ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

احکام :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۹۹ مطلب با موضوع «احکام» ثبت شده است

گریه بر بالین گ ا و

سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۰۳ ب.ظ

میگم:

اونجور که خودتون میگین خون چندانی ازش خارج نشده، متوجه تکانی از حیوانم نشدین... خوب با این حساب حرامه دیگه!!

میگه:

نگاه کنین اگه تبصره ای چیزی وجود داره، یه تومنی پیش ما شیرینی دارین!!!!


+ گاو رو که دیگه باید بیمه کرد! درست نمیگم؟!

از اسمش معلومه: « نماز عصر »

پس باید عصر خوانده بشه و قبل از اون اگه خوانده بشه اونجور که شیعه ها میخونن قبل از وقتشه و دروغه و نمیتونه درست باشه!


جواب:

بله همه این شعر رو خوندیم و قبول داریم که

چه خوش باشد نماز پنج گانه

به صبح و ظهر و عصر و مغرب و شام

و اگه رساله مراجع عظام رو ببینین خواهید دید که برای نماز ظهر و عصر وهمچنین مغرب و عشاء دو وقت فضیلت قائل شده اند و توصیه هم میشه هر کدام رو در وقت فضیلت خودش بجا بیاره (1)


اما سؤال اینه آیا با هم خوندنشون اشکالی داره؟!

ببینین اصل وجوب نماز و تعداد اون و وقت اون به دستور شرع است و حالا اگه خود شرع اجازه بده به جمع بین نمازها، میشه بهش ایراد گرفت؟!!!

همه قبول دارند که در وقت خطر و سفر و ضرورت میشه بین نمازها جمع کرد و اما با اینهمه در کتب شیعه که بماند در کتب اهل سنت هم روایاتی داریم که خود پیامبر(ص) بین نماز ظهر و عصر جمع کرده اند بدون اینکه سفری باشد و خوف وضرورتی!

و وقتی از ابن عباس علت رو جویا شدند گفت بخاطر آسان گرفتن بر مردم!(۲)


یه مثل بزنم:

دکتر برا شما قرصی نوشته و میگه مثلا یکی رو ساعت ده شب بخور و یکی رو دو شب!

میگین اذیت میشم بخوام بلند بشم! راهی نیست؟! 

میگه : عیب نداره میتونی هردو رو تو همون ساعت ده بخوری! البته بهتر این بود که در دوساعت می خوردی و شاهد تأثیر بهتر اون بودی!

و حالا اگه کسی ببینه شما همزمان دو قرص می خورین و بگه چرا این کارو میکنین؟! نمیگین یه قرصش مال ساعت دو هست که با اجازه دکتر دارم الان می خورم؟!

خوب نماز عصر هم بله مربوط به عصره اما به جهت آسانی کار بر مسلمین خود شارع اجازه داده بلافاصله بعد نماز ظهر خوانده بشه! این چه اشکالی میتونه داشته باشه؟!


و از طرفی هم معمولا نماز جماعت ها در ایران با جمع بین دو نماز خونده میشه و درک جماعت آنچنان که از ظاهر فتوای اکثر مراجع (بجز آیات خوئی و زنجانی و سیستانی) فهمیده میشه، بهتر از خواندن نماز در وقت فضیلتش است(۳)


و اگه از اسم عصر واهمه دارین جالبه بدونین تو کتب فقهی شیعه و سنی بسیار دیده میشه که از ظهر و عصر تعبیر به « ظهرین » کرده اند و از مغرب و عشاء به « عشاءین » !!



(1) 

از کتاب احکام نماز، فصل دوم وقت شناسی:

وقت فضیلت نماز ظهر و عصر :

وقت فضیلت نماز ظهر از اول ظهر (زوال) است تا وقتی که سایه شاخص به اندازه خودش شود - البته بعد از شروع به زیاد شدن - و اما آخر وقت فضیلت نماز عصر این است که سایه شاخص دو برابر خودش شود و اما در ابتدای وقت فضیلت نماز عصر، مشهور علما فرموده اند که از ابتدای شروع سایه قسمت دوّم شاخص. ولی حضرت امام می فرمایند اظهر این است که ابتدای وقت فضیلت نماز عصر از وقتی است که سایه شاخص به - خود برسد ولکن بعید نیست که از بعد از تمام شدن نماز ظهر باشد.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة الیومیه، تحریر الوسیله، ج 1، ص 138.

وقت فضیلت نماز مغرب و عشاء :

وقت فضیلت نماز مغرب، از اول مغرب است تا بر طرف شدن سرخی طرف مغرب، که به آن حُمره مغربیه و یا شفق هم می گویند و اما وقت فضیلت نماز عشا از بعد از بر طرف شدن آن سرخی است تا - از شب.

عروة الوثقى، اوقات الصلاة الیومیه.


(۲) 

و حدثنا أحمد بن یونس وعون بن سلام جمیعا عن زهیر قال ابن یونس حدثنا زهیر حدثنا أبو الزبیر عن سعید بن جبیر عن ابن عباس قال 

 : صلى رسول الله صلى الله علیه و سلم الظهر والعصر جمیعا بالمدینة فی غیر خوف ولا سفر 

 قال أبو الزبیر فسألت سعیدا لم فعل ذلک ؟ فقال سألت ابن عباس کما سألتنی فقال أراد أن لا یحرج أحدا من أمته 

- صحیح المسلم. باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر -


(۳) 

مسأله 1402 - مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادى یعنى تنها خوانده شود بهتر است. و نیز نماز جماعتى را که مختصر بخوانند از نماز فرادى که آن را طول بدهند بهتر مىباشد - امام خمینی و مشهور مراجع -

(مسأله 1411) مستحب است انسان صبر کند که نماز را با جماعت بخواند، ونماز جماعت از نماز اول وقت که فرادى - یعنى تنها خوانده شود - بهتر است ولى نماز فرادى در وقت فضیلت افضل از نماز جماعت در غیر وقت فضیلت است و نیز نماز جماعتى را که مختصر بخوانند از نماز فرادى که آنرا طول بدهند بهتر مى باشد - آیت الله خوئی و زنجانی -

 (مسأله 1411): مستحب است انسان صبر کند که نماز را با جماعت بخواند، و نماز جماعتى را که مختصر بخوانند از نماز فرادى که آن را طول بدهند بهتر مىباشد ونیز نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادى - یعنى تنها خوانده شود - بهتر است ولى بهتر بودن نماز جماعت در غیر وقت فضیلت نماز از نماز فرادى در وقت فضیلت آن معلوم نیست - آیت الله سیستانی -

دین و دنیا

پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۴۵ ب.ظ

می گویم حجاب تا روح لطیفت آزرده نشود

تا به حقوق دیگران توجهت بدهم

تا فرزند هر کس فرزند خود او باشد!!


می گویم نماز که غرور و کبرت را درهم بشکنم

که سپاسگزاری تعلیمت داده باشم


می گویم جماعت تا نظم و وحدت را در جامعه نهادینه سازم!

تا به این طریق از حال و روز برادران خبردارت نمایم!


می گویم زکات که امنیت و آرامش داشته باشی

تا انصاف و انسانیت در تو نمیرند


می گویم روزه تا به سلامتی ات سودی رسانده باشم

که بر روح مقاومتت بیفزایم!


می گویم حج تا الگویی چو ابراهیم را به تو بشناسانم

که در کوره ی سفر خامی ات را از تو بگیرم


می گویم خمس تا همین چیزها را تبلیغ بکنم!

[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۱۹]

حاج اقا یه سوال: راسته که شما گفتین اقایون باید دوتا زن بگیرن یا شایعس


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۱]

آقایون نه، حاج آقایون چرا خخخخخخخ


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۱]

برای چی حاج اقایون


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۲]

به هزار و یک دلیل!!!!!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۲]

خوب کلاس پرسش و پاسخ یکیش میتونه همین موضوع باشه


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۳]

این به قول شما حاج اقایون از اول که حاج اقا نبودن با کمک همین زناشون شدن حاج اقا اگه این زنها نبودن که حاج اقا نمیشدن


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۳]

خخخخخخخخ


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۴]

حاج اقا نه یعنی پوادارا!!! خخخخ ما که وضع اقتصادی چندانی هم نداریم... البت شکایتی هم نداریم


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۴]

بهتون توصیه میکنم همچین موضوعی رو پیش نکشین تو جلسه


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۴]

چرا؟!!!!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۵]

برای اینکه زنهای اینجا خیلی رو مرداشون تعصب دارن


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۶]

خوب تعصب دارند یعنی چی؟! رو اینکه اسم زن دیگه ای رو بیارن؟! یا اینکه چون دوستشون دارن؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۶]

امان از خودخواهی...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۶]

هر دو


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۷]

خوب تعصب اولی که بی جاست... با عرض پوزش


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۷]

غیرت رو از زنها نخواستند در قبال شوهرانشان!!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۷]

ببینین این نشانه تبلیغات منفی جامعه ست


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۸]

میخواین ببینین چی درسته به طبیعت نگاه کنین که دست نخورده ست!!!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۸]

تو طبیعت چی میبینین؟!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۸]

خود خواهی نیست مردای اینجا با کمک زنشون پولدار میشن با زحمت کشیدن هر دوشون پا به پای هم برای همین نمیخوان که حاصل زحمتشونو زن دیگه ای بیاد استفاده کنه


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۲۹]

خانما به جهت اینکه زمان عادت دارند بارداری و حمل و شیردهی دارند همیشه جوابگوی مرد نیستند... از طرفی دوران جنسی اونها کوتاه تره نسبت به مرد...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۰]

اگه مردی احساس نیاز کرد چه بکنه؟! به حرام رضایت میدین؟!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۰]

نه ولی این دلیل خوبی برای زن دوم گرفتن نیست


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۱]

بحث مسائل مالی نیست که .... زن دوم رو که فرد میگیره میتونه با زن اول نسبت به آنچه تا اون روز جمع کردند به توافق برسند... من بشخصه گفتم تا ازدواج دوم هرچه بوده و نبوده مال زندگی اولمه... و دومی هم پذیرفته


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۲]

بعضی متاسفانه وضع مالی خوبی ندارن  ولی به قول شما به همین دلیل وبهانه میرن زن دوم میگیرن


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۲]

چطور دلیل خوبی نیست... همین دلیل مجوز برا زن گرفتن مگه نیست در ازدواج اول! حالا اگه تأمین نشد همون فلسفه اینجا هم وجود داره


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۲]

از طرفی فقط بحث مرد نیست.. از دید زن دوم هم به قضیه نگاه کنین...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۳]

چه کسانی تن به همسری دوم میدن؟! کسانی که امیدی به ازدواج با پسران رو دیگه ندارند به جهت زیادی سن یا عدم زیبایی یا عدم مال و .... اینها حق زندگی دارند یا نه؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۴]

در جریان بعضی از زندگی این دخترا بودم.. اشکهاشون رو وقتی یه پیرمردی که سه برابر سن خودشو می اومد خواستگاریشون... واینا باید پرستاری فرد رو میکردند تا همسری اونو...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۴]

اینا چه کنند؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۴]

مردان همیشه در معرض تلفات بیشتری هستند نسبت به زنان.. چه بخاطر جنگ چه کار و شغل و حضور در بیرون خانه و درگیری ها و ...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۵]

زنان جوانی که از اینها بیوه میشن چه بکنند؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۵]

آمار زنان دم بخت ما و مطلقه جوان ما نسبت به پسران مجردمون میزان نیست... مخصوصا که جوانانی هم با این شرایط بی بند و باری تن به ازدواج و سختیهای اون نمیدن....


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۷]

چی کنیم با این زنان؟! به نظرتون از حق زندگی ساقطشون کنیم؟! بگیم آرزوی شوهر رو به گور ببرن؟! یا بگیم ولش کن بریزین تو خیابون و مشغول بی بند وباری یا تو کنج خانه به خودارضائی مشغول بشین...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۷]

شما راست میگین ولی من میشناسم مردایی رو که هم خونه زندگی درستی ندارن هم پول ندارن هم معتاد هستن ولی با همه اینها باز میرن زن دوم میگیرن خب ای خیلی بی انصافی در حق زن اول


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۷]

انسان باید همه جوانب کار رو در نظر بگیره...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۸]

نه زن دوم گرفتن کار هر کسی نیست... شرط سنگین عدالت گذاشته شده و کمند کسانی که بتونند به اون عمل کنند


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۸]

از شرایط اقتصادی و بدنی باید برخوردار باشه و در عین حال نسبت به اظهار محبت به هردو و هزینه در قبال هردو عدالت بکنه...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۳۹]

من هرگز برا این مردای معمولی ازدواج مجدد رو به صلا ح نمیدونم


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۰]

گفتم حاج اقاها چون بهتر از پس این عدالته برمیان... بعلاوه که بین زن و دختر مردمند و این به حفظ اونها از خدای ناکرده انحراف کمک میکنه!!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۰]

متاسفانه بعضی از اقایون که زن دوم دارن بهانشون اینه که زن اولشون مریضه دیگه نمیشه باهاش زندگی کنن ولی نمیگن که این زن تو زندگی اینا مریض شده انقدر زحمت کشیده که دیگه نمیتونه پاسخ گوی مردشون باشن از اول که مریض نبودن


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۱]

اما به صورت کلی ازدواج موقت رو فکر میکنم باید پررنگ کنیم که از عوارض کمتری برخورداره و جوابگوی نیازها هم میتونه باشه...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۱]

اما کو فرهنگی که این نوع ازدواج رو هم قبول کنه؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۱]

کج مییرم کج...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۲]

اگه دختر و پسری به حرام همو ببینند و .. ککمون نمی گزه اما خدا نکنه بشنویم صیغه کرده ند!!!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۲]

دینی نیست رفتارمون اصلا....


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۲]

اینجا زنا هیجوقت این چنین فرهنگی رو قبول نمیکنن


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۳]

اون مردا رو من هم قبول ندارم... عرض کردم ازدواج دوم وقتیه که فرد اول به حقوقش برسه... حرمتش حفظ بشه و ... اما ایا میتونیم بگیم چون زن تو زندگی مرد مریض شد باید دندون رو جگر بذاره؟! مسائل رو قاطی نکنین! هواشو باید داشت مسلما قدرشو باید دانست قطعا! اما نه اینکه پس مردش حق تجدید فراش نداشته باشه! آیا اگه بمیره چی؟! حق ازدواج بهش میدین؟! چرا؟! به جهت نیاز واین نیاز هم در این صورت موجوده!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۳]

عجیب اینه سنی ها 4 زن میگیرند و بینشان هیچ اختلافی نیست و کاملا جاافتاده ست اما ما شیعه ها اینجور!!! وعجیب تر اینکه میاند دختر سن بالاهای خود ما رو هم میبرند و اینجا از غیرت ما که مدعی غیرتیم خبری نیست که نیست!!!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۴]

ونگاه میکنیم میبین که عجب داره جمعیت اهل سنت ایران خودشو میرسونه به جمعیت شیعه ها...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۴]

ایا به اینم فکر کردین؟!!!!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۴]

حاج اقا ها که خیلی پولدارن و میتونن خرج یه زندگی دیگرو بدن خب اشکال نداره ولی مردای عادی حق ندارن همچین کاری رو بکنن


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۴]

خودخواهی تا کجا؟! حتی اگه به مذهبت لطمه بخوره؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۵]

من مردای عادی رو نگفتم... واشاره کردم همه چی هم پول نیست... بعلاوه تو اینها ازدواج موقت که کمتر عارضه داره چرا اونو قبول نمی کنیم؟!!!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۵]

اصلا مگه میشه دین رو قبول کرد اما احکامشو خوب و بد کرد؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۵]

مگه سیب زمینیه؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۶]

گفت چرا مردا ازدواج دوم؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۶]

گفتم چرا زنها مهر؟! مگه ازدواج برا هردو نیست؟! چرا پس مرد باید مهر بده به زن؟!  زن مهر بده به شوهر!!!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۶]

گفتم قرار به اینه؟! چرا مردا نفقه زن رو بدن؟! خود زنها خرج خودشونو دربیارن؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۷]

ببیین اینا رو که خانما خوب زود میپذیرن اما جایی که به ظاهر به ضررشونو ( و البته گفتم در واقع نیست چرا که زنان دوم هم از جنس زنانند) اینجور داد و فریاد راه میندازن؟!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۸]

احکام در کنار هم باید دیده بشن وگرنه کار ناقصه...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۹]

خود خواهی نیست حاج اقا شرایط زندگی خیلی سخت شده


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۹]

الان خودتون تونستین عدالتو بین همسرانتون برقرار کنین؟


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۴۹]

اینجا اگه اقایون صد تا زن هم که بگیرن نمیتونن عدالتو بینشون برقرار کنن برای همینم همیشه با هم اختلاف خواهند داشت


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۰]

ببینین اصل وجود سختی تو زندگیها قابل کتمان نیست ازدواج دوم که میشه همه سختیها رو میخوان بچسبونن به اون در حالی که چنین نیست...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۰]

بله من سعیمو کردم... و بشخصه جوری برنامه چیدم که مدیون خانمام نشم...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۱]

من با دومی به شرطی وارد ازدواج دوم شدم که از حق عدالت در همخوابی و مسائل اقتصادی بگذره...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۲]

و با پرداختن به اولی بیش از دومی به نوعی حق اعتراض منطقی هم از او گرفته میشه.. مگه بحث بی انصافی باشه که اون  رو دیگه علاجی نیست!!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۳]

شما درست میگین حق با شماست ولی زنهای اینجا در مقابل این جور مسله ها واکنش تندی نشون میدن برای همین بهتره تو جلسه مطرح نکنین


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۴]

افرادی که با دو زن مشکل دارند معمولا با یکی هم مشکل دارند...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۴]

اصراری نیست اما چون سؤال زیاد میکنن میخوام روشن بشن...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۵]

مگه اقایون همچین سوالی از شما پرسیدن؟


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۵]

خانمه برا اماح حسن گریه می کرد مخالف ازدواج دوم هم بود گفتم میدونی امام حسن رو همسرش شهید کرد؟! گریه ش بیشتر شد گفتم میدونی امام حسن چند تا زن داشت؟! یهو گریه ش خشکید... !!! جالبه گفت: راستش شاید حق داشته !!!!خخخخخ


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۶]

اها خانوما ازتون پرسیدن؟


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۷]

خانما زیاد سؤال میکنن و به نوعی اعتراض! آقایون نه چیز خاصی مطرح نکردن بماند هرچند در رفتار بعضیهاشون تغییراتی ایجاد شده!!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۷]

مگه امام حسن چند تا زن داشتن؟


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۷]

نمیدونم من چه تغییری کردم که مجوز تغییر رفتار اونها بوده باشه؟!!!!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۸]

خب اینو باید از خانوماتون پرسید


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۸]

بهشون گفتم مواظب باشین فردای قیامتی که بهش معتقدین اگه آیه سوم سوره نساء به شکل انسانی ظاهر شد و راه  رو بر شما بست و گفت چرا در دنیا متعرض من شدین... بتونین ایشالا جواب بدین...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۰۹:۵۹]

تعدا زنان امام حسن رو هم نمیگم!!!خخخخخ حداقلش اینه که چند زنه بود دیگه...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۰]

البته شما و هیچ کس دیگه نباد به خودش چنین حقی بده که بذار ببینیم حاج اقا در قبال اینها چطور برخورد میکنه!!! یکی از اسبابی که ازدواجهای مجدد رو سخت میکنه همین طرز برخورداست...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۰]

ببخشید که میپرسم شما به خانم اولتون چیگفتین که راضی شدن شما دوباره ازدواج کنین؟


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۰]

همین فشاری ست که به نوعی از طرف جامعه به این زنان وارد میشه...


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۱]

آیا شما که تنها زن یه مرد هستین ؟! کسی حق داره از زندگی شما سؤال بکنه؟! و ایا هیچ مشکلی با هم ندارین؟! امان از کنجکاوی و تجسس های بیجا...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۲]

ببخشید حاج اقا منظوری نداشتم معذرت میخام که پرسیدم


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۳]

نمیشه همه چی رو مطرح کرد... ولی من از ایشون ابتداءً و به صورت جدی خواستم ازدواج موقتی داشته باشم وایشون هم پذیرفتند.. اما عرض کردم به جهت دوری فرهنگ جامعه از فرهنگ اسلامی کسی پذیرای این ازدواج نشد و در نهایت به این صورت عمل کردیم...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۳]

ببخشید😔😔😔😔😔😔


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۴]

و باز هم با توجه به این تجربه کسانی رو که بخوان اقدام کنند... به ازدواج موقت بلند مدت ترغیب می کنم تا ازدواج مجدد!!


[۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۴]

واقعا ازتون پوزش میطلبم تورو خدا از دست من ناراحت نشین


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۵]

خواهش... شما بزرگوارین و معلوم شد به دنبال یافتن جواب مسأله هستین...


[۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۶]

قصد فوضولی تو زندگی شما رو نداشتم  ببخشید


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۶]

اصلا ناراحتی نیست... خوشحال شدم از نقدتون ... دوباره و این بار بدون تعصب مطالب رو مرور کنین که مبادا نسبت به یک حکم الهی کینه ای در وجودمون باقی بمونه... هرچند جامعه چنان بد عمل کردند که چنین حسی ایجاد شده و ازدواج دوم رنگ و بوی نفرت به خودش گرفته!


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۶]

مؤید باشید  وسرفراز


[۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۷]

سپاسگزارم امیدوارم منو بخشیده باشین وحلالم کنین


محمد شورگشتی, [۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۰۹]

عرض کردم ناراحتی نیست که حلال کردنی باشه! آسوده باشید. التماس دعا و خدانگهدار


[۰۳.۰۲.۱۷ ۱۰:۱۰]

التماس دعا ممنون روزتون بخیر

امان از گچ پژ

يكشنبه, ۵ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۴۶ ب.ظ

نماز لیلة الدفن (یا همون نماز وحشت) رو خوندم و تهش - آنچنان که وارد شده - گفتم:

الّلهُمَِ صَلِّ عَلَی محمّدٍ وآلِ محمّد؛ وَابعَث ثَوابَها اِلَی قَبرِ المرحومِ المنظور الحاج علی الجرمابی

گله کردند: حاج آقا! اسم میّت ما رو نبردین! گفتم: بردم اما زبان عربی خوب « گ » نداره!!

دیدم خدا که می فهمه این ما مردمیم که شاید نفهمیم... لذا اگه حاج پژمان گچ فروشی هم بر فرض باشه و فوت کنه و نماز وحشتشو بخوانم خواهم گفت: ... وابعث ثوابها الی قبر المرحوم حاج پژمان گچ فروش!!!

بلکه اشکالی هم نداره بگم: ... خدایا! ثواب این نماز رو به قبر مرحوم فلانی برسان

عمرتان پربرکت


بعدا نوشت: 

اصل نمازها رو چرا پس نشه فارسی بخونیم، خدا که می فهمه؟!

ببینین نماز وحشت و بلکه هر نماز دیگری که که به نحو وجوب یا استحباب از ما خواسته شده، به سبک خاص خواسته شده. حالا آیا تغییر در آن به نحو مثلا تغییر زبانی کفایت می کنه؟! شک داریم کافی باشه بنابراین عقل اقتضا می کنه طوری بیاریم که نسبت به پذیرشش خاطر جمع باشیم.

بعلاوه اصلا من میگم همون معنا و مفهومی رو که از ما خواستند اگه بتونیم بیاریم عیب نداره بیاریم، اما آیا میتونیم ومیتونین؟! با ظرافت کاریهایی که در تعابیر هست و بر معنا تأثیر گذاره؟! 

شما نگاه بکنین یه بسم الله الرحمن الرحیم رو به چند جور معنا می کنند ولی با اونهمه باید به تفسیر مراجعه کرد و فهمید آن چیزی که باید بگن رو تو ترجمه اصلا نمیشه آورد!

علاوه بر همه اینها اگه هر کسی به زبان خودش نمازشو بخونه یکی از فلسفه های مهم نماز که ایجاد وحدت بین مسلمینه از بین خواهد رفت. 

ببینی یکی عربی میخونه یکی فارسی یکی ترکی یکی لری، تازه هرکدام مجازه به گویش های خاص و محلی خودش بگه، چه هرج و مرجی در نماز صورت می گیره! 

اصلا به جماعت میشه ادا کرد نماز رو ؟! چون مسلما جملات در زبانهای مختلف  ودر ترجمه های مختلف کوتاه وبلند میشه و ... 

البته این به اون معنا نیست که از معانی و مضامین جملاتی که میگیم غافل باشیم نخیر، بلکه بایست تلاش کرد معنا و مفهوم اون رو بخوبی درک و از عمق وجود و با توجه بیان نمود.

بله در قنوت نماز که عملی مستحبی است برخی از مراجع عظام تقلید اجازه دعا به هر زبانی رو میدن!

جالبه بعضی از این طرف بوم می افتن و برخی از طرف دیگه...

جوونک رو کرد به من: یه زن خوب می خوام چه جوری دعا کنم؟! گفتم بگو خدایا! یه زن خوب با فلان خصوصیاتی که خودت می خوای و مثبته، نصیب من بفرما!!

گفت: نه، عربیشو میخوام!!! کانّه خدا العیاذبالله فقط زبان عربی می فهمه!!! خخخخ



مستحب است در شبى که میت به خاک سپرده شده برایش ‍ نماز لیلة الدفن بخوانند و آنرا هدیه به روح او نمایند و آن همان نماز معروف به نماز وحشت است و در خبرى که از رسول خدا صلى الله علیه وآله رسیده آمده که فرمود: 

هیچ ساعتى براى میت پیش نمى آید که سخت از ساعت اول شب دفن باشد پس به اموات خود ترحم کنید و براى آنان صدقه دهید و اگر نتوانستید دو رکعت نماز برایش بخوانید - 

و کیفیت آن بطورى که در خبر نام برده آمده این است که: 

در رکعت اول سوره «حمد» را 1 بار، و سوره «قل هو الله احد» را 2 بار بخوانید و در رکعت دوم سوره «حمد» را 1 بار و سوره «الهیاکم التکاثر» را 10 بار بخوانید و بعد از سلام نماز بگوئید: «اللهم صلى على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر فلان بن فلان»

اگر چنین کند در همان ساعت خدای تعالى هزار فرشته به قبر او مى فرستد که با هر یک جامه اى و خلعتى باشد و نیز توسعه داده مى شود قبر او تا روزی که صور دمیده شود و به آن شخصى که این نماز را خوانده به عدد موجوداتی که خورشید بر آنها مى تابد حسنه داده و چهل درجه او را بالا مى برد.

و بنا به روایتى دیگر: 

در رکعت اول 1 «حمد» و 1 «آیة الکرسى» می خواند، و در رکعت دوم 1 حمد و 10 بار سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» و بعد از نماز می گوید: «اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر فلان» - به جای «فلان» اسم میت برده شود -


و اگر مکلف هر دو جور نماز را بخواند بهتر است ... 

- ترجمه تحریرالوسیله مرحوم امام خمینی -

الله اکبر

سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۵ ب.ظ

اومده میگه: نماز بچه ها و خانم معلما اشتباه نیست؟!!

میگم: چرا؟!

میگه: آخه شما الله اکبر میگین ولی اونا هنوز نشسته ند؟! و فقط من بلند میشم و با شما می خونم؟!

گفتم: نه باطل نیست البته هرچه زودتر ببندند بهتره و ثواب بیشتری می برند، شما هم البته وقتی میتونین اقتدا کنین که صفهای جلو تکبیرشونو اگه نگفته ند، لااقل آماده ی تکبیر شده باشند...

قضیه برام عجیب بود یه کم بیشتر که سؤال کردم دیدم این طفلک با الله اکبر اقامه ی ما بلند می شده و نمازشو می بسته!!! خخخخخ


+ چقدر بده روزی بفهمیم آن چیزی که مایه ی اعتراض ما به دیگران بوده، در اصل متوجه خود ما بوده تا دیگران!!

ملاقات بزرگ شبانه

شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۳ ب.ظ

دو مسأله پشت سر هم تو رساله ها اومده در مسأله 322 رساله امام خمینی میگه:

« مستحب است انسان براى نماز میت و زیارت اهل قبور و رفتن به مسجد و حرم امامان علیهم السلام وضو بگیرد، و هم چنین براى همراه داشتن قرآن وخواندن و نوشتن آن و نیز براى مس حاشیه قرآن و براى خوابیدن وضو گرفتن مستحب است... »

و در مسأله 323 میگه:

« هفت چیز وضو را باطل مى کند: اول بول. دوم غائط. سوم باد معده و روده که از مخرج غائط خارج مىشود. چهارم خوابى که بواسطه آن چشم نبیند و گوش نشنود... »


برام سؤال شده بود: 

چطور وضو مستحبه برا چیزی (خواب) که خود اون چیز از مبطلات وضو به شمار میاد؟! این یعنی جز کار عبث و لغو؟!


تا اینکه به روایت ذیل برخوردم:

قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

لا ینام المسلم و هو جنب ، لا ینام الا على طهور، فان لم یجد الماء فلیتمم بالصعید، فان روح المؤ من ترفع الى الله تعالى فیقبلها، و یبارک علیها، فان کان اجلها قد حضر جعلها فى کنوز رحمته ، و ان لم یکن اجلها قد حضر بعث بها مع امنائه من ملائکته ، فیردونها فى جسده - بحارالانوار ج 73 ص 182

امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید:

مسلمان نباید بخوابد درحالی که جنب است! و نباید بخوابد مگر با طهارت! پس اگر آبی پیدا نکرد (لااقل) تیمم بگیرد! چرا که روح مؤمن (به هنگام خواب) پیش خدای تعالی برده می شود!! و خدا او را پذیرفته و بدان برکت می بخشد! پس چنانچه اجلش فرا رسیده باشد روح او را در گنج های رحمت خود قرار می دهد وگرنه با فرشتگان امینش او را به جسد فرد باز می گرداند!


روایت و همچنین آیه 42 زمر (1) حاکیست روح انسان به مجرد خواب اِنَّا لِلَّه وَ اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون سر داده و به خدای خود ملحق می گردد!! لذا شایسته است آنچنان که پس از مرگ، بدن او را برای ملاقات عظیم و تقریبا کامل با خدا (2) غسل های سه گانه می دهند، پیش از خواب با گرفتن وضو و تیمم خود را جهت این ملاقاتِ نصفه نیمه ی شبانه، آماده و پاک و پاکیزه نماید!

و چه زیباست خواب را اینچنین دیدن!!

 و چه سازنده است چنین تصوری از خواب!!

+ با خود می اندیشم خدا نمی توانست تمام اعضاء ما را مثل قلبمان قرار بدهد که بی وقفه  می زند بی آن که استراحت و خوابی داشته باشد؟؟؟! 

نمی توانست همه درختان را مثل کاج و سرو قرار بدهد که همواره سبز و شاداب باشند؟؟؟! 

به نظرم می رسد خداوند حکیم در این خواب و بیداری - آنچنان که در خشک و سبز شدن زمین - پیامی بس بزرگ نهفته است که اهل تفکر از آن غافل نمی توانند باشند!

و آن نیست جز آشنا شدن ذهن ما انسان ها با مسأله ی عجیب و غریب معاد و رستاخیز که بیدار شدن بعد از خواب و سبز شدن بعد از خشکی را نمونه ای کوچک و ملموس از آن برنامه عظیم می توان تلقی نمود! (3) (4)


________________________________________________

(1) اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (42) سوره زمر -

خداوند ارواح را به هنـگام (مرگ ) قبض مى کند، و ارواحى را که نمرده اند نیز به هنگام (خواب ) مى گیرد، سپس ارواح کسانى را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه مى دارد، و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) باز مى گرداند تا سرآمد معینى. در این امر نشانه هاى روشنى است براى کسانى که تفکر مى کنند.


(2) یَاأَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ (6) انشاق -

اى انسان تو با تلاش و رنج و زحمت به سوى پـروردگـارت پـیش مى روى، و سرانجام او را ملاقات خواهى کرد.


(3) حذیفة: إن النبی (صلى الله علیه وآله) کان إذا آوى إلى فراشه قال: " باسمک اللهم أموت وأحیا " وإذا استیقظ قال: " الحمدلله الذی أحیانا بعدما أماتنا وإلیه النشور " - بحارالانوار ج 73 ص 219

حذیفه می گوید: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وقتی به بستر خود می رفت می فرمود: «خداوندا! به نام تو می میرم و زنده می شوم!! (به جای آن که بگوید می خوابم و بیدار می شوم)» و وقتی از خواب برمی خاستند می فرمودند: «شکر خدایی را که ما را زنده کرد بعد از آنکه میراند!! و به سوی او محشور خواهیم شد.»

همان که می گویند: خواب برادر کوچک مرگ است!


(4) وَاللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَحْیَیْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذَلِکَ النُّشُورُ (9) سوره فاطر

خداوند آن کس است که بادها را فرستاد تا ابرهائى را به حرکت در آورند، ما این ابرها را به سوى سرزمین مرده اى میرانیم و به وسیله آن زمین را بعد از مردنش زنده می کنیم ، رستاخیز نیز همین گونه است!

« اگه شوهرای ما هم دست به این کار بزنند و زندگی هامون به هم بریزه، گناهش به گردن تو و حاج آقاست!!! »

زنم ناراحت به خونه برگشت و گفت دیدی گفتم حرفای مردم تمومی نداره؟!

تو مغازه خانوما دوره ش کرده و گفته بودن: شنیدیم حاج آقا ازدواج مجدد کرده و همه با هم دارین تو یه خونه زندگی میکنین؟!

بانو هم گفته بوده آره مگه چشه؟!

اونام اون قلمبه رو بارش کرده بودند!!


گفتم شکر خدا! این معلوم میکنه حکم الهی ازدواج مجدد که تو منطقه مظلوم واقع شده و به دید بدی نگاهش می کنند دارین با این عملتون گرد مظلومیت از رخش می گیرین؛ این جای خوشحالی داره تا ناراحتی!


اما چه بشری هستیم ما؟! نمیدونم!

اگه این ازدواج منجر به معضل و درگیری می شد راضی بودند! و حالا که دوستانه پیش میره ناراحتند و معترض!! جل الخالق


و چقدر سطحی نگری ست کسانی که به حکم حکیمانه ازدواج مجدد می توپند در حالی که چشم بر بسیاری از حقایق بسته اند!!

خودخواهی در هر امری که باشه امری نکوهیده ست! و مهمترین و بلکه تنها مشکله ای که در باب ازدواج مجدد دیده میشه همین خودخواهی هاست!!

خود من مراجعین متعددی داشتم که به دلیل سن بالا و ناامیدی در ازدواج به فکرهای خطرناکی من جمله خودکشی کشیده شده بودند!

کسانی که دیگه به ازدواج های متعارف و معمول در موردشون امیدی نمیره!

آیا اگه کسانی پیدا بشن که بتونند رعایت حقوق همدیگه رو بکنند و در کنار زندگی خودشون کسی رو از اون دست نگرانی ها برهانند، جرمی مرتکب شده اند؟!

دلم از این مسلمان نمایی ها گرفته! بدجور هم گرفته!!


شاید اگه این زنان و دختران رو ناموس خودمون می دیدیم کمتر شاهد چنین موضع گیری های ناسنجیده ای بودیم!

آری به عقیده اکثریت جامعه، برخی از زنان و دختران جامعه حق زندگی ندارند حتی اگه لازم باشه به جای دست یار، طناب دار دور گردنشون بندازن!!


+ به بانوی دوم گفتم حالا که میخوایم با هم زندگی کنیم نمیخواد وسیله بگیری نیازی بهش نیست، به جاش وسیله بگیر که مورد نیازمونه!!! خخخخخخ ( به جای اثاث خونه، وسیله نقلیه)

واقعا چرا ازدواج دوم رو به جای تهدید فرصت نشمریم؟! و چرا وجود فرد دوم رو نتونیم مکمّل خانواده به حساب آوریم؟!

+ فکر می کنم با توجه به شرایط جامعه و تجربه تقریبا دو ماهه شخص خودم، رو ازدواج موقت بلند مدت به جای ازدواج مجدد کار بشه از جهات متعدد مناسب تر خواهد بود.

____________________________________________________________

تعدد زوجات یک ضرورت اجتماعى است :

آیه فوق (آیه سوم سوره نساء) مساءله تعدد زوجات را (با شرائط سنگینى و در حدود معینى ) مجاز شمرده است.

در اینجا با ایرادها و حملات مخالفان آن روبرو مى شویم که با مطالعات زودگذر، و تحت احساسات حساب نشده به مخالفت با این قانون اسلامى برخاسته اند مخصوصا غربیها در این زمینه بما بیشتر ایراد مى کنند که اسلام به - مردان اجازه داده براى خود (حرمسرا) بسازند و بطور نا محدود همسر بگیرند.

در حالى که نه اسلام اجازه تشکیل حرمسرا به آن معنى که آنها مى پندارند داده ، و نه تعدد زوجات را بدون قید و شرط و نا محدود قرار داده است .


توضیح اینکه : 

با مطالعه وضع محیطهاى مختلف قبل از اسلام ، به این نتیجه مى رسیم که تعدد زوجات بطور نامحدود امرى عادى بوده و حتى بعضى از مواقع بت پرستان به هنگام مسلمان شدن ، بیش از ده زن و یا کمتر داشته اند، بنابراین تعدد زوجات از پیشنهادها و ابتکارات اسلام نیست بلکه اسلام آن را در چهارچوبه ضرورتهاى زندگى انسانى محدود ساخته و براى آن قیود و شرائط سنگینى قائل شده است .


قوانین اسلام بر اساس نیازهاى واقعى بشر دور مى زند نه تبلیغات ظاهرى و احساسات رهبرى نشده .

مساءله تعدد زوجات نیز از همین زاویه در اسلام مورد بررسى قرار گرفته ، زیرا هیچ کس نمى تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگى بیش از زنان در خطر نابودى قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر قربانیان اصلى را آنها تشکیل مى دهند.

و نیز نمى توان انکار کرد که عمر زندگى جنسى مردان ، از زنان طولانى تر است زیرا زنان در سنین معینى آمادگى جنسى خود را از دست مى دهند در حالى که در مردان چنین نیست .

و نیز زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حمل ، عملا ممنوعیت جنسى دارند در حالى که در مردان این ممنوعیتها وجود ندارد. 

از همه گذشته زنانى هستند که همسران خود را به علل گوناگونى از دست مى دهند و معمولا نمى توانند به عنوان همسر اول ، مورد توجه مردان قرار گیرند و اگر مساءله تعدد زوجات در کار نباشد آنها باید براى همیشه بدون همسر باقى بمانند همانطور که در مطبوعات مختلف مى خوانیم که این دسته از زنان بیوه با محدود شدن مساءله تعدد زوجات از نابسامانى زندگى خود شکایت دارند و جلوگیرى از تعدد را یک نوع احساسات ظالمانه درباره خود تلقى مى کنند.


با در نظر گرفتن این واقعیتها در این گونه موارد که تعادل میان مرد و زن به عللى بهم مى خورد ناچاریم یکى از سه راه را انتخاب کنیم :

1 - مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان اضافى تا پایان عمر بدون همسر باقى بمانند و تمام نیازهاى فطرى و خواسته هاى درونى خود را سرکوب کنند.

2 - مردان فقط داراى یک همسر قانونى باشند ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى که بى شوهر مانده اند به شکل معشوقه برقرار سازند.

3 - کسانى که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر (جسمى ) و (مالى ) و (اخلاقى ) مشکلى براى آنها ایجاد نمى شود و قدرت بر اجراء عدالت کامل در میان همسران و فرزندان خود دارند به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر براى خود انتخاب کنند. مسلما غیر از این سه راه ، راه دیگرى وجود ندارد.


اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم باید با فطرت و غرائز و نیازهاى روحى و جسمى بشر به مبارزه برخیزیم و عواطف و احساسات اینگونه زنان را نادیده بگیریم ، این مبارزهاى است که پیروزى در آن نیست و به فرض که این طرح عملى شود جنبه هاى غیر انسانى آن بر هیچ کس مخفى نیست .

به تعبیر دیگر مساءله تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از دریچه چشم همسر اول ، مورد بررسى قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد، و آنها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان مى کنند کسانى هستند که یک مساءله سه زاویه اى را تنها از یک زاویه نگاه مى کنند زیرا مساءله تعدد همسر، هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اول و هم از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود و با توجه به مصلحت مجموع ، در این باره قضاوت کنیم .

و اگر راه دوم را انتخاب کنیم باید فحشاء را به رسمیت بشناسیم و تازه زنانى که به عنوان معشوقه مورد بهره بردارى جنسى قرار مى گیرند نه تاءمینى دارند و نه آیندهاى ، و شخصیت آنها در حقیقت لگدمال شده است و اینها امورى نیست که هیچ انسان عاقلى آنرا تجویز کند.

بنابراین تنها راه سوم باقى مى ماند که هم بخواسته هاى فطرى و نیازهاى غریزى زنان پاسخ مثبت مى دهد و هم از عواقب شوم فحشاء و نابسامانى زندگى این دسته از زنان بر کنار است و جامعه را از گرداب گناه بیرون مى برد. 


البته باید توجه داشت که جواز تعدد زوجات با اینکه در بعضى از موارد یک ضرورت اجتماعى است و از احکام مسلم اسلام محسوب مى شود اما تحصیل شرائط آن در امروز با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است ، زیرا زندگى در سابق یک شکل ساده و بسیط داشت و لذا رعایت کامل مساوات بین زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمى آمد ولى در عصر و زمان ما باید کسانى که مى خواهند از این قانون استفاده کنند مراقب عدالت همه جانبه باشند و اگر قدرت بر این کار دارند چنین اقدامى بنمایند. اساسا اقدام به این کار نباید از روى هوى و هوس باشد.


جالب توجه اینکه همان کسانى که با تعدد همسر مخالفند (مانند غربیها) در طول تاریخ خود، به حوادثى برخورده اند که نیازشان را به این مساءله کاملا آشکار ساخته است ، مثلا بعد از جنگ جهانى دوم احتیاج و نیاز شدیدى در ممالک جنگزده ، و مخصوصا کشور آلمان ، به این موضوع احساس شد و جمعى از متفکران آنها را وادار ساخت که براى چارهجوئى و حل مشکل در مساءله ممنوعیت تعدد همسر، تجدید نظر کنند، و حتى برنامه تعدد زوجات اسلام را از دانشگاه (الازهر) خواستند و تحت مطالعه قرار دادند، ولى در برابر حملات سخت کلیسا مجبور به متوقف ساختن این برنامه شدند، و نتیجه آن همان فحشاء وحشتناک و بیبند و بارى جنسى وسیعى بود که سراسر کشورهاى جنگ زده را فرا گرفت .


از همه اینها گذشته تمایل پارهاى از مردان را به تعدد همسر نمى توان انکار کرد، این تمایل اگر جنبه هوس داشته باشد قابل ملاحظه نیست اما گاه مى شود که بر اثر عقیم بودن زن ، و علاقه شدید مرد به داشتن فرزند، این تمایل را منطقى مى کند، و یا گاهى بر اثر تمایلات شدید جنسى و عدم توانائى همسر اول براى انجام این خواسته غریزى ، مرد، خود را ناچار به ازدواج دوم مى بیند، حتى اگر از طریق مشروع انجام نشود از طرق نامشروع ، اقدام مى کند در اینگونه موارد نیز نمى توان منطقى بودن خواسته مرد را انکار کرد، و لذا حتى در کشورهائى که تعدد همسر قانونا ممنوع است ، عملا در بسیارى از موارد ارتباط با زنان متعدد رواج کامل دارد، و یک مرد در آن واحد با زنان متعددى ارتباط نامشروع دارد.


مورخ مشهور فرانسوى گوستاولوبون قانون تعدد زوجات اسلام را که به صورت محدود و مشروط است یکى از مزایاى این آئین مى شمارد و بهنگام مقایسه آن را روابط آزاد و نامشروع مردان ، با چند زن ، در اروپا چنین مى نویسد:

(در غرب هم با وجود اینکه آب و هوا و وضع طبیعت هیچکدام ایجاب چنین رسمى (تعدد زوجات ) نمى کند با این حال وحدت همسر چیزى است که ما آن را فقط در کتابهاى قانون مى بینیم!!! و الا گمان نمى کنم که بشود انکار کرد که در معاشرت واقعى ما اثرى از این رسم نیست ! راستى من متحیرم و نمى دانم که تعدد زوجات مشروع و محدود شرق، از تعدد زوجات سالوسانه غرب چه چیز کم دارد؟!! بلکه من مى گویم که اولى از هر حیث از دومى بهتر و شایسته تر است! 


البته نمى توان انکار کرد که بعضى از مسلمان نماها بدون رعایت روح اسلامى این قانون ، از آن سوء استفاده کرده و براى خود حرم سراهاى ننگینى بر پا نموده و به حقوق زنان و همسران خود تجاوز کرده اند، ولى این عیب از قانون نیست و اعمال آنها را نباید به حساب دستورهاى اسلام گذاشت ، کدام قانون خوبى است که افراد سودجو از آن ، بهره بردارى نامشروع نکرده اند؟


سؤ ال :

در اینجا بعضى سؤ ال مى کنند که ممکن است شرائط و کیفیاتى که در بالا گفته شد براى زن یا زنانى پیدا شود آیا در این صورت مى توان به او اجازه داد که دو شوهر براى خود انتخاب کنند؟

پاسخ :

جواب این سؤ ال چندان مشکل نیست .

اولا (بر خلاف آنچه در میان عوام معروف است ) میل جنسى در مردان به مراتب بیش از زنان است و از جمله ناراحتیهائى که در کتب علمى مربوط به مسائل جنسى درباره غالب زنان ذکر مى کنند مساءله «سرد مزاجى» است در حالى که در مردان ، موضوع بر عکس است ، و حتى در میان جانداران دیگر نیز همواره دیده مى شود که تظاهرات جنسى ، معمولا از جنس نر شروع مى شود.

ثانیا تعدد همسر در مورد مردان هیچ گونه مشکل اجتماعى و حقوقى ایجاد نمى کند در حالى که درباره زنان اگر فرضا دو همسر انتخاب کنند، مشکلات فراوانى به وجود خواهد آمد که ساده ترین آنها مساءله مجهول بودن نسب فرزند است که معلوم نیست مربوط به کدام یک از دو همسر مى باشد و مسلما چنین فرزندى مورد حمایت هیچ یک از مردان قرار نخواهد گرفت و حتى بعضى از دانشمندان معتقدند: فرزندى که پدر او مجهول باشد کمتر مورد علاقه مادر قرار خواهد گرفت ، و با این ترتیب چنین فرزندانى از نظر عاطفى در محرومیت مطلق قرار مى گیرند، و از نظر حقوقى نیز وضعشان کاملا مبهم است .

و شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که توسل به وسائل پیشگیرى از انعقاد نطفه بوسیله قرص یا مانند آن ، هیچگاه اطمینان بخش نیست و نمى تواند، دلیل قاطعى بر نیاوردن فرزند بوده باشد زیرا بسیارند زنانى که از این وسائل استفاده کرده و یا در طرز استفاده ، گرفتار اشتباه شده و فرزند پیدا کرده اند، بنابراین هیچ زنى نمى تواند به اعتماد آن ، تن به تعدد همسر بدهد.

روى این جهات ، تعدد همسر براى زنان نمى تواند منطقى بوده باشد، در حالى که در مورد مردان ، با توجه به شرائط آن ، هم منطقى است و هم عملى است .

- تفسیر نمونه -

اینجور شد که پذیرفتم...

دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۵ ب.ظ
بابام خدارحمتی یه مثل زد... 

گفت:
اگه کسی یه میلیون پول بهت بده! بدون منّت! 
(خندیدم و گفتم: مگه میشه؟! گفت: بچه جان! نمک نریز و گوش بده) 
یه میلیون پول بهت بده و بگه مال خودت! اما به یه شرط! اینکه دویست هزارتومن از اون رو بدی به فلان کس! 
تو چیکار می کنی؟!
گفتم: خوب هشتصد تومن برام مونده، دستشو می بوسم و ازش تشکر می کنم هم بابت لطفش به من و هم حتی به فلانی.
گفت: پسرم اون شخص بخشنده خداست! و اون دویست تومن خمس مالیه که از مخارج سالت زیاد اومده و سهم امام و ساداته! یادت نره به شرطی که برات گذاشته عمل کنی!! و بابت باقیمونده مالش هم شکرشو بجا بیاری!!!

جناب دکتر ادامه داد: 
از اون زمان سال خمسی برا خودم تعیین کردم و مرتب پرداخت داشتم خدارحمتش کنه که برکت و سلامتی رو با اون حرفش به خونه من آورد!

گفتم: خدا ایشونو بیامرزه، و به جون و مال شما برکت بده. گذشت از مال بسیار سخته که الحمدلله شما به خوبی با این نگاه زیبا بر اون فائق اومدین.

+ از خوبیهای سال خمسی داشتن یکیش اینه که فرد برا مخارج زندگیش و برای پرهیز از تعلق گرفتن خمس، مجبوره برنامه ریزی کنه و همین برنامه ریزی اقتصادی در طول زندگی میتونه بسیار کارگشا و مددکار او باشه.

+ وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (41) (41 انفال) 
و بدانید هر گونه غنیمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پیامبر و براى ذى القربى و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است، اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدائى حق از باطل - روز درگیرى دو گروه (با ایمان و بى ایمان یعنى روز جنگ بدر) - نازل کردیم، ایمان آورده اید!! و خداوند بر هر چیزى قادر است.

سربلند باشید.

از میان پیامکا (زمانی که عقد جایزه و طلاق نه)

چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۳ ب.ظ
با سلام
آیا طلاق در دوران عادت جاری می شود یا نه؟!

سلام نخیر

چرا؟! عقد چطور؟

اصل عقد اشکال نداره هر چند آمیزش در این حال حرامه.
چرا؟! چون روایات میگن و فتاوای مراجع!!
هرچند این حکم هم مثل سایر احکام خالی از فلسفه نیست: این فرصت های تأخیری مثل سرعت گیر عمل میکنن به این امید که در نهایت به آشتی منجر بشه مخصوصا اونجا که طلاق از روی احساسات هست!
و همچنین در این دوران شرایط روحی خانم نامساعده و تحمیل بار روانی دیگه به اون کار درستی دیده نمیشه ...
اصلا این زمان خاص به طور معمول و طبیعی در فاصله گرفتن زن و مرد از هم نقش داره حالا اگه طلاق مجاز می بود این فاصله چند روزه رو ممکن بود به فاصله ای همیشگی تبدیل کنه.

ممنون از راهنماییتون
التماس دعا

خواهش. شما هم دعا بفرمائید...

من یا دیگران؟!

جمعه, ۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ

مسأله 1090 - سجده کردن براى غیر خداوند متعال حرام مى باشد و بعضى از مردم عوام که مقابل قبر امامان علیهم السلام پیشانى را به زمین مى گذارند، اگر براى شکر خداوند متعال باشد، اشکال ندارد وگرنه حرام است. - رساله مراجع -

مسأله 976 ـ سجده کردن براى غیر خداوند متعال حرام است و بعضى از مردم عوام که در مقابل قبر امامان(علیهم السلام) پیشانى را بر زمین مى گذارند اگر به قصد سجده براى امام(علیه السلام) باشد فعل حرام است و اگر براى شکر خدا باشد اشکالى ندارد، ولى اگر در نظر بینندگان چنین نشان دهد که سجده براى امام(علیه السلام) است یا بهانه به دست دشمنان دهد اشکال دارد - آیت الله مکارم -


به نظر آیت الله مکارم فقط نیت فرد در این جهت دخیل نیست!

برداشت دیگران هم در حرام و حلال بودن آن نقشی اساسی ایفا می نماید! حتی اگر در حد ایجاد بهانه باشد.


آیا اصلا حواسمان به نوع برداشت مردم از گفتار و رفتارمان هست؟!

از باب مثال اگر با افراد ناباب چرخیدی و تو را هم یکی از آنها به شمار آوردند و سخنانی گفتند که اسباب رنجش تو رو فراهم آورد، آیا حق سرزنش کسی جز خودت را میتوانی داشته باشی؟!  هر چند در واقع شریک کارهای آنها هم نبوده و بلکه مخالف هم بوده باشی.


امام علی(ع) می فرماید:

 ولا تجعل عرضک غرضا " أی اتق مواضع التهم - بحارالانوار ج 33 ص 510

آبروی خودت را در تیررس دیگران قرار نده!! (شرح علامه مجلسی) یعنی: از مواضع اتهام دوری گزین.


پس من یا دیگران؟! هر دو ...

یه حکم خیلی قشنگ

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹ ق.ظ

احکام خدا خیلی قشنگه:

داشتم فکر می کردم یه جوانی به عنوان داماد وارد خونه ای میشه...

عروس خانم هم خواهرانی داشته باشه...

اگه اونا به داماد محرم باشند، ممکنه خدای ناکرده برخوردای آزاد و بدون پوشش، اونا رو به سمت آلودگی بکشونه! (مخصوصا که بطور معمول سنین نزدیک به هم است و آشنایی یه باره حاصل شده)

اگه مثل سایر زنان و دخترانِ نامحرم باشند، دامادی که بالطبع پاش تو این خونه باز شده ممکنه نگاه مشتریانه به خواهر زنان خود داشته باشه!!

لذا برای فرار از محذور اول، فرموده اند: خواهر زن و شوهر خواهر محرم نیستند. 

و برای فرار از محذور دوم، فرموده اند: با اینکه نامحرمند حق ازدواج با هم را (تا مادامی که این نسبت برقراره) ندارند.


بسیار حکم سنجیده ای ست!

به نظرم هر حکم دیگه ای غیر از این بود، یه جای کار می لنگید!

ناخن شست پا

دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۳ ب.ظ

گفت:

بیمارستان بودیم خانمی رو آوردند وحشتناک درد می کشید...

متوجه شدم مشکل مربوط به ناخن پاش بود...

حالش که بهتر شد تعریف کرد ، خونه رو داشته جارو می زده، ناخن شست پاش به شدت گیر می کنه به فرش و از بیخ کنده شده و بالا میاد!!!


گفتم: بی دینی همینه دیگه!!

گفت: وا ! این دیگه چه ربطی به بی دینی داره؟! شمام که همه چیزو ...

گفتم: اتفاقا داره

جالبه در میان بیست انگشتی که داریم ،شست پا در معرض شدیدترین برخوردهاست...

و در رساله ها فرموده ند گذاشتن ناخن به خودی خود اشکالی به وضو و نماز فرد وارد نمی کنه، جز ناخن شست پا که بلند بودنش مضر به سجده خواهد بود.

گفت: آره اتفاقا ناخن پاهاش خیلی بلند بود!


مسأله 1062 - در سجده باید بنابر احتیاط واجب سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد، و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را به زمین بگذارد، یا به واسطه بلند بودن ناخن، سر شست بزمین نرسد نماز باطل است وکسى که به واسطه ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده بنابر احتیاط مستحب، باید دوباره بخواند - امام خمینی -

(مسأله 1071) در سجده باید دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را به زمین بگذارد، یا به واسطه بلند بودن ناخن شصت به زمین نرسد نماز باطل است، و کسى که از روى تقصیر و ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده، باید دوباره بخواند - آیت الله خوئی - 

مسأله 1063 - در سجده بنابر احتیاط واجب سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را به زمین بگذارد، یا به واسطه بلند بودن ناخن، سر شست به زمین نرسد، نماز باطل است. و کسى که به واسطه ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده بنابر احتیاط واجب باید دوباره بخواند - آیت الله نوری -

(مسأله 1071): در سجده باید دو انگشت بزرگ پاها را بزمین بگذارد ولى لازم نیست که سر دو انگشت را بزمین بگذارد، بلکه گذاشتن ظاهر یا باطن آنها نیز کفایت مىکند و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را بزمین بگذارد، یا بواسطه بلند بودن ناخن، شست بزمین نرسد نماز باطل است، و کسى که از روى تقصیر و ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده، باید دوباره بخواند - آیت الله سیستانی -

(المسألة 955): یجب على الأحوط وجوباً وضع مقدم إبهامی القدمین على الأرض حال السجود ولا یکفی وضع بقیّة الأصابع فلو کان اظفر إبهامه طویلا بحیث انّ إبهام قدمه لا یصل إلى الأرض ففی ذلک إشکال - آیت الله مکارم - 

وقتی بچه ها به مامانا ایراد می گیرند!!

جمعه, ۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۷ ب.ظ

به عنوان گله اومده میگه:

بابایی! مامان رو هرچی گفتیم پاشو نماز بخونیم پا نشد، من وآبجی خودمون نمازمونو خوندیم!!

ما دیگه مامانو دوست نداریم!! 

گفتم: یادته ماه رمضون سؤال کردی بی بی جان چرا روزه نمی گیره، چی گفتم؟!

آره گفتین مریضه!

خوب مامان هم مریضه دیگه!

پس چرا بی بی جان مریض بود نمازشو می خوند؟!!!

تازه مگه خودتون تو مسجد نمی گفتین آدم مریض هم بشه باید نمازشو بخونه؟! اگه ایستاده نمیتونه، نشسته باید بخونه؟! اگه نشسته نمیتونه، خوابیده بخونه؟!

گفتم این مریضی فرق می کنه دیگه!!

رفته گیر داده به مامانش:

مامان! چه مریضیی دارین؟!

می خوای بگم بابا ببردت دکتر؟!

یعنی حالت خوب میشه؟!

تو که راه میری، پس چرا نشسته نمیتونی نماز بخونی؟!

مامانشم طبق معمول وقتایی که حرفی واسه گفتن نداره، سرِ او داد می زنه و روح ما رو به فحش می گیره!! و من تو اطاق جلو دهانمو گرفته م که خنده م رو نشنوند!!

یادم اومد از این حکم نورانی اسلام که مراجع عظام تقلید در رساله هاشون فرموده اند:

« مستحب است زن حائض در وقت نماز : خود را از خون پاک نماید ، و پنبه و دستمال را عوض کند، و وضو بگیرد و اگر نمى تواند وضو بگیرد تیمم نماید و در جاى نماز رو به قبله بنشیند و مشغول ذکر و دعا و صلوات شود! - مسأله 476 توضیح المسائل مراجع - »

که اگر این حکم از طرف خانما رعایت بشه، حساسیت بچه ها اینقدر برانگیخته نخواهد شد، مخصوصا با اضافه کردن سجده های شکر در وسط ذکر و دعا.

فلسفه فطره

 پرسش 238 . فلسفه و فواید پرداخت فطره چیست؟

«زکات فطره» به اتفاق شیعه و سنى، واجب است و در متون دینى براى آن، فلسفه و فواید متعددى برشمرده است که مهمترین آنها عبارت است از:

1. زکات فطره مکمّل و تمام کننده روزه است ؛ همانگونه که درود و صلوات بر پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله مکمل و تمام کننده نماز است.[383]

2. باعث قبولى روزه ماه مبارک رمضان مى گردد.[384]

3. موجب حفظ انسان از مرگ ( غیرحتمی ) در آن سال مى شود.[385]

4. باعث سلامتى جسم و پاکسازى روح از رذایل اخلاقى است.[386]

5. مکمل و تمام کننده زکات مال است.[387]


 معناى فطره

 پرسش 239 . واژه «فطره» در زکات فطره به چه مناسبت است؟

«فطره» در لغت چند معنا دارد که مهمترین آنها « خلقت » و « اسلام » است.
در اصطلاح عبارت است از: «زکاتى که هر مسلمان براى خود و هر کس که نان خور او محسوب می شود، به مستحق مى پردازد».
زمان اداى آن: مغرب روز آخر ماه رمضان تا ظهر روز عید فطر است.

با توجه به این که پرداخت این نوع حق مالى، باعث سلامت جسم و روح مى شود، آن را زکات بدن یا فطره مى نامند.
 شاید وجه تناسب آن با معناى اسلام، این باشد که زکات فطره مقتضاى اسلام است ؛ از این رو کسى که پیش از غروب شب عید فطر مسلمان شود، این تکلیف متوجه او هم خواهد شد.

زکات فطره بر تمام کسانى که قبل از غروب شب عید فطر «بالغ»، «عاقل» و «غنى» باشند واجب است؛ یعنى، باید براى خودش و کسانى که نانخور او هستند، براى هر نفر سه کیلو از خوراک مردم (مثل گندم، جو، خرما، کشمش، برنج، ذرت و یا مانند اینها) و یا پول یکى از آنها را به مستحق بدهد.

 

فطره دانشجو

 پرسش 240 . آیا زکات فطره براى دانشجویى که در خوابگاه سکونت دارد، واجب است؟

همه مراجع: اگر مخارج او را پدر و مادر مى دهند و نان خور آنان محسوب مى شود، بر عهده آنها است و اگر دانشجو مستقل است، بر عهده خودش مى باشد.[388]

 پرسش 241 . فطره دانشجویانى که در خوابگاه به سر مىبرند و از غذاى دانشگاه - بدون پرداخت هزینه - استفاده مىکنند، بر عهده چه کسى است؟

همه مراجع (به جز صافى، مکارم و نورى): بر عهده خودش است و چنانچه تمکن مالى نداشته باشد، از او ساقط است.[389]

آیت اللّه صافى: هر کدام تمکن داشته باشند، بنابراحتیاط خودشان بپردازند.[390]

آیت اللّه مکارم: اگر تمکن مالى دارد، بنابر احتیاط واجب خودش بپردازد.[391]

آیت اللّه نورى: در فرض یاد شده، زکات فطره بر کسى واجب نیست.[392]

 تبصره کسانى که گفته اند زکات فطره بر عهده دانشجو نیست، معتقدند: اگر تمکن مالى دارد، احتیاط مستحب آن است که خودشان بپردازند.

 

فطره نامزد شرعى

 پرسش 242 . فطره دخترى که در حال عقد است، بر عهده کیست؟

همه مراجع: اگر نان خور پدرش باشد، بر عهده او است.[393]

 

فطره زن وشوهر

 پرسش 243 . اگر زن به جهت نیاز شوهر، در تأمین مخارج زندگى کمک کند ؛ چه کسى باید زکات فطره آنها را بدهد؟

همه مراجع: اگر زن نانخور شوهر محسوب شود، باید شوهر در صورت توانایى زکات فطره خود و همسرش را بدهد و اگر زن نانخور شوهر و شخص دیگرى نباشد، باید خودش زکات فطره اش را بدهد.[394]

 

فطره ناشزه

 پرسش 244 . زنى که از تمکین شوهر خوددارى مى کند، آیا زکات فطره او از شوهرش برداشته مى شود؟

همه مراجع: خیر، باید شوهرش زکات فطره او را بدهد ؛ مگر آنکه نان خور شخص دیگرى باشد.[395]

 

فطره زن و فرزند

 پرسش 245 . پدرى که زکات فطره نمى دهد، تکلیف زن و فرزند او چه مى شود؟

همه مراجع (به جز سیستانى، صافى و مکارم): بر آنان تکلیفى نیست و لازم نیست فطره بدهند.[396]

آیات عظام سیستانى و مکارم: احتیاط واجب آن است که اگر مى توانند، خودشان فطره بدهند.[397]

آیت اللّه صافى: بر زن و فرزند تکلیفى نیست و لازم نیست فطره بدهند، مگر آن که غنى و متمکن باشند، در این صورت احتیاط لازم آن است که فطره خود را بدهند.[398]


فطره جنین

 پرسش 246 . آیا فرزندى که هنوز متولد نشده، زکات فطره دارد؟

همه مراجع: بچه اى که در شکم مادر است، پرداخت زکات فطره اش واجب نیست ؛ مگر آنکه پیش از غروب شب عید فطر به دنیا آید.[399]

 

فطره میهمان

 پرسش 247 . میهمانى که بعد از اذان مغرب شب عید فطر به خانه انسان بیاید، تکلیف فطره اش چه مى شود؟

همه مراجع (به جز سیستانى): فطره او بر عهده صاحب خانه نیست.[400]

آیت اللّه سیستانى: اگر نان خور او محسوب شود و شب در آنجا بخوابد، بنابر احتیاط واجب، فطره او بر عهده صاحب خانه است.[401]

 

 پرسش 248 . اگر میهمان فطره خودش را بدهد، آیا از عهده صاحبخانه ساقط مى شود؟

همه مراجع (به جز صافى): اگر با اجازه صاحب خانه و به وکالت از او فطره خودش را بدهد، از عهده میزبان ساقط مى شود.[402]

 آیت اللّه صافى: از عهده صاحب خانه ساقط نمى شود.[403]

 پرسش 249 . اگر انسان شب عید فطر میهمان داشته باشد و صبح متوجه شود که عید بوده ؛ آیا فطره آنها بر او واجب است؟

همه مراجع: نا آگاهى از رؤیت هلال، تأثیرى در حکم پرداخت فطره ندارد.[404]

 

 پرسش 250 . آیا خوردن افطارى از سوى میهمان، تأثیرى در وجوب زکات فطره دارد؟

همه مراجع (به جز بهجت و صافى): خیر، ملاک آن است که میهمان نان خور صاحب خانه محسوب شود و خوردن افطارى، هیچ تأثیرى در حکم ندارد.[405]

آیت اللّه بهجت: اگر میهمان نان خور صاحب خانه محسوب شود و به قصد خوردن افطارى آمده باشد - هر چند براى او مانعى پیش آید که نتواند غذا صرف کند - زکات فطره او بر صاحب خانه واجب است.[406]

آیت اللّه صافى: اگر میهمان نان خور صاحب خانه محسوب شود و یا افطارى صرف کند (هر چند نان خور محسوب نشود)، زکات فطره او بر صاحب خانه واجب است.[407]

 

 پرسش 251 . میهمانى که پیش از غروب شب عید فطر به خانه انسان مى آید و شب را تا صبح در آنجا مى ماند، آیا فطره او به عهده صاحب خانه است؟

آیات عظام امام و نورى: اگر نانخور صاحب خانه محسوب شود، زکات فطره میهمان بر عهده او است.[408]

آیت اللّه بهجت: اگر میهمان نان خور صاحب خانه محسوب شود و به قصد خوردن افطارى آمده باشد - هر چند براى او مانعى پیش آید که نتواند غذا صرف کند - زکات فطره او بر صاحب خانه واجب است.[409]

آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: اگر مهمانى باشد که شب را هم مى ماند، زکات فطره او بر عهده صاحب خانه است.[410]

آیات عظام خامنه اى و فاضل: اگر نانخور صاحب خانه محسوب شود زکات فطره میهمان بر عهده او است؛ مانند خدمتکار و یا برخى از خویشاوندان که هر از چند گاه چند روزى در منزل صاحب خانه به سر مى برند، ولى زکات فطره میهمان یک شبه بر عهده صاحب خانه نیست.[411]

آیت اللّه صافى: اگر میهمان نان خور صاحب خانه محسوب شود و یا افطارى صرف کند (هر چند نان خور محسوب نشود)، زکات فطره او بر صاحب خانه واجب است.[412]

آیت اللّه مکارم: اگر تصمیم دارد مدتى نزد صاحبخانه بماند، زکات فطره میهمان بر عهده او است؛ ولى اگر براى شب عید دعوت شده (و یا تنها شب را در آنجا مى ماند)، فطره او بر صاحبخانه نیست.[413]

 

میهمان چند ساعته

 پرسش 252 . میهمانى که پیش از غروب شب عید فطر به خانه انسان مى آید و یکى، دو ساعت پس از صرف افطارى مى رود، بر عهده کیست؟

همه مراجع (به جز بهجت، صافى و نورى): در فرض یاد شده، فطره میهمان بر عهده صاحب خانه نیست.[414]

آیات عظام بهجت، صافى و نورى: در فرض یاد شده، فطره میهمان بر عهده صاحبخانه است.[415]

 

فطره فقیر

 پرسش 253 . آیا پرداخت زکات فطره بر کسى که توان مالى ندارد، واجب است؟

همه مراجع: اگر فقیر باشد، زکات فطره بر او واجب نیست و اگر سه کیلو گندم و مانند آن و یا قیمت آنها را دارد، مستحب است آن را به عنوان زکات فطره بدهد و چنانچه افرادى تحت تکفل دارد، مى تواند آن را به قصد فطره، بین نفرات خانواده دست گردان کنند و بهتر است نفر آخر، آن را به کسى بدهد که از خودشان نباشد.[416]

 

مستحق فطره

 پرسش 254 . آیا مى توان زکات فطره را به کسى که تأمین مخارجش بر عهده پدر و مادر است، پرداخت کرد؟

همه مراجع (به جز امام): اگر محتاج است و پدر و مادر او مخارجش را نمى پردازند، دیگران مى توانند به او زکات دهند.[417]

امام: اگر محتاج است، دیگران مى توانند به او زکات بدهند.[418]

 

 پرسش 255 . آیا زکات فطره را مى توان به پدر و مادر خود - در صورت مستحق بودن - پرداخت کرد؟

همه مراجع: اگر پدر و مادر فقیر باشند، فرزندان باید مخارج واجب آنان را بپردازند و نمى توان چیزى از زکات فطره به آنان داد.[419]

 

 پرسش 256 . آیا زکات فطره را مى توان به خانواده فقیر غیرمتدین داد؟

همه مراجع (به جز بهجت): در زکات فطره، عدالتِ گیرنده لازم نیست ؛ ولى به کسى که آشکارا گناه کبیره انجام مى دهد، بنا بر احتیاط واجب نباید زکات فطره داد.[420]

آیت اللّه بهجت: در زکات فطره، عدالتِ گیرنده لازم نیست ؛ ولى به کسى که آشکارا گناه کبیره انجام مى دهد، بنا بر احتیاط واجب نباید زکات فطره داد ؛ مگر به قدر ضروریات او و خانواده اش.[421]

 

 پرسش 257 . آیا پدر مى تواند زکات فطره را به فرزند دانشجوى خود که محتاج است، بدهد؟

همه مراجع: اگر فرزندان فقیر باشند، پدر و مادر باید مخارج واجب آنان را بپردازند و نمى توان چیزى از زکات فطره به آنها داد.[422]

 

فطره و خویشاوند

 پرسش 258 . آیا جایز است زکات فطره را به عنوان هدیه، به خویشاوندان آبرومند و مستحق داد؟

همه مراجع: آرى، مى تواند به عنوان هدیه بدهد و لازم نیست به او بگوید زکات فطره است ؛ ولى باید در نیت قصد زکات کند.[423]

 

فطره و بدهکار

 پرسش 259 . آیا زکات فطره را مى توان به فرد بدهکار داد؟

آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، فاضل، خامنه اى و نورى: اگر نمى تواند بدهى خود را بپردازد، دادن فطره به او اشکال ندارد.[424]

 آیات عظام سیستانى، صافى، مکارم و وحید: بنابر احتیاط واجب، باید فطره را به فقیر داد. پس اگر فرد بدهکار فقیر است، دادن فطره به او جایز است.[425]

 

فطره و امور فرهنگى

 پرسش 260 . آیا جایز است زکات فطره را در امور فرهنگى و مذهبى - که باعث نشر معارف دین مى شود - صرف کرد؟

آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، خامنه اى، فاضل و نورى: صرف زکات فطره در راه نشر معارف دین اشکال ندارد ؛ ولى بهتر است آن را به فقیر بدهند.[426]

آیات عظام سیستانى، مکارم و وحید: بنابر احتیاط واجب، باید فطره را به فقیر داد.[427]

 

فطره و سادات

 پرسش 261 . کسى که سید نیست، مى تواند فطره را به سید بدهد؟

همه مراجع: خیر، جایز نیست.[428]

 

پرداخت فطره

 پرسش 262 . چند فطره را مى توان به یک فقیر داد؟

آیات عظام امام، فاضل، خامنه اى، مکارم و نورى: بنابر احتیاط واجب، نباید به یک فقیر بیشتر از مخارج سالش فطره بدهند.[429]

 آیهاللّه بهجت: نباید به یک فقیر، بیشتر از مخارج سالش فطره بدهند.[430]

آیات عظام تبریزى، سیستانى، صافى و وحید: آرى، اشکال ندارد.[431]

 

کنار گذاشتن فطره

 پرسش 263 . اگر شخص فطره را کنار بگذارد، مى تواند از آن استفاده کند و بعد به جاى آن مال دیگرى بگذارد؟

همه مراجع: خیر، باید همان را که کنار گذاشته، براى فطره بدهد.[432]

 پرسش 264 . اگر کسى فطره ندهد و کنار هم نگذاشته باشد، تکلیفش چیست؟

همه مراجع (به جز بهجت، تبریزى و خامنه اى): گناه کرده است و احتیاط واجب آن است که در آینده - بدون این که نیت ادا و قضا کند - فطره را بدهد.[433]

آیهت اللّه بهجت: گناه کرده است و احتیاط مستحب آن است که در آینده آن را قضا کند.[434]

آیات عظام تبریزى و خامنه اى: گناه کرده است و باید در آینده - بدون این که نیت ادا و قضا کند - فطره را بدهد.[435]

 

گم شدن فطره

 پرسش 265 . اگر فرد در شب عید فطر زکات فطره را جدا کند اما سهواً گم شود یا خرج گردد وظیفه چیست؟

همه مراجع: باید دوباره آن را بدهند و بنابر احتیاط واجب به نیت قربت مطلقه باشد.[436]

 

زمان پرداخت فطره

 پرسش 266 . زمان کنار گذاشتن فطره و پرداخت آن چه موقع است؟

همه مراجع: اگر نماز عید فطر مى خواند، بنابر احتیاط واجب باید پیش از نماز بدهد یا [کنار بگذارد] و اگر نماز عید نمى خواند، تا ظهر روز عید فطر مهلت دارد.[437]

 

دستگردان فطره

 پرسش 267 . آیا جایز است پیش از ماه رمضان، فطره را به فقیر داد؟

همه مراجع: خیر، کفایت نمى کند ؛ ولى مى تواند آن را به عنوان قرض به او بدهد و در روز عید فطر، طلب خود را بابت فطره حساب کند.[438]

 

جنس فطره

 پرسش 268 . زکات فطره را باید از قوت متعارف داد، یا قوت شرعى؟

 همه مراجع: اگر از گندم، جو، خرما، برنج و مانند اینها داده شود، کفایت مى کند و قُوت غالب لازم نیست.[439]

 

مقدار فطره

 پرسش 269 . مقدار فطره چقدر است؟

همه مراجع: شخص باید براى خودش و کسانى که نان خور او محسوب مى شوند، براى هر نفر سه کیلو از خوراک مردم (مثل گندم، جو، خرما، کشمش، برنج، ذرت و یا مانند اینها) و یا پول یکى از آنها را به مستحق بدهد.[440]


انتقال فطره

 پرسش 270 . جایز است فطره را در شهر دیگرى بدهیم؟

همه مراجع (به جز بهجت): اگر در محل و شهر خودش مستحق پیدا نشود، مى تواند آن را به شهر دیگرى ببرد.[441]

آیت اللّه بهجت: مى تواند فطره را به شهر دیگرى ببرد ؛ هر چند در شهر خودش مستحق پیدا شود.[442]

_______________________________________________________

 پاورقی:


[383]. من لایحضره الفقیه، ج2، باب الفطرة، ص 183.

 

[384]. من لایحضره الفقیه، ج2، باب الفطرة، ص 183.

 

[385]. کافى، ج 4، باب الفطره، ص 174.

 

[386]. در روایتى در تفسیر آیه شریفه «قد افلح من زکیها» آمده است : منظور از تزکیه زکات فطره است. مستدرک وسائلالشیعه، ج 7، ابواب زکاة الفطره، ص 137.

 

[387]. وسائل الشیعه، ج 9، ابواب زکاة الفطره، ص 318.

 

[388]. العروة الوثقى، ج 2، زکات الفطره، فصل 2، م 2.

 

[389]. امام، استفتاآت، ج 1، زکات، س 17 ؛ خامنهاى، استفتاء، س 859 و 860 و 863 فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 876 ؛ تبریزى، استفتاآت، س 780 و 781 و 792 ؛ دفتر: وحید، بهجت و سیستانى.

 

[390]. جامعالاحکام، ج 1، س 563.

 

[391]. مکارم، استفتاآت، ج 1، س 369.

 

[392]. نورى، استفتاآت، ج 2، س 302.

 

[393]. توضیحالمسائل مراجع، م 2008.

 

[394]. العروة الوثقى، ج 2، زکاة الفطره، الفصل الثانى، م 3.

 

[395]. العروة الوثقى، ج 2، زکاه الفطره، الفصل الثانى، م 3.

 

[396]. توضیحالمسائل مراجع، م 2006 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2023.

 

[397]. توضیحالمسائل مراجع، م 2006.

 

[398]. دفتر.

 

[399]. العروة الوثقى، ج 2، زکاهالفطره، الفصل الثانى، م 12.

 

[400]. توضیحالمسائل مراجع، م 1997 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2014 ؛ دفتر: خامنهاى.

 

[401]. سیستانى، توضیحالمسائل مراجع، م 1997.

 

[402]. تبریزى، استفتاآت، س 782 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 637 ؛ مکارم و بهجت، توضیحالمسائل مراجع،م 2006 ؛ دفتر: همه مراجع.

 

[403]. توضیح المسائل مراجع، م 2015.

 

[404]. ر.ک : منابع پرسش 245 با عنوان فطره زن و فرزند.

 

[405]. نورى، تعلیقات على العروة، زکاه الفطره، الفصل الثانى ؛ تبریزى، استفتاآت، س 783 ؛ خامنهاى، استفتاء، س 888 ؛ سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، زکاه الفطره، م 1172 ؛ بهجت، توضیحالمسائل، م 1997 و وسیلهالنجاه، ج 1، م 1348 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 472.

 

[406]. بهجت، وسیلهالنجاه، ج 1، م 1348.

 

[407]. صافى، هدایة العباد، ج 1، م، 1580.

 

[408]. امام، توضیحالمسائل مراجع، م 1995.

 

[409]. بهجت، وسیلهالنجاه، ج 1، م 1348.

 

[410]. تبریزى، استفتاء، س 783 ؛ سیستانى و وحید، منهاجالصالحین، زکاة الفطره، م 1172.

 

[411]. خامنهاى، استفتاء، س 888 و فاضل، جامعالمسائل، ج 2، س 472.

 

[412]. صافى، هدایة العباد، ج 1، م، 1580.

 

[413]. مکارم، توضیحالمسائل مراجع، م 1995 و تعلیقات على العروة، زکاة الفطره، الفصل الثانى.

 

[414]. دفتر: همه مراجع ؛ تبریزى، استفتاآت، س 783؛ خامنهاى، استفتاء، س 888 ؛ سیستانى، وحید، منهاجالصالحین، زکاهالفطره، م1172 ؛ بهجت، وسیلهالنجاه، ج1، م1348 ؛ فاضل، جامعالمسائل، ج2، س472.

 

[415]. صافى، هدایة العباد، ج 1، م، 1580 ؛ نورى، تعلیقات على العروة، زکاه الفطره، الفصل الثانى.

 

[416]. توضیحالمسائل مراجع، م 2002 ؛ العروة الوثقى، ج 2، زکاه الفطره، الفصل الاول.

 

[417]. توضیحالمسائل مراجع، م 1948 و وحید، توضیحالمسائل، م 1965.

 

[418]. توضیحالمسائل مراجع، م 1948 و تعلیقات على العروه، ج 3 ؛ اوصاف المستحقین الزکاة، م 11.

[419]. توضیحالمسائل مراجع، م 1948 ؛ نورى، توضیحالمسائل، م 944.

 

[420]. توضیحالمسائل مراجع، م 2016، 1946 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2033.

 

[421]. بهجت، توضیحالمسائل مراجع، م 1946، 2014،2016.

 

[422]. توضیحالمسائل مراجع، م 1948 و خامنهاى، استفتاء، س 880.

 

[423]. توضیحالمسائل مراجع، م 1935 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 1952 و دفتر: خامنهاى.

 

[424]. توضیحالمسائل مراجع، م 1925، 2014 ؛ خامنهاى، استفتاء، س 893.

 

[425]. توضیحالمسائل مراجع، م 1925، 2014 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2031، 1942.

 

[426]. خامنهاى، استفتاء، س 893 ؛ توضیحالمسائل مراجع، م 1925، 2014.

 

[427]. توضیحالمسائل مراجع، م 1925، 2014 ؛وحید، توضیحالمسائل، م 2031، 1942.

 

[428]. توضیحالمسائل مراجع، م 2009 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2026.

 

[429]. توضیحالمسائل مراجع، م 2018.

 

[430]. توضیحالمسائل مراجع، م 2018.

 

[431]. توضیحالمسائل مراجع، م 2018 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2035.

 

[432]. توضیحالمسائل مراجع، م 2032 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2049 ؛ خامنهاى، استفتاء، س 885.

 

[433]. توضیحالمسائل مراجع، م 2031 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2048.

 

[434]. بهجت، توضیحالمسائل مراجع، 2031.

 

[435]. تبریزى، توضیحالمسائل مراجع، م 2031 ؛ خامنهاى، استفتاء، س 143.

 

[436]. سیستانى استفتاآت بخش فطریه، س 5 و دفتر مراجع.

 

[437]. توضیحالمسائلمراجع، م 2029 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2046 ؛ دفتر: خامنهاى.

 

[438]. توضیحالمسائل مراجع، م 2025 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2042 ؛ دفتر: خامنهاى.

 

[439]. خامنهاى، استفتاء، س 885 ؛ العروة الوثقى، ج 2، زکاة الفطره، الفصل السادس.

 

[440]. توضیحالمسائل مراجع، م 1991 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2008.

 

[441]. توضیحالمسائل مراجع، م 2035 ؛ خامنهاى، استفتاء، س 857 ؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2052.

 

[442]. بهجت، توضیحالمسائل مراجع، م 2035.


 

منبع:

پرسش وپاسخ دانشجویی  دفتر 17 احکام روزه

سید مجتبی حسینی

جوانی بیست و پنج ساله هستم که ...

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۰ ب.ظ

با یکی دیگر از پیامکهای ارسالی:


او:

با سلام و قبولی طاعات

جوانی بیست وپنج ساله هستم که تاکنون در طول ماه رمضان نماز و روزه ام قضا نشده.

چنان که اگر مسافرتی هم بوده خودم را رسانده ام.

امروز صبح بعد از سحری چون خوابم نمی برد وارد سایت شده و متأسفانه خودارضایی کردم.

بدتر از همه اینکه متأهلم و حالا شدیداً بلانسبت مثل... پشیمانم.

حکم چیست و چه باید بکنم.

متشکرم.

من

میدونستین حرامه؟

میدونستین علاوه بر حرمت، باطل کننده روزه ست؟!

مرجع تقلیدتون کیه؟

او

بله متأسفانه، آگاهی داشتم

آیت ا... خامنه ای

من

علاوه بر قضا، کفاره داره و مستحب است کفاره جمع.

او:

کفاره چقده؟ والان باید افطار کنم یا تا اذان باید وایستم؟

من

روزه که باطله ولی هر باطلی هم نه یعنی چیزی بتونیم بخوریم. لااقل به احترام ماه چیزی نخورین.

مقدار کفاره افطار عمدی روزه اینه که یا 60 روز روزه بگیره، یا 60 فقیر رو اطعام کنه (نفری 750 گرم طعام مثل گندم و...)

اما چون شما به امر حرامی روزه رو باطل کردین، اکثر مراجع می فرمایند کفاره جمع باید بدین یعنی هم 60 روز روزه و هم 60 اطعام.

ولی رهبری میگه مستحبه کفاره جمع و واجب نیست.

او:

ممنون

من:

خواهش ، التماس دعا

آلزایمر کجایی؟ چرا نمیایی؟!

پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۰ ب.ظ

آدم ممکنه هر چی بگیره تو این ماه رمضون:


از گرمی هوا گُر بگیره ...

از تشنگی و گرسنگی سردرد و دل درد بگیره ...

بخاطر مخارج کمرشکن این ماه قرض و وام بگیره ...

حتی هوس کنه تنها بخاطر ثوابش اهل و عیال جدیدی هم بگیره !!


اما محاله که محاله آلزایمر بگیره!! 

خخخخخخ

شده تا دم یخچال برم

پارچ رو هم بردارم

آب رو تو لیوان هم بریزم

لیوان رو تا کنار لب هم بالا بیارم

اما یهو یادم اومده ای بابا! روزه ام که...

(یاد روضه علقمه)


دروغ نباشه ، شده حتی چند قطره ای به دهنم هم ریخته باشم...

اما فی الفور یادم اومده روزه ام و مجبور شده ام نیم لیوان روش بذارم و تف کنم بیرون!! خخخخخخ

دختر سلام!

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۷ ب.ظ

چند وقتیه داره تکرار میشه!!

نزدیکای اذون میاد دم در

از دور زل می زنه به دهانم

سلامش که می کنم، به جای جواب بدو می کنه داخل

صداشو می شنوم که با حرارت تمام میگه : 

مامان! مامان! دوباره سلامم کرد!!

رسول اللّه صلی الله علیه و آلهخَمسٌ لا أدَعُهُنَّ حَتَّى المَماتِ : الأکلُ عَلَى الحَضیضِ مَعَ العَبیدِ ، ورُکوبِیَ الحِمارَ مُؤَکَّفا وحَلبُ العَنزِ بِیَدی، ولُبسُ الصّوفِ، وَالتَّسلیمُ عَلَى الصِّبیانِ ؛ لِتَکونَ سُنَّةً مِن بَعدِی. حدیث

پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهپنج چیز است که تا هنگام مرگ ، آنها را ترک نمى کنم : غذا خوردن روى زمین با بردگان ، سوار شدن بر درازگوشِ پالان دار ، دوشیدن شیر با دست خودم ، پوشیدن لباس پشمینه ، و سلام کردن به کودکان ، تا پس از من سنّت شود

- کتابخانه احادیث شیعه ، سلام کردن بر کودکان

کذلک الله ربی

يكشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ

بعضی فکر می کنند « کَذلِکَ اللهُ رَبِّی » مربوط به قنوته!

مخصوصاً که مکبّرینی هم با این جمله اعلان قنوت می کنن!


میگه:

مسافرت رفته بودم، اذون شد گفتم برم مسجد نمازی که قراره آخرش بخونم همین اولش بخونم که هم خدا خوشش بیاد هم خاطر خودم آسوده بشه.

میگه وارد مسجد شدم دیدم شکر خدا جماعت هم برقراره.

سوره انتخابی پیشنماز برا رکعت دوم سوره کوثر بود.

دیدم ته سوره میگه: کذلک الله ربی!!

گفتم شاید سهو کرده، اما وقتی دیدم نماز دوم رو هم اینجوری خوند بعد نماز سراغش رفتم و گفتم:

خدات چه شکلیه؟ 

مات و مبهوت نیگا می کرد!

گفتم: کذلک الله ربی یعنی خدای من اینجوریه ! سوره کوثر چه ربطی به خدا داره؟!

برا اینکه خودشو راحت کنه گفت: شیخا اینجوری می خونن!!

میگه: گفتم پیرمرد! اونا که اینجور می خونن سوره توحید (قل هوالله احد) رو میخونن نه کوثر رو.

سوره توحید اوصاف خدا رو بیان می کنه و بعد میگه: خدای من همچین خدایی ست!


 (توجه : کذلک و ذلک به ظاهر بی الف نوشته میشه اما هنگام قرائت باید الف خوانده شود: کَذَالِکَ ، و ذَالِکَ )


+ مسائلی از رساله امام :

مسأله 1017 - مستحب است در رکعت اول پیش از خواندن حمد بگوید اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ... (من: و بعد از پایان حمد در هر رکعتی الحمدلله رب العالمین، به این صورت که) اگر نماز را به جماعت مى خواند، بعد از تمام شدن حمد امام ، و اگر فرادى مى خواند بعد از آن که حمد خودش تمام شد بگوید الحمد لله رب العالمین. ( من : به جای آمینی که اهل سنت می گویند)

بعد از خواندن سوره قل هو الله احد یک یا دو یا سه مرتبه کذلک الله ربى ، یا سه مرتبه کذلک الله ربنا بگوید.

...

مسأله 1018 - مستحب است در تمام نمازها (من: بعد از حمد) در رکعت اول سوره انا انزلناه ، و در رکعت دوم سوره قل هو الله احد را بخواند.

مسأله 1021 - سوره اى را که در رکعت اول خوانده مکروه است در رکعت دوم بخواند ولى اگر سوره قل هو الله احد را در هر دو رکعت بخواند مکروه نیست. (من: و اگر در رکعت اول سوره توحید بخواند استحباب گفتن کذلک ... به حال خود باقی ست و اگر در هردو رکعت بخواند، کذلک ... را هم در هردو رکعت تکرار کند.)

چگونگی ارتباط « آقا » و « خانمای اطراف خانم »

پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۱ ب.ظ

خانمی که به عقد آقایی در میاد در کنار خودش خانم هایی رو داره

ارتباط شوهر او با اونها چه جوریاست؟!

اگر مادرِ خانم هست (و مادربزرگ و همینجور بالاتر ) به مجرد خواندن عقد بر داماد محرم خواهد شد ( دخولی صورت بگیره یا نه ) ( زندگی اونها برقرار بمونه یا نمونه )

پس اگر همسر طرف فوت کنه باز هم مادرزن محرم باقی می مونه ولو دخولی نشده باشه.

حتی اگه از هم طلاق بگیرند ، باز هم مادرزن محرم باقی می مونه ولو باز هم دخولی نشده باشه.


اگر دخترِ خانم هست ( از شوهر دیگرش ) ( یا نوه او و همینجور پائین تر )  به مجرد عقد محرم نمی شه ، بلکه دخول هم باید صورت بگیره تا دختر این خانم به منزله دختر خود آقا (و نوه خانم به منزله نوه او ) محسوب بشه و محرم بشه.

پس اگر عقد خوانده شد و زن قبل از دخول از دنیا رفت، مرد می تواند با دختر زن ( یا نوه زن ) ازدواج کنه.

اگر عقد خوانده شد و زن و مرد قبل از دخول از هم جدا شدند، مرد می تواند با دختر زن ( یا نوه زن ) ازدواج کنه.

و اما اگه دخول صورت گرفته بود دختر خانم به منزله دختر خود آقا خواهد بود تا همیشه ( ولو مادر دختر فوت کنه یا اون دو از هم طلاق بگیرند.)


اگر خواهرِ خانم هست، به مجرد خواندن عقد ، شوهر خواهر حق ازدواج با او را نخواهد داشت.

بله اگه از هم جدا شدند یا همسر فوت کرد ، مرد می تواند با خواهر زن خود ازدواج کند ( اینجا بحث دخول و غیر دخول مطرح نیست. حتی با دخول)

( توجه: زن مطلقه به طلاق رجعی هنوز همسر فرد محسوب میشه بنابراین اگر زن را به این نحو طلاق داد، اگر قصد ازدواج با خواهر زن را دارد باید صبر کند که مدت عده هم تمام شود. )

یک نکته: علی رغمی که ازدواج با خواهر زن همزمان با زن ، حرامه اما او هرگز محرم فرد نخواهد بود.


اگر دخترِ برادر یا دخترِ خواهر هست. ازدواج با آنها همزمان با خاله و عمه شون باطله مگر با اجازه خود زن که در این صورت اشکال نداره.

اینجا هم علی رغم این حکم ، خواهر زاده و برادر زاده خانم مثل سایر زنان نامحرم با شوهر خواهد بود.


نتیجه:

پس از این 4 مورد، دو مورد منجر به محرمیت میشه، حالا یکیش مطلقاً (مورد اول) یکیش مقید به دخول (مورد دوم).

و دو مورد دیگه ش (3 و 4) فقط ایجاد محدودیت در ازدواج می کنه و معامله محارم را با آنها نباید کرد.


+ در این احکام فرقی بین عقد دائم و موقت نیست...( البته عقد موقت طلاق نداره و انقضاء مدت یا بخشش مدت مطرحه )

+ در تصویر حلقه مردونه ان شاءالله که طلا نیست !! 

جادوی نهـــــــــر

شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۲۷ ب.ظ

طرف طیّ هفته نماز نمی خونه ، میگه:

« کی حوصله داره دم به دقیقه درگیرش باشه؟!! »

می ذاره جمعه، صبح تا ظهر  همه ش رو یه دفعه بجا میاره!!!

بهش گفتم:

إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا (103) نساء -

اتفاقا نکته ش همینه که میخواد درگیر باشی!

از این نماز تا اون نماز یه فاصله ای قرار داده که تا بیاد دلت پَرت دنیا بشه سریع می کشدت بیرون و صیقلت میده!!

رسول الله (صلى الله علیه وآله):

مثل الصلوات الخمس کمثل نهر جار عذب على باب أحدکم یغتسل فیه کل یوم خمس مرات، فما یبقی ذلک من الدنس - میزان الحکمة حرف المیم باب الامثال -

مثَل نمازهای پنجگانه مثَل نهر گوارایی ست که بر درب هر کدام از شما جاری ست و روزی پنج نوبت خود را در آن شستشو می دهد ، پس با این وجود آیا پلیدیی باقی خواهد ماند؟!

حتما تجربه ش رو دارین:

اگه چیزی کثیف شد و سریع شستشوش دادی راحت وآسوده تمیز میشه. اما اگه موندگار شد و مخصوصا به آلودگیش هم اضافه شد، دیگه با آب خالی و به راحتی پاک شدنی نخواهد بود! صابون میخواد و چنگ زدن و زور و...

+ گفتم : شده داروی یه هفته ت رو یه روزه بخوری؟!

در جواب برادرم ایمان

جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ق.ظ
کامنت برادر بزرگوارمان «ایمان» مربوط به دو پست قبل:
یه خیر مساجد نسائکم: البیوت براشون بخونین تطیل کنین برین کلا!
:)))))))

روایاتی ست که بله مضمونش این است که بهترین مساجد برای زنان ، گوشه خانه شان است!!

آیا واقعا اینچنین است؟!

یعنی می بایست نیمی از جمعیت را از فضای معنوی مسجد محروم سازیم؟!

آیا رشد و تعالی آنها در نظر شارع مقدس چیز درخور توجهی نبوده است؟!

برداشت من چیز دیگری ست:

بی برو برگرد فلسفه این روایات این است که می خواهد به فتنه حضور زنان در جامعه اشاره کند و بس.

از شما می پرسم، آیا حضور زنان در عروسی فتنه خیز تر است یا در مسجد؟!

فتنه زنان در کوچه و بازار نمود بیشتری دارد یا در مساجد؟!

اگر می گوید زنان برای رفتن به مسجد از خانه بیرون نیایند در واقع نگاهش به عروسی ها و کوچه بازارها و حمام های عمومی و ... است.

و برای انتقال این مفهوم به مساجد که بهترین اماکن در روی زمین است مثل می زند تا حساب کار دست مخاطب بیاید و گرنه حضور زنان در مساجد با رعایت همه موازین، نمی تواند امر نامطلوبی تلقی گردد.

به دلیل مدارک متعدد دیگری که حکایت از مطلوبیت این حضور دارند.

در واقع روایات دسته اول به دنبال همان چیزی هستند که آیه ذیل به دنبال آن است، و نه بیشتر.

شما در خانه هاى خود بمانید ( کاری به رفتن به مسجد ندارد ) و همچون جاهلیت نخستین در میان جمعیت ظاهر نشوید و اندام و وسائل زینت خود را در معرض تماشاى دیگران قرار ندهید (و قرن فى بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولى - احزاب آیه 33 -)


و البته مهم در این قضیه برداشت های مراجع عظام تقلیدند که نمونه فتاوای این بزرگواران را در این خصوص از نظر می گذرانیم:


مکارم:

سؤال 319 ـ طىّ پرسشنامه اى از سوى دفتر نهاد رهبرى در دانشگاه فردوسى مشهد که بین دانشجویان توزیع شد، سؤالاتى در مورد نماز جماعت دانشگاه و این فریضه باشکوه طرح شده بود; در پاسخ هاى جمع آورى شده مواردى دیده مى شود که اهمّیّت نماز جماعت و شرکت در آن در مسجد، براى خانم ها محلّ سؤال بود، مثلاً بعضى خانم ها بر این باورند که: «زنان مستحب است نماز خود را در خانه بجاى آورند» یا «نماز جماعت آن قدر که براى آقایان ثواب دارد براى خانم ها ثواب ندارد»، این قبیل عقاید مانعى براى حضور ایشان در نماز جماعت مى باشد. این مسأله را تشریح نموده تا رفع شبهه شود.

جواب: در شرایط فعلى براى زنان نیز مستحب است که نماز خود را در مسجد و با جماعت بخوانند و مطمئنّاً ثواب زیادى دارد.

سؤال 972 ـ آیا زنان مى توانند بدون اجازه و رضایت همسران خویش، که افرادى مؤمن و متدیّن مى باشند، در مسجد فعّالیت نمایند؟ بطورى که کاملاً امورات یک مسجد را به دست گیرند; در حالى که این عمل موجب اختلاف در بین اعضاى خانواده مى شود.

جواب: بدون اجازه همسر جایز نیست; ولى رفتن به مسجد (توضیح من: بدون اجازه همسر) براى فراگرفتن احکام و معارف دین جایز است. - مجموعه استفتاءات جدید -

مسأله 817ـ براى زنها در صورتى که خود را از نامحرم بخوبى حفظ کنند بهتر است نماز را در مسجد بخوانند و اگر راهى براى یاد گرفتن مسائل اسلامى جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است به مسجد بروند.- رساله عملیه -


رهبری:

س 391: آیا زنها بهتر است نماز را در مسجد بخوانند یا در خانه؟

ج: فضیلت خواندن نماز در مسجد مختص مردان نیست.

س 595: آیا شارع مقدس زنان را همانند مردان به شرکت در نماز جماعت مساجد یا نماز جمعه تشویق فرموده یا اینکه نماز خواندن آنها در خانه بهتر است؟

ج: شرکت زنان در نماز جمعه و جماعت اشکال ندارد و ثواب جماعت دارد. - اجوبة الاستفتاءات فارسی -


امام خمینی و نوری:

مسأله 894 - براى زنها نماز خواندن در خانه، بلکه در صندوقخانه واطاق عقب بهتر است، ولى اگر بتوانند کاملا خود را از نامحرم حفظ کنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند. - رساله عملیه -


اراکی،گلپایگانی، صافی، زنجانی، خوئی، تبریزی :

براى زنها نماز خواندن در خانه، بلکه در صندوقخانه واطاق عقب بهتر است.


وحید:

مسأله ۹۰۳ ـ براى زنها نماز خواندن در خانه ، بلکه در پستوى خانه و اتاق عقب بهتر است.- رساله -

سیستانی:

مسأله 880 ـ براى زنان بهتر آن است که نماز خود را در جائى بخوانند که از دیگر جاها در محفوظ بودن از نامحرم مناسب‏تر باشد، خواه آن جا خانه باشد یا مسجد یا جاى دیگر. - رساله -


مرحوم فاضل لنکرانی:

مسأله : براى زنها بهتر آن است که نماز را در خانه و اطاق اختصاصى خود بخوانند. ولى اگر نماز در مسجد به هر جهتى غیر از مسجد بودن فضیلت بر نماز در خانه را داشته باشد مثل این که در مسجد جماعت است یا حضور قلب بیشترى وجود دارد بهتر است زنان براى درک این فضیلت با حجاب کامل به مسجد بروند. و اگر راهى براى یادگرفتن احکام و مسائل اسلامى جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است به مسجد بروند. - رساله -


+ پست مناسب این مطلب: 

 حضور بانوان در مساجد ؛ آری یا نه؟!

راز پلاستیک مشکی زیر چادر !

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۲ ب.ظ

یکی از چیزایی که خیلی لازمه:

حضور مبلغه ها و طلاب خانم در جامعه ست!


کدام بزرگی فرموده بود:

همه ابواب فقه رو فهمیدم جز مسائل حج و زنان را !

با سفر به مکه میشه مسائل حج رو هم درک کرد، اما مسائل بانوان رو دیگه راهی بهش نیست!!!

لذا واجب است از خود خانم ها کسانی ورود پیدا کنند به بحث احکام تخصصی بانوان تا بتونند پاسخگوی نیازهای شدید جامعه در این زمینه باشند.


خوش به حال مبلغینی که خانمشون هم مبلغه باشه!

یکی از دوستان تعریف می کرد:

دختر و مادری پیشم اومدند:

حاج آقا! دختره یه خونی دیده، حکمش چیه؟!

میگه: من توضیح دادم بستگی داره رنگش چه جور باشه، با شدت و سوزش اومده باشد یا نه ، کم باشد یا زیاد و ...

میگه یهو یه پلاستیک مشکی از زیر چادر درآورد و درشو باز کرد (با عرض پوزش) شورتی رو نشون داد و گفت:

حاج آقا! همینه... !!!

حاجی! شرمنده ... دست و بالت بازه؟!!

دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۱۸ ب.ظ

دو سه روزی دست بچه کوچکش رو می گرفت و مسجد می آورد!

روز سوم، اومد و شماره م رو گرفت...

09152014124

شب پیامک کرد:

« س

حاجی! بنده ... هستم

حاجی! شرمنده دست و بالت بازه پنجاه تومان پول لازم دارم!

فردا باید به یکی بدم، ده روزه میدم

ج »

متوجه پیامکش نشده بودم

پیام جدید فرستاده بود:

« س

حاجی! چی شد »

- شما اگه مدت آشنایی تون با کسی مجموعاً به 7، 8 ساعت بیشتر نرسه و بعد بیاد و چنین تقاضایی از شما بکنه، چه میکنین؟! -

جواب دادم:

« ظهر بیاین مسجد، یه قلم کاغذی هم بیارین که طبق توصیه دینی، چیزی بنویسیم و مبلغ رو تقدیم کنم!!! »

بلافاصله جواب اومد:

« انشالا طلب دارم میرسه!!! اگه نرسید چشم !

ممنون »

و ظهر علی رغمی که مبلغ رو تو جیبم و به نیت او کنار گذاشته بودم، نیومد.


+ این پست رو ببینین بد نیست:

« طولانی ترین آیه قرآن » در چه موضوعی ست؟!

پرواز تا بی نهایتــــــــــ ـ ـ ـ

يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۴۷ ق.ظ

قال رسول الله (ص) : الصلوة معراج المؤمن - مستدرک سفینة البحار ، جزء 6 صفحه 343 -


هواپیما را دیده ای که برای بالا رفتن ابتدا مسافتی را بر زمین سیر می کند و بعد به پرواز در می آید و وقت فرود آمدن آهسته بر زمین نشسته و پس از طی مسافتی متوقف می گردد.

نماز هم عروج است.

اذان و اقامه تشریع شد که ما را آماده ی کندن از خاک و خاکیان به سمت خداوند عالمیان نماید!

تکبیرة الاحرام آغاز این پرواز عظیم است.

بعد از تجربه ی دقایق سخت و سنگین عروج ، فرود را با سلام بر رسول که در مرتبه بالاتری از خاک هست و متعاقب آن سلام بر خود و بندگان صالح خدا و حضار ، برنامه ریزی کرده و با تعقیبات آن را به فرودی طبیعی و کامل مبدل می سازد.


پروازتان بی نقص

نون درآری با یه لقمه نون

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ

نمیشناختمش

پیرمرد که خیلی بدگویی شو می کرد !

تو کار خرید و فروش ماشینه

می گفت: کمترین کارش اینه ...

یه کف دست نون میذاره داشبورد

جلو مشتری محکم میکوبه به ماشین و میگه:

« به خود خدا ، به قرآن ، به ابوالفضل ، تو این ماشین نونه !!! از ما گفتن !! »

گفتم: امان از این ظاهر سازیها ، حالا مثلاً دروغ نگفته باشه ، تدلیس و فریب رو چه می کنه؟!


+ توریه - همین کاری که این بنده خدا میکنه - آنجاست که انسان به جهت مصالحی مجبور به دروغ باشه که توصیه فرمودند لااقل ظاهرش رو درست کنه.

مثلا دنبال کسی افتادند که به ناحق بهش آسیب برسونند، به این بنده خدا برخورده میگن فلانی رو ندیدی؟! و او با آنکه دیده ، مثلا یه گام برمیداره و میگه اینجا که ایستادم کسی رو ندیدم...

پرتقال خونــــــــــی

شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۴۱ ب.ظ

در عصر صنعت و تمدن و علم و اطلاعات، باور بعضی چیزا خیلی سخته.

منزل یه بنده خدایی رفته بودم

بساط میوه شون پهن بود

چشمم افتاد ، گفتم : به به! داشتین پرتقال خونی می خوردین؟!

طرف جا خورد!

بلند شد و دوید به سمت آشپزخانه...

به خیالم میخواد برا ما هم یه پیش دستی بیاره!

شروع کرد دهانشو آب کشیدن!!!

اومد که پرتقالها رو هم دور بریزه!! گفتم:

عمو! اینارو اشتباهاً « خونی » اسم گذاشتن و ما هم به اشتباه « خونی » گفتیم !

این پرتقال قرمزه! پاک پاک و حلال حلال !


به قرآن قسم

يكشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ

پیر زن منو کناری کشید و گفت:

خیلی ناراحته!

حاضریم پولشم بدیم

گفتند هم وزنش باید پول بدین

حالا اومدم سؤال کنم هم وزن همون قرآنی که قسم خورده باید بدیم یا هر قرآنی که باشه فرقی نمیکنه؟!!!

کاغذی دراورد و به دستم داد و گفت:

خودش تو نامه توضیح داده.


نامه رو گرفتم و وارد مسجد شدم

تا اذان و نماز فرصت خوبی بود که نامه را مورد مطالعه قرار بدم


متن نامه :

« سلام حاجاقا

من یه دختر بیست ساله هستم چند سال پیش برای من یه مشکلی پیش آمد که به خاطر این که خانوادم اذیتم نکنن به قرآن قسم خوردم.

قرآن را در دستم گرفتم و دستم را گذاشتم روی قرآن و از همان روز زندگیم روز به روز بدتر می شود و رسوای عالم شدم!

حالا از شما می خواهم تا کمکم کنید! این قسمی که خوردم را خدا ببخشید! لطفا کمکم کنید!

ممنون »


نماز که تمام شد بیرون آمدم دیدم حاج خانم کناری منتظر ایستاده

گفتم:

نمیشه بر اساس این نامه جوابی بدم

خودشو بیارین دقیقا بدانم چه جوری قسم خورده

دیدم شماره ای گرفت و یواشکی زمزمه ای کرد و گوشی رو به دستم داد:

دخترک صداش می لرزید

گفتم :

میشه دقیقا توضیح بدین چی شده:

نوشتین قسم خوردین

به کی و چی قسم خوردی؟

قسم خوردی که چکار مثلا یکنی یا نکنی؟!

گفت:

داداشم بهم تهمت زد که با کسی ارتباط تلفنی داری

منم ترسیدم اذیتم کنه دست به قرآن گذاشتم و به قرآن مجید قسم خوردم که : نه

و از اون روز به بعد زندگیم روز به روز سیاهتر داره میشه

گفتم به دروغ قسم خوردی؟

به آرامی: « بله »

گفتم پول مولی به گردنت نیست، فقط توبه کن و خاطرت جمع .

ان شاء الله زندگیتم روبه راه میشه.

____________________________________________________________

احکام قسم خوردن

مسأله : قسم دو نوع است:

الف: قسم براى انجام یا ترک کارى در آینده.

ب: قسم براى اثبات یا نفى چیزى.

توضیح :

الف: اگر قسم بخورد که کارى را انجام دهد یا ترک کند مثلا قسم بخورد که روزه بگیرد، یا دود استعمال نکند، چنانچه عمداً مخالفت کند، باید کفاره بدهد، یعنى یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند، و اگر اینها را نتواند باید سه روز پى درپى، روزه بگیرد.

ب: کسى که براى اثبات یا نفى چیزى قسم مى خورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ مى باشد، ولى کفاره قسم را ندارد.

( ولى اگر براى این که خودش یا مسلمان دیگرى را از شر ظالمى نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهى واجب مى شود امّا اگر بتواند توریه کند یعنى: موقع قسم خوردن طورى نیّت کند که دروغ نشود بنابر احتیاط واجب باید توریه نماید; مثلا اگر ظالمى بخواهد کسى را اذیّت کند و از انسان بپرسد که او را ندیده اى؟ و انسان یک ساعت قبل او را دیده باشد، ولى بگوید او را ندیده ام به این قصد که از پنج دقیقه پیش ندیده ام. )


مسأله : قسم کسى شرعاً اعتبار دارد که: 1 ـ بالغ باشد. 2 ـ عاقل باشد. 3 ـ با اختیار و قصد باشد. 4 ـ اگر نسبت به امور مالى قسم مى خورد سفیه و مفلس نباشد. بنابراین قسم کودک یا دیوانه یا کسى که مجبور است قسم بخورد یا از فرط عصبانیت نمى فهمد چه مى گوید اعتبارى ندارد و همین طور قسم کسى که سفیه یا ورشکسته است و حاکم شرع او را از تصرفات مالى منع کرده اعتبارى ندارد.


مسأله : اگر قسم مى خورد کارى را انجام دهد یا ترک کند: 1 ـ باید شرعاً بد نباشد. 2 ـ باید شرعاً خوب باشد. 3 ـ اگر قسم بخورد کار مباحى که شرعاً نه خوب است نه بد انجام دهد یا ترک کند باید طبق قسم خود عمل کند و اگر قسم بخورد که کارى را که فعلاً خوب است انجام دهد ولى هنگام انجام آن کار شرعاً از جهاتى بد شود قسم او به هم مى خورد و لازم نیست آن را انجام دهد.


مسأله : 1 ـ قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 ـ قسمى اعتبار دارد که یکى از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 ـ اگر به برخى از اوصاف خداى سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خداى سبحان اراده مى شود یا قرینه اى به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 ـ شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولى کسى که مى تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 ـ قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار (علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.


مسأله : قسم در صورتى صحیح است که انسان توانایى انجام آن را داشته باشد و اگر هنگام قسم خوردن بتواند آن کار را انجام دهد و هنگام عمل از انجام آن ناتوان شود یا براى او مشقت داشته باشد عمل به آن لازم نیست و قسم به هم مى خورد.


مسأله : کارى را که عهد مى کند یا نذر مى کند که انجام دهد نیز همین حکم را دارد یعنى اگر هنگام عمل غیر مقدور شود لازم نیست آن را انجام دهد.


مسأله : اگر پدر از قسم خوردن فرزند جلوگیرى کند، یا شوهر از قسم خوردن زن جلوگیرى نماید، قسم آنان صحیح نیست.


مسأله : اگر فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر قسم بخورد، قسم آنان بعید نیست صحیح نباشد لکن نباید احتیاط را ترک کنند.


مسأله : اگر انسان از روى فراموشى، یا ناچارى به قسم عمل نکند، کفاره بر او واجب نیست، و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید. و قسمى که آدم وسواسى مى خورد، مثل این که مى گوید والله الآن مشغول نماز مى شوم و بواسطه وسواس مشغول نمى شود، اگر وسواس او طورى باشد که بى اختیار به قسم عمل نکند کفاره ندارد.


توجه: 

فتاوای فوق از رساله مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی نقل شده که به نحو زیبا و کاملتری احکام قسم را بیان فرمودند و اختلاف فتاوا بین مراجع در این موضوع بسیار ناچیز است.

مرگ با چهره اخمو

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ

داشتم از روی « عروة الوثقی » این مسأله رو برای مردم توضیح می دادم که :

الثامن: ان لایفعل عنده ما یغیظه آو یضیق خلقه - عروة الوثقی کتاب الطهارة ، فصل استحباب عیادة المرض و آدابها -

هشتمین ادبی که در عیادت از مریض وارد شده این است که :

پیش مریض چیزی که او را به خشم آورد یا خُلقش را تنگ کند، انجام ندهد!


یادم آمد از سالیانی پیش:

اوائل طلبگی م بود، برا مرخصی به خونه رفته بودم که خبر دادند یکی از بستگان به حال احتضار افتاده.

عیادتش رفتم ، حالش مساعد نبود.

کنار بسترش نشستم و براش قرآن می خوندم ؛ خدا رحمتش کنه با یه عشق و ولعی سعی می کرد دستشو به قرآن برسونه!!

در همین وقت فرزندان مرحوم گوشه ی دیگه اطاق، برا امور کفن و دفن و مراسم ختم و پذیرایی صحبت می کردند!!! درسته حالش خوب نبود، اما نه به اون معنا که از اطرافش هم غافل بوده باشه ؛ دیدم پیشانی رو درهم کشید و صورت از اونها برگردوند!

طولی هم نکشید که با همون حالت از دنیا رفت!!


خدایش بیامرزد.

1 -

عبدالحسین فخاری، دبیرکل موسسه بین‌المللی حلال جهانی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) با اشاره به اینکه شش سال پیش روندی پژوهشی برای بررسی و تشخیص حلال بودن یا نبودن رنگ‌های «کارمن» پی ریزی و انجام شد، گفت:

این ماده یکی از رنگ‌های پرکاربرد در صنایع غذایی است و جزو رنگ‌های طبیعی است که در دنیا طرفداران بسیاری دارد اما وقتی وارد کشور ما شد، بر اثر ساده‌اندیشی برخی، این مسئله مطرح شد که چون این رنگ از یک پروانه(حشره) گرفته شده و از آنجایی که مصرف حشره در اسلام حرام است، پس مصرف این رنگ نیز حرام است.

وی ادامه داد:

اما ما در مؤسسه حلال جهانی انجام کار کارشناسی علمی در این خصوص را شروع کردیم تا ببینیم ماهیت این رنگ و حشره چیست. پس از انجام بررسی‌های علمی مشخص شد که این رنگ حاصل حشره است نه پودر حشره.

دبیرکل موسسه بین‌المللی حلال جهانی افزود:

یعنی همچنان که زنبور، عسل را تهیه می‌کند، این پروانه نیز این رنگ را تهیه می‌کند و رنگ کارمن پودر حشره نیست بلکه پروانه‌ای به نام «کوچینو» وجود دارد که در مزارع کاکتوس پرو و آمریکای جنوبی پرورش داده می‌شود و این حشره به قدرت الهی یک سیستم دفاعی دارد که این رنگ را در پشت خود ایجاد می‌کند و این رنگ ثابت‌ترین رنگ قرمز جهان است. این حشره را درون آب قرار می‌دهند و این رنگ از حشره به آب منتقل می‌شود و آب را خشک کرده و به رنگ کارمن تبدیل می‌شود.

وی به اطلاعات غلطی که در خصوص منشأ این رنگ به مراجع عظام تقلید ارائه شده بود نیز اشاره و اظهار کرد:

قبلاً به مراجع اعلام شده بود که این رنگ حاصل از پودر حشره است و مراجع نیز طبیعتاً به دلیل حرمت خوردن حشره استفاده از آن را جایز ندانسته بودند.

اما وقتی ما کار کارشناسی علمی کردیم و به کارخانه تولید این رنگ سرزده و از نزدیک روند تولید آن را دیدیم، نتیجه را در اختیار مراجع قرار دادیم و آنها حلیت رنگ را اعلام کردند.


2 -

فخاری انجام همین روند کارشناسانه و علمی برای بررسی حلال بودن یا نبودن «میگوی کریل» را نیز اعلام و اظهار کرد:

در برخی از مراکز اعلام شده بود که محصولات حاصل از این میگو حلال نیست و همین مسئله موجب شد فراورده‌های دارویی و مکمل‌های غذایی این محصول مورد استفاده قرار نگیرد.

وی ادامه داد:

امکان درمان بسیاری از بیماران قلبی و افرادی که دچار چربی خون و پوکی استخوان هستند، به وسیله فراورده‌های حاصل از روغن این میگو وجود دارد ولی به دلیل شناخت نداشتن در خصوص ویژگی‌های این میگو مصرف آن حرام اعلام شده بود اما پس از بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد این حیوان از خانواده آبزیان است و طبقه‌بندی جانورشناسی و نوع تغذیه و تولید مثل و ... آن بررسی و مشخص شد که این موجود میگو و از خانواد‌ه میگوها است.

فخاری در ادامه تشریح کرد:

همچنان که ماهی‌هایی از یک گونه در جاهای مختلف دنیا ممکن است وزن، اندازه و رنگ متفاوتی داشته باشد، بین میگوی آب‌های گرم و میگوی آب‌های سرد هم تفاوت وجود دارد به نحوی که گاهی تصور می‌شود موجود مورد بررسی میگو نیست اما پس از بررسی دقیق گونه جانور مورد بررسی اثبات می‌‌شود.

وی با تأکید بر اینکه چنین روندی باید در مورد سایر محصولات وارداتی که منشأ آنها مشخص نیست یا در مورد آنها شک وجود دارد، اعمال شود، گفت:

ابتدا باید کار کارشناسی بر روی محصولات وارداتی انجام شود و بر اساس نتایج کار کارشناسی از مراجع استفتاء گرفته شود، اگر کار کارشناسی دقیق انجام ندهیم همان مشکلی که در رنگ کارمن پیش آمد، تکرار خواهد شد و ما اطلاعات غلطی به مراجع عظام تقلید ارائه خواهیم کرد و ایشان بر اساس اطلاعات غلط دریافتی نتیجه‌گیری و اظهار نظر می‌کنند.