ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

بفرمایید مُهـــــر :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

بفرمایید مُهـــــر

شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ب.ظ

مقدمه :
1. سجده به معنای عام تجلّیگاه تذلّل و فروتنی موجودات در برابر معبود (آفریدگار جهان) است؛ چنان که در فرهنگ قرآنی همه موجودات جهان هستی برای حق تعالی سجده می کنند. قرآن می فرماید: "وَللَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ"(1)؛ "هر که در آسمانهاو زمین است، برای خدا سجده می کند."
در دیدگاه دینی، اظهار فروتنی و سجده "عبد" در برابر معبود، نقطه اوج در مسیر "عبودیت" به شمار می رود.
2. همه مسلمانان بدون هیچ اختلافی تنها به منظور ابراز تذلّل در مقابل پروردگار متعال و انجام فرمان او، و برای خشنودی و رضایت او "سجده" می کنند و پیشانی بر زمین می گذارند.
3. سجده به معنای ویژه آن که در فقه و احکام عملی اسلام وارد شده، مورد اتفاق مسلمانان جهان است و از جمله موارد وجوبی آن در نماز است که در هر رکعت از نمازهای واجب، انجام دو سجده واجب می باشد.
4. آیین مقدس اسلام که کامل ترین شرایع و ادیان پیشین و عصاره آنهاست، با تشریع نماز به حس فطری انسانها، جلوه خاصی بخشیده و چون نماز یک امر عبادی "توقیفی" است، طبعاً تمام خصوصیات آن در اختیار شارع مقدس است و در فقه امامیه ثابت شده است که نمازگزار، تنها بر زمین (سنگ و خاک و یا روییدنی غیر خوردنی و پوشیدنی) باید سجده کند.
و از آنجا که غالباً چنین شرطی (سجده بر سنگ و خاک و...) در خانه ها و مراکز کار و در وسائل نقلیه فراهم نیست، لذا پیروان اهل بیت علیهم السلام، قطعه خاکی را در قالبهای خاصی به همراه خود نگه می دارند تا به هنگام نماز بر خاک سجده کنند و شرط لازم را تحصیل نمایند و این نه تنها بدعت نیست، بلکه انجام یک فریضه است.
5. میان دو جمله "السُّجُودُ عَلَیه؛ سجده بر آن" و "السُّجُودُ لَهُ؛ سجده برای آن" فرق روشنی است؛ اگر سجده بر چیزی می کنیم، معنایش این نیست که آن چیز را می پرستیم.
به عبارت دیگر، بین جمله "السُّجُود للَّهِ" و "السُّجُودُ علی الاَْرض" تفاوت روشنی وجود دارد. برخی میان این دو تعبیر فرقی نمی گذارند و سؤال می کنند که چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند؟ آیا این شرک به خدا نیست؟
به طور مسلّم، معنا و مفاد "السُّجودُ لِلّه" این است که "سجده برای خداست" در حالی که معنای "السُّجُود علی الارض" آن است که "سجده بر زمین صورت می گیرد" و سجده بر زمین (خاک و سنگ و گیاهان" معنایش پرستش آنها نیست، بلکه سجود و پرستش برای خدا به وسیله خضوع تا حد خاک است. بنابراین، "سجده بر تربت" غیر از "سجده برای تربت" است.

دلائل سجده بر زمین و گیاه :
گاهی دیده می شود از طرف علماء وهّابی، و حتی بعضی از علماء دیگر اهل سنّت به شیعیان اشکال می گیرند که چرا شیعه فقط به خاک و برخی گیاهان سجده می کند؟ به جهت پاسخ به این شبهه و اثبات حقّانیت عمل شیعه دلائلی را از منابع اهل سنّت می آوریم و ابتدا در پاسخ به این پرسش، یادآور می شویم:
همان گونه که اصل یک عبادت باید از جانب شرع مقدس برسد، کیفیت اجزاء و شرائط آن نیز باید از جانب شارع مقدس اعلام شود و از آنجا که رسول خداصلی الله علیه وآله پیام آور و مخبر صادق از طرف خداوند متعال است، لذا گفتار، رفتار، امضاء و رضایت او برای ما مکلّفین حجت است و ما باید به آنچه که رسول خداصلی الله علیه وآله حکم و عمل کرده است، عمل کنیم و رسول خداصلی الله علیه وآله، به حکم قرآن کریم، بهترین اسوه و الگوی همه انسانهای وارسته است؛ چنان که می فرماید:
"لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَالْیَوْمَ الآْخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً"(2)؛ "همانا، پیامبر خداصلی الله علیه وآله برای شما اسوه و الگویی نیکو ست، برای کسانی که به خداوند و روز رستاخیز، امیدوارند و خدا را بسیار یاد می کنند."
از این رو، در مسئله سجده نیز پیش از هر چیز باید از سنت و سیره رسول خداصلی الله علیه وآله پیروی کنیم و سیره آن حضرت را سر مشق خود قرار بدهیم.
اکنون در پرتو روایات اسلامی - به ویژه احادیث کتب اهل سنّت - روش قولی و عملی رسول خداصلی الله علیه وآله را مورد بررسی قرار می دهیم که هر دو حاکی از آن است که پیامبرصلی الله علیه وآله بر زمین (خاک) و بر اشیاء ساخته شده از برخی گیاهان، مانند حصیر، سجده می کرده اند. و این درست همان راهی است که شیعه به پیروی از رسول خداصلی الله علیه وآله می پیماید. بنابراین، سزاوار است روایات را در دو بخش ذیل تقسیم کنیم:
1. روایاتی که حاکی از امر پیامبرصلی الله علیه وآله به سجده بر خاک است (سنت قولی).
2. احادیثی که پیرامون سجده کردن خود پیامبرصلی الله علیه وآله بر زمین و اجزاء برخی گیاهان، مانند حصیر است (سیره عملی).

روایات دسته اول :
الف. گروهی از محدثان اسلامی، از رسول خداصلی الله علیه وآله چنین روایت کرده اند که فرمود:
"جُعِلَت لِیَ الْاَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛(3) زمین سجده گاه و مایه پاکیزگی برای من قرار داده شده است."
از آنجا که این حدیث به طور متواتر در منابع شیعه و سنی نقل شده(4) و مورد قبول همه علماء مسلمان می باشد، به روشنی معلوم می گردد که سطح زمین، اعم از: خاک، سنگ، ریگ و گیاه آن، اصل در سجود است و بدون عذر موجه نباید از آن، تعدّی کرد. و نیز از واژه "جَعَلَ" که در اینجا به معنای تشریع و قانونگذاری است، به خوبی آشکار می شود که این مسئله، یک حکم الهی برای پیروان آیین مقدس اسلام است و بدین ترتیب، مشروع بودن سجده بر زمین و اجزاء آن، ثابت می شود.
ب. از پیامبرصلی الله علیه وآله چنین نقل شده است که:
[روزی ] حضرت مشاهده کردند که "صُهیب" هنگام سجود، از خاک پرهیز می کند، فرمود:
"تَرِّبْ وَجْهَکَ یا صُهَیْبُ"(5)؛ صُهیب، صورت خود را بر خاک بگذار!"
ج. امّ سلمه (همسر پیامبر) از آن حضرت روایت می کند که فرمود:
"تَرِّبْ وَجْهَکِ للَّهِ ِ؛(6) صورت خود را برای خدا، بر خاک بگذار!"
از واژه "ترّب" در سخن پیامبرصلی الله علیه وآله دو نکته روشن می شود: یکی آنکه باید انسان به هنگام سجده، پیشانی خود را به روی "تراب" یعنی خاک بگذارد و دیگر آنکه کلمه "ترّب" (که از ماده "تراب" به معنای خاک است) صیغه امر است و فعل امر دلالت بر وجوب می کند.
د. پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله به "معاذ" فرمود: "عَفِّرْ وَجْهَکَ فِی التُّرابِ؛(7) صورت خود را بر خاک بگذار!"
ه . پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله به شخصی به نام رباح فرمود:
"یا رِباحُ تَرِّبْ؛(8) ای رباح! پیشانی خود را بر خاک بگذار!"
و. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: "هر گاه یکی از شما نماز گذارد، باید پیشانی و بینی خود را بر زمین نهد تا خضوع و تذلّل وی آشکار گردد."(9)
از واژه "ترّب" و "عفّر" که صیغه امر است، استفاده می شود که هنگام سجده باید پیشانی را روی خاک گذاشت.

روایات دسته دوم :
بعضی از احادیثی که دلالت بر سیره و عمل پیامبرصلی الله علیه وآله در سجده بر زمین و اجزاء برخی از گیاهان، مانند حصیر دارند، عبارت اند از:
1. وائل بن حجر می گوید:
"رَأَیْتُ النَّبِیَ صلی الله علیه وآله اِذا سَجَدَ وَضَعَ جَبْهَتَهُ وَ أَنْفَهُ عَلَی الأَرْضِ؛(10) پیامبر وحی را دیدم که هنگام سجده، پیشانی و بینی خود را بر زمین می نهاد."
2. ابن عباس می گوید:
"اِنَّ النَّبِیَ صلی الله علیه وآله سَجَدَ عَلَی الْحَجَرِ؛(11) پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله بر سنگ سجده کرد."
3. احمد بن شعیب نسائی در سنن خود از ابو سعید خدری که از صحابه پیامبر است، چنین حکایت می کند:
"با دو چشم خویش، اثر آب و گِل را بر پیشانی و بینی رسول خداصلی الله علیه وآله مشاهده کردم."(12)
این روایت، التزام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در سجده بر خاک را نشان می دهد که حتی آن حضرت در روزهای بارانی نیز سجده بر خاک را ترک نمی کردند و بدون اینکه چیزی را بین زمین و پیشانی، واسطه قرار بدهند، بر خاک سجده می کردند و این اوج عبودیت و بندگی پیامر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله را نسبت به خداوند عزیز و جلیل، می رساند.
4. انس بن مالک و ابن عباس و برخی از همسران پیامبرصلی الله علیه وآله مانند: عایشه و امّ سلمه و میمونه، چنین روایت کرده اند: "پیامبرصلی الله علیه وآله بر خمره (که نوعی حصیر بود و از لیف درخت خرما ساخته می شد) سجده می کرد."(13)
5. ابو سعید - از صحابه رسول خداصلی الله علیه وآله - می گوید:
"به محضر پیامبرصلی الله علیه وآله وارد شدم، در حالی که بر حصیری نماز می گزارد."(14)
و از طرفی گفتار و رفتار صحابه و تابعان پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیز گویای سنت و سیره آن حضرت است.
6. در سنن کبری، بیهقی از امیر مؤمنان علی علیه السلام چنین روایت می کند:
"هر گاه یکی از شما سجده کند باید عمامه خود را از پیشانیش کنار زند."(15)
7. جابر بن عبداللَّه انصاری می گوید:"با پیامبر گرامی نماز ظهر می گزاردم، مشتی سنگریزه برگرفته، در دست خود نگه داشتم تا خنک شود و به هنگام سجده پیشانی بر آنها گذاردم و این به خاطر شدت گرما بود."(16)
8. رزین می گوید: "علی بن عبداللَّه بن عباس به من نوشت: لوحی از سنگهای کوه مروه را برای من بفرست تا بر آن سجده کنم."(17)
9. ابی امیه می گوید:"ابوبکر بر زمین سجده می کرد (یا نماز می خواند)... ."(18)
10. ابو عبیده می گوید: "ابن مسعود، جز بر زمین بر چیز دیگری سجده نمی کرد (یا نماز نمی گزارد.)"(19)

و در پایان به دو نمونه از روایت پیشوایان معصوم علیهم السلام که قرین جدا ناپذیر قرآن می باشند، تبرّک می جوییم:
الف. امام صادق علیه السلام می فرماید: "اَلسُّجُودُ عَلَی الْاَرْضِ فَریضةٌ وَ عَلَی الْخُمْرَةِ سُنّةٌ؛(20) سجده بر زمین، حکم الهی و سجده بر حصیر، سنت [پیامبر] است."
ب. "عَنْ هِشامِ بْنِ الْحَکَمِ قالَ قُلْتُ لِأبی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام اَخبِرْنی عَمّا یَجُوزُ السُّجُودُ عَلَیْهَ وَ عَمّا لا یَجُوزُ
قالَ السُّجُودُ لا یَجُوزُ اِلاَّ عَلَی الْأرْضِ أَوْ ما اَنْبَتَتِ الاَْرْضُ اِلاَّ ما أُکِلَ أَوْ لُبِسَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِداکَ مَا الْعِلَّةُ فی ذلِکَ قالَ لِأَنَّ السُّجُودَ هُوَ الْخُضُوعُ للَّهِ ِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلا یَنْبَغی أنْ یَکُونَ عَلی ما یُؤْکَلُ وَ یُلْبَسُ لِأَنَّ اَبْناءَ الدّنْیا عَبیدُ ما یَأکُلُونَ وَ یَلْبَسُونَ و السَّاجِدُ فی سُجُودِهِ فی عِبادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلا یَنْبَغی أَنْ یَضَعَ جَبْهَتَهُ فی سُجُودِهِ عَلی مَعْبُودِ اَبْناءِ الدُّنْیا الَّذینَ اغْتَرَّوا بِغُرُورِها وَ السُّجُودُ عَلیَ الْاَرْضِ اَفْضَلُ لِأَنَّهُ أَبْلَغُ فِی التَّواضُعِ وَ الْخُضُوعِ للَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛(21)
"هشام بن حکم می گوید: از امام صادق علیه السلام درباره آنچه سجده بر آنها صحیح است و آنچه صحیح نیست، پرسیدم. حضرت فرمود: سجده تنها باید بر زمین و آنچه می رویاند جز خوردنیها و پوشیدنیها - انجام گیرد. گفتم: فدایت گردم! سبب آن چیست؟ فرمود: سجده، خضوع و اطاعت برای خداوند عزیز و جلیل است و شایسته نیست بر خوردنیها و پوشیدنیها صورت پذیرد؛ زیرا دنیاپرستان، بردگان خوراک و پوشاک خودند، در حالی که سجده کننده به هنگام سجده، در حال پرستش خدای عزیز و جلیل به سر می برد. پس سزاوار نیست پیشانی خود را بر آنچه که معبود دنیاپرستان فریب خورده دنیاست، قرار دهد و سجده کردن برزمین، بالاتر و برتر است؛ زیرا با فروتنی و خضوع در برابر خدای بزرگ، تناسب بیشتری دارد."
این روایت، به روشنی گواه آن است که سجده کردن بر خاک، تنها بدان جهت است که چنین کاری با تواضع و فروتنی در برابر خداوند یگانه، سازگارتر است.

نتیجه :
از مجموع روایات گذشته معلوم می شود که نه تنها روایات اهل بیت علیهم السلام بلکه سنت رسول خداصلی الله علیه وآله و رفتار صحابه و تابعان آن حضرت بر لزوم سجده بر زمین و آنچه از آن می روید، (غیر از خوردنیها و پوشیدنیها) گواهی می دهد. علاوه بر آن، قدر مسلّم آن است که سجده کردن بر خاک و اشیاء یاد شده جایز است، در حالی که جایز بودن سجده بر سایر چیزها، مورد تردید و اختلاف است. بنابراین، به مقتضای احتیاط که راه نجات و رستگاری است، سزاوار است در سجده کردن، بر خاک و چیزهای روییدنی اکتفا شود.

دو مناظره خواندنی :

1. یکی از مراجع تقلید می گوید:
روزی در مسجد النّبی در مدینه، نماز صبح را به جا آورده و در آن روضه مقدّسه در کنار منبر نشسته بودم و آیاتی از قرآن را تلاوت می کردم. در این میان، یک نفر مرد شیعی به آنجا آمد و در طرف چپ من ایستاد و مشغول نماز شد. در جانب راست من، دو نفر که ظاهراً از اهالی مصر بودند، به ستون مسجد تکیه داده و نشسته بودند. آن مرد شیعی، در بین نماز، دست در جیب خود کرد تا مهر تربت یا سنگی را در آورد و در سجود، بر آن سجده کند.
یکی از آن دو نفر که به ستون تکیه کرده بودند، به رفیق خود گفت: "این عجمی را نگاه کن که می خواهد بر سنگ سجده کند!"
مرد شیعی به رکوع رفت و پس از رکوع، بر سجده رفت و پیشانی خود را روی قطعه سنگی نهاد. ناگهان دیدم یکی از آن دو نفر با شتاب برخاست و به سوی آن مرد شیعی رفت تا به او اعتراض کند و سنگ را از زیر پیشانی او بردارد. قبل از آنکه به او برسد، دستش را گرفتم و به او گفتم:
چرا نماز مرد مسلمانی را باطل می کنی که در این مکان شریف در کنار قبر منوّر رسول خداصلی الله علیه وآله نماز می خواند؟
گفت: او می خواهد روی سنگ سجده کند.
گفتم: مگر چه مانعی دارد که او بر سنگ سجده کند؟ من هم بر سنگ سجده می کنم.
گفت: چرا و برای چه؟
گفتم: او شیعه و پیرو مذهب جعفری است. من هم معتقد به مذهب جعفری هستم. آیا جعفر بن محمد، امام صادق علیه السلام را می شناسی؟
گفت: آری.
گفتم: آیا او از اهل بیت رسول اکرم صلی الله علیه وآله است؟
گفت: آری.
گفتم: او رئیس و پیشوای مذهب ماست و می گوید: "سجده بر این فرشها و زیلوها جایز نیست، بلکه باید بر چیزهایی که از اجزاء زمین است، سجده کرد."
مرد سنّی اندکی سکوت کرد و سپس گفت: دین یکی است و نماز یکی است.
گفتم: اگر دین یکی است، نماز یکی است، پس چرا شما اهل تسنّن در نماز هنگام قیام چند گونه نماز می خوانید؛ بعضی از شما (مانند مذهب مالکی) دستهای خود را آزاد می گذارید و بعضی دیگر از شما دستها را به سینه می چسبانید، با اینکه دین یکی است و نمازی که رسول خداصلی الله علیه وآله انجام می داد، به یک شکل بود. شما در پاسخ این سؤال می گویید: ابو حنیفه یا شافعی یا مالک، یا احمد بن حنبل، چنین و چنان گفته اند (با اشاره دست، چگونگی نماز آنها را به او فهماندم).
او گفت: آری، آنها چنین گفته اند.
گفتم: جعفر بن محمد، امام صادق علیه السلام رئیس مذهب ما که اعتراف کردی او از خاندان رسالت است، به ما چنین فرموده است. با توجه به اینکه "اَهْلُ الْبَیْتِ اَدْری بِمافِی الْبَیْتِ؛ اهل خانه به آنچه که در خانه هست، آگاه تر می باشند"، بستگان رسول خداصلی الله علیه وآله به دستورهای آن حضرت، از دیگران، با خبرتر هستند. آگاهی امام صادق علیه السلام به دستورهای پیامبرصلی الله علیه وآله، از ابو حنیفه بیشتر است. او می فرماید: باید در نماز بر اجزاء زمین، سجده کرد، ولی سجده کردن بر پشم و پنبه جایز نیست. اختلاف بین ما و شما همانند اختلاف خود شما در چگونگی دستها هنگام قیام نماز است، که اختلافات در فروع دین است، نه در اصول دین و هیچ گونه ربطی به شرک ندارد.
سخن که به اینجا رسید، همه کسانی که از اهل تسنّن در آنجا بودند و مذاکرات ما را می شنیدند، مرا تصدیق و او را سرزنش کردند و به او گفتند: چرا به این مسلمانی که طبق عقیده و مذهب خود، نماز خوانده، تندی کرده ای؟ و از من عذر خواهی کردند.(22)
به راستی چقدر کار علماء وهّابی شگفت آور است؛ آنها تصور می کنند که شیعیان، تربت را می پرستند. بدین ترتیب، مردم عوام را فریفته، به آنها القاء می کنند که سجده بر تربت حسینی یا سجده بر سنگ و چوب یا سایر اجزاء زمین، شرک است. ما از آنها می پرسیم: سجده بر سنگ یا مهری که از خاک درست شده، با سجده بر فرش و حصیر، چه فرقی دارد که شما سجده بر حصیر و فرش را شرک نمی دانید، ولی سجده بر سنگ و مهر را شرک می دانید؟

2. یکی از علماء اهل تسنّن که از فارغ التحصیلان دانشگاه "اَلاَزهر" مصر است، به نام "شیخ محمد مرعی انطاکی" از اهالی سوریه، بر اثر تحقیقات دامنه دار به مذهب تشیّع گرایید و در کتابی به نام "لماذا اخترت مذهب الشیعة" علل گرایش خود را با ذکر مدارک متقن ذکر کرد. در اینجا به یکی از مناظرات او با دانشمندان اهل تسنّن پیرامون سجده بر مهری که از تربت حسینی است، توجه کنید:
محمد مرعی در خانه اش بود، چند نفر از دانشمندان اهل تسنّن که بعضی از آنها از دوستان سابق او در دانشگاه الازهر بودند، به دیدار او آمدند و در آن دیدار، بحث و گفتگوی زیر رخ داد:
دانشمندان: شیعیان بر تربت حسینی سجده می کنند. آنها به همین علت که بر مهر تربت حسینی سجده می کنند، مشرک هستند.
محمد مرعی: سجده بر تربت، شرک نیست؛ زیرا شیعیان بر تربت سجده می کنند، نه اینکه برای تربت سجده کنند. اگر به پندار شما به فرض محال، در درون آن تربت چیزی وجود دارد و شیعیان به خاطر آن چیز، آن راسجده می کنند، نه اینکه بر آن سجده نمایند، البته چنین فرضی شرک است، ولی شیعیان برای معبود خود که خدا باشد، سجده می کنند. نهایت اینکه هنگام سجده برای خدا، پیشانی را بر تربت می گذارند.
به عبارت روشن تر: حقیقت سجده، نهایت خضوع در برابر خداست، نه در برابرمهر تربت.
یکی از حاضران (به نام حمید): احسن بر تو که تجزیه و تحلیل زیبایی کردی، ولی این سؤال برای ما باقی می ماند که چرا شما شیعیان، اصرار دارید که بر تربت حسینی سجده کنید؟ چرا بر سایر چیزها سجده نمی کنید، همان گونه که بر تربت سجده می کنید؟
محمد مرعی: اینکه ما بر خاک سجده می کنیم، براساس حدیثی است که مورد اتفاق همه فرقه های اسلامی است که پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: "جُعِلَتْ لِیَ الْاَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛(23) زمین برای من سجده گاه و پاکیزه قرار داده شده است."
بنابراین، به اتفاق همه مسلمین، سجده بر خاک خالص جایز است. از این رو، ما بر خاک سجده می کنیم.
حمید: چگونه مسلمانان بر این امر اتفاق نظر دارند؟
محمد مرعی: هنگامی که رسول خداصلی الله علیه وآله از مکه به مدینه هجرت کرد، در همان آغاز، به ساختن مسجد دستور داد، آیا این مسجد فرش داشت؟
حمید: نه، فرش نداشت.
محمد مرعی: پس پیامبرصلی الله علیه وآله و مسلمانان بر چه چیزی سجده می کردند؟
حمید: بر زمینی که از خاک، فرش شده بود، سجده می کردند.
محمد مرعی: بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله مسلمانان در عصر خلافت ابو بکر و عمر و عثمان بر چه چیزی سجده می کردند؟ آیا مسجد فرش داشت؟
حمید: نه، فرش نداشت. آنها نیز بر خاک زمین مسجد سجده می کردند.
محمد مرعی: بنابراین، به اعتراف شما، پیامبرصلی الله علیه وآله در همه نمازهای خود بر زمین سجده کرده است. مسلمانان در عصر او و در عصر بعد از او نیز چنین بودند. روی این اساس، قطعاً سجده بر خاک صحیح است.
حمید: اشکال من این است که شیعیان تنها بر خاک، سجده می کنند، آن هم خاکی که از زمینی گرفته و به صورت مهر درآورده اند. آن را در جیب خود می نهند و با خود حمل می کنند و در زمین دیگر می نهند و بر آن سجده می کنند.
محمد مرعی: اولاً به عقیده شیعه، سجده بر هر گونه زمین، خواه سنگ فرش باشد و خواه زمین خاکی باشد، جایز است.
ثانیاً نظر به اینکه شرط است محل سجده پاک باشد، پس سجده بر زمین نجس جایز نیست. از این رو، قطعه ای از گِل خشکیده (به نام مهر) را که از خاک پاک تهیه شده، با خود حمل می کنند تا در نماز بر خاکی که مطمئناً پاک و تمیز است، سجده کنند، با علم به اینکه آنها سجده بر خاک یا زمینی را که نجس بودن آن را نمی دانند، جایز می دانند.
حمید: اگر منظور شیعه، سجده بر خاک پاک خالص است، چرا مقداری از خاک را حمل نمی کنند، بلکه "مُهر" حمل می کنند؟
محمد مرعی: نظر به اینکه حمل خاک موجب آلودگی لباس می شود و خاک را در هر جا بگذارند، طبعاً دست و لباس، خاک آلود می شود، شیعیان همان خاک را با آب می آمیزند و گِل می کنند و سپس همان گل در قالب زیبا، خشک می شود و به صورت مُهر در می آید که دیگر حمل آن، زحمت نیست و موجب خاک آلودگی لباس و دست نخواهد شد.
حمید: چرا شما بر غیر خاک، مانند حصیر و قالی و زیلو و... سجده نمی کنید؟
محمد مرعی: گفتیم غرض از سجده، نهایت خضوع در برابر خداست، اینک می گوییم: سجده بر خاک، خواه خشکیده (مُهر) و خواه نرم، دلالت بیشتری بر خضوع در برابر خدا دارد؛ زیرا خاک، ناچیزترین اشیاء است و ما بالاترین عضو بدن خود (یعنی پیشانی) را بر پایین ترین چیز (خاک) در حال سجده می نهیم تا با خضوع بیشتر، خدا را عبادت کنیم. از این رو، مستحب است که جای سجده پایین تر از جای دستها و پاها باشد تا بیانگر خضوع بیشتر گردد و همچنین مستحب است در سجده، سر بینی بر خاک نهاده شود تا دلالت بیشتر بر خضوع داشته باشد. بنابراین، سجده بر قطعه ای از خاک خشکیده (مُهر)، بهتر از سجده بر سایر اشیائی است که سجده بر آنها رواست؛ چرا که اگر انسان در سجده پیشانی خود را بر روی سجّاده گران قیمت یا بر قطعه طلا و نقره و امثال آنها و یا بر قالی و لباس گران بها بگذارد، از تواضع و خضوعش کاسته می شود و چه بسا هیچ گونه دلالتی برکوچکی بنده در برابر خدا نداشته باشد.
با این توضیح: آیا کسی که سجده بر خاک خشکیده (مُهر) می کند تا تواضع و خضوعش در پیشگاه خدا رساتر باشد، مشرک و کافر خواهد بود، ولی سجده بر چیزی (مانند قالی و ...) که زداینده تواضع است، تقرّب به خدا است؟ هر کس چنین تصور کند، تصور باطل و بی اساسی کرده است.
حمید: پس این کلمات چیست که بر روی مهر هایی که شیعه بر آنها سجده می کند، نوشته شده است؟
محمد مرعی: اولاً همه تربتها دارای نوشته نیست، بلکه بسیاری از آنها بدون نوشته است.
ثانیاً در بعضی از آنها نوشته شده "سُبْحانَ رَبِّی الْاَعْلی وَ بِحَمْدِهِ" که اشاره ای به ذکر سجده است ودر بعضی نوشته شده که این تربت از زمین کربلاگرفته شده. تو را به خدا سوگند! آیا این نوشته ها موجب شرک است؟ و آیا این نوشته ها تربت را از خاکی که سجده بر آن صحیح می باشد، خارج می کند؟
حمید: نه، هرگز موجب شرک و عدم جواز سجده بر آن نیست، ولی یک سؤال دیگر دارم وآن اینکه در تربت زمین کربلا، چه خصوصیتی وجود دارد که بسیاری از شیعیان، مقیّد هستند تا بر تربت حسینی، سجده کنند؟
محمد مرعی: رازش این است که در روایات ما از امامان اهل بیت علیهم السلام نقل شده که ارزش سجده بر تربت امام حسین علیه السلام از سایر تربتهای دیگر بیشتر است.
امام صادق علیه السلام فرمود: "اَلسُّجُودُ عَلی تُرْبَةِ الْحُسَیْنِ علیه السلام یَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ؛(24) سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهای هفتگانه را می شکافد. یعنی موجب قبولی نماز و صعود آن به سوی آسمان می گردد.
نیز روایت شده که "آن حضرت فقط بر تربت حسین علیه السلام سجده می کرد، به خاطر تذلّل و کوچکی در برابر خدای بزرگ."(25)
بنابراین، تربت حسین علیه السلام دارای یک نوع برتری است که در تربتهای دیگر، آن برتری نیست.
حمید: آیا نماز بر تربت حسین علیه السلام موجب قبول شدن نماز در پیشگاه خدا می شود، هر چند باطل باشد؟
محمد مرعی: مذهب شیعه می گوید: نمازی که فاقد یکی از شرائط صحّت باشد، باطل است و قبول نخواهد شد، ولی نمازی که دارای همه شرائط صحت است، اگر در سجده اش بر تربت امام حسین علیه السلام سجده گردد، موجب ارزش و ثواب بیشتری خواهد شد.
حمید: آیا زمین کربلا از همه زمینها، حتی از زمین مکّه و مدینه برتر است تا گفته شود که نماز بر تربت حسین علیه السلام از نماز بر همه تربتها برتر می باشد؟
محمد مرعی: چه مانعی دارد که چنین خصوصیتی را خداوند در تربت زمین کربلاقرار داده باشد.
حمید: زمین مکه که همواره از زمان آدم علیه السلام تاکنون، جایگاه کعبه است و زمین مدینه که جسد مطهّر پیامبرصلی الله علیه وآله را در بر گرفته است، آیا مقامی کمتر از مقام زمین کربلا دارند؟ این عجیب است! آیا حسین علیه السلام بهتر از جدّش پیامبرصلی الله علیه وآله است؟
محمد مرعی: نه هرگز، بلکه عظمت و شرافت حسین علیه السلام به خاطر عظمت مقام و شرافت رسول خداصلی الله علیه وآله است، ولی راز اینکه خاک کربلا برتری یافته، این است که امام حسین علیه السلام در آن سرزمین در راه دین جدّش به شهادت رسیده است. مقام حسین علیه السلام جزئی از مقام رسالت است، ولی نظر به اینکه آن حضرت و بستگان و یارانش، در راه خدا و برپاداری اسلام و استواری ارکان دین و حفظ آن از بازیچه هوسبازان، جانبازی کرده و به شهادت رسیده اند، خداوند متعال به خاطر آن، سه ویژگی به امام حسین علیه السلام داده است:
1. دعا در زیر قبّه مرقد شریفش به استجابت می رسد؛
2. امامان، از نسل او هستند؛
3. در تربت او، شفا هست.
آیا اعطاء چنین خصوصیتی به تربت حسین علیه السلام اشکالی دارد؟ و آیا معنی اینکه بگوییم: زمین کربلا از زمین مدینه برتری دارد، این است که بگوییم: امام حسین علیه السلام بر پیامبرصلی الله علیه وآله برتری دارد تا شما به ما اشکال کنید؟
احترام به تربت حسین علیه السلام احترام به خدا و جدّ امام حسین علیه السلام، یعنی رسول خداصلی الله علیه وآله است.
محمد مرعی می نویسد: وقتی که سخن به اینجا رسید، یکی از حاضران که قانع شده بود، در حالی که شادمان بود، برخاست و بسیار سخن مرا ستود و از من تمجید کرد و کتابهای شیعه را از من درخواست کرد و به من گفت: "گفتار تو بسیار به جا و شایسته است. من خیال می کردم که شیعیان، حسین علیه السلام را برتر از رسول خداصلی الله علیه وآله می دانند، اکنون حقیقت را دریافتم و از بیانات زیبا و گویای شما سپاسگزارم. از این پس، خودم مهری از تربت کربلا را همراه خود بر می دارم و بر آن نماز می خوانم.(26)



  • پاورقــــــــــــــــــــی


1) رعد/ 15.
2) احزاب / 21
3) صحیح بخاری، با مقدمه شیخ احمد محمد شاکر، انتشارات دار الجیل، بیروت، الجزء الاول، ج 1، باب تیمم، ص 91.
4) جهت اطلاع بیشتر به کتاب "سیرتنا و سنتنا" مرحوم علامه امینی، ص 126 مراجعه شود.
5) المصنف، لابی بکر عبدالرزاق بن همام الصّنعانی، با تعلیق حبیب الرحمن الاعظمی، من منشورات المجلس العلمی، ج 1، ص 391، ح 1528.
6) کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، علی المتقی الهندی، مؤسسه الرسالة، بیروت، الطبعة الخامسة، 1405 ق، 1985 م، ج 7، ص 465، ح 19809.
7) ارشاد الساری، لشرح صحیح البخاری، شهاب الدین القسطلانی القاهری الشافعی، بهامشة صحیح مسلم بشرح النّووی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 405؛ صحیح البخاری بشرح الکرمانی، ج 4، کتاب الصلاة، ص 45، ذیل حدیث 375.
8) الاصابه فی تمییز الصحابة، لابن حجر العسقلانی، دارالکتب العربی، بیروت، ج 1، ص 490، شماره 2562.
9) اِذا صَلّی أَحَدُکُمْ فَلْیَلْزَمُ جَبهَتَهَ وَ أَنْفَهَ الْأَرْضَ حَتّی تَخْرُجَ مِنْهُ الْرَّغْمَ." (النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، لابن اثیر، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، 1364، ج 2، ص 238.)
10) احکام القران، لابی بکر احمد بن علی الرازی الجصّاص الحنفی، دار الکتاب العربی، بیروت، ج 3، ص 209.
11) سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، الطبعة الثانیة، سنة 1368، طهران، ص 126، به نقل از صحیح البخاری، ج 1، ص 163؛ سنن بیهقی، ج 2، ص 102.
12) بَصَرْتُ عَیْنایَ رَسُولَ اللَّه صلی الله علیه وآله عَلی جَبینهِ وَ أَنْفِهِ أَثَر الْمَاءِ وَ الطّینِ." (سنن النسائی، بشرح جلال الدین سیوطی، و حاشیة الامام السندی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 208، السجود علی جبین.
13) عَنْ مَیْمُونةَ قَالَتْ کَانَ النَّبِیُ صلی الله علیه وآله یُصلِّی عَلیَ الْخُمْرَةِ." (فتح الباری، للعسقلانی الشافعی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1402 ق، ج 1، ص 390.)
14) قالَ أبوسَعیدٍ: دَخَلْتُ عَلیَ رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه وآله وَهُوَ یُصَلّی علی حصیرٍ." (السنن الکبری، للبیهقی، دارالصادر، بیروت، طبع اول، سنة 344 ق، ج 1، ص 212.)
15) اِذا کَانَ أَحَدُکُمْ یُصَلّی فَلْیَحسُرِ الْعِمامَةَ عَنْ جَبْهَتِهِ." (السنن الکبری، للبیهقی، با پاورقی الجوهر النّقی، دارالمعرفة، بیروت، ج 2، ص 105.)
16) کُنْتُ أُصَلّی الظُّهْرَ مَعَ رَسُول اللَّهِ صلی الله علیه وآله فَآخُذُ قَبْضَةً مِن الْحصاءِ لِتَبْرِد فی کَفّی أَضَعَهَا لِجَبْهَتِی أَسْجُدُ عَلیْهَا لِشِدّةِ الْحَرّ." (السنن الکبری، للبیهقی، دار صادر، بیروت، سنة 1344 ق، الطبعة الاولی، ص 439، کتاب الصلوة، باب ما روی فی التعجیل بها فی شدّة الحر.)
17) کَتَبَ اِلَیَّ عَلیُّ بْنُ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، أنْ ابْعَثْ اِلیَّ بِلَوحٍ مِنْ اَحْجارِ الْمَروةِ أسْجُد عَلَیْهِ." (اخبار مکة (ازرقی)، ج 3، ص 151، به نقل از "رزین".)
18) اِنَّ أبابَکْرَ کَانَ یَسْجُدُ أوْ یُصَلّی عَلَی الْأرْضِ..." (المصنف، لابی بکر عبدالرزاق بن همام الصّنعانی، با تعلیق حبیب الرحمن الاعظمی، من منشورات العلمی، ج 1، ص 397، ح 1552.)
19) اِنَّ ابْنَ مَسْعُودٍ لایَسْجُدُ - أوْ قالَ: لایُصَلّی - اِلّا عَلَی الْارَضِ." (همان مدرک، ح 1553.)
20) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، کتاب الصلوة، ابواب ما یسجد علیه، ج 3، ص 593، ح 7.
21) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ دوم، 1403، ه، 1983 م، ج 82، ص 147، به نقل از علل الشرائع، ج 2، ص 30.
22) صد و یک مناظره جالب و خواندنی، محمد محمدی اشتهاردی، دفتر نشر اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1372، انتشارات علامه، صص 198 - 201، به نقل از الاحتجاجات العشرة مع العلماء، فی المکة و المدینة، صص 13 - 15.
23) صحیح بخاری، الجزء الاول، ج 1، باب تیمم، ص 91.
24) بحار الانوار، ج 85، ص 153.
25) همان، ص 158؛ ارشاد القلوب، ص 141.
26) لماذا اخترت مذهب الشیعة، الشیخ محمد مرعی الانطاکی، مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، 1417، ق، 1375 ش، صص 464 - 475، اقتباس ترجمه از یکصد مناظره جالب وخواندنی، ص 211.

منبع:
مبلغان ش 78

  • محمد تدین (شورگشتی)

سجده بر مهر

نظرات  (۱)

دلیل نیاری هم من قبول دارم.چون از نظر فیزیکی خاک باعث دفع الکترون های آزاد موجود در بدن ما که به سبب فعالیت و جنبش همیشه مقداری الکتریسیته در خود دارد و ابزار های امروزی نیز به این فرآیند دامن می زند و الکتریسیته را بیش از پیش وارد بدن ما می کند، خاک بهترین چیز برای دفع آن از بدن بخصوص مهمترین قسمت بدن یعنی سر است.

پاسخ:
در عین حال از لحاظ روحی هم برترین عضو بدن را که در پیشگاه خدا بر خاک میگذاری نهایت خاکساری بودن خودت را هم به نمایش گذاشتی و طهارت روحانی هم برای انسان ایجاد میکنه! و از طرف دیگه نه که انسان زاده ی خاک است با اتصال به خاک به آرامشی میرسه که با دیگر اشیاء نمیرسه! آنچنانی که توصیه شده در هنگام خشم دست یکی از ارحامت را در دست بگیر در فرو نشاندن غضبت کمکت خواهد کرد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی