ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

تقلید گوسفندى! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

تقلید گوسفندى!

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۰۷ ب.ظ

و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا اولو کان ءاباؤ هم لا یعقلون شیا و لا یهتدون (170)
و مثل الذین کفروا کمثل الذى ینعق بما لا یسمع الا دعاء و نداء صم بکم عمى فهم لا یعقلون (171) - سوره مبارکه بقره -


تقلید کورکورانه ممنوع:

اشاره به منطق سست مشرکان در مساءله تحریم بى دلیل غذاهاى حلال ، و یا بت پرستى ، کرده ، مى گوید: (هنگامى که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید مى گویند ما از آنچه پدران و نیاکان خود را بر آن یافتیم پیروى مى کنیم ) (و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا).


قرآن بلافاصله این منطق خرافى و تقلید کورکورانه از نیاکان را با این عبارت کوتاه و رسا محکوم مى کند: (آیا نه این است که پدران آنها چیزى نمى فهمیدند و هدایت نیافتند)؟! (اولو کان آباؤ هم لا یعقلون شیئا و لایهتدون ).
یعنى اگر نیاکان آنها دانشمندان صاحبنظر و افراد هدایت یافته اى بودند جاى این بود که از آنها تبعیت شود، اما با اینکه مى دانند آنها مردمى نادان و بى سواد و موهوم پرست بودند پیروى آنها چه معنى دارد؟ آیا مصداق تقلید جاهل از جاهل نیست ؟!


مساءله قومیت و تعصبهاى قومى آنجا که به نیاکان مربوط مى شود از روز نخست در میان مشرکان عموما، و در میان غیر آنها غالبا وجود داشته است و تا امروز همچنان ادامه دارد.


ولى خداپرست با ایمان این منطق را رد مى کند و قرآن مجید در موارد بسیارى پیروى و تعصب کورکورانه از نیاکان را شدیدا مذمت کرده است و این منطق را که انسان چشم و گوش بسته از پدران خود پیروى کند کاملا مردود مى شناسد.


اصولا پیروى از پیشینیان اگر به اینصورت باشد که انسان عقل و فکر خود را دربست در اختیار آنها بگذارد این کار نتیجه اى جز عقبگرد و ارتجاع نخواهد داشت ، چرا که معمولا نسلهاى بعد از نسلهاى پیشین با تجربه تر و آگاهترند.


ولى متاءسفانه این طرز فکر جاهلى هنوز در میان بسیارى از افراد و ملتها حکومت مى کند که نیاکان خود را همچون بت مى پرستند، یک مشت آداب و سنن خرافى را به عنوان اینکه آثار پیشینیان است بدون چون و چرا مى پذیرند، و لفافه هاى فریبنده اى همچون حفظ ملیت و اسناد تاریخى یک ملت بر آن مى پوشانند...


 و شاید یکى از عوامل اصلى اشاعه و انتقال خرافات از نسلى به نسل دیگر محسوب میشود، گویا مرگ یکنوع مصونیت و قداست براى گذشتگان ایجاد مى کند و آنها را در هاله اى از احترام و تقوا فرو میبرد!


شک نیست که روح قدردانى و رعایت اصول انسانى ایجاب مى کند که پدران و اجداد و نیاکان محترم شمرده شوند، اما نه به این معنى که آنها را معصوم از خطا و اشتباه بدانیم ، و از نقد و بررسى افکار و آداب آنها خوددارى کنیم ، و از خرافات آنها کورکورانه تبعیت نمائیم .
زیرا این عمل در واقع یکنوع بت پرستى و منطق جاهلى است ، بلکه باید در عین احترام به حقوق و افکار و سنتهاى مفیدشان ، سنن غلط آنها را بشدت درهم شکست.


عجب این است که بعضى از دانشمندان و حتى اساتید دانشگاه را مى بینیم که از این نقطه ضعف بر کنار نمانده و گاهى با کمال شگفتى به خرافات مضحکى همچون پریدن از روى آتش در روزهاى آخر سال تن در میدهند و میل دارند آتش پرستى نیاکان را به نوعى زنده کنند و در حقیقت منطقى جز منطق اعراب زمان جاهلیت ندارند.



قابل توجه اینکه درباره نیاکان آنها در آیه فوق مى خوانیم : آنها نه چیزى مى فهمیدند، و نه هدایت یافته بودند یعنى از دو کس مى توان پیروى کرد: کسى که خود داراى علم و عقل و دانشى باشد، و کسى که اگر خودش دانشمند نیست هدایت دانشمندى را پذیرفته است .
اما پیشینیان آنها نه خود مردى آگاه بودند، و نه رهبر و هدایت کننده اى آگاه داشتند، و مى دانیم تقلیدى که خلق را بر باد مى دهد همین تقلید نادان از نادان است که (اى دو صد لعنت بر این تقلید باد)!.


در آیه بعد به بیان این مطلب مى پردازد که چرا این گروه در برابر این دلائل روشن انعطافى نشان نمى دهند؟ و همچنان بر گمراهى و کفر اصرار مى ورزند؟ 

مى گوید: 

مثال تو در دعوت این قوم بى ایمان به سوى ایمان و شکستن سد تقلیدهاى کورکورانه همچون کسى است که گوسفندان و حیوانات را (براى نجات از خطر) صدا مى زند ولى آنها جز سر و صدا چیزى را درک نمى کنند (و مثل الذین کفروا کمثل الذى ینعق بما لا یسمع الا دعاء و نداء).
آرى آنها به گوسفندان و حیواناتى مى مانند که از فریادهاى چوپان خیرخواه و دلسوز چیزى جز سر و صدائى که فقط تحریک آنى در آنها دارد نمى فهمند.


و در پایان آیه براى تاءکید و توضیح بیشتر اضافه مى کند (آنها کر و لال و نابینا هستند و لذا چیزى درک نمى کنند)! (صم بکم عمى فهم لایعقلون )


وجه شباهت میان کافران و گوسفندان:

تقلیدهاى کور کورانه و پیروى هاى بى دلیل است زیرا در میان گوسفندان تقلید و پیروى چشم و گوش بسته امر طبیعى است ، چنان که گفته اند:

چون ز تلّى بر جهد یک گوسفند
گله گله گوسفندان مى جهند


نقولا الحدّاد مى گوید:

((اگر در گذرگاه تنگى عصایى را به طور افقى نصب کنیم و چند گوسفند را یکى یکى و پشت سر هم از آن راه باریک عبور دهیم ، مشاهده مى کنیم که گوسفند اوّل وقتى به عصا مى رسد براى گذشتن از آن مانع ، جهش مى کند و گوسفندان بعد نیز از روى چوب مى پرند و خود را به آن طرف مى رسانند اگر پس از عبور نیمى از گوسفندان ، چوب را برداریم ، اوّلین گوسفندى که مانع از سر راهش ‍ برداشته شده چون ناظر پریدن گوسفند پیش از خود بوده وقتى به آن نقطه مى رسد، جهش مى کند و گوسفندان بعد نیز یکى پس از دیگرى در آن محل از جا مى جهند. پرش نیمه اول گوسفندان روى ضرورت و براى گذشتن از مانع است ولى نیمه دوّم این عمل را بر اثر تقلید تکرار مى کنند)).


برگرفته از:

تفسیر نمونه - ذیل ایات :170 و171 بقره و 103 مائده-

و

چهل مثل از قرآن
 حسین حقیقت جو

  • محمد تدین (شورگشتی)

تقلید

زامبی

گوسفند

نظرات  (۳)

This inortduces a pleasingly rational point of view.
  • علی حقیقی
  • سلام علیکم
    عجب...خیلی جالب بود...
    ممنون... استفاده کردیم
    پاسخ:
    سلام علیکم
    سپاس
  • علی حقیقی
  • سلام علیکم حاج آقا
    یادم میاد معلم دینیمون که ان شا الله خدا هر جایی که هست سلامتش داشته باشه و ازش راضی باشه می گفت ایام جنگ (دفاع مقدس) رفتم یه روستایی که اگه اشتباه نکنم کرمانشاه بود... اگر اشتباه باشه از بنده است... می گفت روستا اسمش شیطان پرستان بود... می گفت اونجا لوله آفتابه رو بریده بودند و بزحمت و سختی میشد ازشون استفاده کرد... رفتم پیش بزرگشون ازش پرسیدم که چرا لوله اینارو بریدین گفت یه بار پدرم که قبل از من بزرگمون بود این آفتابه دستش بود باد توی لوله اش پیچید یه صدایی شبیه هوو اومد از تو لوله همونجا گفت لوله آفتابه هارو ببرید حضرت شیطان توشون در عذابه... خنده داره...
    ازش پرسیدم چرا اینکارا رو میکنین چرا شیطان پرستی؟ گفت بالاخره پدرای ما اینکارو می کردن از بزرگای اینکار بودن ما هم همینکارو میکنیم...

    چه می کنه این جهل و تقلید گوسفندی...
    پاسخ:
    سلام علیکم
    حالا خاطره رو بپذیریم یا نه، در اصل قضیه توفیری نداره! 
    هستند و زیاد هستند افرادی که چشم و گوش بسته دنباله روی دیگران من جمله گذشتگانشون می کنند...

    بله چه می کنه این جهل و تقلید گوسفندی...

    تشکر از شما

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی