ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

تخفیف 80 درصدی خدا در قرآن !! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

تخفیف 80 درصدی خدا در قرآن !!

جمعه, ۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۲ ق.ظ

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِئَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ (65) الْآَنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْکُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفًا فَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِئَةٌ صَابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (66) انفال -

اى پیامبر! مومنان را تحریک به جنگ (با دشمن ) کن ، هر گاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه مى کنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از کسانى که کافر شدند پیروز مى گردند چرا که آنها گروهى هستند که نمى فهمند!.

هم اکنون خداوند از شما تخفیف داد و دانست که در شما ضعفى وجود دارد بنابر این هر گاه یکصد نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر پیروز مى شوند و اگر یکهزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد و خدا با صابران است .


منتظر برابرى قوا نباشید!

در نخستین آیه به رسول اکرم دستور مى دهد که (اى پیامبر! مسلمانان را تحریص و تشویق به جهاد با دشمن کن ) (یا ایها النبى حرض المؤ منین على القتال ).

جنگجویان و رزمندگان هر اندازه آمادگى داشته باشند باز قبل از شروع به جنگ باید آنها را از نظر روحى تقویت و به اصطلاح شارژ کرد، و این در برنامه تمام ارتش هاى آگاه جهان گنجانیده شده است که فرماندهان و افسران سپاه قبل از حرکت به سوى میدان جنگ و یا در میدان قبل از آغاز حمله با ذکر مطالب مناسبى روح جنگى آنان را تقویت مى کنند و از خطر شکست بر حذر مى دارند.


منتها دامنه این تشویق و تحریص در مکتب هاى مادى و مشابه آن محدود است ، ولى در مکتبهاى آسمانى بسیار گسترده تر است: توجه به فرمان پروردگار، و تاثیر ایمان به خدا، و یادآورى مقام شهداى راه حق ، فضیلت و پاداش هاى بى حسابى که در انتظار آنها است و افتخارها و مواهب معنوى که در پیروزى بر دشمن در صحنه جهاد وجود دارد، بهترین وسیله براى تشویق و تحریک روح سلحشورى و استقامت و پایمردى در سربازان مى باشد، در جنگهاى اسلامى گاهى تلاوت چند آیه از قرآن مجید آنچنان سربازان مجاهد را آماده مى ساخت که سر از پا نمى شناختند و یک پارچه عشق و شور و هیجان مى شدند.


در هر حال این جمله از آیه اهمیت تبلیغ و تقویت هر چه بیشتر روحیه سربازان را به عنوان یک دستور اسلامى روشن مى سازد.

و به دنبال آن دستور دومى مى دهد و مى گوید: (اگر از شما بیست نفر سرباز با استقامت باشد بر دویست نفر غلبه خواهند کرد و اگر از شما صد نفر باشد بر هزار نفر از کافران غلبه مى کند) (ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا ماتین و ان یکن منکم ماة یغلبو الفا من الذین کفروا).


گر چه تعبیر آیه به صورت اخبار از غلبه یک نفر برده نفر است ، ولى به قرینه آیه بعد که مى گوید الان خفف الله عنکم : (هم اکنون خدا این تکلیف را بر شما تخفیف داد ...) روشن مى شود که منظور از آن تعیین وظیفه و برنامه و دستور است نه تنها یک خبر ساده ، و به این ترتیب مسلمانان نباید منتظر این باشند که از نظر نفرات جنگى با دشمن در یک سطح مساوى قرار گیرند بلکه حتى اگر عدد آنها یک دهم نفرات دشمن باشد باز وظیفه جهاد بر آنها فرض است .


سپس اشاره به علت این حکم کرده و مى گوید (این بخاطر آن است که دشمنان بى ایمان شما جمعیتى هستند که نمى فهمند) (بانهم قوم لا یفقهون ).

این تعلیل در آغاز عجیب و شگفت آور به نظر مى رسد که چه ارتباطى میان (آگاهى ) و (پیروزى ) یا (عدم آگاهى ) و (شکست ) وجود دارد؟ ولى در واقع رابطه میان این دو بسیار نزدیک و محکم است چه اینکه مؤمنان ، راه خود را به خوبى مى شناسند، هدف آفرینش و وجود خود را درک مى کنند، و از نتائج مثبتى که در این جهان و پاداش هاى فراوانى که در جهان دیگر در انتظار مجاهدان است باخبرند آنها مى دانند براى چه مى جنگند؟ و براى (که ) پیکار مى کنند و در راه (چه هدف مقدسى ) فداکارى مى نمایند، و اگر در این راه قربانى و شهید شوند حسابشان با (کیست )؟ این مسیر روشن و این آگاهى ، به آنان صبر و استقامت و پایمردى مى بخشد.

اما افراد بى ایمان و یا بت پرستان ، درست نمى دانند براى چه مى جنگند؟ و براى چه کسى مبارزه مى کنند؟ و اگر در این راه کشته شدند خون آنها را چه کسى جبران خواهد کرد؟ تنها روى یک عادت و تقلید کورکورانه و یا تعصب خشک و بى منطق به دنبال این مکتب افتاده اند و این تاریکى راه و نا آگاهى از هدف و ندانستن پایان کار و نتیجه مبارزه ، اعصاب آنها را سست مى کند، و توان و استقامتشان را مى گیرد، و از آنها موجودى ضعیف مى سازد.


اما به دنبال دستور سنگین فوق ، خداوند آن را چند درجه تخفیف مى دهد و مى گوید: هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد و دانست در میان شما افرادى ضعیف و سست هستند) (الان خفف الله عنکم و علم ان فیکم ضعفا).

سپس مى گوید: (در این حال اگر از شما صد نفر سرباز با استقامت باشند، بر دویست نفر غلبه مى کنند و اگر هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا پیروز مى شوند) (فان یکن منکم ماة صابرة یغلبوا ماتین و ان یکن منکم الف یغلبوا الفین باذن الله ).

ولى در هر حال فراموش نکنید که (خداوند با صابران است ) (و الله مع الصابرین ).


نکته ها

آیا آیه نخست منسوخ شده ؟

همانطور که مشاهده کردیم آیه نخست ، به مسلمانان دستور مى دهد که حتى اگر لشگر دشمن ده برابر آنها باشد از مقابله با آنها سرباز نزنند، در حالى که در آیه دوم نسبت را به دو برابر تنزل داده است .

این اختلاف ظاهرى سبب شده که بعضى حکم آیه اول را بوسیله آیه دوم منسوخ بدانند، و یا آیه اول را بر یک حکم مستحب و آیه دوم را بر یک حکم واجب حمل کنند، یعنى اگر تعداد دشمنان حداکثر دو برابر تعداد مسلمانان باشد وظیفه دارند از میدان جهاد عقب نشینى نکنند، اما اگر بیش از دو برابر باشد تا ده برابر مى توانند از جهاد خوددارى کنند، اما بهتر آن است که باز هم دست از جهاد بر ندارند.


ولى جمعى از مفسران را عقیده بر این است که اختلاف ظاهرى که بین دو آیه دیده مى شود نه دلیل بر نسخ است و نه دلیل بر استحباب ، بلکه هر یک از این دو حکم مورد معینى دارد:

به هنگامى که مسلمانان گرفتار ضعف و سستى شوند و در میان آنها افراد تازه کار و ناآزموده و ساخته نشده بوده باشند مقیاس سنجش همان نسبت دو برابر است ، ولى به هنگامى که افراد ساخته شده و ورزیده و قوى الایمان همانند بسیارى از رزمندگان بدر بوده باشند این نسبت تا ده برابر ترقى مى کند.

بنابراین دو حکم مذکور در دو آیه ، مربوط به دو گروه مختلف و در شرائط متفاوت است...


افسانه موازنه قوا

آیات فوق به هر صورت این حکم مسلم را در بر دارد که مسلمانان هرگز نباید در انتظار موازنه ظاهرى قوا با دشمن بنشینند بلکه گاهى با دو برابر جمعیت خود و گاهى حتى با ده برابر باید به مقابله برخیزند و به عذر کمبود نفرات از برابر دشمن فرار نکنند.

و جالب اینکه در بیشتر میدانهاى جنگى اسلام تعادل قوا به سود دشمن بهم خورده بود و مسلمین غالبا در اقلیت بوده اند، نه تنها در جنگهائى که در زمان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) اتفاق افتاد، مانند بدر و احد و احزاب ، و یا جنگهائى مثل موته که تعداد مسلمانان سه هزار نفر و حداقل عددى که از نفرات دشمن نوشته اند یکصد و پنجاه هزار نفر بود، بلکه در جنگهائى که بعد از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) رخ داد این تفاوت به نحو حیرت انگیزى وجود داشت ، مثلا تعداد نفرات ارتش ‍ آزادى بخش اسلام را در جنگ با سپاه ساسانى پنجاه هزار نفر، در حالى که تعداد سپاهیان خسروپرویز را پانصد هزار نفر نوشته اند.

در واقعه (یرموک ) که برخورد بزرگ ارتش اسلام با سپاهیان روم بود مورخان نقل کرده اند لشگرى را که هرقل گردآورى کرد حدود دویست هزار نفر بود، ولى ارتش اسلام از بیست و چهار هزار نفر تجاوز نمى کرد!!

و عجیبتر این که نوشته اند تعداد نفراتى که از دشمن در این میدان به خاک افتادند بالغ بر هفتاد هزار نفر مى شد.

شک نیست که موازنه و برترى قوا به ظاهر یکى از عوامل پیروزى است ، ولى چه چیز سبب مى شد که این تفاوت بزرگ و چشمگیر به سود مسلمانها جبران گردد؟

پاسخ این سئوال مهم را قرآن با سه تعبیر در دو آیه فوق بیان کرده است:

در یکجا مى گوید: (عشرون صابرون ) (بیست نفر با استقامت ) (و ماة صابرة ) (یکصد نفر با استقامت ) یعنى 1 - روح استقامت و پایدارى که ثمره درخت ایمان است سبب مى شد که هر یک نفر در برابر ده نفر استقامت کنند و بر آنها پیروز گردند.

و در جاى دیگر مى گوید (بانهم قوم لا یفقهون ) یعنى 2 - عدم آگاهى آنها از هدفشان و آگاهى شما نسبت بهدف مقدستان ، کمبود نفرات را جبران مى کند.

و در جاى دیگر تعبیر به (اذن الله ) مى کند، یعنى 3 - امدادهاى الهى و کمک هاى غیبى و معنوى و لطف و رحمت پروردگار شامل حال چنین مجاهدان با ایمان و پر استقامت است .


امروز نیز مسلمانان در برابر دشمنان نیرومندى قرار دارند، اما عجب این است که در بسیارى از میدانهاى جنگ نفرات مسلمین بسیار از دشمن برترى دارند، ولى باز هم اثرى از پیروزى نیست و درست در جهت عکس مسلمین نخستین گام بر مى دارند!!

اینها بخاطر آن است که آگاهى کافى متاءسفانه در مسلمانان امروز نیست ، روح استقامت را به خاطر تسلیم شدن در برابر عوامل فساد و زرق و برق مادى از دست داده اند، حمایتهاى الهى نیز بخاطر آلودگى به گناه از آنها سلب شده است در نتیجه به چنین سرنوشتى گرفتار شده اند!


ولى راه بازگشت هنوز باز است و امیدواریم روزى فرا رسد که مفهوم آیات فوق بار دیگر در مسلمین زنده شود و به وضع ذلت بار کنونى پایان دهند.


جالب توجه اینکه:

در آیه اول که سخن از نسبت یک و ده است براى مثال (عشرون ) یعنى بیست نفر، و (ماتین ) یعنى دویست نفر انتخاب شده ، اما در آیه دوم که سخن از نسبت دو برابر است ، مثال یکصد نفر در برابر دویست نفر و هزار نفر در برابر دو هزار نفر انتخاب شده .

این تفاوت مثال گویا به خاطر بیان این حقیقت است که افراد قوى الاراده و با ایمان حتى مى توانند از بیست نفر یک لشکر بسازند در حالى که افراد ضعیف از چنین عدد کمى نمى توانند یک لشگر تهیه کنند بلکه باید از چندین برابر آن لشگر فراهم سازند.


منبع:

تفسیر نمونه

  • محمد تدین (شورگشتی)

تخفیف

٪۸۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی