ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

زنگ تفریح :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۲۰۹ مطلب با موضوع «زنگ تفریح» ثبت شده است

همراه با شاه نعمت

پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۵۸ ق.ظ

خیلی وقته شعر نگفته ام
یکی از دوستان بخشی از پیشگوئیهای شاه نعمت الله ولی رو فرستاد
*قدرت کردگار می‌بینم-حالت روزگار می‌بینم*
*از نجوم این سخن نمی‌گویم-بلکه از کردگار می‌بینم*
*از سلاطین گردش دوران-یک به یک را سوار می‌بینم*
*هر یکی را به مثل ذره نور-پرتوی آشکار می‌بینم*
*از بزرگی و رفعت ایشان-صفوی برقرار می‌بینم (...)*
*آخر پادشاهی صفوی-یک حسینی به کار می‌بینم*
...
مخصوصا اون قسمتی که متناسب با این دوره بود و بگی نگی ذوق خفته ما رو بیدار کرد...
براش نوشتم:

نه عوام، از جناب روحانی
کذب ها شاخدار می بینم👹
جای کار وتلاش، مردان را
در صف خوار و بار می بینم
وضع طوری شود که زن گوید
شوی خود را برار می بینم!!🙈
خرج دستمال کاغذی بالا
مملکت، گریه دار می بینم😭
سر کوچه بزن بزن گردد
آی چشمم... غبار می بینم!
روزگاری سیاه در پیش است
بدترین روزگار می بینم!😦
همه جای جهان گل وبلبل
از وطن قار قار می بینم!🎃
جای هر کهنه شهر قبرستان
جای هر ده مزار می بینم!
از چپ و راست -با این وضع-
همه را بر کنار می بینم
الغلط الغلط کمش باشد!
الفرار الفرار می بینم!!✈
من سلبریتی ام👒 نه شا نعمت
من یکی را هزار می بینم!!😜
تا به من هم نگاه اندازند!
راه را در هوار می بینم!!😠

آن طرفتر ترامپ هم پیداست
من بساط قمار می بینم!!🎲

کودک شوهری !!

پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۰۷ ب.ظ

با آشیخ سجادمون بگومگو داریم
میگم چرا تو بابا باشی، من بابابزرگ؟؟!
من بابا باشم، تو بابا کوچک خخخخ

نمیدونستم رضوانه بابا قراره اینقدر شیرین باشه!!! خخخخ

همه ش از کودک همسری میگن، از کودک شوهری چیزی شنیده بودین ؟! خخخخ این از آثار اونه...
میگم که یعنی یه کم دلداریم بدین مبادا احساس پیری زودرس بهم دست بده خخخخ

+ ولی نه... باید اعتراف کنم قبلنا ریش سبیلمو که اصلاح میکردم تارهای سفیدشو از بیخ میزدم که تو چشم نباشه
الان بخوام این کارو بکنم ملت فکر میکنن گری گرفته ام خخخخ

دلتون خوش
جمعتون جمع

شوخی با شیخ

پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۲۸ ب.ظ

غذا خورشت قیمه بود
دستمو از سر سفره به زور گرفته میکشه امروز مهمون منی... باید بریم یه جوجی با هم بزنیم!
آقا ما رو برد خونه ش، دو تا تخم مرغ نیمرو کرد و گذاشت جلومون... بفرمائین
زل زدم تو چشاش!!
گفت خودتون رو منبر مگه نگفتین ایقدر سخت گیر نباشین اگه از وجود چیزی رنج میبرین خودتونو تو اون زمان نگه ندارین پرش بزنین به زمانهای دیگه
ببینین کدوم آرومتون میکنه اگه گذشته گذشته اگه آینده آینده
گذشته دور گذشته نزدیک، آینده دور آینده نزدیک
الانم شما یه توک پا برین آینده نه چندان دور فکر کنین این جوجه ست!! و شروع کرد به قهقه زدن
گفتم مرد حسابی! بحث این حرفا نیست آخه مگه نمیدونی من از مرغ و جوجه فقط سینه ش رو دوست دارم!!!
حالا دیگه خنده هامون در هم آمیخته شده بود
ولی عجب نیمرویی بود چیزی اگه از جوجه کم داشت!! خخخخخ
ممنون رفیق!

من تدین

چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۸، ۰۳:۵۶ ب.ظ

از وقتی فامیلیمو عوض کردم کمتر منبریه که توش اسمی از تدین نبرم!! خخخخ
مردم! خیر دنیا میخوایین تدین
خیر آخرت میخوایین تدین
مردم! جامعه ای که توش تدین باشه میشه گفت جامعه وگرنه یا جنگله یا طویله!
تدین رو دعوت کنین به شهر و روستاهاتون به کوچه محله تون دعوتش کنین به مساجدتون به خونه هاتون سر سفره هاتون باغ واملاکتون عزا عروسیتون خخخخ

حالا از این تریبون مجازی هم اعلام کنم دوستان! رفقا! تدین یه مساله فردی صرف نیست یه امر قلبی تنها هم نیست...
همه مون وظیفه داریم تا میتونیم زمینه تکثیرش!! رو تو کنار گوشه جامعه -شهر و روستا- فراهم بیاریم! خخخ هرچه بیشتر بهتر!! خخخ
ببینم چه میکنین؟! خخخ
ایشالا خدا برا شمام بسازه خخخخخ

لبتون خندون
دلتون شاد
عید آغاز ولایت و امامت ولی الله الاعظم حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارکا باد.

تولد هر کس که بود...

دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۳۵ ق.ظ

《تولد هر کس که بود مبارک》
قربونش برم...
شفیعه نقاشی کرده و زیرش اینو نوشته و چسبونده به دیوار!!
معمولا تو تولدا نقاشی میکشه و زیرش مینویسه مثلا: تولد پدر مبارک، تولد مادر مبارک، و به دیوار میزنه.
بابا! میدانیم تولدته یه کم صبر... کم حواس شدیم نه دیگه اینقدر خخخخ smiley

سد چارشنبه ♡

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۴۸ ق.ظ

دید وبازدید عید و سری زدیم به یکی از سادات محل
از باب خودشیرینی و محکم کردن پیوند میگم:
سید و شیخ شاخه های یه ریشه اند یه جورایی فامیلیم ها!
سید میخنده
داداشم میگم البته زحمتش مال ما شیخاست آقایی ش مال سادات!!
میگه خدارو شکر کنین چارشنبه نیست
رفقا از باب مزاح بهم میگن: سد چارشنبه
با خنده میگم حالا یکی از چهارشنبه هاتونو تعریف میکنین که حساب کار دستمون بیاد؟!
خاطره ای از جوونیاش تعریف کرد
گفتم: میگن هرروزتون نوروز باد، با این حساب ما عوام هر روزمون چهارشنبه ست، حساب کار انگار باید دست شما بیاد!!
و همه با هم میخندیم
داداشم میگه منشا این حرفو میدونین که؟!
میگن خداوند جهنم رو روز چهارشنبه خلق کرد بهم ریختگی چهارشنبه ها که به سادات نسبت میدن روی همین ناهمگونی فرزندان فاطمه و آتش جهنمه!
میگم همون چیزی که در وجه تسمیه فاطمه گفته شده
بریده شده از آتش... او و ذریه و محبینش.

+ به سادات احترام بذاریم خوباشونو بخاطر خودشون، بداشونو بخاطر اجدادشون.

گوشت خیلی دیگه قرمز!

سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۱۱ ق.ظ

از مسجد صدا زدند هر کی سگ داره تو خونه کنه که قراره بیان سگهای ولگرد رو جمع آوری کنن...
یه سگ مریض لاغر درب وداغون بود که هر وقت میدیدمش دلم بحالش میسوخت
گفتم خوب لااقل این حیونو ببرن راحت بشه از این فلاکت
چندروزی از این جریان میگذشت مجدد تو کوچه دیدم لنگ میزنه ومیره
از ندا دهنده پرسیدم
+ فلانیا نیومدند مگه؟!
- اومدن
+ پس چرا اینو جا گذاشتن؟!
- گفتند این لاغره بدرد ما نمیخوره!!!

ها؟! مگه قرار بوده با اینا چه کنن؟!
بحث معدوم کردن اگه بود این مفلوک رو که در اول لیست باید جا میدادن؟!
+ از طرف چه ارگانی اومده بودند؟!
- نمیدونم!!

خلاصه تو این گرونی اگه گوشتی خوردین که برا ذائقه تون آشنا نبود، یحتمل گوشت سگ بهتون انداخته باشند!! خخخخ

شرب گه !!

چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۷، ۰۶:۱۱ ق.ظ

داشتم احکام میگفتم:
درسته مطابق روایات، نماز شرابخوار تا 40 روز مقبول الهی نخواهد افتاد اما میبایست بعد از رفع مستی عمل به تکلیفش بکنه و به لحاظ ظاهر از گردنشم ساقط خواهد شد.
پیرمرد بلند شده: گه میخوره نماز خون بخواد شراب بخوره!!! خخخخ
جمعیت یکی سر تکون میده یکی زیرلب میخنده یکی اعتراض میکنه
پیرمرده دیگه اعصاب معصاب نداره!! خخخخ
بیجا هم چندان نمیگه البته
ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر
نماز قراره انسانو باز بداره از زشتی ها
اگه بازنداشت که دیگه نماز نیست.

بچه مهندس

شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۰۸ ق.ظ

از وقتی بچه مهندسو دارن میذارن والبته جواد جوادی رو...
نمیدونم چرا همه ش احساس میکنم مجید محیدی هم تو پرورشگاه بزرگ شده و بهمون نگفتن!! خخخخ

چرخ چرخ عباسی...

شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۳۰ ب.ظ

میگن چه بچه خوبی همونجور که میخوابه همونجورم از جاش بلند میشه!!
حالا زن وشوهرند گاهی داره داغون میشه بدنشو قفل کردند انگار، جرات وجسارت چرخیدن وجابجا شدن به خودش نمیده!
تو داستان اصحاب کهف که تو قرآن اومده خدا میگه ما اونها رو مرتب به راست وچپ می چرخوندیم (تا بدنا سالم بمونن)
آدم تو حال بی تحرکی عین کتلت میمونه اگه این ور اون ورش نکنی بیم سوختن و زغال شدنش میره!!خخخخ از ما گفتن.
پس تو خواب راحت بچرخین گاهی به راست گاهی به چپ گاهی به پشت البته به شکم فرمودند شیطونیه
خلاصه تو خواب و طرز خوابتون بی تکلف باشین

+ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ... کهف آیه ١٨-
+ یه روز بیدار شدم دیدم دستم حس نداره
اول ترسیدم نکنه تو خواب سکته زدم وفلج شدم!!خخخخ
یه کم اونجور که وزیر مستعفی و حکمت گوی بهداشت افاضه فرمودند مالوندمش که دیدم نه بابا سالمه شکرخدا.
گاهی احساس میکنی یه دستت اضافیه کجا بذاریش بخوابی نمیدونی خخخخ
رو دستم خوابیدم که این جور منو ترسوند!

خوابتون شیرین

یادی از محموت !!!

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۲۳ ب.ظ

میگم:
کدوم آدم بیکاری بوده که نگاه به 《عن》 اینها کرده و دیده 《کبوده》 که به این اسم گذاشتنش؟!
میگه:
《کبود》 نه، و 《کبوت》!
میگم:
یعنی میگی از تیره ی احمدی نژادیون بوده؟!!


+ با همه ی ظاهر بدش
از عنکبوت بدم نمی آید!
عنکبوت همان گاه که مشغول پهن کردن دام است، خواب خورشید هم میبیند!!

شوق منبر

سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۵۰ ب.ظ

میگه مونده بودم منبرو تموم کنم یا نه؟!
- که در میان مستمعین چشمم به کسی افتاد که حال خوشی بهش دست داده بود و با هر روایتی که می خوندم دست رو بالا میاورد و محکم به پیشونیش میکوبید و زمزمه ای و ابراز تاسف و اندوهی و...
به احترام او بیش از معمول منبرمو طولانی کردم
بعد مجلس در جواب اعتراضات مکرر صاحبان مجلس که چرا به اشارات ما توجهی نمی کردی، طرف رو دلیل آوردم!
گفتند: فلانی؟! پدربیامرز اون که با هر مطلب جنابتان، پیشونیش رو می نواخت و می گفت: ای خدا! چرا ای شیخه ول کن معامله نیس؟!!! خخخخخ

با عرض پوزش

جمعه, ۲۵ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۴ ب.ظ

- لطفا یه خمیر دندون
- چه مارکی؟!
- اسمش دقیق یادم نمیاد فقط با عرض پوزش یه ریدنی توش داشت!!!
- ها؟!
- همون که میگه مورد تایید انجمن دندانپزشکی ایران
- مریدنت؟!
- مریدنت

+ استفاده ش نکردم ایشالا که بهتر از پونه و نسیم و اینا باشه!
دندونامو سرویس کردند این خمیردندونا کردند!
چوب اراک خوب سراغ ندارین؟! اگه دارین حاضرم به ثواب هدیه برسونمتون!! خخخخخ

یه خواب روزانه ی مشت

جمعه, ۲۹ تیر ۱۳۹۷، ۰۴:۵۰ ق.ظ

احساس میکنم ماموریتشون اینه که هرجا آدمی هست اونجا باشند، تا اگه دقایقی حرکتی نکرد برند و معاینه ش کنند چنانچه تموم کرده بود نعش کشا رو خبر کنن مبادا جنازه رو زمین بمانه!
بالاغیرتا زنده م فقط دیشب بگی نگی دیر خوابیدم!

+ گفتند پنجره ها رو توری بزنین زدیم. گفتند درب ورودی رو پرده بزنین زدیم. علاوه اسلحه بدست داخل خونه هم گشتهای متعدد گذاشتیم!
آدمو مجبور میکنن تو این هوای گرم که همینجور نفست بالا نمیاد پتو و ملافه، رو سر و صورتت بکشونی و زیرشم عرق بریزی و دم برنیاری!

+ ضعف الطالب والمطلوب
اینهمه کارخونه و طرح وبرنامه هر موجود دیگه ای بود نسلش منقرض شده بود اما اینا...
مادرمم میگه کافیه تو خونه دوتا از اینا باشند فردا جمجمه ست!!!

+ احتیاج مادر اختراعه
مواد لازم جهت یه خواب روزانه مطلوب:
1- ملافه 2- قیچی 3- متر 4- کولری که یه کله کار بکنه.
ابتدا طول و عرض بینی تونو اندازه بگیرین
زیر ملافه رفته و محل دقیق بینی را مشخص نموده و سپس با قیچی برش بزنید!
کولر رو روی دور تند بذارین ملافه رو بر خود انداخته بینی مبارک رو از سوراخ تعبیه شده بیرون نهاده! و با کمال آسودگی به استراحت بپردازین.

خوابتان خوش
+ حق تولید تجاری و انبوه این محصول، محفوظ است!! خخخخخ

ضایع بازار

دوشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۰ ق.ظ

جلسه رسمی بود
مجری تمام جلسه رو تپوق زد!!
مشکل از اونجا شروع شد که قاری رو جهت قرائت آیاتی چند از کلام الله مجید به جایگاه دعوت کرد و با تمام انرژی این بیت شعر رو خوند که:
چو قرآن بخوانند دیگر خموش
به آیات قرآن فرا دار...
باید میگفت (گوش) ولی چی شد که با همان صلابت واستحکام به کامش چرخاند که: به آیات قرآن فرا دار گوشت!!!
کسی رو ندیدم که جلو خنده ش رو تونسته باشه بگیره!

+ بشخصه میذارمش پای گرونی بازار و بازار گوشت که برا کسی هوش و حواس درست و حسابی نمیذاره!!
+ خدا هیچ کسی رو ضایع نکنه که آبروها به مویی بندند!
+ خیلی مهمه اگه اشتباهی کردیم سریع خودمونو جمع و جور کنیم. سخنوران و مجریان یه چنین آمادگی ذهنیی رو میبایست با القاء و تمرین در خودشون ایجاد بکنن وگرنه ممکنه همین بشه که اینجا شد...

سربلندباشین

شادی خراب کن

جمعه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۰۷ ب.ظ

میگم:
ماه شوال هم دمید و روزه تمام... مبارکا باشه!
میگه:
راس میگی از یه ماهی خبر بده که نماز باهاش تموم بشه!!

اصلا بعضیا شادی خراب کنن! تقصیر خودشونم نیس!!! خخخخخ


+ بماند با فتوای آیت الله سیستانی عیدمون به کلی خراب شده بود!

اختلاف فتوا تو ابن جور چیزا واقعا به مردم سخت میاد!

یکی می گفت سیاسیه!! خخخخ


کاش بچه ها دیگه از این خرابترش نکنن!! یه ساعت و خورده ای دیگه، ایران ومراکش

یه بازی جذاب...

جمعه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۸ ب.ظ

یه بازی جذاب و پرهیجان برا کلاس داری ( بازی شیطان و فرشته ) که خودم بارها وبارها انجامش دادم و میدم و همیشه هم طرفدارشو داره
- بچه ها! هر کدام از ما یه شیطان داره یه فرشته
شیطانی که ما رو به کارای بد تشویق می کنه و فرشته ای که ما رو به کارای خوب.
سوال می کنین: در مقابل شیطان چکار باید بکنیم؟!
بچه ها معمولا جوابشون اینه: به حرفش عمل نکنیم برعکسشو انجام بدیم حرفشو زمین بزنیم و...

در مقابل فرشته چکار باید بکنیم؟!
 اطاعت کنیم. گوش بدیم. هرچه گفت بگیم چشم و...

بعد از گرفتن جواب بچه ها ادامه میدین:
دست راست من فرشته ست و دست چپم شیطان

بعد همون مسابقه معروف بشین پاشو رو برا بچه ها پیاده می کنین
هر وقت دست راستتون بالا بود باید مطابق دستور شما عمل کنن
و هر وقت دست چپ بالا بود برعکسش رو

شاد باشین و پیروز

اسطوره

دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۳۱ ب.ظ

مثل اسطوره که میخواد شوت آتشین بزنه پس کله ش شروع میکنه به فعالیت و جرقه و تشعشع و این چیزا
منم الان دقیقا همون نقطه داره جیریک جیریک می کنه منبر امشبم یعنی قراره آتشین از کار در بیاد؟!
هرچند بیشتر حدس می زنم از دست این مملکت در شرف سکته زدن باشم!! خخخخخ
آقایون دکاتیر! - جمع دکتر!!! - برداشت شما بزرگواران چیه؟!
طاقتشم دارم اگه معنیش اینه که روزه نباید بگیرم مجبورا تمکین می کنم دیگه چکار کنم چاره ای نیس!!! خخخخخ

+ بله فوتبال رباتی هم نیگا می کنم که چی؟! خخخخخ

قالت شفیعه:

شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۳۰ ب.ظ
قالت شفیعه:
مامان! چند ماه دیگه ماه رمضون تموم میشه؟!!!!

بر سر مزار

پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۳ ب.ظ

سر مزار یه وقت مداح در ضمن تشکراتش لحنشو عوض کرد...
کمال تقدیر و تشکر از تشریف فرمایی حضرت آی... !!

- از روی کنجکاوی صورتمو به طرف جمعیت چرخوندم -
ادامه داد:
حضرت آیت الله...
کنجکاوی و تعجبم به اوج رسید وقتی گفت:
... العظمی
لااله الا الله این مرحوم کی بوده در منطقه ما و حواسمون بهش نبوده؟! و اون کدوم شخصیت برجسته ایه که برا مراسمش تشریف آورده؟!
یهو گفت : شورگشتی!!!!
خخخخخ
منو داشت می گفت!
منو!!!
آی نمیری مداح!
به گمانم هول کرده بود بنده خدا

+ یه وقتی هم زور می زد از صاحبای مجلس اشک بگیره:
آخه حق داربن 40 ساله باهاش محشورین
پنجاه ساله باهاش رفت و آمد دارین!
تا اینجاش خوب بود اما امان از وقتی اضافه کرد:
نود سال صد سال نون و نمک همو خوردین!!!
اشک تو چشم همه خشکید!
آخه مرحوم نهایت شصت سال اگه عمر از خدا گرفته بود!!

می شکنم در شکم ذوالفقار!!

پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۵۹ ق.ظ

( می شکنم در شکم ذوالفقار!!! )
شفیعه داره با احساس تمام میخونه و من و خانمی زیر زیرکی پوزخند میزنیم!
میدونمم چی میخونه...
بچه آخوند با کلمات دینی مانوس تره، تا شکن و زلف و یار!

+ (می شکنم در شکن زلف یار)
ظاهرا اسم کتاب داستانی مذهبیه که چندی قبل محمدباقر براشون خونده بود

+ سوال کردم گفتند تالیف حسین سروقامت هستش.

همت زنانه

دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۲۷ ب.ظ

ولی بنظرم زنها خیلی همت دارند!
 مردا اگه ده روز نماز و روزه رو ترک کنن، دیگه بعیده زیر بارش برن!!!

مرغ و تخمش

پنجشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۵۹ ب.ظ

محل قبلی که اثاث کشی کرده بودیم
اولین کار گفتیم اجاق گازو راه بندازیم که بی چای وشام نمیشه سربه بالش گذاشت!!
هنو بساط چاییمونو جمع نکرده بودیم که زنگ خونه بصدا دراومد
یکی از امناها بود با چهارپرس فیله مرغ وسالاد وسایرمخلفات

چندسال بعد که به روستای دیگه ای نقل مکان کردیم
گفتیم عجله ای برا وصل اجاق گاز نیست خدا روزی رسانه!!!! خخخخ
دیگه داشت چیدمان خونه تموم میشد که در زدند از هیات امناها بود سرکی به داخل کشید و گفت با خودم گفتم نکنه گرسنه بمونین
اومدم بگم اگه چیزی ندارین مغازه حاجی سر نبشی تخم مرغ داره تا نبسته برین بخرین و نیمرویی بزنین!!!

در کلاس آواز...

جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۴۷ ق.ظ

مرتب صدا رو تو گلوش میچرخونه و میگه:
عععععععع
رفته کلاس آواز، بهشون گفتند برا تقویت حنجره این حرفو مرتب تکرار کنه.

یه کم که گذشت دیدم تمرینشو عوض کرد:
ررررررر
میگه: اینو برای سلیس و روان گقتن کلمات دستور دادند.


گفتم:
نگفتند بعدش این دوتا حرفو با هم تکرار کنین؟!!! خخخخخ
راحت خرتون کردند ونفهمیدین!!!

دیرپز

چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۴۵ ق.ظ

شغلش کشاورزیه
میگه ای بابا! نمیاد نمیاد آخر فروردینی برف میاد
محصولاتمون امسال چه بشه خدا میدونه
میگم خدا رو شکر نون نداشته باشیم آبو که داریم!
می خنده

+
مثل این گوشتایی که دارند به خوردمون میدن
احساس میکنم آبها هم دیر پز شدند!!! خخخخخ
قبول دارین؟!

جونت به لبت میاد تا یه کتری آبو بخوای واسه ی یه چای دورهمی جوش بیاری!

نمیدونم... احتمالا به خاطر املاح زیاد آب باشه که اونم بر اثر برداشت زیاد آبهای زیرزمینی حاصل شده.

دیوانه بازی شیخ !!!!

دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۵۲ ق.ظ

ادا هم بلد نیستم...
میترسم وسط کار یهو خنده م بگیره و بزنم همه چیزو خراب کنم!!!! خخخخخ
اولین منبری که محل جدید رفتم میخواستم پا منبر جلو چشم کنجکاو جمعیت عین این لات و لوتها با بالا انداختن شونه، عبا رو از دوشم پایین بندازم پاچه ها رو بالا بزنم و برم بشینم بر قله منبر...
نگاه جمعیت که کامل به طرفم معطوف شد صدا رو کت وکلفت کنم و با اقتدار بگم :

 ( مردم!! فقط یه جمله و تمام :

مرد و مردونه اومده م که کار بکنم اهلشین بسم الله ... )
و از منبر پایین بیام!!

تازه خنده هم نگیردم این ملتی که من میشناسم بجای اینکه منقلب بشن و هیجان بگیرن و بلند شن و درمیان موج احساسات ندا بدن که :

حاجی!حاجی! حمایتت می کنیم! و تا خون در رگ ماست  پنیر وخامه و ماست و از این حرفا خخخخ
بلند میشن دستمو میگیرن میندازن بیرون میگن مرتیکه دیوونه!!!
این اومده برامون نماز بخونه؟!!!
خوب بود زود فهمیدیم
خخخخخ


لبتون خندون

اندر فلسفه شب چارشنبه سوری!! خخخخخ

چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۳:۳۳ ب.ظ

همچین میگه شب چارشنبه سوری که انگار وحی منزله!!

بدتر اینکه زور میزنه که براش یه فلسفه ای هم ببافه!! خخخخ
گفتم اگه فلسفه ای هم داشته باشه اینه که اون خدارحمتیا خواستند خدمتی به جامعه آینده کنند و آخر سالی هرچه آدم کهنه و شل و کوری که وظیفه خودشو ندونسته و به جوری از چنگ مرگ جون سالم بدر برده و با سال نو همخوانی نداره، دوستانه یه جوری از رو دست جامعه بردارند!! که خوب چون پیشین بودند از پسین دنیا غافل که با پیشرفت علم و اومدن مواد منفجره و این بند وبساط قربانیان چارشنبه سوری برو بچ های کم سن وسال وآینده سازان این مرزوبوم خواهند بود و این کار به کم شدن شل و کر و کوران جامعه کمک که نمیکنه به اضافه شدن اونها منجر خواهد شد!!
خدارحمتشون کنه قصدخیرداشتند!!خخخ

فنچ وفونچ

شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۳۷ ب.ظ

به اصرار شفیعه خانم یه جفت فنچ پاکستانی خریدم چل هزارتومان!!!

میگم خوب عزیزدلم! به جای اینا، چغوک -همون گنجشک- می گرفتیم می کردیم تو قفس بهتر نبود؟! پولم بالاش نداده بودیم!!!

بچه آخونده دیگه، میگه...

ولاتنابزوا بالالقاب!!


+ من بودم اونو به سرپرستی کل فنچ و فونچهای دنیا انتخاب می کردم!!! خخخخخ

اون کدوم سه تاست که؟!...

جمعه, ۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۵ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • محمد تدین (شورگشتی)

جرم تأهّل

چهارشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۰ ق.ظ

تو هوای گرم، لخ و لخ می کشیدم و می رفتم...

طرف حال و احوال نپرسیده می گه:

خوب عوض زن، می دادی یه ماشین می گرفتی که اینجور سر ظهری عرق نریزی!!!

خخخخخخ

هیچی دیگه الان به زنم دارم به چشم یه مجرم بالفطره نگاه می کنم!!!