاسلام ( حج واجب )

نهم: زیارت قبور مقدسه پیغمبر و ائمه معصومین علیهم السلام.

دهم: محافظت بر حقوق اخوان ( برادران دینی ) و قضای حوائج ( برآورده کردن نیازهای ) ایشان.

یازدهم: تدارک ( جبران ) نمودن  هر چه از مذکورات ( امور فوق ) فوت شده باشد، وقتی که متنبّه ( متوجه ) شده باشد مَهْما اَمْکن ( تا انجا که امکان دارد )

دوازدهم: اخلاق مذمومه ( ناپسند ) مثل کبر، بخل، حسد و نحو آن را از خود سلب کردن ( گرفتن ) ، با ریاضت ( تمرین ) و مضادّت ( پرورش اخلاق مقابل آن )

سیزدهم: ترک منهیّات جملةً ( همه حرامها ) ؛ و اگر برسبیل ندرت ( اتفاق ) معصیتی واقع شود، زود به استغفار و توبه و انابت تدارک نماید تا محبوب حق باشد. «اِنَّ اللّه َ یُحِبُّ التَّوّابینَ»

چهاردهم: ترک شبهات ( مشکوک ها ) که موجب وقوع در محرّمات ( افتادن در حرامها ) است.

پانزدهم: در ما لایَعْنی (آنچه به کاردین و دنیا نیاید) خوض نکردن ( فرو نرفتن ) که موجب قسوت ( سنگ دلی ) و خسران ( زیان ) است.

شانزدهم: کم خوردن و کم خفتن و کم گفتن را شعار خود ساختن که دخل ( دخالت و نقش ) تمام در تنویر ( روشنائی ) قلب دارد.

هفدهم: هر روزی قدری از قرآن تلاوت کردن و اَقلّش پنجاه آیه است به تدبّر و تأمّل ( اندیشیدن و فکر کردن ) و خضوع ( فروتنی ) و اگر بعضی از آن در نماز واقع شود، بهتر است.

هیجدهم: قدری از اذکار و دعوات ( ذکر و دعاها ) ورد ( ذکر زبان) خود ساختن در اوقات معیّنة ( زمانهای مشخص ) خصوصا بعد از نمازهای فریضه ( واجب )

نوزدهم: صحبت عالم ( همنشینی با دانشمند ) و سؤال از او و استفاده علوم دینیّه به قدر حوصله خود؛ و تا می تواند سعی کند علمی بر علم خودبیفزاید.

بیستم: با مردم به حسن خلق ( خوش اخلاقی ) و مباسطت ( گشاده رویی ) معاشرت ( برخورد ) کردن تا بر کسی گران ( سنگین ) نباشد.

بیست و یکم: صدق ( راستی ) در اقوال وافعال ( گفتار و رفتار ) را شعار خود ساختن.

بیست و دوم: توکل بر حق سبحانه و تعالی کردن در همه امور ، و نظر بر اسباب ( واسطه ها ) نداشتن.

بیست و سوم: بر جفای اهل ( ستم خانواده ) و متعلّقات ( وابستگان ) صبر کردن و زود از جا در نیامدن و بدخوئی نکردن.

بیست و چهارم: امر به معروف و نهی از منکر به قدر وسع ( توان )

بیست و پنجم: اوقات خود را ضبط ( کنترل و حفظ ) کردن و در هر وقتی از شبانه روز وردی قرار دادن که به آن مشغول می‌شده باشد تا اوقاتش ضایع نگردد.

و این ، عمده ( مهم ) است در سلوک.

 

این است آنچه از ائمه معصومین علیهم السلام به ما رسیده که خودشان انجام می‌دادند و به دیگران می فرمودند.‌»


خلاصه ای از « زاد السالک » فیض کاشانی

( که در پاسخ درخواست یکی از برادران روحانی نوشته و چگونگی سلوک راه حق را برای او توضیح داده است )


به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، عناصر داعش پس از به صلیب کشیدن این دو کودک بر نرده‌های مقر پلیس دینی این گروه تروریستی در خیابان "بوکمال" شهر "المیادین" سوریه، کاغذهایی را بر گردن آنها آویختند که روی آن نوشته شده بود، "روزه خواری بدون عذر شرعی". 

_______________________________________________________________________________

البته آن جوری که از تصویر برداشت می شود این فردی که به صلیب کشیده شده پسر بچه ای بیش نیست امام اگر واقعا بالغ باشد و روزه خواری در ملأ عام کرده باشد به لحاظ شرعی وی را می بایست تعزیر کرد، هرچند استفاده از صلیب امری جدید و شگفت است.

ترس من از این است که به جهت نمایش وحشیانه ای که داعش در اجراء حدود دارد و اعتراضها را حتی در بین مسلمین برانگیخته، این امر موجب به فراموشی سپردن قوانین قصاص و حدّ و تعزیر در اسلام گردد!

زنای محصنه اگر ثابت شود به تصریح فقهاء حدش سنگسار است !

لواط اگر ثابت شود حدش پرت کردن او از بلندی یا تخریب دیوار یا آتش یا ضربه شمشیر است!

و ...

مبادا اعتراض ما به داعش در نهایت منجر به اعتراض به احکام اسلامی گردد!

بله در اثبات این گناهان و متعاقب آن استحقاق این حدود سنگین، کمال سختگیری و دقت صورت گرفته است و به این راحتی ها نیست ولی بر فرض اثبات ، مجازات باید به گونه ای باشد که بازدارندگی که هدف اصلی از اجراء حدود است ، محقق گردد.

___________________________________________________________________________

در مورد روزه خواری عمدی و در ملأ عام فتوا را ببینید:

همه مراجع:

افزون بر قضا و کفاره ، تعزیر نیز دارد که مقدار آن برای بار اول و دوم 25 تازیانه است و به نظر عده ای اندازه ای برای آن مشخص نشده و با نظر و تشخیص حاکم تعیین می گردد. اگر بعد از تعزیر اول و دوم برای مرتبه سوم روزه خواری کند، حکمش قتل است! - پرسش و پاسخهای دانشجویی دفتر هفدهم احکام روزه پرسش 154 -


متأسفانه وقتی از تعزیر و حد خبری نباشد منتظر اخبار دیگری باید بود :

_______________________________________________________________________________




92 دختر و پسر زمانی که در کافی شاپ هتل در حال روزه خواری بودند، توسط پلیس تبریز دستگیر شدند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، پلیس تبریز دیروز با اطلاع از موضوع روزه‌خواری در هتل شهریار سریعا به محل اعزام شد تا موضوع را مورد بررسی قرار دهد.

ماموران پس از حضور در کافی شاپ هتل مشاهده کردند که 41 دختر و 51 پسر اهل تبریز در حال صرف غذا و نوشیدنی هستند.

لذا سریعا تمامی دختر و پسر‌ها به همراه مسئول کافی شاپ به نام حمید دستگیر و به مقر انتظامی منتقل شدند، تا در اختیار مقام قضایی قرار بگیرند.

گفته می‌شود، این کافی شاپ به دلیل باز بودن در ماه مبارک رمضان غذا‌ها و نوشیدنی ‌های خود به چندین برابر قیمت برای متقاضیان سرو می‌کرده است.

علی اسمعیل‌پور  معاون اجتماعی نیروی انتظامی آذربایجان‌شرقی این خبر را تائید کرده است.


پیام های عاشقانه دختران ایرانی برای والیبالیست آمریکایی!


_____________________________________________________

این خبر را بگذارید کنار خبر باز شدن در ورزشگاهها روی خانمها!!

آنهایی که باز شدن پای خانمها را به ورزشگاههای آقایان از مظاهر تمدن می شمرند، تحویل بگیرند! ( عاشقانه یک زن مسلمان برای یک مرد مسیحی ! اون هم ماه مبارک رمضان ! )

« غیرت » کجایی که یادت بخیر !



روزه کشیش انگلیسی در ماه مبارک مسلمانان

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ق.ظ

چرا این کشیش انگلیسی روزه می گیرد؟

شفقنا- پدر فیلیپ سامنر کشیش کلیسای سنت پاتریک در اولدهام انگلستان است،

او همچنین از سال 1997 تا 2000، رئیس کنفرانس ملی کشیش های این کشور نیز بوده است. پدر سامنر اولین رئیس مجمع بین الادیان شهر اولدهام هم بوده است.

به گزارش شفقناانگلیسی، پدر سامنر افتخارات زیادی برای کلیسای شهرشان کسب کرده است؛ او که عضو تیم گویندگان شبکه بی بی سی در برنامه دیلی سرویس رادیو 4 نیز می باشد، به نمایندگی از کلیسای انگلیس در اجلاس فرایندهای میان فرهنگی یونسکو در سال 2006 در بارسلونای اسپانیا و همچنین در کنفرانس بین المللی توسعه شهرها در برزیل درسال 2006 نیز سخنرانی کرده است.

اما چه چیز باعث شده که وی به تیتر شفقناانگلیسی تبدیل شود؟

او کشیشی است که به گفته خود ده سال است در ماه مبارک رمضان حداقل به مدت یک روز، روزه می گیرد. اما پرسش اینجاست، او که یک روحانی کاتولیک است چرا باید روزه بگیرد؟ آن هم در ماهی که برای مسلمانان مبارک است!

پدر سامنر می گوید:

روزه داری در ادیان ابراهیمی ازجمله مسیحیت و به ویژه در کلیسای رومن جایگاه ویژه ای داشته و راهبان در روزهایی که به FAST DAYS یا روزهای روزه معروف است بخش زیادی از یک روز را به روزه داری سپری می کنند. البته قوانین این روزه داری با آنچه در میان مسلمانان رسم می باشد، متفاوت است. خوردن یک وعده غذایی و همچنین دو وعده سبک از رسوم این نوع روزه داری محسوب میشود.

سامنر علت روزه داری خود را زندگی در کشوری اعلام می کند که چاقی در آن از سه درصد به 16 درصد در طی سی سال گذشته رسیده است. او می گوید من تلاش می کنم در ماه خداوند، روزه داری کنم تا کمی سبک زندگی خود را تغییر داده باشم.

سامنر در مورد اینکه چرا در ماه مسلمانان روزه داری می کند معتقداست تمام ادیان ریشه های مشترک دارند اما سیاستمداران هیچگاه این موضوع را نفهمیدند و با خط کش خود دور دیگر ادیان و نژادها، خط کشیده اند.

این کشیش کاتولیک می گوید مگر ما در جهان امروز چه مقدار فرصت برای تجربیات متفاوت داریم؟

روزه داری یکی از همان فرصت های استثنایی است چرا که وقتی شما قبل از اینکه آفتاب بیرون آید برمی خیزید و غذایی می خورید تا روزه داری کنید، شوکی به سیستم بدنی شما واردمی شود که مانند یک انرژی برای همه روز شما کفایت می کند.

پدر سامنر در نهایت تعمیق دوستی با هموطنان و همسایگان مسلمان خود را یکی از علل روزه داری خود در ماه مبارک رمضان عنوان می کند.

گفتنی است این کشیش مسیحی از سال 2005 و تحت تاثیر زلزله در منطقه مسلمان نشین کشمیر اقدام به روزه داری کرده است.


منبع: شفقناانگلیسی

ترجمه: شفقنا

_______________________________________________________________________

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (183) بقره -

اى افرادى که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شد همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شده ، تا پرهیزکار شوید.

_______________________________________________________________________

درخواست عجیب سیاستمدار الجزایری درباره رمضان

یک شنبه 31 خرداد 1394 - 8:15:7
العالم - پایگاه های خبری مشهور مراکش درخواست رییس اسبق حزب "تجمع برای فرهنگ و دموکراسی" الجزایری از وزیر اوقاف این کشور برای کاهش ایام ماه رمضان به 13 روز را منتشر کردند.

به گزارش روز یکشنبه پایگاه خبری شبکه العالم، سایت های خبری مشهور کشور مراکش (مغرب) که همسایه غربی الجزایر است، درخواست "سعید السعدی" رییس اسبق حزب "تجمع برای فرهنگ و دموکراسی" الجزایر از وزیر اوقاف این کشور برای کاهش ایام ماه مبارک رمضان از 30 روز به 13 روز را منتشر کردند.

روزنامه "هیسپریس" مغرب نوشت: این رهبر سیاسی الجزایری خواسته عجیب خود را در بیانیه ای در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی فیس بوک منتشر کرده است.

وی خواسته خود را اینگونه توجیه کرده است که 30 روز روزه داری در فصل تابستان برابر با 420 ساعت روزه داری است که این میزان ساعت معادل 52 روز روزه داری در فصل پاییز است.

السعدی ایده خود را "روزه هوشمندانه" نامیده و تصریح کرده است که بر اساس حساب و کتاب هایش!!  باید به 13 روز روزه داری در فصل تابستان اکتفا شود.

وی با بیان این که به جای یک ماه کامل روزه داری می توان آنچه آن را "واحد رمضانی" معادل 8 ساعت توصیف کرده، مبنای روزه داری قرار داد، تصریح کرد که بنابراین روزه دار باید 30 "واحد رمضانی" را در فصل تابستان که معادل 13 روز است مبنا قرار دهد.

پایگاه خبری "فبرایر" مغرب در این خصوص نوشت: علمای الجزایر به تفسیر جدید السعدی واکنش نشان دادند و به عنوان مثال شیخ شمسو یکی از شیوخ شبکه النهار الجزایر منطق السعدی را بی پایه و اساس توصیف کرد و اظهارات وی را یاوه گوی محض دانست.

وی از السعدی خواست از ورود به عرصه امور دینی اجتناب و به سیاست اکتفا کند.

_____________________________________________

کسی نیست به ایشان بگوید آخر بنده خدا! کم و زیادی روز و شب ها مگر امری جدید و منحصر به عصر جناب شماست!

نکند؟!!


... ریـــش و روســــری ...

شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۶ ب.ظ

رفعت ساییت کاندیدای حزب اسلامگرای «عدالت و توسعه» در انتخابات پارلمانی ترکیه، با همسرش

                       قبل انتخابات                                                 بعد انتخابات

شمـــــا نظــــرتون در مورد این آدمــــا چیه؟!



گرانترین اثر در تاریخ هنری کشور

شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۷ ب.ظ

به این تابلو خوب نگاه کنین!

چند مثلاً ! تنه درخت!

چقدر حاضرید براش پول بدین؟!

صدهزار؟ دویست هزار؟ یه میلیون؟ ده میلیون؟

اگر بشنوید گرانقیمت ترین اثر هنری تاریخ کشور پیش روی شماست چه حسی خواهید داشت؟

خبر را ببینین:

______________________________________________________________


تیتر20 -  چهارمین حراج تهران عصر جمعه هشتم خرداد٩٤ خورشیدى در هتل پارسیان آزادى برگزار شد.

این مراسم درشرایطی در حضور ٨٠٠ خریدار و هنر دوست برگزار شد  که حائز رکورد هاى بین المللى فروش شد.

در این مراسم یک اثر نقاشى از سرى تنه درختان سهراب سپهرى با رقم قابل توجه دو میلیارد و ٨٠٠ میلیون تومان عنوان گرانقیمت ترین اثر هنرى به فروش رسیده در داخل کشور ودر سراسر تاریخ هنر کشورمان را به خود اختصاص داد.

در این حراجی با دستیابى به مجموع فروش ٢١ میلیاردى ( بیش از ٦ میلیون دلار در یک شب) هنر ایران همه رکوردهاى مجموع فروش خود در اقصى نقاط دنیا را شکست و در یک ابتکار تازه با ارائه ١٢ اثر هنرى کلاسیک و سنتى بخش مغفول مانده از تاریخ هنرمان را به بازار رسمى هنر پیشنهاد داد.

در این شب طلایى هنر ایران در یک حراج کاملا ایرانى دو تابلوى نقاشى از سهراب سپهرى دو رکورد نخست را با عبور از میلیارد از آن خود کرد؛ رکورد دوم او یک نقاشى دیگر و کوچک تر از سرى تنه درختان، یک میلیارد و ٧٠٠ میلیون تومان چکش خورد؛ اما رکورد سوم همه را غافلگیر کرد: یک اثر زیبا از منوچهر یکتایى ٩٥٠ میلیون تومان فروخته شد؛ نقاشى از طبیعت بى جان بهمن محصص با فروش ٧٢٠ میلیون تومان جایگاه چهارم و نقاشى انتزاعى از سهراب سپهرى با فروش ٧٠٠ میلیون تومان حائز جایگاه پنجم شد.

______________________________________________________________________

نمیدونم من درک نمی کنم زیبایی این تابلو و امثال این تابلو رو ؟!!

یا کسانی که همچنین پولهایی رو میدن ، زیبایی گره گشایی و دست گیری از مردم رو ؟!!

این پول دل چند خانواده نیازمند را می تونست شاد بکنه؟!

خاطر چند جوون جویای کار و زندگی را می تونست راحت کنه؟!

گره از کار چند زندگی در شرف نابودی می تونست باز کنه؟!

اصلا بگو به تعداد درختانی که در این تابلوه!

اون نقش حیاتبخش جاری در زندگی مردم زیباتر و آرامش بخش تر بود؟ یا این تصویر مرده بر دیوار؟!

یا نکنه این آقایان در این مملکت زندگی نمی کنن و از شرایط سخت مردم بی خبرن؟!

با این حس همدردی که در بین ما امت است باید بگیم: اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا


حجاب قبل از اعتراض

___________________________________________________________________________

___________________________________________________________________________


حجاب پس از اعتراض ها

داعش دست به دامن « دود » شد !!!

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۸ ب.ظ


یک عضو گروهک تروریستی داعش در صفحه تویتر خود با انتشار تصویری مدعی شده است که تصویر زیر در اثر دود ناشی از یک عملیات انتحاری در شهر الرمادی ایجاد شده است!!!

البته ادعای وی در صفحه توتیر، از سوی دیگر کاربران بدون جواب نمانده است.


منبع: خبرگزاری فارس

شماره: 13940317001519

_______________________________________________________________________________


بر فرض که کلک ملکی هم در کار نباشه!! که چی؟! دود است و به هر شکلی در میاد! مثل ابر که به هر شکلی درمیاد! مخصوصا اگر کمی پس و پیشش هم بشه کرد!!

فقط همین عملیات از بین اینهمه عملیات انجام گرفته مورد تأیید الهی ست؟!!!

یادمون باشه از این به بعد به دودهای ناشی از انفجارها بیشتر نگاه کنیم!!!

_____________________________________________________________________________________________


دیدن این تصاویر هم خالی از لطف نیست:




تصاویر بالایی که واقعی بودند ، اما تصویر ذیل هم علی رغم غیر واقعی بودنش اما پر مضمونه:



خدای مؤنّث !!!

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۹ ق.ظ

گروه زنان مسیحی در انگلیس: از این پس خدا را باید با ضمیر مونث خطاب کرد!

شفقنا:

 یک گروه مسیحی از زنان انگلیسی خواستار صداکردن خداوند با ضمیر مونث شده است.

به گزارش راشاتودی، این گروه از زنان مسیحی در کلیسای انگلیس می گویند:

خطاب کردن خداوند با ضمیر مردانه دیگر بس است و باید خدا را زنانه صدا کرد!! 

این گروه اعلام کرده از این پس خداوند را با ضمیر مردانه HE خطاب نمی کنند بلکه با ضمیر زنانه SHE صدا خواهند کرد!!

این گروه اعلام کرده قرون متمادی است که صفات و زبان مردانه حول نام خداوند متمرکز شده و دیگر باید خدا را زنانه صدا کرد!

درخواست این گروه زنانه مسیحی در انگلیس که با نام گروه واچ ( زنان و کلیسا) شناخته می شود درحالی بیان می شود که کلیسای این کشور اوایل امسال اسقف شدن زنان را نیز تائید کرد.

روو جودی استوول از مسئولان گروه واچ می گوید ما قصد داریم صفات اختصاصی مردانه برای خداوند را دور بریزیم!!

او گفته آموزه های مسیحیت ارتدوکس می گوید خداوند جنسیت ندارد و در زنانگی و مردانگی در رفت و آمد است و فراتر از جنسیت است؛ پس وقتی خداوند را با ضمیر مردانه خطاب قرار می دهیم تمام ویژگی های مردانه به ذهن متبادر می شود و این خواست ما نیست. او با اشاره به اسقف شدن زنان و تاثیر این اتفاق بر خواسته های این گروه اظهار امیدوار کرده اولین اقدام اسقف های زن در انگلیس برداشتن صفت ها و ضمایر مردانه از روی اسم خداوندباشد.

______________________________________________________________________________________

______________________________________________________________________________________


کسی نیست به اینها بگوید: اینجا که جای دعوای زن و مردی نیست ،کتمان کنیم یا نه ، برتری نیروی مردانه بر زنانه از مسلمات است، و خواندن خداوند قادر مطلق به آن مناسب تر است تا زنی که مثل مرد نیست! وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَى(36) آل عمران -


خداوند در آیه شریفه إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطَانًا مَرِیدًا (117) نساء - از بتهای کم اثر تعبیر به اناث فرموده است! و گفته:

آنها غیر از خدا تنها اناث - بتهائى راکه اثرى ندارند -  میخوانند و (یا) فقط شیطان سرکش و ویرانگر را مى خوانند.


و نیز گله مند است از اینکه حتی فرشتگان او را دختر بخوانند به همان جهت که به نوعی القا کننده ضعف و ناتوانی او و فرشتگان اوست!


أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى (21) تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى (22) إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآَبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى (23) سوره نجم -

21 - آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟ (در حالى که به زعم شما دختران کم ارزش تر از پسرانند).

22 - در این صورت این تقسیمى است غیر عادلانه !

23 - اینها فقط نامهائى است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشته اید (نامهائى بى محتوا و اسمهائى است بى مسمى !) و هرگـز خداوند دلیل و حجتى بر آن نازل نکرده ، آنان فقط از گمانهاى بى اساس و هواى نفس پیروى مى کنند در حالى که هدایت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است .


کاش ضمایر و افعالی می داشتیم ، نه مردانه نه زنانه!

آن وقت می شد خدا را آنچنانی که شایسته اش هست صدا زد :

... لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ (11) شوری -


اما حالا که نیست ، فارغ از احساسات مردانه و زنانه ، کدام ضمایر و افعال مناسب تر با خداست؟؟؟!!


بعلاوه شما که مسیحی هستید چطور می شود به خدای پدر معتقد باشید و ضمایرش را مؤنث بکار گیرید؟!!!

مگر آنچنانی که مردانی از فرهنگ شما تغییر جنسیتی داده و انوثیت را برگزیده اند ، خدایتان را هم تغییر جنسیت بدهید و خدای مادرش کنید!!!


کری قربانی فشار ایران!!

سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۹ ق.ظ

کی ری «ضحیة» الضغوط الإیرانیة

صورة أرشیفیة لکیری على دراجته فی جنیف. (رویترز)


مردیکه 71 سالشه و مثل جوونا هوس دوچرخه بازی کرده و خوب بازی اشکنک داره سر شکستنک داره.

ایشونم پس از برخورد با اسکله از دوچرخه سقوط می کنه و استخوان پایش میشکنه ! اون وقت سایت الاهرام  الإثنین، ١ یونیو/ حزیران ٢٠١٥ (٠١:٠٠ - بتوقیت غرینتش)  تیتـــــــــــــر زده:

کری قربانی فشار ایران!!!!

جالبه ها!

وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ (66) وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ (67) سوره میارکه یس -


66 - و اگر بخواهیم چشمان آنها را محو میکنیم ، سپس براى عبور از راه مى خواهند بر یکدیگر پیشى بگیرند اما چگونه میتوانند ببینند؟!

67 - و اگر بخواهیم آنها را در جاى خود مسخ میکنیم!! (و به مجسمه هائى بى روح مبدل میسازیم!! ) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند یا به عقب برگردند!!

______________________________________________________________________________________


العالم

شنبه 9 خرداد 1394 - 17:48:27

تصاویر؛ انسان‌هایی که سنگ شدند


بررسی‌های علمی بر روی سنگواره انسان‌هایی متعلق به یک قرن پیش از میلاد مسیح، صحت آیات قرآن کریم دربارۀ خشم خداوند بر برخی از اقوام پیشین و تبدیل آن‌ها به سنگ را ثابت می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، این سنگواره ها در حال حاضر در یکی از موزه های ایتالیا نگهداری می شود.

پایگاه خبری "سی.ان.ان" عربی با انتشار تصاویری از این سنگواره ها، از بررسی آنها توسط دانشمندان در یکی از اماکن تاریخی معروف به مومبای در ایتالیا خبر داد.

اجسادِ پیدا شده که همگی سنگ شده اند، به وسیله دستگاه های پیمایش با اشعه ایکس و رایانه مورد بررسی قرار می گیرند.

این اجساد بر اثر فوران آتشفشان وزوو در سال 79 قبل از میلاد مسیح، به سنگواره تبدیل شدند.

دانشمندان، در تلاش برای بررسی و ترمیم این سنگواره های بشری هستند.





یک شهر در یک کیسه !! - راه مقابله با مورچه ها -

سه شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۲ ب.ظ

شهیدا در حالی که به در خیره شده و  بالا پائین می پره با صدای بلند داد می زنه: مامــــان! بابــــا!

با عجله بلند شدیم و آمدیم و دیدیم که بعلـــه!

تماشایی ست!

درب خونه پائین تا بالا پر بود از مورچه های بالدار!

موکت رو که کنار زدیم دیدنی تر هم شد!

از این به بعد را سپردیم به جارو برقی و اون مثل یک مورچه خوار گرسنه به غائله پایان داد!!

والان یه کیسه جاروبرقی مورچه آن هم از نوع بالدار موجود است!!

راستی! کی میدونه مورچه کیلویی چنده؟؟!!

______________________________________________________________________


چگونه مورچه ها را از خانه فراری دهیم

                      

مورچه های خانگی اغلب حشرات مفیدی هستند که با شکار کردن حشرات کوچک و تخم ها و نوزادان آنها و جمع آوری ذرات مواد غذایی از نقاط غیرقابل دسترس، به ما در تمیز کردن خانه کمک می رسانند.
بنابراین بهتر است با این حشرات مهربان تر باشیم و ضمن رعایت نکاتی که برای دور نگاه داشتن آنان ارائه می شود، فقط در صورت مزاحمت جدی و بالا بودن جمعیت این حشرات در خانه به عنوان آخرین راه حل، از تله گذاری و یا راه های پیشنهادی برای از بین بردن آنها استفاده کنید.

فراری دادن مورچه،مبارزه با مورچه،اسرار خانه داری،نکات خانه داری،خانه داری

فراری دادن مورچه،مبارزه با مورچه،اسرار خانه داری،نکات خانه داری،خانه داری

  • ● بوی تند دارچین و فرار مورچه ها

۱) اولین و مهم ترین اقدام آن است که مواد غذایی را از دسترس آنها دور نگه دارید. با تمیز نگهداشتن خانه، غذایی برای مورچه ها باقی نخواهد ماند.
۲) برای دفع و دور کردن مورچه ها از مکان زندگیشان کافی است مقداری دارچین در چند نقطه منزلتان بریزید مورچه ها از بوی تند دارچین بیزارند و تا جای ممکن از آن فرار می کنند.
۳) برای از بین بردن صفوف دور و دراز مورچه ها از سطح مکان های مختلف منزلتان کافی است یک تکه نوار پهن مخصوص بسته بندی روی آنها قرار دهید و سپس نوار را از زمین کنده و دور بریزید به این ترتیب کلی مورچه در عرض تنها چند ثانیه از بین می روند.
۴) با زدن حتی دو بار جارو در روز، مورچه ها خرده نانی برای غذا هم پیدا نخواهند کرد.
ظرف ها را در اولین فرصت شسته، روی منابع غذایی را پوشانده و در جای خود (داخل کابینت یا یخچال) قرار دهید.
۵) میوه و شیرینی مانند آهن ربا مورچه و حشرات را به خود جذب می کنند، آنها را در یخچال یا داخل ظروف دربسته نگه دارید.
۶) در صورت ریختن شکر یا عسل روی زمین بلافاصله از یک شوینده مناسب استفاده کنید. هر لکه شیرین راه را برای حمله مورچه ها باز می کند.
۷) اگرچه از بین بردن مورچه های تک ممکن است ظالمانه به نظر برسد ولی راه حل مناسب و در واقع سومین اقدام برای از بین بردن مورچه هاست.
۸) از رایحه های طبیعی که به نظر دفع کننده مورچه ها هستند مانند سرکه، اسانس نعناع، دارچین، فلفل سیاه، میخک و برگ بو استفاده کنید. آنها را داخل کاسه های کوچک بگذارید یا کنار ورودی خانه آویزان کنید.
۹) کف خانه را همیشه تمیز و نسبت به ورود اولین سری مورچه ها دقت داشته باشید.
با دیدن تک مورچه ای که به هر جا سرک می کشد یادتان باشد، آن مورچه پیشرو یا پیشاهنگ است که به دنبال منابع غذایی جدید می گردد. اگر این مورچه با اطلاعات جمع آوری کرده به لانه برنگردد، خانه شما همچنان در امان خواهد بود.


منبع:

کیهان



>>>> نظر شما در مورد این ارتباط چیست؟؟!

دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۶ ب.ظ

رهبر کاتولیک‌های جهان اعلام کرد: کلیسا دیگر به جهنمی که انسانها در آن زجر بکشند اعتقادی ندارد!
به گزارش شفقنا، پاپ فرانسیس- پاپ کلیسای کاتولیک روم- در خطبه‌ای که در آن تعجب همگان را برانگیخت اعلام کرد: کلیسای کاتولیک دیگر به جهنم معتقد نیست؟ زیرا این موضوع با عشق خداوندی تعارض دارد و آدم و حوا داستانی بیش نیستند.
پاپ در آخرین خطاب خود تاکید کرد: ما با تفکر و دعا فهم جدیدی از برخی عقاید به دست آوریدم؛ کلیسا دیگر به جهنم اعتقادی ندارد، زیرا اعتقاد به این موضوع، عشق الهی را زیر سؤال می‌برد. همچنین خداوند قاضی نیست؛ بلکه دوستدار بشریت است.
وی در ادامه تصریح کرد: خداوند قصد محکومیت کسی را ندارد، علاوه بر آن داستان آدم وحوا تنها یک اسطوره است و جهنم تنها کنایه‌ای از روح تنها است.
پاپ فرانسوا با بیان اینکه تمام ادیان صحت دارند زیرا از قلب تمام افرادی سرچشمه گرفته‌اند که به وجود خداوند ایمان دارند، تصریح کرد: کلیسا در گذشته در مورد برخی مسایل اخلاقی به شکل نادرستی برخورد می‌کرد، اما امروز به نقش خود به عنوان قاضی پایان داده و آغوش خود را به روی تمام گروه‌های مختلف از جمله همجنس‌گرایان، لیبرالیست‌ها، محافظه‌کاران، کمونیست‌ها و طرفداران سقط جنین گشوده!! و از آنان می‌خواهد به آن بپیوندند!!!!! زیرا همگی خداوند را دوست داریم و همگی یک خدای واحد را می‌پرستیم.
وی در ادامه تاکید کرد: وقت آن رسیده است که تعصب را کنار بگذاریم و اعلام کنیم که حقیقت دین قابلیت تغییر و پیشرفت دارد، به طوری که حتی بی‌دینان و کافران نیز با دیدن محبت الهی؛ وجود الله را به رسمیت بشناسند و بعد از آن روح خود را خالص کنند.
پاپ فرانسیس با اشاره به این که انجیل کتاب مقدس مسیحیان است؛ بیان کرد: با وجود آن‌که انجیل کتاب زیبایی است، اما در آن کلمات و عباراتی وجود دارد که همگان را به تعصب و محاکمه دعوت می‌کند، در حالی که زمان آن رسیده است تا این بخش‌ها مورد بازبینی قرار گیرند! وی در ادامه اظهار امیدواری کرد در آینده یک زن به مقام پاپی برسد.
___________________________________________________________________________
دوباره مرور می کنیم:
از طرفی مردم را نسبت به اسلام و مسلمین بدبین ساخته و از طرفی جهنم را خلاف رحمت الهی معرفی کرده و درهای کلیسا را بر هر فرد و گروهی باز می کنند!! آیا هدف از تمام این اتفاقات همین نکته پایانی نمی تواند باشد؟؟؟!
( در حالی که در اناجیل صراحتا به جهنم اشاره شده است!! )
______________________________________________________________
در رابطه با حیات جاودانى مؤ منان در جهان آخرت در اناجیل : متى 19/17-29 + لوقا 18/35 + یوحنا 4/14 + 10/22 + 12/25 + 16/4-47 + 17/2 مطالبى آمده است . در تمام این آیات ، خداوند وعده حیات جاودانى در بهشت را به مؤ منان داده است . در رابطه با عذاب و عقاب بدکاران در انجیل متى 25/26 + رساله 2/1/9 سخن رفته است .
در رساله به رومیان 2/2 آمده است که : ((به هر کس بر حسب اعمالش جزا خواهد داد: اما به آنان که با صبر در اعمال نیکو، طالب جلال و اکرام و بقایند، حیات جاودانى را، و اما به اهل تعصب که اطاعت راستى نمى کنند، بلکه مطیع ناراستى مى باشند، خشم و غضب بر هر نفس بشرى که مرتکب بدى شود)).
(489)
در انجیل متى آمده است : ((جهنم مکانى است که در آنجا گریه و فشار دندان خواهد بود.))(490)
در مکاشفات آمده است : ((جهنم چون دریاچه اى افروخته از آتش و کبریت است که ساکنین آن تا به ابد عذاب خواهند کشید)).(491)
در انجیل مرقس آمده است : ((آتش جهنم خاموشى ناپذیر است .))(492) در متى آمده است : ((مردم خطاکار در جهنم سرنگون شوند)).(493)
((پطرس از قول ((عیسى )) مى گوید: ((براى نجات از جهنم اگر دست یا پایت یا چشمت تو را بلغزاند، آن را قطع کن و قلع نما، زیرا بهتر از این است که با جسم و اعضاء سالم وارد جهنم گردى ، در آتشى که خاموشى نپذیرد)).(494)
در انجیل غیر از ((ملکوت )) و نام ((جهنم ))، کلمه قیامت و روز رستاخیز و زنده شدن مردگان و بیرون آمدن از قبور نیز دیده مى شود: ((نیکوکاران از قبور خود بر مى خیزند)).(495)
در اناجیل سخن از بازگشت عیسى از آسمان در آخر الزمان است . و این هنگامى است که جهان را فساد گرفته باشد. در انجیل متى آمده است : ((... همه امتها در حضور او گرد آیند و آنها را از همدیگر جدا مى کند آن گونه که شبان میش ها را از بزها جدا مى کند...))(496) در انجیل لوقا آغاز قیامت و پایان جهان چنین آمده است : ((در آن روزها خورشید تاریک گردد و قمر نور خود را باز گیرد و ستارگان آسمان فرو ریزند)).پ (497)
گناه نخستین آدم و قربانى شدن عیسى
عیسویان بر این باورند که چون آدم در بهشت از درخت ممنوعه خورد، مرتکب گناه گردید و از جنت بیرون شد. این گناه پدر، دامن تمام فرزندان او را گرفته است .
و اگر خداوند مى خواست تمام فرزندان آدم را به خاطر این گناه به عذاب گرفتار کند، با رحمت و مهربانى او سازش نداشت .
جان ناس مى گوید: ((گناه اولیه )) در آئین عیسى مفهوم ویژه اى دارد: بار این گناه بر دوش بشریت سنگینى مى کند و حضرت عیسى آن را به دوش ‍ خواهد گرفت . آدم گناه کرد و از بهشت بیرون رانده شد، فرزندانش ‍ سرنوشت تیره اى یافتند، تا که مسیح ظهور کرد و با خون خود آن گناه ازلى را از دامان انسانیت پاک نمود. این موضوع یکى از مبانى دین عیسى است ....  - تاریخ ادیان ج 2 دین عیسی ( عبداللّه مبلغى آبادانى ) -


و خجالت کشیدم از این شعر ...

پنجشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۹ ق.ظ

آخدا گوش کن اینک سخنی
سخن بی دل بی خویشتنی

زیر این گنبد مینای خراب
منع ما کرده ای از باده ناب

آ خدا منع می ناب ز چیست
این همه ظلم به احیاب ز چیست

سفره جود بیانداخته ای
خوان آراسته ای ساخته ای

ما سر سفره احسان توایم
چند روزی همه مهمان تو ایم

کس نگوید سر خوان با مهمان
که بخور کشک و نخور بادمجان

یا مخور ماست ضرر دارد ماست
از برای تو خطر دارد ماست

گر چه ما گوش به فرمان باشیم
آ خدا نزد تو مهمان باشیم

در جهان تو اگر باده نبود
جای ما مردم آزاده نبود

گر نه می بود فراهم ما را
خفه می کرد یقین غم ما را

گر دف و چنگ و نی و تار نبود
گر زن و باده مدد کار نبود

همه از غم ورم می کردیم
زحمت از بزم تو کم می کردیم

بفرست آیه ای در مدح شراب
که صوابست و صوابست و صواب

بده آن آیه به جبرائیلت
او هم ار نیست به میکائیلت

او هم ار نیست به اسرافیلت
اوهم ار مرده به عزرائیلت

تا بیارد بدهد دست عماد
تا شود خاطر میخواران شاد

تا درونها زغم آزاد کنی
دل ما سوختگان شاد کنی

تا بنوشیم بیاد تو شراب
زیر این گنبد مینای خراب

_____________________________________________

به عنوان یکی از مهمونای خدا کلی خجالت کشیدم از این شعر !

آ خدا! این بنده ت نماینده ما نبود ها!

آ خدا! لااقل این قدر عقلم دادی و معرفت که اگه اقرار می کنم بر سر سفره تو مهمونم، نمک نخورم و گزاف بگم!!!

آ خدا! عشقمم دادی که وقتی شکممو سیر کردم ، بشینم پای دلم و غصه روزگارو کنارش فراموش کنم!

آ خدا! ممنون که برا حفظ عقلم و عشقم بین ما و شراب و بین ما و دیگران دیوار کشیدی!


ممنونتم که اگر یه بچه ای که عقلش نمی کشه سر سفره ت نشسته و باقاشق چنگالی که بهش دادی میخواد چشمشو دربیاره، میزبانیت رو کامل می کنی و منعش می کنی!


ممنونتم از سفره شاهانه ای که بعد یه عمر وقتی از کنارش بلند میشم هنوز خیلی از نعمتهاتو ندیده ام و نمی شناسم!!

ممنونتم ارباب! ممنون به خاطر فضلت! ممنون بخاطر صبرت! و شرمنده تم بخاطر همه چیز!



الوفاق
رقم الخبر: 75783التاریخ: 1394/2/24 16:04
اطفال "داعش" یعدمون 15 مسلحا من التنظیم فی بعشیقة
اطفال "داعش" یعدمون 15 مسلحا من التنظیم فی بعشیقة
أعلن مسؤول کردی، الخمیس، عن قیام تنظیم "داعش" باعدام 15 من مسلحیه عقب هزیمتهم فی بعشیقة، مؤکدا أن عملیات الإعدام تمت على أیدی أطفال "داعش" الذین یتدربون من قبل التنظیم ...

یک مسئول کُردی ( سعید مموزینی ) در روز پنج شنبه جاری اعلام کرد:

داعش 15 نفر از اعضاء خود را به جهت شکست در بعشیقه اعدام کرد! و این اعدام به دست اطفال در حال آموزش داعش صورت گرفت!!...

________________________________________________________________

خبر را خواندید ،حرفم این است :

فردا از اینها چه خواهند ساخت؟! بچه هایی که عملا به آنها تفهیم می شود فرار از میدان مساوی است با مرگ!

کودکانی که مرتب بازی بزن بکش را بدون تفاوت بین نیروی خودی و غیر خودی به تمرینی واقعی نشسته اند!

به راستی فردا از اینها چه خواهند ساخت؟!

و ما امروز برای آن فردایی که دور نیست، چه کرده ایم و می کنیم؟!


اخراج مجری زن به دلیل بی حجابی/عکس


آذربایجان کشوری است که مردمش براساس عقاید خود زندگی کرده و نحوه پوشش خود را تعیین می کنند و در شبکه های تلویزیونی اش معمولا مجری های خانم بدون حجاب دیده می شوند.
در چند روز گذشته یکی از مجریان معروف شبکه itv اذربایجان با لباسی باز و دکلته در برنامه تلویزیونی حضور پیدا کرد و هنوز مدتی از پایان برنامه نگذشته بود که مدیر شبکه او را بخاطر پوشیدن چنین پیراهنی اخراج کرد

آذربایجان کشوری است که مردمش براساس عقاید خود زندگی کرده و نحوه پوشش خود را تعیین می کنند و در شبکه های تلویزیونی اش معمولا مجری های خانم بدون حجاب دیده می شوند. لباس زننده مجری زن باعث اخراجش شد! +عکس

_______________________________________________________________________________________


خیلی واضح است انسان وقتی در محیطی آلوده زندگی می کند«  آلودگی » آلودگی به حساب نمی آید مگر آن گاه که از حد متعارف بگذرد!

همین حد از بی حجابی که سبب اخراج این خانم را فراهم آورده، در بسیاری از کشورها متعارف است و بی اشکال ،و بیش از این شاید مورد انتقاد قرار بگیرد.

 در عین حال همه این قبیل واکنشها در هر سطحی تأییدی ست بر امر حجاب ، با تعریفی که از حجاب در آن جامعه وجود دارد!

و اگر نقش محیط و فرهنگ هر کشوری را در تعریف حجاب و بی حجابی لحاظ کنیم که باید بکنیم بی جا و بی ربط نیست اعتراض و توبیخ نسبت به زنانی از جامعه که خود را از توده دیگر زنان جدا کرده ، در عین حال ممکن است فاصله زیادی هم با زنان خارج از این جامعه داشته باشند!

و بر آنهاست عرض پوزش و عذر به درگاه ملت و رعایت احترام به نگرش ملت.


الم (1) ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ (2) الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ (3) وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4) أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5) سوره مبارکه بقره -


ترجمه:

الم * این کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد، و مایه هدایت پرهیزکاران است *

همانها که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است ) ایمان مى آورند، و نماز را بر پا مى دارند و از تمام نعمتها و مواهبى که به آنها روزى دادهایم انفاق مى کنند*

 آنها به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین نازل گردیده ) ایمان مى آورند، و به رستاخیز یقین دارند.

 آنان را خداوند هدایت کرده ، و آنهارستگارانند*


چرا هدایت قرآن ویژه پرهیزکاران است ؟!

مسلما قرآن براى هدایت همه جهانیان نازل شده ، ولى چرا در آیه فوق هدایت قرآن مخصوص پرهیزکاران معرفى گردیده ؟

علت آن این است که تا مرحله اى از تقوا در وجود انسان نباشد (مرحله تسلیم در مقابل حق و پذیریش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است ) محال است انسان از هدایت کتابهاى آسمانى و دعوت انبیاء بهره بگیرد.

به تعبیر دیگر: افراد فاقد ایمان دو گروهند: گروهى هستند که در جستجوى حقند و این مقدار از تقوا در دل آنها وجود دارد که هر جا حق را ببینند پذیرا مى شوند.

گروه دیگرى افراد لجوج و متعصب و هواپرستى هستند که نه تنها در جستجوى حق نیستند بلکه هر جا آن را بیابند براى خاموش کردنش تلاش مى کنند.

مسلما قرآن و هر کتاب آسمانى دیگر تنها به حال گروه اول مفید بوده و هست و گروه دوم از هدایت آن بهره اى نخواهند گرفت .

و باز به تعبیر دیگر: علاوه بر (فاعلیت فاعل ) (قابلیت قابل ) نیز شرط است ، هم در هدایت تکوینى و هم در هدایت تشریعى .

زمین شوره زار هرگز سنبل بر نیارد، اگر چه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد بلکه باید زمین آماده باشد تا از قطرات زنده کننده باران بهره گیرد.

سرزمین وجود انسانى نیز تا از لجاجت و عناد و تعصب پاک نشود، بذر هدایت را نمى پذیرد، و لذا خداوند مى فرماید: ( قرآن هادى و راهنماى متقیان است. )

- تفسیر نمونه ذیل آیه 2 بقره -


با احترام تمام به حضرت استاد مکارم و همکاران به نظر حقیر می رسد:

قرآن موجب هدایت پرهیزکاران است لازم نیست اشاره به قبل از هدایت باشد که پرهیزکاری شرط هدایت قرآن قرار بگیرد - اگرچه این حرف در جای خود حرف صحیحی ست - بلکه می تواند ناظر به بعد از هدایت باشد و پرهیزکاری نتیجه هدایتگری قرآن ؛ که یعنی اگر کسی با قرآن به تقوا نرسد از هدایت قرآن بهره ای نبرده است!

و با توجه به بیان صفات پرهیزکاران در آیات بعد ( پرهیزکاران: آنها که به غیب ایمان دارند و  نماز را برپا می دارند و از آنچه روزی شان کرده ایم انفاق می کنند و ... ) جز همین معنا صحیح به نظر نمی آید! 

مگر آنکه پرهیزکاری را مربوط به قبل هدایت ، و ایمان و نماز و و انفاق را مربوط به بعد هدایت بگیریم که این تفکیک هم خلاف ظاهر است.



کسی حاضره با من ازدواج کنه؟؟؟!

جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۴۲ ب.ظ

از امام باقر علیه السلام حکایت شده است که :

زنی خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله آمد و عرض کرد:

مرا همسری ده !!

حضرت فرمود:

چه کسی حاضر است با این زن ازدواج کند؟

مردی برخواست و عرض کرد:

من، یا رسول اللّه! او را به همسری من درآورید.

فرمود:

به او چه چیز [مهریه ] می دهی؟

 عرض کرد:

چیزی [از مال دنیا] ندارم!

حضرت فرمود:

 [بدون مهریه ]نمی شود.


- تا سه بار قضیه تکرار شد! ( زن اعلان نیاز کرد و این مرد اعلان آمادگی ) -


سپس رسول خدا فرمود:

 آیا از قرآن چیزی می دانی؟

گفت:

 آری.

 فرمود:

 به هر آنچه از قرآن می دانی این زن را به عقد تو در آوردم، پس به او قرآن بیاموز.

- مبلغان ش 83 -

من: نظر اسلام در مورد ازدواج این است ( دائم و موقتش ) : کسی که نیاز به همسر دارد گناه که نمی خواهد بکند پس با آسودگی با بزرگان در میان می گذارد و آنها زمینه ازدواج او را فراهم می آورند!

از آن طرف مهر به مال اندک ؛ حتی اگر نبود به امری معنوی مثل تعلیم و آموزش!

و اگر جامعه ما چنین عمل می کرد و دغدغه جنسی را از زنان و مردان جامعه مخصوصاً جوانان می گرفت و در نتیجه  فکر افراد معطوف امور اصلی و مهم می گردید چه اتفاق بزرگ و قشنگی می افتاد خدا عالم است!



سگ کشی + سنگ قبر سگ = ما را چه می شود؟!!

چهارشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ق.ظ
یک جا سگ کشی به طرز وحشیانه !!
یک جا تهیه سنگ قبر برای سگ !!
چه شده است جامعه ما را؟!
و حتی جالب است اعتراض ما به سگ کشی!!!


ببینید:

1-
سگ‌کشی دردناک با اسید در شیراز!

در یکی از شهرک‌های صنعتی شیراز، سگ‌ها به روشی غیرانسانی با تزریق اسید کشته می‌شوند و پیمانکاران در ازای ارائه هر لاشه ۱۵ هزار تومان دریافت می‌کنند.

به گزارش روز نو، یکی از فعالان دفاع از حقوق حیوانات فیلمی دو دقیقه‌ای از کشتار سگ‌ها را در اختیار فارس، قرار داده است که دل هر بیننده ای را به درد می آورد، در این فیلم، کشتار سگها با تزریق تناوبی اسید نشان داده می‌شود که به گفته این فعال حقوق حیوانات در شیراز، این اقدام، توسط پیمانکاران شهرک صنعتی شیراز انجام گرفته است.

یمانکارانی که در ازای تحویل لاشه هر قلاده سگ، 15 هزار تومان دریافت می کنند و حتی از سوزاندن جسم نحیف یک توله سگ با اسید هم دریغ نمی‌کنند.

2 -
سنگ قبر سگ بازیگر ایرانی+عکس

سه شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۴۲
یکی از بازیگران سینمای ایران عکسی از سنگ قبر یک سگ منتشر کرد و نوشت: «پگی خانوم بعد از 14 سال رفت».
به گزارش افکارنیوز، ساعد سهیلی بازیگر سینمای ایران در پست اینستاگرامی عکسی از سنگ قبر یک سگ منتشر کرد که با واکنش های اغلب منفی کاربران مواجه شد.

سهیلی که هم اکنون فیلم «رخ دیوانه» را در حال اکران دارد، زیر این عکس نوشت:« پگی خانوم بعد از ۱۴ سال رفت.»
بیشتر کاربران با دیدن این عکس و متن زیر آن کامنت های اغلب خشم آلودی درج کردند و اینکه برای یک سگ هم سنگ قبر درست کنند را زیاده روی و افراط خواندند.

در سینمای کشورمان بازیگران موفقی داریم که الگویی اخلاقی برای جوانان محسوب می‌شوند. اما تعدادی انگشت شماری از بازیگران سعی در تکرار سبک زندگی غربی دارند و دست به کارهایی می‌زنند که با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی همخوانی ندارد. واکنش‌های مردم در زیر این عکس در قالب کامنت نشان می‌دهد که طرفداران این بازیگران نیز چنین رفتارهایی را نمی‌پسندند.
کد مطلب: 409210
مختار
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۴:۴۶:۳۸
این گونه بازیگرانی باید ممنوع التصویر شوند
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۲۹:۵۶
برا یه سگ ممنوع تصویرش کنند ؟؟؟؟
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۴:۴۷:۳۲
شاید م
 
n
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۴:۴۹:۵۵
شاید منظور ایشان علاقه زیادبه سگش می باشد
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۴:۵۴:۲۶
کاش می برد تو قطعه هنرمندان دفنش می کرد
 
Hassa
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۵:۲۴:۴۳
متاسفم براش
 
ali mans_ori
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۵:۵۸:۵۹
اف بر این گونه هنرمندان به ظاهر مترقی و شیفته فرهنگ غرب


یک قبر هم برای خودت کنارش بگذار سهیلی
 
ایرانی
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۱۰:۵۳:۰۸
الحق حرفی درستی گفته چون خیلی سگش دوست داشت کنارش دفن بشه و با اون محشور بشه
 
جواد
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۶:۰۶:۰۴
با سگه محشور شوی
 
eHSAN
Latvia
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۶:۰۹:۵۳
شخصیت اینگونه افراد معلوم است .حتی لفظ خانم توهین به قشر خانمهاست !!!!!اینها هنرمند نیستند تازه به دوران رسیده اند
 
انسان
Latvia
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۶:۱۱:۱۶
این بازیگر با سگش باید در قطعه حیوانات دفن شوند
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۶:۴۶:۳۶
متاسفمممممم
 
رهگذر
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۶:۵۱:۲۹
بهتر بود دو طبقه می کرد یه طبقه اش را نیز برای خود رزرو می کرد
 
لیلا
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۶:۵۷:۲۲
بازیگر نماس این آقا....
بازیگر واقعی امثال آقای پرستویی.استاد انتظامی و...
خانم معتمدآرایا .خانم تهرانی و..... هستن
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۰۵:۳۸
بسی جای تفکر وتاسف دارد..!؟
 
بهرام
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۱۱:۳۵
مطمئن باش برای سنگ خودت اینگونه گل آرایی صورت نمیگیرد
 
احمد
Sweden
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۱۴:۲۲
ما ایرانیها چرا اینجوری هستیم! خوب طرف دوس داشته اینکارو کرده تموم شد رفت. خوب و بدشم به خودش مربوطه! همیشه ما ایرانیا در حال قضاوت دیگرانیم چرا اخه!!!
افکار نیوز خواهشا نظرمو سانسور نکن!!
 
هادی
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۰۵:۲۷
عزیزم امر به معروف و نهی از منکر یعنی اینکه بی تفاوت نباشیم آخه عزیزم این یه کار فرهنگی البته از نوع منفیه اگه کسی واکنش نشون نده چن روز دیگه طرف عکس قبر مار و گاوش رو به مردم نشون میده این یک پز برای ما فقراست زشته اگه اون با این کارش به ما پز میده ما هم با این کامنت ها انسانیتمون را به اون پز میدیم
 
مریم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۰۲:۴۷:۴۸
اخه انسانیتی تو کامنتت کسی نمی بینه که بخوای پزش رو بدی
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۳۵:۲۶
چون ما ایرانیها باید اعمال ورفتارمان نمایشگر یک فرد مسلمان واقعی باشد نه محب یک موجود که از نظر خدا نجس وتماس با آن چندش آور است
 
ک
United Kingdom
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۱۵:۴۵
ما ایرانی جماعت عادت داریم به کار این و آن داشته باشیم می میریم اگه این کارو نکنیم انگار مشگل دیگه ای نداریم فقر بیکاری تورم قسط بانک خونواده های زیادی رو می شناسم چهار جوون بیکار دارند
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۲۵:۳۵
خجالت دارد
 
حسن
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۳۴:۵۱
خجالتو باید اون کسی بکشه که این مزخرفاتو میخونه. راستی شب هفته این هاپومون کیه
 
محمد
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۲۸:۲۰
برای-هنرمندان-متاسفم
 
محمود بی نظیر
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۲۸:۲۶
واقعا بی شخصیت هستی . همون بس که همنشین یه سگ هستی . از ادم بودنت خجالت بکش . چطور با یک حیوون نجس زندگی می کنید.
 
مینا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۰۲:۴۹:۵۷
نجس بعضی از ادمها با طرز تفکرشون و عقده های درونیشون هستن نه یه مخلوق خدا
 
تاسف
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۲۹:۱۸
خاک بر سر این سینمای ایران که چنین افراد بی فرهنگی رو نمایش میده.
واقعاً قبیحه.
متاسفم.
مسئولین برای ممنوع التصویر کردن این بازیگر کاری بکنن.
مایه توهینه. واقعاً شرم اوره
 
داود
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۳۴:۵۰
مرحوم مغفوره پگی
 
United States
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۳۵:۵۴
احتمالا خودشو بغلش دفن میکنن
 
mosk
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۴۳:۴۸
جای تاسف می باشد برای سینمای ایران با این بازیگرانش کجا بوده تا حالا این اقای به اصطلاح بازیگر باید بره
 
من
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۴۵:۵۷
خدا رو شکر جا برای دفن خودش هم کنار سگش است
 
حسین
United States
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۴۶:۲۴
کمبود محبت داره بنده خدا
 
مینو
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۷:۵۱:۰۶
ای بمیری خخخخخخخخخخخخخخ پگی خخخخخخخخخخخخ سگ خخخخخخخخخخخخ بازیگر........خخخخخخخخخخخخ :| خخخ
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۰۸:۱۸
خخخخخخخخخخخخخ
 
محمد
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۰۲:۵۰
شرم اوره
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۱۴:۳۶
حالامگه این ساعدسهیلی کی هست که انقدرگنده اش میکنید ؟
 
ناشناس
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۱۷:۵۱
این آقا اولا بچه هستش و بعدش هم احتمالا با سگش بیشتر از انسانا مونس بوده اینکه مشکل نداره.اما استفاده از بعضی واژه ها مناسب نبوده.
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۱۸:۲۷
متاسفم براش
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۱۸:۵۷
خدایا واسه پدرش هم اینجوری ارزش قایل میشه ؟
 
س م
United Kingdom
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۱۸:۱۹:۴۶
به این افراد هنرمند نمی گویند .
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۱ ۲۲:۵۸:۳۳
پگی خانوم سهیلی هههههههههه
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۰۰:۵۵:۰۲
چه گلهای قشنگی براش گذاشته
 
نظر
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۰۱:۰۶:۲۰
این کارهای بیهوده الگو گرفتن از غرب است این افراد با این طرز فکر هیچوقت بین مردم دوست داشتنی نمی شوند به جای این همه خرج کردن برای سنگ قبر یک حیوان می توانست به یک مستحق کمک کند
 
م
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۰۸:۰۳:۳۲
واقعا خجالت داره مگه سگ چه درکی از اطراف داره که بعضی از ما ایرانیا اینقد بها میدیم بهش
 
رضا
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۰۸:۵۰:۳۰
به نظر همه باید احترام گذاشت.مگر اینکه ایجادمزاحمت برای دیگران باشد.از این همه توهین وبی احترامی متعجبم!!!!
 
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۰۹:۵۶:۰۹
بعضی افراد خیلی کوته فکرند .دوست دارم بدونم اینا کجا زندگی میکنند اگه تو روستا ویا تو کوه زندگی میکنن به نظر من اونقدر ارتباطات زیاد شده الان تو هر خونه ای اینترنت و گوشی وجود داره که فکر مردم باز بشه .واقعا متاسفم برای این طرز فکر
 
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۴-۰۲-۰۲ ۱۱:۳۳:۵۶
بایدبعد ازمردن این بازیگر آن را درکنار سگش دفن کنندوتاباسگش محشور شود.

____________________________________________________

3 -
و جالب است اعتراض ما به سگ کشی که در اصلاح کارمان هم رگه های افراط دیده می شود عکسی در کنار خانم ابتکار: مرگ مظلومانه تو ... !!!

چرا «ابتکار»به جمع معترضان پیوست؟