ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

« طولانی ترین آیه قرآن » در چه موضوعی ست؟! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

« طولانی ترین آیه قرآن » در چه موضوعی ست؟!

جمعه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۷ ق.ظ

طولانی ترین آیه قرآن:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِیرًا أَوْ کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلَا یُضَارَّ کَاتِبٌ وَلَا شَهِیدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (282) سوره بقره -


موضوع آیه:

تنظیم اسناد تجارى !!


در این آیه نوزده دستور مهم در مورد داد و ستد مالى به ترتیب ذیل بیان شده است


در نخستین حکم مى فرماید: ((اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که بدهى مدت دارى (به خاطر وام دادن یا معامله ) به یکدیگر پیدا کنید آن را بنویسید))(یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الى اجل مسمى فاکتبوه ).

ضمنا ازاین تعبیر, هم مساله مجاز بودن قرض ووام روشن مى شود و هم تعیین مدت براى وامها همـچـنین آیه مورد بحث شامل عموم بدهیهایى مى شود که درمعاملات وجود دارد مانند سلف ونسیه , در عین این که قرض را هم شامل مى شود.


2 و سـپـس براى این که جلب اطمینان بیشترى شود, و قرارداد ازمداخلات احتمالى طرفین سالم بماند, مى افزاید: ((باید نویسنده اى از روى عدالت (سند بدهکارى را) بنویسد)) (ولیکتب بینکم کاتب بالعدل ).


بنابراین این قرارداد باید به وسیله شخص سومى تنظیم گردد و آن شخص عادل باشد.


((کسى که قدرت بر نویسندگى دارد نباید از نوشتن خوددارى کند وهمانطور که خدا به او تعلیم داده است باید بنویسد)) (ولا یاب کاتب ان یکتب کماعلمه اللّه فلیکتب ).


یعنى به پـاس این موهبتى که خدا به او داده نباید از نوشتن قرارداد شانه خالى کند, بلکه باید طرفین معامله را در این امر مهم کمک نماید.


((و آن کس که حق بر ذمه اوست - بدهکار - او بایدقرارداد را  املا کند ( وکاتب بنویسد ) )) (ولیملل الذى علیه الحق ).


((بدهکار باید از خدا بپرهیزد و چیزى را فروگذار نکند)) (ولیتق اللّه ربه ولا یبخس منه شیئا).


((هرگـاه کسى که حق بر ذمه اوست (بدهکار) سفیه یا (از نظر عقل )ضعیف (و مجنون ) و یا (به خاطر لال بودن ) توانایى بر املا کردن ندارد, باید ولىّ او املا کند)) (فان کان الذى علیه الحق سفیها او ضعیفا او لا یستطیع ان یمل هوفلیملل ولیه ).


بنابراین در مورد سه طایفه , ((ولى )) باید املا کند, کسانى که سفیه اند ونمى توانند ضرر و نفع خویش را تشخیص دهند و امورمالى خویش را سر و سامان بخشند (هر چند دیوانه نباشند) و کسانى که دیوانه اند یا از نظر فکرى ضعیفند وکم عقل مانند کودکان کم سن و سال و پیران فرتوت و کم هوش , و افراد گنگ و لال , ویا کسانى که توانایى املا کردن را ندارند هرچند گنگ نباشند.

از این جمله احکام دیگرى نیز بطور ضمنى استفاده مى شود, از جمله ممنوع بودن تصرفات مالى سفیهان و ضعیف العقل ها و همچنین جواز دخالت ولى در این گونه امور.


((ولى )) نیز باید در املا و اعتراف به بدهى کسانى که تحت ولایت اوهستند ((عدالت را رعایت کند)) (بالعدل ).


سپس اضافه مى کند: ((علاوه بر نوشتن، دو شاهد بگیرید)) (واستشهدواشهیدین ).


10 و 11ـ این دو شاهد باید ((از مردان شما باشد)) (من رجالکم ).


یعنى هم بالغ , هم مسلمان باشند.


12ـ ((و اگـر دو مرد نباشند کافى است یک مرد و دو زن شهادت دهند)) (فان لم یکونا رجلین فرجل وامراتان ).


13ـ ((از کسانى که مورد رضایت و اطمینان شما باشند)) (ممن ترضون من الشهدا).


از این جمله مساله عادل بودن و مورد اعتماد و اطمینان بودن شهود, استفاده مى شود.


14ـ در صورتى که شهود مرکب از دو مرد باشند هر کدام مى توانند مستقلاشهادت بدهند اما در صورتى که یک مرد و دو زن باشند, باید آن دو زن به اتفاق یکدیگر ادا شهادت کنند ((تا اگر یکى انحرافى یافت , دیگرى به او یادآورى کند))(ان تضل احدیهما فتذکر احدیهما الا خرى ).


زیرا زنان به خاطر عواطف قوى ممکن است تحت تاثیر واقع شوند, و به هنگام ادا شهادت به خاطر فراموشى یا جهات دیگر, مسیر صحیح را طى نکنند.


15ـ یکى دیـگـر از احکام این باب این است که ((هرگاه , شهود را (براى تحمل شهادت ) دعوت کنند, خوددارى ننمایند)) (ولا یاب الشهدا اذا ما دعوا).


بنابراین تحمل شهادت به هنگام دعوت براى این کار, واجب است .


16ـ بدهى کم باشد یا زیاد باید آن را نوشت چرا که سلامت روابط اقتصادى که مورد نظر اسلام است ایجاب مى کند که در قراردادهاى مربوط به بدهکاریهاى کوچک نیز از نوشتن سند کوتاهى نشود, و لذا در جمله بعد مى فرماید: ((و از نوشتن (بدهى ) کوچک یا بزرگى که داراى مدت است ملول و خسته نشوید)) (ولا تسئمواان تکتبوه صغیرا او کبیرا الى اجله ).

سپس مى افزاید: ((این در نزد خدا به عدالت نزدیکتر و براى شهادت مستقیم تر, و براى جلوگیرى از شک و تردید بهتر است )) (ذلکم اقسط عنداللّه واقوم للشهادة وادنى الا ترتابوا).


در واقع این جمله اشاره به فلسفه احکام فوق در مورد نوشتن اسنادمعاملاتى است و به خوبى نشان مى دهد که اسناد تنظیم شده مى تواند به عنوان شاهد و مدرک مورد توجه قضات قرار گیرد .


17ـ سپس یک مورد را از این حکم استثنا کرده مى فرماید: ((مگر این که دادو ستد نقدى باشد که (جنس و قیمت را) در میان خود دست به دست کنید, در آن صورت گناهى بر شما نیست که آن را ننویسید)) (الا ان تکون تجارة حاضرة تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح الا تکتبوها).


18ـ در معامله نقدى گرچه تنظیم سند و نوشتن آن لازم نیست ولى شاهدگرفتن براى آن بهتر است , زیرا جلو اختلافات احتمالى آینده را مى گیرد لذامى فرماید: ((هنگامى که خرید و فروش (نقدى ) مى کنید, شاهد بگیرید)) (واشهدوااذا تبایعتم ).


19ـ در آخرین حکمى که در این آیه ذکر شده مى فرماید: ((هیچ گاه نبایدنویسنده سند و شهود (به خاطر اداى حق و عدالت ) مورد ضرر و آزار قرار گیرند))(ولا یضار کاتب ولا شهید).


((که اگر چنین کنید از فرمان خدا خارج شدید)) (فانه فسوق بکم ).


و در پایان آیه , بعد از ذکر آن همه احکام , مردم را دعوت به تقوا و پرهیزکارى و امتثال اوامر خداوند مى کند (واتقوااللّه ).


و سـپـس یادآورى مى نماید که ((خداوند آنچه مورد نیاز شما در زندگى مادى ومعنوى است به شما تعلیم مى دهد)) (ویعلمکم اللّه ).


قرارگـرفتن دو جمله فوق در کنار یکدیگر این مفهوم را مى رساند که: تقواوپرهیزگارى وخداپرستى اثر عمیقى درآگاهى وروشن بینى وفزونى علم ودانش دارد.


((و او از همه مصالح و مفاسد مردم آگاه است و آنچه خیر و صلاح آنهاست براى آنها مقرر مى دارد)) (واللّه بکل شى علیم ).


____________________________________________________________________________________


(آیه 283) بقره ، مکمّل آیه قبل :

وَإِنْ کُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا کَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضًا فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَکْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آَثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ


این آیه در حقیقت با ذکر چند حکم دیگر در رابطه با مساله تنظیم اسنادتجارى مکمل آیه قبل است , و آنها عبارتند از: ((هرگاه در سفر بودید ونویسنده اى نیافتید (تا اسناد معامله را براى شما تنظیم کند و قرارداد را بنویسد) چیزی گرو بگیرید)) (وان کنتم على سفر ولم تجدوا کاتبا فرهان مقبوضة ).


البته در وطن نیز اگر دسترسى به تنظیم کننده سند نباشد اکتفا کردن به گرو مانعى ندارد .


گـروگان حتما باید قبض شود و در اختیار طلبکار قرار گیرد تا اثراطمینان بخشى را داشته باشد, لذا مى فرماید: فرهان مقبوضة ;? گرو گرفته شده .


سپس به عنوان یک استثنا در احکام فوق مى فرماید: ((اگر بعضى از شمانسبت به بعضى دیگر اطمینان داشته باشد (مى تواند بدون نوشتن سند و رهن با اومعامله کند و امانت خویش را به او بسـپـارد) در این صورت کسى که امین شمرده شده است باید امانت (و بدهى خود را به موقع ) بپردازد و از خدایى که پروردگاراوست بپرهیزد)) (فان امن بعضکم بعضا فلیؤد الذى اؤتمن امانته ولیتق اللّه ربه ).


قابل توجه این که در اینجا طلب طلبکار به عنوان یک امانت , ذکر شده که خیانت در آن , گناه بزرگى است .


سـپـس همه مردم را مخاطب ساخته و یک دستور جامع در زمینه شهادت بیان مى کند و مى فرماید: ((شهادت را کتمان نکنید و هرکس آن را کتمان کند قلبش گناهکار است )) (ولا تکتموا الشهادة ومن یکتمها فانه آثم قلبه ).


بنابراین کسانى که از حقوق دیگران آگاهند موظفند به هنگام دعوت براى اداى شهادت آن را کتمان نکنند.

و از آنجا که کتمان شهادت و خوددارى از اظهار آن , به وسیله دل و روح انجام مى شود آن را به عنوان یک گناه قلبى معرفى کرده و مى گوید: ((کسى که چنین کند قلب او گناهکار است )) و باز در پایان آیه براى تاکید و توجه بیشتر نسبت به حفظامانت و اداى حقوق یکدیگر و عدم کتمان شهادت هشدار داده مى فرماید:((خداوند نسبت به آنچه انجام مى دهید داناست )) (واللّه بما تعملون علیم ).


ممکن است مردم ندانند چه کسى قادر به اداى شهادت است و چه کسى نیست , و نیز ممکن است مردم ندانند در آن جا که اسناد و گروگانى وجود ندارد,چه کسى طلبکار و چه کسى بدهکار است , ولى خداوند همه اینها را مى داند و هرکس را طبق اعمالش جزا مى دهد.


منبع:

گزیده تفسیر نمونه


  • محمد تدین (شورگشتی)

نظرات  (۱)

  • بهارنارنج ...
  • جالب بود و خواندنی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی