...
نمونههایی از جریانهای انحرافی در زمینهی مهدویت
وضعیت آشفته امروز خودمان را اگر بخواهیم تحلیل کنیم، نمونههای بسیاری از این جریانها وجود دارد.
شخصی در استان خوزستان بود که ابتدا ادعا کرد یمانی هستم؛ بعد گفت امام زمانم؛ مریدانش که بیشتر شدند، ادعای خدایی کرد!!!
نکتهی مهم این است که به جز توسل به این افراد در مقابلشان سجده هم میکنند! یعنی افرادی به هر دلیلی حاضر شدند مقابل انسان دیگری سجده کنند و او را خدا تلقی کردند.
فرد دیگری در کرج ادعای مهدویت کرد که جریان مفصلی دارد. نوع دعاهایی که انجام داد و بحثهایی را که مطرح کرد و نمونههای فروان دیگر.
نمونهّهای دیگری هم هست که نشاندهندهی وجود جریانهای ادعایی و کذب در سراسر کشور است.
مثلاً آقای شیخ علیاکبر تهرانی که مریدان فراوانی هم دارد، ادعا میکند معصوم پانزدهم است!!!!
ما با چنین جامعهی مبتلایی مواجه هستیم.
ویژگیهای مشترک مدعیان
ادعاهای مهدویت، یا ادعای خاص هست، یا ادعای ارتباط، یا ادعای نیابت و یا نوعی ادعا در قالب زمینهسازی (سید خراسانی و یمانی)؛ اما با بررسی همهی افراد و جریانهای مدعی مهدویت میتوان پنج دلیل مشترک را در ادعاهایشان برشمرد:
- قرآن؛
- روایات (در مورد روایات، مدعیان از سه شگرد بهره میبرند: جعل روایات؛ تقطیع روایات؛ تحریف روایات)؛
- خواب (من در کتاب خودم ۲۵ جریان مدعی را آوردم که از ابزار خواب استفاده کردهاند. امروزه، خواب، یکی از مهمترین ادله اثبات این آقایان است؛ تا جایی که آقای تهرانی میگوید: اگر دین دو پایه داشته باشد، یکی از اصلیترین پایههای آن خواب است)؛
- استخاره؛
- معجزه و کرامت.
مؤسس جریان انحرافی یمانی
احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان معروف به «احمد حسن» که در بصره متولد شد و مدعیست:
«سلمان جد من فرزند امام مهدی است».
این آقا ادعا میکند فرزند مهدی و جزو مهدیونی است که بعد از امام زمان(ع) حاکم میشود و بهعنوان فرزند امام زمان(ع) جزو ۳۱۳ نفر است!
از بین این اعضا یک یمانی زمینهساز ظهور است و آن من هستم.
البته ادعاهای دیگری را هم مطرح میکند.
اما نکتهای که او بر آن تأکید دارد این است که من بهعنوان یمانی زمینهساز ظهورم. بعد از اینکه امام زمان(ع) میآید، حکومت میکند و فوت میکند، بنده بهعنوان امام سیزدهم حاکم خواهم شد.
بعد از امام زمان(ع) ۱۲ مهدی میآیند که جمع ائمه ما میشود ۲۴؛ این ۱۲ مهدی همانهایی هستند که در روایت آمده است (بعد القائم اثنی عشر مهدی) و به مهدیون معروف شدند.
یکی دیگر از ادعاهای احمد بن اسماعیل این است که قرآن تحریف شده و قرآن درست همان است که بنده تلاوت میکنم و قرآن صحیح نزد بنده است.
ارتباط جریان یمانی با سازمان منافقین
ورود اینها به ایران از منطقه بصره – که نزدیک اهواز است – آغاز شد.
در اینجا فردی به نام عیسی مزرعاوی، معروف به مزرعه، جذب این جریان شد.
بعد وارد شادگان شدند و فردی به نام علی ذوالفقاری را جذب کردند و او هم به تبلیغ این جریان در شادگان پرداخت.
سپس این جریان در ایران با یک پدیده مواجه شد به نام آقای موسوی که اهل سراب است.
با ورود وی جریان یمانی در ایران جان دیگری گرفت.
این فرد چهار سال قبل از انقلاب طلبه مدرسیه حجتیه در قم بود و بعد از انقلاب به سازمان منافقین پیوست. موسوی بیست سال هم در استکهلم بود. در سال ۷۶ طی توبهنامهای به او اجازهی ورود به کشور داده شد. د
ر سال ۲۰۱۱ مسعود رجوی طی حکمی وی را در جریان یمانی فعال میکند و در نامهای به او ابلاغ میکند که در این جریان ورود پیدا کن.
پیگیریهای آقای موسوی، یکی از شواهد ماست بر این مدعا که جریان یمانی یک پایش در سازمان منافقین است.
آقای موسوی به مشهد میآید و با آقای راشد تماس میگیرد و نامهای به ایشان میدهد تا به مقام معظم رهبری برساند.
رهبری وقتی نامه را میخوانند، میگویند:
«آقای راشد؛ این جریان انحرافی است».
در این نامه نوشته بود:
«شما سید خراسانی هستید و سید یمانی هم ظهور کرده است؛ بیایید دست در دست هم دنیا را نجات بدهیم».
آقا به جناب راشد میگویند:
« این آقا احمدحسن نیست؛ بلکه احمقحسن است؛ دیگر با ایشان ارتباطی برقرار نکنید».
اینها در قم روبهروی دفتر آقای مکارم دفتری میزنند و کار را بهصورت تشکیلاتی بر اساس چارت سازمان منافقین شروع میکنند. مسألهای که بهلحاظ امنیتی وجود دارد این است که این افراد در مناطق مختلف مشغول فعالیت هستند؛ بدون اینکه از حضور هم خبری داشته باشند. از بالا به اینها اطلاعات داده میشود و تمام ارتباط آنها از طریق فضای مجازی است.
این فرد سه سال در زندان بود و الان آزاد است و در قم فعالیت خود را ادامه میدهد.
مهمترین کادرسازی او هم بین روحانیون و طلاب است.
دو سال قبل ده نفر از لیدرهای اینها را در مشهد دستگیر کردند که – متأسفانه یا خوشبختانه – هشت نفر آنها روحانی و همه از اساتید حوزه علمیه مشهد و سمنان بودند.
این جریان سایتهای مختلفی دارد شبکه ماهوارهای «المنقذ العالمی» مربوط به آنهاست و پیوسته در حال تبلیغاند.
اینها حتی خدمت آیتالله جوادی آملی و حجتالاسلام میرباقری هم رفتند تا بلکه آنان را هم جذب کنند!
نفوذ در میان روحانیون و مذهبیون
در جامعهی امروز ما نه فقط یک قشر خاص، بلکه اقشار مذهبی و حزباللهی هم در معرض ابتلا به این جریانات انحرافی هستند.
مثلاً پس از دستگیری آقای ابطحی، حتی بعضی مراجع اعتراض کردند که چرا این سید را گرفتید؟!
یا فردی مانند علی یعقوبی – که در جریان یمانی هم این فرد از جهتی قابل اهمیت است – که حتی برخی مسئولین دولتی و جمعیت قابل توجهی از سپاه و حتی طلاب مرید وی و در حال ترویج تفکرات او هستند.
اما مشخصاً دربارهی جریان یمانی یک ویژگی خاص این جریان این است که اگرچه بهلحاظ جامعهی آماری شاید جریانهای دیگر – مثل علی یعقوبی – به لحاظ جذب افراد نسبت به جریان یمانی خطرناکتر باشند؛ اما جریان یمانی تنها جریان منحرف مهدوی است که پایههای اصلی آن روحانیون و طلبهها هستند.
در جریانهای دیگر سراغ نداریم که اینهمه در میان روحانیون طرفدار داشته باشند.
الآن در حوزه علمیه قم حدود ۴۰ نفر جذب شدند که یکی از آنها آقای فتحیه است؛ کسی که هسته مریدان احمد حسن را در دانشگاه صنعتی اصفهان تشکیل داد و یکی از حلقههای مهم یمانی در قم و شهرک مهدیه است.
فرد مهم دیگر این جریان در میان روحانیت آقای جوکار در شهرک پردیسان است.
برخی از بدعتهای جریان یمانی
جریان احمد جریانی کاملاً اخباری است؛ اخباری از جنس محمد امین استرآبادی؛ یعنی عیناً همان مباحث را دارند.
میگویند:
علوم رجال، فقه و اصول بدعتاند و تقلید حرام است.
آنّها از کتابی بهنام شرایعالإسلام محمد حلی تقلید میکنند.
احمد میگوید:
«جدم امام زمان گفت این بهترین کتاب است».
تعلیقههای احمد بر شرایع الاسلام، مبنای فقهی افراد این جریان شده است.
مثلاً وضوی پا را حلقوی میگیرند؛ در شهادتین شهادت رابعه دارند. در رکعت چهارم باید حتماً حمد خوانده شود و بدعتهایی از این دست.
این جریان معتقد است هرکسی بعد از رجب ۱۴۲۳ به احمد ایمان نیاورد (یعنی بداند و ایمان نیاورد) کافر و از ولایت حضرت علی(ع) خارج است.
مهمترین ادلهای که اینها از روایات میآورند – هرچند عموماً این روایتها جعلیاند – با این مضمون است که ما در فضای ظهوریم.
کلام آخر
این جریان فعالیت خودش را با روحانیت آغاز کرده است؛ چون روحانیون مبلغ هستند و مردم حرفشان را میپذیرند.
اما در مورد این جریان و جریانهای دیگر انحرافی متأسفانه هنوز کار چشمگیر، مدون و روشمندی تا به امروز انجام نگرفته است.
هیچ نهادی هم متولی این کار بهصورت جامع نیست؛ مثلاً دادگاه ویژه بخشی دارد بهعنوان تحلیل و آنالیز که مربوط به خودشان است؛ یا مرکز پژوهشهای سیما بعضی کارها را انجام میدهد؛ برخی طلاب یا غیرطلاب هم جسته و گریخته کارهایی انجام میدهند.
ما نیازمند کار منسجم، متمرکز، جامع و روشمند هستیم. مشکل این است که برخی خواص و حتی مراکز خاص ما هم از این مباحث مطلع نیستند؛ زیرا نسبت به جریانهای انحرافی مهدویت، هنوز نگاهی آکادمیک، علمی و روشمند شکل نگرفته است.
منبع:
سایت مباحثات ( برگرفته از سخنرانی حجة الاسلام شهبازیان )