ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

به قلم من :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۹۲۳ مطلب با موضوع «به قلم من» ثبت شده است

دعوای جنسیتی...

چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۰۷ ب.ظ

از شبهات تلگرامی:


سیمین بهبهانی چقدر قشنگ گفت:

حق حضانت بر ای تو 👉 

درد زایمان برای من 

نام خانوادگی برای تو 

زحمت خانواده برای من 

سند خانه برای تو👉

بیگاری خانه برای من

 چهار عقد برای تو👉

حسرت عشق برای من

هزارصیغه برای تو👉

حکم سنگسار برای من👌 

هوس برای تو👉

عفاف برای من 👌

این بود ازادی و برابری حقوق برای زن و مرد.👏👏 . .

 زنها حق اعتراض ندارند!!!!!☝️☝️☝️

 ارام بمیر بانو که حتی عکست را پس از مردن

 برروی اگهی ترحیمت نمیزنند!!!!

ﻧﺎﻣــــــــــﻢ ﺯﻥ ﺍﺳــــــــــــــــــــﺖ …

ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭﻡ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ 

ﮔﺎﻩ ﺳﻨﮕـــــﺴﺎﺭ …

ﮔﺎﻩ ﻣﺮﺍ ﺿﻌﯿﻔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ …

ﮔﺎﻩ ﻟﭽﮏ ﺑﻪ ﺳﺮ …

ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﺮ " ﻣﺮﺩی" ﮐﻪ ﺗﻮﯾﯽ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮﻡ⇨ 

ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻋﺮﺑﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﺸﯽ 

ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﺁﺑﺮﻭﺩﺍﺭﯼ

ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﻡ !


ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐـــــﺸﻢ 

ﻭ ﺗﻮ  ﭘﺪﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ …

ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ،

ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮم⇨

ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ 

ﺯﺍﻧﻮﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮﯾﻢ ﻣﯽ ﺳﺎﯾﯽ 

ﻭ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ 

ﻭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : " ﺁﻗﺎﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻟﻄــــــــــﻔﺎ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ !

ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮﻡ⇨ 

ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ  ﭘﯿﺶ ﭘﺎﻫﺎﯾﻢ

ﺗﺮﻣﺰ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ﭼﻨﺪ ؟ 

ﻭ ﻣﻦ ﺭﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﻢ …

ﻭ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺪ …ﮔﺮﯾﺴﺘﻨﯽ ﺳﺨﺖ، 

ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﯾﺸﮥ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺗﻮ …

ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ 

ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ

"ﻣﻦ  ﺍﺯ " ﺗﻮ" ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــــــــــــﺮﻡ⇨


ﺯﻥ ﻋﺸﻖ ﺯﺍﯾﺪ …

ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯾـــــــﺶ ﻧﺎﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ !

ﺍﻭ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﺪ …

ﻭ ﺗﻮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ 

ﺑﭽﻪ ﺩﺧـــــﺘﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ … !!!

ﺍﻭ بیخوابی ﻣﯽ ﮐﺸﺪ …

ﻭﺗﻮ خواب حوریان بهشتی میبینی !!

او مادر میشود

وهمه جا میپرســـــن:نام پدر؟!!!!

قانونت عادلانه نیست دنیا



روضه جانسوزی خونده ولی بسیاریش غیر واقعی و بی مورد!

من از نام خانوادگیش شروع می کنم:


درد زایمان برای من 

نام خانوادگی برای تو 

بچه ای به دنیا اومده، یه پدر داره و یه مادر

نام خانوادگی کدامو رو بچه بگذاریم؟!

بخوایم دعوایی نباشه باید بگیم یه نام خانوادگی سومی انتخاب کنیم!!

که یعنی کمال بیگانگی و انقطاع

و فکر نمی کنم هیچ کسی راضی به این باشه، نه پدر نه مادر نه فرزند.

از بین زن و مرد، انتخاب نام خانوادگی کدوم یک به حق نزدیکتره؟!

فارغ از جنسیت اگه بخوایم نظر بدیم باید بگیم پدر خانواده که حکم رهبریت خانه را داره، مدافع خانه و خانواده هست ، در عین حال که معمولا به جهات متعدد سرشناستره و جهت کسب آشنایی که یکی از فلسفه های نام خانوادگی ست شایسته تر و مناسب تر خواهد بود.

مگر بگیم زنها هم علم بشند تو جامعه؟! که عوارض متعدد اون بر کسی پوشیده نیست.

تازه در اون حالت هم برابر میشن، چرا زن ترجیح پیدا کنه بر مرد؟!

درسته که مادر در مدت حمل و زایمان و شیردهی از جنین و نوزادش مستقیم حمایت می کنه، اما نه این است که بالاتر در این مدت، هر دوی اونها باز تحت حمایت مرد خانه قرار دارند؟!! 

این طفلک چنان نوشته که انگار مرد هیچ سهمی در این بچه نداشته و نداره؟!

اصلا جالبه بدونین: 

نام خانوادگی مرد که رو بچه میاد، توصیف زن است به پاکی و پاکدامنی!!!

با تولد بچه از این زن، مادر بودن او بر همگان روشن و معلومه! اما پدرش کیه؟! با گذاشتن نام خانوادگی شوهر بر او در واقع اذعان به پاکی و پاکدامنی زن میشه!

در زیارت عاشورا به ابن زیاد میگه: ابن مرجانه!! یعنی تو زاده این خانمی اما بابات کیه معلوم نیست!! لذا اسم مادرو میاره!!

چرا این پیام قشنگ رو درک نمی کنه این خانم؟!

میگه درد زایمان برای من...  میخوای از این به بعد این کار رو هم مردا انجام بدن ها؟! خخخخخ


زحمت خانواده برای من 

سند خانه برای تو👉

بیگاری خانه برای من

این خانم برا خودش شیر زنی ست ها!! 

چون در مورد شیرها شنیدیم همه کارها من جمله شکار بر عهده شیر ماده ست و شیر نر فقط می خوره و می خوابه؟!

آیا همین مردان بدبخت جامعه نیستند که به تعبیر عامیانه صبح تا شب سگ دو می زنند برا یه لقمه نون؟!

چقدر بده انسان یه چشمی مسائل رو ببینه!!

یعنی دکمه ماشین لباسشویی رو که می زنه کار و زحمت به حساب میاد و  مردش اگه بیل بزنه و حمالی هم بکنه هیچ؟!!


چهار عقد برای تو👉

حسرت عشق برای من

اوه اوه به جاهای حساسش رسیدیم!!

توی زن که تو خونه دست به سیاهی و سفیدی نمی زنی، اگه هم بزنی مزدشو می گیری، بچه ت رو هم که شیر میدی اجرتشو می گیری! تو دیگه چی میگی؟!!! خخخخخخ

الان اگه حاضر بود می گفت کی من این کار و کردم؟!

میگم تو احکام دینی هس!

میگه: هست ولی کی عمل می کنه بهش؟!

منم میگم خوب درسته تو احکام دینی هم اجازه 4 ازدواج برا مرد داده شده، اما چند درصد جامعه چهار زنه اند؟!

این هم مثل اون از جمله چیزایی ست که اسمش هست و خودش نیست!! 

پس چه جای اعتراض؟!


چهار عقد برای تو👉

حسرت عشق برای من

تو اعتراض به 4 زنی مردان داری؟! یا اینکه معترضی چرا اجازه 4 مردی برای توی زن نداده ند؟!!!!

آیا معنی عشق تو اینه؟!

قلب حساس توی زن می پذیره این رو؟!

آیا ارتباط بین این زن و شوهرها به درستی برقرار میشه؟!

آیا احساس پناهی که زن باید داشته باشه، محقق میشه؟!

حمایتی که مرد از این زن باید داشته باشه، چی؟!

فرزندی که قراره به دنیا بیاری در دامن کدامشون میذاری؟!

آیا ارتباطی که بین یه فرزند با پدرش باید شکل بگیره بین اونها شکل می گیره؟!

نزاع نرینه ها رو برا کسب ماده در نظر گرفته ای؟!

آیا چیزی به اسم خانواده واقعا وجود خواهد داشت؟!

با توجه به محدودیتهایی که بر بدنت عارض میشه (عادت، حمل، زایمان، شیردهی و ...) امکان پاسخگویی جنسی رو بهشون داری؟! 

آیا انحراف از قوانین طبیعت به حساب نمیاد؟! 

توی انسان گرفتار توهمات شدی، لازمه نگاهی به طبیعت پیرامونت بندازی و از گاو و خر و گوسفندی که دیگه مثل شما تحت تأثیر ماهواره و اینترنت نیست، مسیر زندگیت رو پیدا کنی!!!


(اینکه فلسفه جواز ازدواج مجدد برای آقایان چی هست؟ خلاصه میگم: شرایط جسمی زن و مرد و محدودیتهای جنسی زنان، فروکش کردن توان جنسی زنان پیش از مردان، نیاز زنان به حمایتهای مادی و اجتماعی مرد و ...

در عین حال شرط سنگینی که خداوند حکیم برای جواز این حکم گذاشته جلو ظلم در حق اونها رو هم تا حدود زیادی خواهد گرفت: عدالت ورزی بین همسران)


هزارصیغه برای تو👉

حکم سنگسار برای من👌 

میگی: هزار صیغه برای مرد

کدوم مرد هزار صیغه داره؟!

میگی اهلش باشه میتونه؟! میگم زنم اهلش باشه میتونه!

میتونه در 24 ساعت، زن 24 نفر بشه هر ساعتی در عقد کسی، اگر دخولی صورت نگیره! اگه یائسه باشه حتی با دخول میتونه هر ساعت در صیغه کسی باشه!! یائسه نباشه و دخول بکنه به مقدار دوحیض (حدود 45 روز) عده نگه می داره و میتونه دوباره صیغه بشه یعنی سالی با هفت هشت نفر !!!

اهلش نیستین مثل خیلی از مردا که اهلش نیستند!


حکم سنگسار برای من👌 

بدبخت بیچاره! تو که مطلع از احکام نیستی چرا حرف می زنی؟!

سنگسار که زن و مرد نداره!

هر مرد و زنی که همسر داشته باشه و به همسر خود دسترسی داشته باشه و بیاد به حرام تن بده و - با اون ریزه کاریهای خودش - اثبات هم بشه، سنگسار داره بدون تفاوت در جنسیت!!

بعلاوه بدونین در همجنس بازی مردان حکم اعدام است، ولی همجنس بازی زنان صد ضربه تازیانه!

با این حال حدّ مردان سخت تره یا زنان؟!

حکم ارتداد مردان اعدام هست، و در زنان حبس!

حکم کدام سنگین تره؟! مردان یا زنان؟!


هوس برای تو👉

عفاف برای من 👌

هوس مرد اون وقت معنا پیدا می کنه که زنی در طرف مقابل جوابگوی او باشه!!!

پس به همون میزان هوسرانی در مردان در زنان هم هوسرانی خواهد بود!!


باز هم میگم امان امان از بی خبری!

عفت که زن و مرد نداره، بر هردو لازمه...

اگه بحث حجاب رو می گین که باز بحث مفصلی ست...

اگر کسی ادعا بکنه مرد و زن در همه چیز باید مساوی باشند این مزخرف ترین حرفی ست که میشه زد!!

چون تفاوتهای ساختاری جسمی و روحی اون دو، به معنای تفاوت اون دو در احکام و وظایف هم خواهد بود!

جهت درک بهتر بحث حجاب به این پست مراجعه فرمائین: 

شکوه حجاب


سند خانه برای تو👉

بیگاری خانه برای من

جواب این ادعاها رو از نگاه به جامعه خودمون میشه گرفت...

این اتفاقا از جاهایی ست که در نقطه مقابل این ادعا صدای اعتراض بسیاری از مردان رو درآورده است!

در مسائل مالی آیا خانما کم از آقایون دارند؟! خانم اگه درامدی هم داشته باشه، نفقه او بر گردن شوهر او خواهد بود و او میتونه این رو برا خودش پس انداز کنه، حتی میتونه برا کار در منزل و شیردهی فرزند طلب اجرت کنه (وکاش البته این گپ و حدیثها در بین خانواده ها مطرح نشه که به خشک و بی روح شدن زندگی ها منجر خواهد شد اما متأسفانه کم و بیش شاهدش هستیم) به این علاوه کنید بحث ارث و مهریه و سایر منابع مادی زنان رو!


حق حضانت بر ای تو 👉 

درد زایمان برای من 

در بحث حضانت آنچه ملاک کاره رعایت مصلحت کودک است.

لذا تا 2 سالگی منحصرا حق حضانت با مادره و اگر دختر باشه این مدت تا 7 سالگی تمدید خواهد شد.

بعد از اون تا زمان بلوغ و رشدش حضانت کودک در صورت دارا بودن لیاقت حضانت با پدر خواهد بود. 

و پس از بلوغ و رشد هیچ کدام حق حضانت بر او را ندارند و او انسان مستقلی ست که خود اختیار خودش را خواهد داشت: پسر باشه یا دختر...

این کجا و اونی که تو داری ازش می نالی؟!


مسأله دیگری که غالبا تو دعواهای جنسیتی بهش پرداخته میشه و در این مثلاشعر!! هم به نوعی بهش اشاره شده، حدیثی ست که زنان را ناقص العقل معرفی می کنه!!

خوب این فرمایش رو رد کنیم یا بپذیریم؟!

من میگم به عنوان نمونه: همین متن مورد بحث رو که نوشته خانمی ست از مثلا زنان فرهیخته جامعه، ملاک قضاوتمون قرار بدیم...

می بینیم در این نوشته احساسات کاملا غالب بر عقلانیته!

ننه من غریبم بازی در اورده و ادعاهای دروغین و مبالغه آمیز که مظلومیت خودش رو ثابت کنه، ولو به بی انصافی در حق مرد منجر بشه!این فرد عدالت طلب نیست!

این فرد رو نمیشه گفت از فکر سلیمی برخورداره!!

این میگه ما زنان به جای شما مردان حاکم و غالب بر خانواده و جامعه باشیم! در حالی که از پتانسیل لازم هم برای این کار برخوردار نیست!

خوب این جز ناقص العقل بودنه؟!


بیان یک نکته مهم: 

غلط و درست بودن این تعبیر (ناقص العقل بودن زنان) بسته به نوع تفسیر آن داره!

ناقص العقل بودن فحش نیست، تمسخر جنس زنانه نیست! بلکه داره خبر میده که بخش مهمی از وجود زنان رو احساسات اونهاست که شکل میده، عواطف سرشار اونهاست که شکل میده و باید هم چنین باشه تا بتونه درست دلبری کنه! درست مادری کنه، درست خانواده رو به هم پیوند بزنه... 

بنابراین در تصمیماتش تنها عقل اونها نیست که حرف می زنه بلکه احساسات اونها هم به شدت دخیلند!

و این معنای ناقص العقل بودن زنه، نه اونچه اینها برداشت می کنند و بر مبنای اون حمله به روایت می کنند!!

روایت ضد زن نیست بلکه مدافع زنه! و اینکه به خصوصیات نهفته او توجه داشته باشین و مراعاتش بکنین...

زنان مظهر عواطف و احساساتند، بنابراین باید مراقب بود بر اموری مثل قضاوت که بشود احساسات اونها رو به بازی گرفت، گمارده نشن.

زنان مظهر عواطف و احساساتند مبادا نسنجیده با رفتارها و برخوردهاتون اسباب دلشکستگی اونها رو فراهم بیارین...

زنان مظهر عواطفند بنابراین برای حفظ اموالشان، در بعض امور اجازه شوهر رو لازم دارند ( بچه ش بی تابی می کنه عواطف مادری گل می کنه میگه: خدایا! بچه م خوب بشه همه مالمو در راه خدا میدم!!! کاری ست نه چندان بر پایه عقل اما از مادر غیر از این را نمی توان انتظار داشت، لذا میگیم همچین نذری باطله و لازم نیست ادا بکنی!) 

ناقص العقل بودن برای یه مرد نقصه، و نه برای زنی که می بایست در کنار عقل، از عواطف و احساسات قوی برخوردار باشه.

البته انکار نمی کنم که مردان و حتی زنانی هستند که از خانمها به تمسخر یاد می کنند: ضعیفه، لچک به سر و ... و این به هیچ عنوان مورد پذیرش ما نیست و باید از ساحت این بانوان محترم عذر تقصیر خواست.


 زنها حق اعتراض ندارند!!!!!☝️☝️☝️

خیلی عجیبه زنها حق اعتراض ندارند و این زن چنین داد سخن داده؟! 

زنها حق اعتراض ندارند و چنین آسمون ریسمون رو به هم بافته که ثابت کنه مظلوم عالم او هست و ظالم عالم مرد؟! 

دعوایی کاملا جنسیتی!! و ناعادلانه!!که خودش خودش رو رد می کنه!!

اصلا کلامی که روی جنسیت صادر بشه - بدون در نظر گرفتن افراد - کلامی باطل و نادرسته! میخواد بحثش جنسیت مرد باشه یا زن.

و جملات بعد از این متأسفانه همه در چنین فضایی نوشته شده اند ( من از تو مردترم... من از تو مردترم ! و ...)


ﻧﺎﻣــــــــــﻢ ﺯﻥ ﺍﺳــــــــــــــــــــﺖ …

ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭﻡ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ 

ﮔﺎﻩ ﺳﻨﮕـــــﺴﺎﺭ …

ﮔﺎﻩ ﻣﺮﺍ ﺿﻌﯿﻔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ …

ﮔﺎﻩ ﻟﭽﮏ ﺑﻪ ﺳﺮ …

ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﺮ " ﻣﺮﺩی" ﮐﻪ ﺗﻮﯾﯽ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮﻡ⇨ 

بله زمانی زنده به گورتون می کردند تا اسلام آمد و به برکت این دین آسمانی و اینکه در پیشگاه خدا جنسیت معنا نداره و ملاک اعمال شماست، یواش یواش ظلم از دوش زنان برداشته شد!

... أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُکُمْ... - آیه 195 آل عمران

خداوند فرمود: من عمل هیچ عمل کننده اى از شما را، خواه زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد، شما همگى همنوعید و از جنس یکدیگر!!!

همین اسلامی که زنان مدیون اون هستند، دیده میشه به جای قدردانی بعضا اینچنین مورد هجمه هم قرار می گیرد، اصلش یا احکامش!

 من جمله حکم سنگسار اسلام که اگرچه ظاهری خشن داره اما بهترین اهرم برای حفظ خانواده ها و مخصوصا حفظ حقوق زنان جامعه میتونه باشه اما امان از ضعف بینش! امان از سطحی نگری! امان از فضاسازی و غوغاسالاری! و بعلاوه که اشاره کردیم این حکم منحصر به زن نیست!

وانگهی زنی که سنگسار میشه زن شوهرداری ست که با حضور شوهر زنا میده، آیا تو که طبق شعر خودت از کمترین برخورد فیزیکی با نامحرم پرهیز می کنی، میتونی نسبت به چنین حکم شاکی باشی؟!

- ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ،

ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ⇦ﻣﺮﺩﺗــــــــــﺮم⇨

ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ 

ﺯﺍﻧﻮﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮﯾﻢ ﻣﯽ ﺳﺎﯾﯽ 

ﻭ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ 

ﻭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ : " ﺁﻗﺎﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻟﻄــــــــــﻔﺎ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ! -


ﺍﻭ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﺪ …

ﻭ ﺗﻮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ 

ﺑﭽﻪ ﺩﺧـــــﺘﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ … !!!

کدوم مرد اینجوریه؟! مگر اون که خدا نشناس و دین نشناس باشه!!!

اونی که آگاه بر متون دینیه میدونه روایات ما پسر رو نعمت می نامند اما دختر را بالاتر از نعمت، حسنه! و فرمود بر حسنه پاداش داده می شوید ولی از نعمت مورد بازخواست قرار می گیرید!!

میدونه طبق روایات ما دختر بهونه بهشتی شدن والدین و اطرافیان اوست!!

پیامبر این امت با اون مقام و سنش پیش پای دخترش فاطمه زهرا(س) قیام می کرد و اونو بر جای خودش می نشوند!

 شما چه خبر دارین از عظمتی که یه خانم میتونه بهش دست پیدا کنه؟!

این یه خانمه که امام زمان (ع) در حق او چنین فرموده: ما ائمه حجت خدا بر شمائیم و مادرمان فاطمه حجت خداست بر ما!!!

بله مقام زن میتونه اینقدر گرامی و بزرگ باشه!!

و مقام مادر که بهشت پر ناز و نعمتش رو می فرماید زیر پای مادران است!


و در نهایت درود و سلام بر زنان پاک و بزرگی چون حضرت آسیه و مریم که خداوند عالم در کتاب آسمانی قرآن اون دو رو الگوی مؤمنین (زن ومردان مؤمن) معرفی فرموده است:

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ ... (11) وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ ... - سوره تحریم -

خاک بر سرت شیعه!

يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۲۶ ب.ظ

میگه: سنی ها رو از شیعه ها بیشتر قبول دارم!!!

کناریش میگه: بی وجدانها میوه های درخت رو کامل بار زده ند!

میگم: تحویل بگیرین... تربیت خودتونه!!

سومیشون میگه: خوب راست میگه! غیر از اینه که بچه های خودمونند! از جای دیگه ای که نیومدن!!


+ مقید به مسجد بود، بعد مدتی غیبت یه شب اومده مسجد و حال و احوال و قبل از اینکه بگم کجایی؟ کم پیدایی؟! خودش شروع کرد: حاج آقا! روز و شب نداریم که تو این فصل!! روز کار می کنیم، شب کشیک میدیم!!!!


+ یکی دیگه جعبه ی هلو اورده درِ خونه میگه: یه چند روزی کنار بذارین برسند!! مجبوریم نارس جمع کنیم وگرنه به چیدنشون نمی رسه!!!

خدایا! یعنی چه خبره تو این مملکت امام زمانی؟؟!

چقدر هم به « کونوا لنا زیناً ولاتکونوا علینا شیناً » عمل کرده ایم؟!


امام صادق (ع) می فرمایند :

... فإن الرجل منکم إذا ورع فی دینه وصدق الحدیث وأدى الامانة وحسن خلقه مع الناس قیل: هذا جعفری فیسرنی ذلک ویدخل علی منه السرور وقیل: هذا أدب جعفر وإذا کان على غیر ذلک دخل علی بلاؤه وعاره وقیل: هذا أدب جعفر... - کافی کتاب العشرة .. باب مایجب من المعاشرة ح 5

براستی کسی از شما وقتی در دینش ورع به خرج بدهد، و راستگویی پیشه کند، و امانت را به صاحبش برگرداند، و اخلاقش را با مردم نیکو گرداند، گویند: این فرد جعفری ست ( از شیعیان امام جعفر صادق ) و این مرا خوشحال می سازد! و اگر غیر این باشد عار و ننگش به من می رسد!! و می گویند: این است ادب جعفر !!

+ ممدم

هیچ

يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ق.ظ

بالا می رویم، نفس نفس زنان -

به زحمت!

پا می لغزذ و مصدوم می شویم -

به شدت!

در افت و خیزی روزمره ایم -

یک عمر!


با آن که می دانی؟! -

از « هیـچ » 

کوهـــــــــــــــــی 

ساخته بودیم!!!

عشق زمینی

شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۴۰ ق.ظ

روز ، شب

روز ، شب

روز ، شب

یک چرخ تاب پنچر بود تو که نبودی!!

عشق زمینی من! 

بی تو به آسمان هم نمی توان رفت!

آقای مهربان!

جمعه, ۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۴:۰۵ ب.ظ

آقای مهربان!

خوب است حالتان؟!

از دید ما نهان!

خوب است حالتان؟!


من که نیاز ندارد به پرس و جو

من عن قریب راهی دیوانه خانه ام!!


آقا! شما که ماهواره نمی بینید!!

آقا! شما که چت روم را تحریم کرده اید!!


فقر است و خون و اشک

درد و غم و فساد

ظلم است بی امان!


اصلا شما که شاهدی بر ظاهر و نهان

قربان قلبتان!


با اینهمه فساد کنار  آمدن سزاست؟!


وقتش نگشته دست بری سوی آسمان؟؟!

أمَّن یُجِیب سر بدهی از عمیق جان؟!

یا صاحب الزمان؟!


یعنی خدا دعای تو را هم زمین زند؟!

من یا دیگران؟!

جمعه, ۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ

مسأله 1090 - سجده کردن براى غیر خداوند متعال حرام مى باشد و بعضى از مردم عوام که مقابل قبر امامان علیهم السلام پیشانى را به زمین مى گذارند، اگر براى شکر خداوند متعال باشد، اشکال ندارد وگرنه حرام است. - رساله مراجع -

مسأله 976 ـ سجده کردن براى غیر خداوند متعال حرام است و بعضى از مردم عوام که در مقابل قبر امامان(علیهم السلام) پیشانى را بر زمین مى گذارند اگر به قصد سجده براى امام(علیه السلام) باشد فعل حرام است و اگر براى شکر خدا باشد اشکالى ندارد، ولى اگر در نظر بینندگان چنین نشان دهد که سجده براى امام(علیه السلام) است یا بهانه به دست دشمنان دهد اشکال دارد - آیت الله مکارم -


به نظر آیت الله مکارم فقط نیت فرد در این جهت دخیل نیست!

برداشت دیگران هم در حرام و حلال بودن آن نقشی اساسی ایفا می نماید! حتی اگر در حد ایجاد بهانه باشد.


آیا اصلا حواسمان به نوع برداشت مردم از گفتار و رفتارمان هست؟!

از باب مثال اگر با افراد ناباب چرخیدی و تو را هم یکی از آنها به شمار آوردند و سخنانی گفتند که اسباب رنجش تو رو فراهم آورد، آیا حق سرزنش کسی جز خودت را میتوانی داشته باشی؟!  هر چند در واقع شریک کارهای آنها هم نبوده و بلکه مخالف هم بوده باشی.


امام علی(ع) می فرماید:

 ولا تجعل عرضک غرضا " أی اتق مواضع التهم - بحارالانوار ج 33 ص 510

آبروی خودت را در تیررس دیگران قرار نده!! (شرح علامه مجلسی) یعنی: از مواضع اتهام دوری گزین.


پس من یا دیگران؟! هر دو ...

پیغمبر چاخان!!

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ب.ظ

عن النبی صلى الله علیه وآله قال :

حبب إلی من دنیاکم: النساء والطیب، وجعل قرة عینی فی الصلاة .


دشمنان این خبر را دستاویز خود قرار داده و مى گویند:

پیغمبر اسلام(ص) گفته: 

از دنیاى شما زن و عطر محبوب منند! (بدون اینکه توجه داشته باشه، تهِ دلش را گفت!!)

و خواست سومى اش را بگوید (و چیزی تو همین مایه های زن و عطر بود!) ناگهان به یاد جایگاه معنوی خودش افتاد و پشیمان شده حرفش را عوض کرد (و لذا آهنگ کلام تغییر کرده است) وگفت:

و روشنى چشمم در نماز قرار داده شده!!

(بالاتر: اصلا بر فرض که از اول هم قصد داشته نماز را بگوید: چه همخوانی بین این سه تاست؟! یعنی چه که یک پیغمبر نماز را در کنار عطر و زن قرار بدهد؟!)

جواب

هدف پیغمبر دراین روایت جز نماز نبود!

می خواهد بفرماید: محبوب من یک چیز است و آن هم نماز!!

آنچنان که فرمود : جعل الله جل ثناؤه قرة عینی فی الصلاة، وحبب إلی الصلاة کما حبب إلى الجائع الطعام، وإلى الظمآن الماء، وإن الجائع إذا أکل شبع، وإن الظمآن إذا شرب روی، وأنا لا أشبع من الصلاة - میزان الحکمه حرف الصاد باب الصلوة -

خداوند نور چشمی مرا در نماز قرار داه و برایم محبوبش کرده است. آنچنان که برای گرسنه و تشنه آب و غذا را! و براستی گرسنه وقتی غذا خورد و تشنه وقتی آب خورد، سیر می شود. ولی من از نماز سیر نمی شوم!!

توضیح مطلب:

خود اوست که فرموده : دو رکعت نماز متأهل بافضیلت تر است از هفتاد رکعت نماز مجرد! و پس زنان محبوب اویند به خاطر نماز!

همچنین خود ایشان فرموده اند: دو رکعت نماز انسان عطر زده بافضیلت تر است از هفتاد رکعت نماز دیگران! و پس عطر محبوب اوست به خاطر نماز! (وبنابراین جای شگفتی نیست اگر می گویند: هزینه عطر پیامبر(ص) بیش از هزینه طعام ایشان بود!!)


آری نور جشم مؤمن در نماز قرار داده شده که چنانچه شخص ازدواج بکند وعطر هم بزند اما نماز نخواند؛ در این عطر و ازدواج فضیلت چندانی نخواهد بود!


برگرفته از:

الخصال شیخ صدوق ص167 ذیل ح ش 218

با اضافات

دل نبند !

سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۴۶ ق.ظ

من از هیچ آدمی بهتر نباشم/مداوم سایه ای بر سر نباشم/عزیزانم! به آبی دل مبندید/که چندی باشم و دیگر نباشم/

از میان پیامکا ( متأهلم و عاشق پسرخاله م)

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۳۶ ق.ظ

متن پیامک:

سلام آقای شورگشتی!

دختری متأهلم که چند سالیه به پسر خاله م علاقه مندم

علاقه من برمیگرده به چند سال پیش که هردو مجرد بودیم

یه جورایی من و او شیرینی خورده هم بودیم بنا به دلایلی نشد که با هم ازدواج کنیم

حالا همه فکر و خیالم شده اون 

اگه بهش اس یا زنگ بزنم مشکلی داره؟ 

میشه راهنماییم کنین؟!



جوابیه:

سلام 

کاش همچین اسم زدی نبود، همین به لحاظ روانی، ایجاد کشش می کنه!

نظر من اینه که تو گذشته زندگی نکنین و واقعیت زندگیتونو بپذیرین!

اگه عشق بهونه این ارتباطات باشه ، قبل و بعد عروسی نداره! داره؟!

از شما می پرسم : آیا مجازیم عاشق کسی بشیم و به اون عشق محل بذاریم در حالی که نسبت به کس دیگه تعهد داریم؟!

شوهرت چه گناهی کرده که بهش بله گفتی و به تو و زندگی با تو دل بسته؟!

آیا زنگ بزنی و اس بدی همه چی تموم میشه؟ یا این میشه آغاز یه جریان پر تنش و پر دامنه که تهش مشخص نیست؟!

گاهی چیزی ظاهر عشق داره ولی چیزی جز خودخواهی نیست!

اگه اونو دوس دارین به خودتون اجازه ندین درگیر چیزیش کنین که ممکنه به لبه پرتگاه بکشوندش!

زندگیشو تباه کنه! خدای نکرده رسوایی ببار بیاره! و ...

همین مردی که شما ازش غافلین خدا میدونه شاید مورد توجه و آرزوی بسیاری باشه...

اصلا انگار شیطان مأموره ما رو حسرت به دل بکنه و زندگی ها رو به کاممون تلخ!

شما میتونین بهترین زندگی رو در کنار شوهر قانونی و شرعیتون داشته باشین و اون رو و خودت رو خوشبخت کنین و هم میتونین چند تا زندگی رو به هم بریزین؟! 

انتخاب با خودته!

فقط بدون خودت رو دست دلت که بسپری هر روز تو رو به جایی خواهد کشوند و از یه زندگی آروم که حق تو و خانواده تویه محرومت خواهد کرد!

بخاطر این احساسی که داری تا میتونی با پسر خاله ت برخورد نداشته باش!

به شوهرت از دید یه خانم دیگه نگاه کن اون وقت خواهی دید او هم چیزهای بسیاری برا عاشق شدن داره!

و به همسر پسرخاله ت که با هزار آرزو به او بله گفته و یکیه مثل خودت!

در ضمن یادمان باشه در دنیا کسی نیست که به همه خواسته هاش رسیده باشه!

خاصیت دنیا همینه.

پس ذهنو خالی کن از آرزوهای ضربه زننده و بچسب به داشته هات!

مخصوصا که گاهی انسان حسرت چیزی رو می خوره که اگه بهش دست پیدا می کرد ممکن بود بدترین اتفاق عمرش هم تلقی بشه!

به این هم فکر کن!

موفق باشید و سربلند.

زیانکارترین

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۴ ب.ظ

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا (103) الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا (104)کهف-

 بگو آیا به شما خبر دهم زیانکارترین مردم کیست ؟! زیانکارترین مردم کسانى هستند که کوششهایشان در زندگى دنیا گم و نابود شده، با این حال گـمان مى کنند کار نیک انجام مى دهند!!!

در زندگى خود و دیگران بسیار دیده ایم که گاه انسان کار خلافى انجام می دهد، در حالى که فکر مى کند که کار خوب و مهمى انجام داده است!! 

این گـونه جهل مرکب ممکن است یک لحظه و یا یک سال، و یا حتى یک عمر ادامه یابد! 

و راستى بدبختى از این بزرگتر تصور نمى شود!!

و اگر مى بینیم قرآن چنین کسان را زیانکارترین مردم نام نهاده دلیلش روشن است براى اینکه کسانى که مرتکب گناهى مى شوند اما مى دانند خلافکارند غالبا حد و مرزى براى خلافکارى خود قرار مى دهند، و لااقل چهار اسبه نمى تازند، و بسیار مى شود که به خود مى آیند و براى جبران آن به سراغ توبه و اعمال صالح مى روند.

اما آنها که گـنهکارند و در عین حال گناهشان را عبادت ، و اعمال سوءشان را صالحات و کژى ها را درستى ها مى پندارند، نه تنها در صدد جبران نخواهند بود بلکه با شدت هر چه تمامتر به کار خود ادامه مى دهند، حتى تمام سرمایه هاى وجود خود را در این مسیر به کار مى گیرند - تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه -


برا این که بحث کاربردی تر بشه نمونه هایی از این رفتارها رو شماره می کنیم که اگه در اطراف خودمون مشاهده کردیم، اقدامات اصلاحی رو انجام بدیم (دوستان هم جهت تکمیل بحث میتونند مواردی که به ذهنشون میرسه رو در قسمت نظرات اعلام بفرمایند)

1- ورود بدعت ها

مثلا:

دعای سلامتی امام زمانو می خونن آخرش اضافه می کنند: برحمتک یا ارحم الراحمین!. میگی این تو منبع نیست ، شروع می کنه به توجیه.


شب قدر مجلس قرآن بسر ، بعد از بک یا الله و بمحمد و بباقی اهل بیت، طرف فکر کرده چه کار خوبی می کنم: حالا همه با هم ده مرتبه بأبی الفضل بأبی الفضل...!


امام صادق(ع) به این اضافه کردنها هشدار میده:

عن عبدالله ابن سنان قال: قال أبو عبد الله علیه السلام: ستصیبکم شبهة فتبقون بلا علم یرى ولا إمام هدى لاینجو منها إلا من دعا بدعاء الغریق قلت: وکیف دعاء الغریق ؟ قال: تقول: یا الله یا رحمان یا رحیم، یا مقلب القلوب ثبت قلبی على دینک، فقلت: یا مقلب القلوب والابصار ثبت قلبی على دینک، فقال: إن الله عزوجل مقلب القلوب والابصار ولکن قل کما أقول: یا مقلب القلوب ثبت قلبی على دینک - بحار ج 52 ص 149


راوی به ذکر امام (ع) کلمه ای افزود و «یا مقلب القلوب» را «یا مقلب القلوب والابصار» خواند، فرمودند:

درسته خدا مقلب القلوب والابصار هر دو هست، ولی اون جور بگو که من گفتم!!


چیزی بالاتر از ولایت هست؟! 

در اذان و اقامه اگر کسی اشهد ان علیا ولی الله رو به نیت جزئیّت بگه، کار حرامی انجام داده! (بلکه به نیت تیمن و تبرک و قربت باید گفت) حتی مثل آیات زنجانی و مکارم فرموده ند: 

جوری بگه که با سایر فقرات متفاوت باشه و معلوم بشه جزء آن نیست.


2 - مستحباتی که لطمه به واجبات می زنن:

عزاداریهایی که توأم است با آزار رسانی به دیگران، عزاداریهای طولانی مدتی که به فرایض عزاداران لطمه می زنه، عزاداریهایی که وهن دین رو در پی داره و...


3 - کارهایی که بر خواب و خیال و اوهام افراد بنا شده:

مدتی بود کتب زیارتی حرم امام رضا (ع) پر بود از نقل خواب و اینکه هر کسی وظیفه داره اینو هفت مرتبه در کتب دیگه منعکس کنه و اگر نکنه فلان میشه و... که منجر شده بود به تصرف ضمانت آور در اموال موقوفه!!

بعضی برا جلب دیگران به دین و دینداری قصه می بافند!! در حالی که در درازمدت ممکنه این حرف و حدیثها با مبانی دینی در تضاد قرار بگیره و مردم رو نسبت به اصل دین دچار بدبینی کنه!


4 - انسان مقدم بر خدا!:

دختره بدبخت ساده دل پیام داده : نمی تونم ارتباطمو با پسره قطع کنم برا خودم نمیگم، تهدید کرده خودمو می کشم و من می ترسم!

بارها و بارها شاهد بودیم برا خوشایند دیگران - حالا می خواد زن و شوهر باشن یا پدرو فرزند یا دوست و آشنا - از وظایف دینیشون کوتاه میان!!

کانه دیواری از دیوار خدا کوتاهتر نیست!

وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا... - آیه 15 لقمان -

اگر پدر و مادر ( که خداوند در موردشان امر به احسان کرده است و جایگاه بسیار بالاتری از سایرین دارند)  به تو اصرار ورزند که چیزى را که شریک خدا نمى دانى براى او شریک قرار دهى، هرگز از آنها اطاعت مکن! ولى در زندگى دنیا با آنها به نیکى رفتار کن .


5 - رهبانیت و فرار از مواهب الهی...

زنه جوان، گفتم فلانی نیاز داره گرفتار گناهه ، تو هم که جوانی و دارای غریزه... صیغه ش شو!

نه نمیتونم به خودم اجازه چنین کاری بدم! نمیتونم بعد اون مرحوم...

اسمشو گذاشتم: زجرهای بی اجر!!


6 - بها دادن به رسومات غلط:

بسیاری از عروسی ها به توجیه همراهی با میزبان (یا میهمان) و احترام به رسوم دیرینه و آبا اجدادی، آلوده به انواع گناهانه و بدتر اینکه زشتی وقباحتش رو هم برا ما از دست داده!


7 - بی مبالاتی نسبت به انحرافات و کج روی ها، به توجیه آسان بودن دین و ضرورتهای جامعه امروزی. 

نمونه بارزش: امر حجاب و اختلاط زن و مرد.


برای اینکه ندانسته ما هم یکی از این اخسرین اعمالا نباشیم: لازمه رفتارهای خودمون رو به نحو کامل بر مبانی دینی عرضه کنیم و از درست بودن اونها اطمینان حاصل نمائیم.

مخصوصا اونها که به دنبال نوآوری در برنامه های دینی و اجتماعی هستند، می طلبه دقت بیشتری نسبت به این امر مبذول دارند!


مؤید باشید.

غم نوشته

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۱ ب.ظ

به دل:درد وغم واندوه دارم/به سر:سنگینی یک کوه دارم/

تبرهای خوشی،شاخه به شاخه/چه سازد؟جنگلی انبوه دارم!/

یه حکم خیلی قشنگ

يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹ ق.ظ

احکام خدا خیلی قشنگه:

داشتم فکر می کردم یه جوانی به عنوان داماد وارد خونه ای میشه...

عروس خانم هم خواهرانی داشته باشه...

اگه اونا به داماد محرم باشند، ممکنه خدای ناکرده برخوردای آزاد و بدون پوشش، اونا رو به سمت آلودگی بکشونه! (مخصوصا که بطور معمول سنین نزدیک به هم است و آشنایی یه باره حاصل شده)

اگه مثل سایر زنان و دخترانِ نامحرم باشند، دامادی که بالطبع پاش تو این خونه باز شده ممکنه نگاه مشتریانه به خواهر زنان خود داشته باشه!!

لذا برای فرار از محذور اول، فرموده اند: خواهر زن و شوهر خواهر محرم نیستند. 

و برای فرار از محذور دوم، فرموده اند: با اینکه نامحرمند حق ازدواج با هم را (تا مادامی که این نسبت برقراره) ندارند.


بسیار حکم سنجیده ای ست!

به نظرم هر حکم دیگه ای غیر از این بود، یه جای کار می لنگید!

داستان یک ریزش...

شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ب.ظ

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (246) وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (247)... فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (249) وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (250) فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ... 

- سوره مبارکه بقره -

(246) آیا ندیدى گروهى از بزرگان بنى اسرائیل را که بعد از موسى به پیامبر خود گفتند: 

براى ما زمامدار (و فرماندهى ) برانگیز تا (تحت فرماندهى او) در راه خدا پیکار کنیم.

او گفت : آیا احتمال مى دهید که اگر دستور جنگ به شما داده شود (نافرمانى کرده و) پیکار و جهاد نکنید؟! 

گفتند: چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم؟! در حالى که از خانه و فرزندانمان رانده شده ایم؟! 

پس چون دستور جنگ بر آنان مقرّر گشت، جز عدّه اندکى سرپیچى کردند!! و خداوند به ظالمان آگاه است .

(247) وپیامبرشان به آنها گفت : 

همانا خداوند « طالوت » را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.

گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد؟! در حالى که ما از او به فرمانروایى شایسته تریم و به او ثروت زیادى داده نشده است؟! 

پیامبرشان گفت : 

خداوند او را بر شما برگزیده و توان علمى و جسمى او را افزون نموده است وخداوند ملکش (فرماندهى ورهبرى) را به هر کس بخواهد مى بخشد، و خداوند (احسانش) وسیع و (به لیاقت ها وتوانایى هاى افراد) آگاه است .

...

(249) پس هنگامى که طالوت ، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت : 

خداوند شمارا به یک نهر آب آزمایش مى کند: 

پس هر که از آن بنوشد از من نیست! و هرکس از آن نخورد از من هست - مگر آنکه با دست، مشتى برگیرد (و بیاشامد) -

پس (همین که به نهر آب رسیدند) جز اندکى همه از آن نوشیدند!!

سپس هنگامى که او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند (و دشمن را دیدند) گفتند: 

امروز ما توانایى مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم!! 

امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: 

چه بسا گروهى اندک که با اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت کنندگان) است .

(250) و هنگامى که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند، گفتند: 
پروردگارا صبر و شکیبایى بر ما فرو ریز و قدمهاى ما را ثابت و استوار بدار و مارا بر گروه کافران پیروز فرما.

(251) سپس آنها (طالوت و یاران اندک او) به اذن خداوند، سپاه دشمن را درهم شکستند!!
__________________________________________________________________

خلاصه: 

1 - هر کسی که پا در مسیر گذاشت، لزوما تا اخر در مسیر باقی نخواهد ماند!! بعضی خیلی زود، و بعضی دیرترک از جمعیت جدا خواهند شد! و این تلنگری ست که همواره ما را به هوشیاری و مراقبت بیشتر از خود فرا می خواند!

امام  باقر علیه السّلام مى فرمایند: 

افرادى که تا آخر کار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند - تفسیر نور ذیل آیات -

2 - هر چند جز افراد اندکی در مسیر حق باقی نمی مانند، اما در نهایت پیروزی هم با همانها خواهد بود: فهزموهم...


+ دعای غریق را زیاد بخوانید: 

یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ

خر است !! (صرفا جهت خنده)

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۵ ب.ظ

جبران

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۵۷ ب.ظ

762 - برگرداندن نیت از نماز قضا به نماز ادا، و از نماز مستحب به نماز واجب جایز نیست.

763 - اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان مى تواند در بین نماز ادا، نیت را به نماز قضا برگرداند!

(ولى باید برگرداندن نیت به نماز قضا ممکن باشد. مثلا اگر مشغول نماز ظهر است، در صورتى مى تواند نیت را به قضاى صبح برگرداند که داخل رکعت سوم نشده باشد) - رساله مراجع


مسأله 699ـ عدول از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب، جایز نیست.
ولى عدول از نماز ادا به قضا جایز است.
و اگر نماز قضا، قضاى همان روز باشد احتیاط واجب این است که عدول کند، و بعد از فراغت از نماز قضا، نماز ادا را بخواند. 
(البته این در صورتى است که جاى عدول باقى باشد، مثلاً در صورتى مى تواند نیّت را به قضاى صبح برگرداند که داخل رکعت سوم از نماز ظهر نشده باشد) - آیت الله مکارم -
مسأله 1195ـ کسى که نماز قضا برعهده دارد باید درخواندن آن کوتاهى نکند، ولى واجب نیست آن را فوراً به جا آورد.
مگر آنکه یک یا دو نماز قبل از آن قضا شده باشد که احتیاط واجب این است که پیش از نماز همان روز آن را قضا کند. - آیت الله مکارم -

مسأله : احتیاط واجب این است که اگر نمازى قضا شده است قبل از نماز اداى بعدى آن را قضا کند. 
و اگر مشغول نماز ادا شده و سپس متوجه شد که نمازى از همان روز قضا شده است به احتیاط واجب نیت خود را به قضا برگرداند. 
و اگر مشغول نماز ادا شود و بعداً متوجه شود که نماز قضا از قبل دارد مستحب است نیت خود را به نماز قضا برگرداند. 
(در دو فرض قبل، اگر وقت تنگ باشد یا از محل عدول گذشته باشد مثلاً نماز صبح قضا شده و بعد از رکوع رکعت سوم متوجه شود نمى تواند عدول کند.) - مرحوم آیت الله فاضل -
__________________________________________________________________

نماز واجب حرمتش زیاده و نمیشه همینجور الکی نیت رو برگرداند به نماز دیگه یا اون رو شکست!
اما این جواز عدول از نماز ادا به قضا - آنچنان که اکثر مراجع گفتند - یا استحباب و احتیاط وجوبی اون - که آیات عظام مکارم و فاضل فرمودند - معنیش: جبران فوری کوتاهی ها و اشتباهاته!

این اگه برنامه بشه برامون که - علاوه بر نماز - سایر امور عقب افتاده مون رو سریع تدارک ببینیم، بسیار در موفقیت دینی و دنیایی مون کمک کار خواهد بود.

خدای ناکرده گناهی هم مرتکب شدین، قضیه همینه:
آقا امیرمؤمنان (ع) می فرمایند: 
لا دین لمسوّف بتوبته - غرر و درر. ش ح 3793 -
کسی که توبه اش رو به فرداها موکول کند دین ندارد!

انسان هر وقت توبه کند خدا می بخشه، اما اگر نزدیک به زمان گناه باشه طبق آیه ذیل: خداوندِ مهربان من و شما بخشش بندگان را حقی برای اونها به گردن خودش می دانه ( ولی توبه دور، تفضل و لطف خداست نه حق )

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولَئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا (17) نساء -
بى گمان (پذیرش) توبه بر خدا، براى کسانى است که از روى جهالت کار بد مى کنند، سپس زود توبه مى کنند. پس خداوند توبه ى آنان را مى پذیرد و خداوند، دانا و حکیم است .


آری انسان وقتی چیز کثیفی رو زود می شویه پاک شدنش راحته، ولی موندگار که شد براحتی دیگه پاک نخواهد شد.

پس و سارعوا الی مغفرة من ربکم 
موفق باشید وسرفراز
ملتمس دعا

بهترین دعایی که میشه در حق خودت بکنی :

پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ب.ظ

بهترین دعایی که میشه افراد در حق خودشون بکنند:

سلام دادن به پیامبر و اهل بیت معصوم اوست!!!

بله سلام به رسول و آلش...


ظاهرش یه کم عجیبه اما توضیح میدم:

شنیدین میگن: 

« با زبان دیگران برا خودتون دعا کنین! »

« دعای خیر دیگران رو برا خودتون بخرید! »

حالا اگه اون دیگران معصوم باشند، چه جوری خواهد بود؟!


سلام یعنی: آرزوی سلامتی و صحت - مطلق هم هست -

سلام یعنی: اعلان صلح و صفا


تو این رو به پیغمبر و امام معصومت میگی و چون جواب سلام واجبه اونا هم به تو بر می گردونند!


وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَکَ وَ خُلَفَاءَکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ أَحْیَاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ یَرَوْنَ مَقَامِی وَ یَسْمَعُونَ کَلامِی وَ یَرُدُّونَ سَلامِی وَ أَنَّکَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِی کَلامَهُمْ... 

و می دانم که رسولت و جانشینانت (درود بر آنان باد) همواره زنده اند، و نزد تو روزى داده می شوند، محل ایستادنم را می بینند، و سخنم را می شنوند، و به سلامم پاسخ می دهند، ولى تو گوشم را از شنیدن کلامشان محجوب کرده اى...

تازه اونا قطعا پیشگام هم هستند در عمل به توصیه های قرآنی که می فرماید : 

وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا (86) نساء -

وهرگاه شما را به درودى ستایش گفتند، پس شما به بهتر از آن تحیّت گویید یا (لااقّل ) همانند آن را (در پاسخ ) باز گویید که خداوند همواره بر هر چیزى حسابرس ‍ است .


زیارات معصومین بهونه ایه برا جلب دعای خیر اونها...

و با این حساب که زیارات را بخونی میبینی که چه دلنشینند و زیبا!!


+ زیارت آل یس خیلی سلامای قشنگی داره و فکر کن که امام حیّت هم اونا رو در حق تو داره تکرار می کنه و بلکه بهترشو!!

...

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْعُدُ 

سلام بر تو هنگامى که بپا مى‌ایستى، سلام بر تو هنگامى که مى‌نشینى

...

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّى وَتَقْنُتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ

سلام بر تو هنگامى که نماز مى‌خوانى و قنوت می‌گیری، سلام بر تو هنگامى که رکوع و سجده بجاى آورى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ و َتَسْتَغْفِرُ 

سلام بر تو هنگامى که "لا اله الا اللّه" و "اللّه اکبر" گویى. سلام بر تو هنگامى که خدا را ستایش کنى و از او آمرزش خواهى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسى

سلام بر تو هنگامى که بامداد کنى و شام کنى!

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِى اللَّیْلِ اِذا یَغْشى وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى

سلام بر تو در شب هنگامى که تاریکیش فرا گیرد، و در روز هنگامى که پرده برگیرد!

...

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوامِعِ السَّلامِ...

سلام بر تو به همه سلام‌ها...


والسلام علیکم ورحمةالله

شکافت مخ

چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۷ ب.ظ

مخم را که بشکافند

از شکافت اتم هم شگفت انگیزتر است!!

کاش در آن ازدحام، جایی هم برای تو بوده باشد!

مخم سوت می کشد! زیرش را خاموش نمی کنید؟!!

و یک خواهش:

می شود مخم را به رخم نکشید؟!

آقائید!!

دست ها بالا

چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ

دستانم بالاست -

به نشانه ی تسلیم.

به کتفشان که نبندی، فرودشان خواهم آورد بر سر و صورت -

به نشانه ی فلاکت.

انسان از اسارت بدر نیست!

اسیر خدا بودن کجا و اسیر هوا بودن؟!

تنهایــــــــــــــی

چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ق.ظ

بی کسی چه سخت است! / بسیار سخت تر از تنهایی! / من در تنهایی با تو حرف حرف می زنم... که نمی شکنم!!

وصله ...

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۴ ب.ظ

امیرالکلام علی علیه السلام : الصاحب کالرقعة فاتخذه مشاکلا 

همنشین همانند وصله لباس است پس او را همگون و هماهنگ انتخاب کن!

حالم گرفته است...

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ق.ظ

حالم گرفته است/ می گوید: نفست را عمیق تر بکش/ سرفه هم به لیست دردهایم افزوده می شود!!/

خضرم کو ؟!

دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ب.ظ

داستان موسی و خضر را زیاد شنیدین ، کاری به اون ندارم.

میخوام به مقدمه این داستان که در آیات 60 تا 70 سوره کهف بهش پرداخته شده، اشاره کنم که بسیار جالب و در عین حال مورد غفلت است:


یه پیامبر اولوالعزمی مثل حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) وقتی علم پیدا می کنه به وجود عالمتری از خود در عالم وجود، بلند میشه و به دنبال کسب فیض از او بار سفر می بنده!!

اونقدر کسب علم مهمه که می گه ولو سالهای بسیاری از عمرم رو هم بر سر اون بگذارم، اما دنبالش خواهم رفت!!


به مجمع البحرین (محل تلاقی دو دریا) که رسیدند ماهیی که برای غذا تهیه دیده بودند، به آب می افته و زنده میشه و در کمال شگفتی راه دریا رو پی می گیره و میره!!!

موسی و شاگردش ادامه مسیر میدن تا وقتی احساس گرسنگی به موسی دست میده و از شاگردش طلب غذا می کنه، میگه یادم رفت بگم: در فلان جا که توقف مختصری کردیم غذامون زنده شد و در آب افتاد و رفت!

موسی فرمود: اون نشانه ست بر اینکه محل ملاقات ما اونجاس!!

چه نشانه ای؟!


من جایی ندیدم اشاره کنند اما بسیار زیباست:

موسی به دنبال علمه

محلی که قرار است با عالم برخورد کنه ماهی مرده زنده میشه و در دریا شناکنان پیش میره

آری این واقعا نشانه ای ست بر انچه موسی به دنبالش بود

علم انسان را  زنده می کنه، موانع حرکت رو از مسیر زندگی انسان برمی داره و او را به سمت جلو به حرکت درخواهد آورد.


اما تعبیر خداوند از گمشده ی موسی هم جالب است: عبد من عبادنا

که یعنی فضایل در بندگی خلاصه میشه و با بندگی ست که میشه به همه چیز من جمله علم و معرفت بالا دست پیدا کرد.


تقاضای موسی از خضر برای درک محضرش

او وقت استاد رو اونقدر با ارزش میدونه که نمیگه بخشی از وقتت رو به من اختصاص بده، میگه اجازه میدی دنبالت راه بیفتم و چیز یاد بگیرم؟! تو کار خودتو بکن من مثل کسی که زیر درختی نشسته و منتظره از درخت میوه بیفته، در کنار تو ازت استفاده ببرم؟!

علم به خودی خود ارزش نیست...

میگه بیام دنبالت تا از علومی که مایه رشدم هست چیزی گیر من بیاد.


خضر فرمود: تو تحمل کارای منو نداری!

علتی که میاره خیلی قشنگه: 

چه جوری صبر و تحمل داشته باشی در حالی که از رموز کارهام بی خبری؟!

بسیاری از اعتراضات و گله و شکایت های ما بخاطر اینه که از اسرار اتفاقات کنار خودمون آگاهی نداریم...

که اگه کسی ما رو آگاه می کرد سرمونو پائین مینداختیم و تمکین می کردیم

همون حوادثی که ظاهر ناخوشایندی برا ما داره و بهونه ای شده برای گسیل داشتن اعتراضات و گله شکایت ها مون...


خوش باشید و سرافراز

ای لعنت....

دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۱۷ ب.ظ

لذت می بردم وقتی بعد از ایراد سخنرانی ها، مداح میکروفونو به دست می گرفت و می گفت:

« با تشکر ویژه از خطیب توانا حضرت حجةالاسلام والمسلمین حاج آقا شورگشتی که با بیانات شیوای خودشون ما رو به فیض اکمل رسوندن! »

جلسه ختمی بود...

سخنران جلسه منبر ضعیفی رو ارائه می داد...

تمام مدت جوش می زدم که ای بابا! حالا که به پای مرده ای ، جمعیتی اومدند لااقل یه چارتا مطلب خوشگل می گفتی!

علمشو نداری، توانایی شو نداری، میذاشتی خوب من می رفتم !!!!

تو همین افکار بودم که منبر تموم شد و مطابق معمول، مداح میکروفونو به دست گرفت و گفت:

« با تشکر ویژه از خطیب توانا حضرت حجةالاسلام والمسلمین حاج آقای... که با بیانات شیوای خودشون ما رو به فیض اکمل رسوندن!!! »

اصلا پَرم ریخت!!


بیرون که اومدم یه وانتیی داشت صدا می زد: « ضایعاتــــــــــــی »

گفتم: منم یکیش!!!

بنده خدا نمیدونست جریان چیه، فقط برّوبرّ نیگام می کرد!!


مداحها و امان از مداحها!!!!

میکروفون به دست ها و امان از میکروفون بدستها!!

و امان و صد امان البته از کسانی که تا میکروفون به دستی میبینن شیرین بازیاشون چند برابر میشه!

جایی رفته بودیم به گمانم فرماندار محل بود وارد مسجد شده به جای ابراز احترام به مردم، برا مداح خم و راست می شد!!!

و خوب بله مداح هم کم نگذاشت: با تشکر وسپاس بیکران از فرماندار مردمی ، محبوب و پرتلاش شهرمان ، جناب مستطاب مهندس ...!!!

ای لعنت...


+ ممّدم

در میان نداشته ها...

جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ

در میان نداشته ها، وقف او کردم خودم را

متصدی را هم برگزیدم - خودش را

موقوفه اینک در تصرف عدوانی ست!

مدارای غاصبین می کند؟! 

یا قبض و اقباض حاصل نشده بود؟!

حکیم که حکم خودش را زمین نمی زند!!

با موقوفه ها چه که نمی کنند؟!

لولو خورخوره!!

پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۶ ب.ظ

مجلس عقیقه بود

بچه هه اذیت می کرد

مامانش - مثلا درِ گوشی - بهش داشت می گفت:

اگه ساکت نشی حاج آقا پا میشه سیاه و کبودت می کنه!!

اونجور گفت که خیلیا مثل خودم شنیدند!

گفتم: 

ظاهرا امشب باید روضه مظلومیت آخوندا رو بخونم!!

آخه مادر من! به عوارض این گونه حرف و صحبتا توجه داریم؟!

کدوم حاج آقایی تا حالا بچه ای رو زده؟!

صداش زدم گفتم: کوچولو! اسمت چیه؟!

چیزی نگفت!

- میای یه دستی به عمو بدی؟!

دوید پشت مامانش

گفتم: آهان! میخوای دالی بازی کنی؟!

باشه؛ ولی بچه ها میدونند حاج آقاها بچه های خوب رو ،مثل همین آقا پسری که به حرف بزرگتراش گوش میده و الانم پشت مامانش قایمه، خیلی دوست دارند!

تازه یه وقتایی بهشون جایزه هم میدن!!

دیدم از پشت سنگر داره یواشکی سرک می کشه!


+ چه افکار مسمومی رو با دست خودمون تو ذهن بچه ها مون داریم تزریق می کنیم؟ نمیدونم!

اون وقت بزرگتر که میشن مامانه مراجعه می کنه به روحانی: 

نمیدونم چرا بچه م نماز نمیخونه؟! از مسجد فراریه؟! از دین بدش میاد؟! من اهل نماز، باباش اهل نماز، این به کی رفته خدا عالمه؟!

+ فقط آخوندا هم نیستند، از دکترا هم میترسونیم بچه ها رو، از پلیسا هم و از خیلیای دیگه...

+ ممّدم ...

ای دل!

پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ق.ظ

به پایت بند محکم می کنم دل!/قسم ؛ روی تو را کم می کنم دل!

من از دست تو کم آسیب دیدم؟!/تو را این بار آدم می کنم! دل!

رب

چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۴۵ ب.ظ

1 -

حاجی رحمانی هوا رو گرفت و از سر و ته هر جنس یه چند تومانی انداخت!

گفتم ای بابا! اینجور نمیشه که! شمام کاسبین و باید زندگیتون بچرخه!

گفت: می چرخه... شما به محل سود می رسونین، یه بار بذار ما به شما سود برسونیم...

خوشحال از اینکه یه بیست تومنی خلاصه تو جیبمون موند!

2

خونه رسیدم یکی از بچه ها زیر پنجره نشسته بود!

حواسش نبود، بلند که شد بدنش به شدت به پنجره گرفت... پنجره از لولا در اومد و سقوط کرد رو سرش

از زیر شیشه شکسته ها با احتیاط آوردمش بیرون

دیدم از پاش خون بالا زد

ماشین دیدم

بیمارستان 22 بهمن و بخیه و پانسمان و با بیمه 60 تومنی پیاده شدیم!

3 -

گفتم : خدا ببخش میدونم این خسارت بدنی و مالی چوب خوشحالی بیجا سر اون چندرغاز مال دنیا بود!

محمدباقر گفت: 

نه بابا! راستش چند روز قبل با دوستا داشتیم صحبت می کردیم یکی گفت تا حالا دوبار بدنش بخیه خورده، با خنده گفتم منو که تا حالا کوک نزدن!!

این جواب کار من بود.

خانمم گفت: راستش منم...

فکر کردم دیدم با یه حادثه جواب همه مون رو داده! خیلی هم مناسب و به جا

خدایا! شکرت

ممنونم که حواست به ما هست

ممنونم که با حوادثی که برامون ایجاد می کنی باهامون حرف می زنی!

اشتباهاتمونو گوشزد می کنی

دستمونو می گیری و رشد میدی

الحق که ربّی... 

پرورش دهنده عالمیان


+ آقا! خواهشا پنجره میخواین بذارین، از این کشویی ها بذارین...

شش کلمه ى ششصد هزار دینارى!!

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۷ ب.ظ

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:

یا على ، 600 هزار گوسفند مى خواهى ، یا 600 هزار دینار، یا 600 هزار کلمه ؟!

حضرت على علیه السلام پاسخ داد:

یا رسول الله! 600 هزار کلمه!!

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:

600 هزار کلمه را در 6 کلام جمع مى کنم و برایت مى گویم :
1 - هر گاه دیدى مردم به مستحبات مشغولند، تو در انجام واجبات بکوش .
2 - هر گاه دیدى مردم براى دنیا کار مى کنند، تو براى آخرت تلاش کن .
3 - هر گاه دیدى مردم به عیوب دیگران سرگرم هستند، تو به عیوب خود پرداز.
4 - هر گاه دیدى مردم به تزئین دنیا پرداخته اند، تو به تزیین آخرت مشغول شو .
5 - هر گاه دیدى مردم به بسیارى عمل و کمیّت آن دل خوش کرده اند، تو به کیفیت توجه کن.
6 - هر گاه دیدى مردم به خلق متوسل شده اند، تو به خالق توسل جوى.


منبع:

میزان الحکمة ش ح 3191

فامیل با درخت

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۶ ق.ظ

درخت از خاک برخیزد، من از خاک

درخت و من به هم هستیم «فامیل»

درخت امّا ثمر دارد ، تبر - من

درخت و من چنان «هابیل ، قابیل»

شورگشتی

ناخن شست پا

دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۳ ب.ظ

گفت:

بیمارستان بودیم خانمی رو آوردند وحشتناک درد می کشید...

متوجه شدم مشکل مربوط به ناخن پاش بود...

حالش که بهتر شد تعریف کرد ، خونه رو داشته جارو می زده، ناخن شست پاش به شدت گیر می کنه به فرش و از بیخ کنده شده و بالا میاد!!!


گفتم: بی دینی همینه دیگه!!

گفت: وا ! این دیگه چه ربطی به بی دینی داره؟! شمام که همه چیزو ...

گفتم: اتفاقا داره

جالبه در میان بیست انگشتی که داریم ،شست پا در معرض شدیدترین برخوردهاست...

و در رساله ها فرموده ند گذاشتن ناخن به خودی خود اشکالی به وضو و نماز فرد وارد نمی کنه، جز ناخن شست پا که بلند بودنش مضر به سجده خواهد بود.

گفت: آره اتفاقا ناخن پاهاش خیلی بلند بود!


مسأله 1062 - در سجده باید بنابر احتیاط واجب سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد، و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را به زمین بگذارد، یا به واسطه بلند بودن ناخن، سر شست بزمین نرسد نماز باطل است وکسى که به واسطه ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده بنابر احتیاط مستحب، باید دوباره بخواند - امام خمینی -

(مسأله 1071) در سجده باید دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را به زمین بگذارد، یا به واسطه بلند بودن ناخن شصت به زمین نرسد نماز باطل است، و کسى که از روى تقصیر و ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده، باید دوباره بخواند - آیت الله خوئی - 

مسأله 1063 - در سجده بنابر احتیاط واجب سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمین بگذارد و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را به زمین بگذارد، یا به واسطه بلند بودن ناخن، سر شست به زمین نرسد، نماز باطل است. و کسى که به واسطه ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده بنابر احتیاط واجب باید دوباره بخواند - آیت الله نوری -

(مسأله 1071): در سجده باید دو انگشت بزرگ پاها را بزمین بگذارد ولى لازم نیست که سر دو انگشت را بزمین بگذارد، بلکه گذاشتن ظاهر یا باطن آنها نیز کفایت مىکند و اگر انگشتهاى دیگر پا، یا روى پا را بزمین بگذارد، یا بواسطه بلند بودن ناخن، شست بزمین نرسد نماز باطل است، و کسى که از روى تقصیر و ندانستن مسأله نمازهاى خود را این طور خوانده، باید دوباره بخواند - آیت الله سیستانی -

(المسألة 955): یجب على الأحوط وجوباً وضع مقدم إبهامی القدمین على الأرض حال السجود ولا یکفی وضع بقیّة الأصابع فلو کان اظفر إبهامه طویلا بحیث انّ إبهام قدمه لا یصل إلى الأرض ففی ذلک إشکال - آیت الله مکارم -