ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

در مورد این جور آدما چه نظری دارین؟! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

در مورد این جور آدما چه نظری دارین؟!

جمعه, ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ب.ظ

نظر شما ؟! ...

_____________________________________________

بعدا نوشت: 

با تشکر بسیار از نظرات زیبای دوستان...


نکته مثبتی که من از این تصویر می فهمم اینه که انسان عاشق کمالاته!!

و این به نوبه خود نکته بسیار مهم و حائز اهمیتی ست.

البته اینکه چه چیزهایی کمالند و چه چیزهایی نیستند؟! بحث دیگری ست...

بسیاری از افراد ممکنه در تشخیص مصادیق دچار اشتباه بشن،! 

نمونه ش: همین فیگور گرفتنها و بدن نمائی ها!! که نکته منفی این تصویر هم به شمار میاد! 


از طرفی وقتی چیزی کمال شد دارنده اون بهش افتخار می کنه ، و کسی که فاقد اونه خودش رو دوست داره به اون شکل و شمایل دربیاره!!

نمونه ش باز همین تصویر (ابتدا به قیافه طرف نگاه کنین و بعد در آینه به دستان او!!) 


این رفتار هم میتونه مثبت تلقی بشه و هم منفی!

مثبت از این لحاظ که فرمود: هرکس خودش رو به شکل دیگران دربیاره روزی از اونها خواهد شد!

و منفی از این جهت که روند این تغییر کُند شده و بلکه خودش رو روزی به همون ظاهر قانع و دلخوش بکنه.

و یا حتی گاهی خدای ناکرده از غیر مسیر خودش بخواد به اون دست پیدا بکنه ، چنانچه بازار داروهای بدنسازی مؤید این امرند.


ان شاءالله که ما اولا در تشخیص کمالات درست عمل کنیم و در ثانی تلاش کنیم خودمون رو واقعا متصف به اون کنیم، و ثالثا برای اتصاف به اون از مسیر صحیح به غیر صحیح تجاوزی نداشته باشیم.

  • محمد تدین (شورگشتی)

بدنسازی

عشق به کمالات

نظرات  (۱۵)

  • یا فاطمة الزهراء
  • بی عقلن چون دارن به خودشونم دروغ میگن
    پاسخ:
    فریب بد ه ، مخصوصا فریب خود!
    عجببببب!!
    پاسخ:
    برا منم عجیب بود
    مخصوصا که به نداشته ش اینجور مینازه!! اگه میداشت چیکار می کرد!!
  • علی رضا عظیمی راد
  • این ها مگه چجورین
    این ها هم ادمن و یه چیزایی براشون علاقه است
    باید رفت تو دنیاشون بعد قضاوت کرد
    التماس دعا
    پاسخ:
    بحث همینه که گاهی بد چیزایی میشه علاقه طرف...
    برا چی این بدنو میخوان؟!
    برا سلامتی؟ که خیلی خوبه
    برا خدمت؟ که عالیه
    اما اکثرا نیست مگه برا خودنمایی و روی هواوهوس!
    جانشو به خطر میندازه که ظاهرش فلان شکل بشه!! نه مسأله فراتر از این حرفاست...
  • mahjobeh modanloo
  • نمیدونم واقعا!!
    :/
    اگه ورزش میکنن خوبه دیگه!!
    پاسخ:
    ورزش؟! 
    ورزش لب و لفچه مگه!!! خخخخخ
    سلام
    این عکس رو که دیدم یک چیزی یادم اومد که فکر کنم خالی از لطف نیست شما هم بدونید.
    توی بیمارستان بخش اورژانس که کار میکردم،خانمهای پرستار کار خانمهای بیمار و آقایون هم کار بیماران آقا رو انجام میدادند.
    اما گاهی خیلی کم مثلا مواقع بحران یا اتفاق خاصی که توی شهر میفتاد و بیمارها زیاد میشدن و شلوغ پلوغ میشد و همکار آقا درگیر بیمار دیگه ای بود،پیش میومد که خانم پرستاری مجبور بشه بالای سر بیمار آقا بره.
    یکی از همین مواقع که توی جاده ای چند تا تصادف زنجیره ای رخ داده بود و مصدومان همه آقا بودن،منه پرستار بالای سر یکی از اونا رفتم و باید رگ میگرفتم و سرم وصل میکردم.
    بالای آرنجش رو محکم بستم و گفتم مشت کن.
    مشت کرد و خواستم آنژیوکت رو وارد کنم دیدم ای بابا چه قدر سفته. نیدل فرو نمیرفت.
    یک نگاه کلی به دستش انداختم و متوجه شدم جوری دستش رو سفت کرده که بازوش بالا بیاد و ماهیچه ش رو نشونم بده.
    یه نگاه به صورتش کردم دیدم یک مرد جوان هست که توی اون حال بد میخواسته به منه خانوم ماهیچه ش رو نشون بده.
    تشر رفتم بهش و گفتم دستتو شل کن.
    گفت خودت گفتی سفت کن.
    دیگه اصلا حرف بهم نیومد.
    همکارم داشت سر یکی دیگه رو بخیه میزد.صداش زدم و گفتم بیا بالای سر این یکی و اونو من بخیه میزنم.
    همچین اتفاقی دو بار دیگه برای خودم پیش اومد.
    از دست این مدل جماعت مرددددد!!
    پاسخ:
    سلام
    عجیب بود واقعا!!
    خاطره شما بهترین شاهد بر دغدغه ایه که تو این پست داشتم...
    عشق همه بچه پسرها اینه که فیگول بگیرن جلو اینه...گاها استخوانهای قفسه سینه شون که ازپوستشون بیرون میزد را مقایسه میکنند با بدنسازهای حرفه ای.....خوب دلشون به این خوشه...الهی همیشه شادابی و سلامتی برای جوانهایمان باشه
    پاسخ:
    بله عمیق نشه اشکالی نداره...

    اما امان از وقتی که افکارش در همین سطح بمونه! 
    ارجاعتون میدم به کامنت سرکار خانم فهیمه...
    کم ندیدیم : طرف بدنسازی کرده تیشرتی پیش زن و بچه مردم می پوشه که بشه تعداد عضلاتش رو شمرد!!
    اسم اینو چی میشه گذاشت؟!
    اولین بار رفتم باشگاه بدنسازی هیجده نوزده سالم بود و کنجکاو بودم.
    فقط توی پارک تفریحی با دستگاه ها کار کرده بودم و تخصصی نبود....
    خلاصه رفتم باشگاه ثبت نام همانا مسخره شدن و تغییر اخلاق همانا
    دیدم هم مدیر باشگاه داره زل میزنه به من هم بقیه اومدم بلند گفتم:
    چیه چرا همش میخندین خب بلد نیستم وظیفه شماست یاد بدین... .
    گفت باشه بلند شد اومد.گفت دستگاه تعطیل.گفتم چرا دستگاه نرم؟
    گفت مگه از من نخواستی راهنمایی کنم؟ گفتم آره.دقیقا.

    2 تا دمبل5کیلویی داد بهم همه افراد باشگاه که حواسشون به من بود
    شروع کردند به خندیدن و من بیشتر عصبانی شدم و گفتم شوخیه؟!!
    گفت: نه :) ! من به همه کسایی که میخوان از ابتدا شروع کنند میگم.
    گفتم پس چرا اینا دارن میخندن چرا از اول هی شروع کردین به خنده؟!
    گفت اونا شعور خودشونو نشون میدن و با ناراحتی چند نفر از اطرافیان
    گفت: بچه ها نخندین به این برادر.و رفت و آهنگ گذاشت...

    این رفتاراشون از یه طرف.دمبل 5 کیلویی دادن دست منی که ورزش با
    دستگاه هاش اومده بودم از طرفی.باعث شد همون موقع برم رختکن!
    جدا از اینکه شلوار ورزشی ساده ای پوشیده بودم و به اونم خندیدن:(
    رفتم رختکن حالا اونایی که با اومدن من دیگه داشتن می رفتند لباسها
    پوشیده و داشتند میرفتند که یکی تازه اومد و کمبربندش رو گذاشتش
    خودش رفت پشت آینه کچل هیکلی یه فوکوی که داشت رو شونه بزنه
    و من هم برای خودم داشتم لباسام رو می پوشیدم که برم.
    اون دو نفری که داشتند می رفتند و زود تر از منم لباس پوشیده بودند،
    کمربند این یارو رو برداشتند و رفتند و من هم یک ثانیه بیشتر نشد اما
    بیشتر فکر کردم شوخی می کنند و یکی دو ثانیه بعد این صاحبش آمد
    گفت: کمبربند من کجاست؟ کی هستی تو؟ کی اینو راه داده باشگاه؟
    زود باش بده کمبرند منو مادر نزاییده کسی بام شوخی کنه.
    و منم که فرصت و مجال حرف زدن نداده بود بهم دیگه داشتم عصبانی
    میشدم و اصلا دیگه در اون لحظه فکر هیکلشو نکردم اما...
    خدا رو شکر همون لحظه اون مدیر باشگاه اومد و ساکتش کرد و ازم با
    آرامی پرسید کمربند این بابا رو تو برداشتی یا نه؟ گفتم: نه.
    گفت دیدی کی برداشته؟ گفتم: بله.اگه بذاره میگم و گفتم.
    متوجه شدن کی برداشته و زنگ زدن اومد یارو و چون میشناختن همو
    به شوخی گرفتن ختم به خیر شد.منم یه راست رفتم پیش مدیر جوان
    و گفتم اینجا که نذاشتید با دستگاه کار کنم رختکن هم تهمت دزدی زد
    یارو به من و عذر خواهی هم که نکردید.حداقل پولمو بده برم
    یادم نیست پولمو داد یا نه ولی اون روز آخرین روزی شد که رفتم اونجا.

    -----------------------------------------------------------------------------

    تا اینکه همین چند وقت پیش یا یکی از دبیران ادبیات دوره دبیرستان قراری گذاشتم (به خواست ایشان) در باشگاه بدنسازی و در حال ورزش و بازویی نسبت به قبل بزرگتر و حتی نسبت به من (چون من اون موقع صبح تا شب دوچرخه سواری می کردم) آره خلاصه نسبت به من ورزشکاری تر بود.
    اصلا شکم نداشت وانگار همش ماهیچه شده بود.در حالی که دبیرمون بود خیلی لاغر بود بگذریم...
    خلصهخ دید منو هر چند نسبت به بدنسازی و این ورزشکاران عوض کرد اما هنوزم با وجود خاطره بدی که دارم از اولین باری که باشگاه بدنسازی رفتم، نمیتونم این ورزش رو جز در خانه یا پارک انجام بدم و حتی با حضور رفقا و...

    راستی برای اینکه معلم منو قانع کنه یه حرفی زد که منو از حالا نگران کرد،
    گفت الان به جوانی خودت نگاه نکن چند سال بعد تو میان سالی ماهیچه ها شروع میشه به آب رفتن اون موقع دیگه نمیتونی با ورزش ماهیچه بسازی و فقط میتونی ماهیچه هاتو تقویت کنی.منم که ناراحت شدم که عضله ندارم.
    خلاصه میگفت الان وقتشه که چربی ها تبدیل به عضله بشن...
    ببخشید چشاتونو درد آوردم. تندرستی رو برای همه آرزو مندم:)
    پاسخ:
    خاطراتتونو باید کتاب کنین ها!! خخخخخخ
    بله متأسفانه بعضی به بدنشون کلی میرسن به اخلاق هرگز...

    ما که سیگارمونو میکشیم و به اورجینالشون میخندیم اینا که دیگه قلابیشونن!
    D:
    پاسخ:
    خخخخخخخخ
  • علی حقیقی
  • عجب!
    انسان ذاتاً دلش میخواد که با کمترین تلاش بیشترین سود رو ببره... اما متاسفانه بعضی هم به هر قیمتی دلشون می خواد این بیشترین سود رو ببره... چه با قاچاق کالا چه با قتل چه با...
    پاسخ:
    بله خیلیا زحمت نکشیده میخوان بهره ببرند...
    نکته جالبی بود
    از نظرات بیشتر استفاده کردم ...
    پاسخ:
    برا منم جالب بود مخصوصا نظر خانم فهیمه و علی آقا
  • mahjobeh modanloo
  • برای نظر خانم فهیمه:

    عجب ادمایی پیدا میشنااااا!!!
    پاسخ:
    تو تصادف و عزا و درد و مصیبت، دیدن این چیزا که دیگه واقعا عجیبه...
  • کتایون دولتشاهی
  • سلام عزیزم وبلاگتون عالیه

    من دنبالتون کردم لطفا شما هم منو دنبال کنید
    پاسخ:
    سلام وسپاس
  • علی حقیقی
  • سلام علیکم
    ممنون حاج آقا
    جالب بود...

    ان شا الله درباره این مطلبتون به اندازه کافی سوال می پرسم... :))))
    پاسخ:
    سلام علیکم
    تشکر از حضور ارزشمندتون
    ...
    عجب خاطره ای داشتن علی آقا !
    والا باشگاهی که ما چند جلسه ای رفتیم و خودمون از همون اول با دمبل 5 کیلویی شروع کردیم کسی بهمون نخندید!
    تازه خیلیا میومدن کمک و توضیح میدادن!
    حالا درسته چند تا از ارازل تو اون باشگاه بودن ولی بعضیاشون پای ثابت نماز جمعه و راهپیماییان!
    چند تا از مسئولین بسیج !
    دبیرا و معاونان آموزش پرورشم بودن!
    خلاصه حیف شد نرفتیم !
    علاقه ای ندارم!
    ورزش های رزمی و سرعتی رو ترجیح میدم
    معیار های کمال طلبی فرق میکنه
    کمال طلبی برای من به جز قدرت بدنی ، عکس العمل سریع رو هم دربر داره
    تو بدنسازی و لیفتینگ و ... فقط قدرت اضافه میشه !
    عجب ربطی دادم :-/
    خیلی وقته کامنت ندادم...چشمه کامنتم خشک شده !
    پاسخ:
    به به این علی آقا!
    کجایی پس شما؟!
    خوش اومدی داداش! مدتها بود خبری ازت نبود...
    ان شاء الله که هرجا هستین به سلامت باشین.

    بله نمیشه کسی رو بی دلیل متهم به امری کرد...
    بدنسازای خوبی داریم که اهداف درستی ممکنه داشته باشند...
    ولی نوعا متأسفانه آنچنانی اند که علی آقا فرمودند...
    و انچنانی که من گفتم، وارد این رشته میشن به جهت خودنمایی و ...
  • سرباز صفر
  • سلام برادر عزیز
    از تبادل لینک با شما بسیار خرسندیم
    لینک شما در لیست همراهان سرباز صفر ثبت شد.
    و نظر شما در سرباز صفر پاسخ داده شد.
    http://sarbaz0.blog.ir/page/Link-Exchange
    التماس دعا
    پاسخ:
    سلام و سپاس.
    موفق باشید و سربلند

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی