ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

رد وهابیت در مورد شفاعت :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رد وهابیت در مورد شفاعت» ثبت شده است

در شفاعت حق با کیست؟ وهابیت یا دیگران؟!

جمعه, ۱ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۵۲ ب.ظ

وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ (48) -

ترجمه:

و از آن روز بترسید که کسى به جاى دیگرى مجازات نمى شود، و نه شفاعت پذیرفته مى شود و نه غرامت و بدل قبول خواهد شد و نه یارى مى شوند - سوره مبارکه بقره -

تفسیر:

در این آیه قرآن خط بطلانى بر خیالهاى باطل یهود مى کشد، زیرا آنها معتقد بودند که چون نیاکان و اجدادشان پیامبران خدا بودند آنها را شفاعت خواهند کرد، و یا گمان مى کردند مى توان براى گناهان فدیه و بدل تهیه نمود، همانگونه که در این جهان متوسل به رشوه مى شدند.
قرآن مى گوید: (از آنروز بترسید که هیچکس بجاى دیگرى جزا داده نمى شود) (و اتقوا یوما لا تجزى نفس عن نفس شیئا).
(و نه شفاعتى (بى اذن پروردگار) پذیرفته مى شود) (و لا یقبل منها شفاعة ).
(و نه غرامت و بدلى قبول خواهد شد) (و لا یؤ خذ منها عدل ).
(و نه کسى براى یارى انسان به پا مى خیزد) (و لا هم ینصرون ).
خلاصه حاکم و قاضى آن صحنه کسى است که جز عمل پاک را قبول نمى کند چنانکه در آیه 88 و 89 شعراء مى خوانیم : یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتى الله بقلب سلیم (روزى که نه مال به درد میخورد و نه فرزندان ، مگر آنها که
داراى روح سالم و پاک و با ایمان هستند.)
در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که در این دنیا چنین معمول است که براى نجات مجرمان از مجازات از طرق مختلفى وارد مى شوند: گاه یک نفر جریمه دیگرى را پذیرا مى شود و آنرا اداء مى کند.
اگر این معنى ممکن نشد متوسل به شفاعت مى گردد و اشخاصى را بر مى انگیزد که از او شفاعت کنند.
باز اگر اینهم نشد سعى مى کنند که با پرداختن غرامت خود را آزاد سازند. و اگر دسترسى به این کار هم نداشت از دوستان و یاران کمک مى گیرد تا از او دفاع کنند تا گرفتار چنگال مجازات نشود.

اینها طرق مختلف فرار از مجازات در دنیا است ، ولى قرآن مى گوید: اصول حاکم بر مجازاتها در قیامت به کلى از این امور جدا است ، و هیچ یک از این امور در آنجا به کار نمى آید، تنها راه نجات پناه بردن به سایه ایمان و تقوا است و استمداد از لطف پروردگار.

بررسى عقاید بت پرستان یا منحرفین اهل کتاب نشان مى دهد که اینگونه افکار خرافى در میان آنها کم نبوده مثلا نویسنده تفسیر المنار نقل مى کند که :

در بعضى از مناطق مصر بعضى از مردم خرافى وجه نقدى به غسل دهنده میت میدادند و آنرا اجرت نقل و انتقال به بهشت مى نامیدند.
و نیز در حالات یهود مى خوانیم که آنها براى کفاره گناهانشان قربانى مى کردند، اگر دسترسى به قربانى بزرگ نداشتند یک جفت کبوتر قربانى مى کردند!.
در حالات اقوام پیشین که احتمالا قبل از تاریخ زندگى مى کردند مى خوانیم که آنها زیور آلات و اسلحه مرده را با او دفن مى کردند تا در زندگى آیندهاش از آن بهره گیرد!.


قرآن و مساءله شفاعت
بدون شک مجازاتهاى الهى چه در این جهان و چه در قیامت جنبه انتقامى ندارد، بلکه همه آنها در حقیقت ضامن اجرا براى اطاعت از قوانین و در نتیجه پیشرفت و تکامل انسانها است ، بنابر این هر چیز که این ضامن اجراء را تضعیف کند باید از آن احتراز جست تا جرات و جسارت بر گناه در مردم پیدا نشود.
از سوى دیگر نباید راه بازگشت و اصلاح را بکلى بر روى گناهکاران بست بلکه باید به آنها امکان داد که خود را اصلاح کنند و به سوى خدا و پاکى تقوا باز گردند.
(شفاعت ) در معنى صحیحش براى حفظ همین تعادل است ، و وسیله اى است براى بازگشت گناهکاران و آلودگان ، و در معنى غلط و نادرستش موجب تشویق و جرات بر گناه است.

کسانى که جنبه هاى مختلف شفاعت و مفاهیم صحیح آنرا از هم تفکیک نکرده اند گاه بکلى منکر مساءله شفاعت شده ، آنرا با توصیه و پارتى بازى در برابر سلاطین و حاکمان ظالم برابر مى دانند!
و گاه مانند وهابیان آیه فوق را که مى گوید: (لا یقبل منها شفاعة ) در قیامت از کسى شفاعت پذیرفته نمى شود بدون توجه به آیات دیگر دستاویز قرار داده و به کلى شفاعت را انکار کرده اند.
به هر حال ایرادهاى مخالفان شفاعت را در چند مطلب مى توان خلاصه کرد:

1- اعتقاد به شفاعت روح سعى و تلاش را تضعیف مى کند.
2- اعتقاد به شفاعت انعکاسى از جامعه هاى عقب مانده و فئودالیته است .
3- اعتقاد به شفاعت موجب تشویق به گناه و رها کردن مسئولیتها است .
4- اعتقاد به شفاعت یک نوع شرک و چندگانه پرستى و مخالف قرآن است ! 5 اعتقاد به شفاعت مفهومش دگرگون شدن احکام خداوند و تغییر اراده و فرمان او است !


ولى بطورى که خواهیم گفت همه این ایرادها از آنجا ناشى شده که شفاعت را از نظر مفهوم قرآنى با شفاعتهاى انحرافى رائج در میان عوام مردم اشتباه کرده اند.
از آنجا که این مساءله هم در جهت اثبات ، و هم در جهت نفى ، داراى اهمیت ویژه اى است باید بطور مشروح از مفهوم شفاعت فلسفه شفاعت شفاعت در عالم تکوین شفاعت در قرآن و حدیث شفاعت و مساءله توحید و شرک در اینجا بحث کنیم تا هر گونه ابهامى در زمینه آیه فوق و سایر آیاتى که در آینده در زمینه شفاعت با آن برخورد خواهیم کرد بر طرف شود.


 مفهوم واقعى شفاعت
کلمه (شفاعت ) از ریشه (شفع ) بمعنى (جفت ) (و ضم الشى ء الى مثله ) گرفته شده ، و نقطه مقابل آن (وتر) به معنى تک و تنها است ، سپس به ضمیمه شدن فرد برتر و قویترى براى کمک به فرد ضعیفتر اطلاق گردیده است و این لفظ در عرف و شرع به دو معنى متفاوت گفته مى شود: