ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

نفوذ ناپذیر ( داستان مسلمان شدن دکتر « گری لگنهاوزن » و اینکه چرا شیعه شدم و سنی نشدم؟! ) :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه


محمد لگنهاوزن می گوید:

"من در کودکی، در کلاسهای تعلیمات دینی کلیسا شرکت می کردم. یک روز بعد از اتمام کلاس، پدرم از من پرسید که چه چیزی به شما گفتند. من درسهای آن روز را برای پدرم توضیح دادم.

پدرم به من گفت:

هرچه که آنها به تو می گویند، باور نکن! سعی کن خودت فکر کنی!"

لگنهاوزن روحیه نفوذ ناپذیری خود را مدیون پدر می داند و چنین تصور می کند که حتی اکنون نیز مدیون همان روحیه است.

گری لگنهاوزن در سال 1953 در شهر نیویورک آمریکا متولد شد. در سال 1983 دکترای خود را در رشته فلسفه از دانشگاه بوستون گرفت و تا سال 1989 م به تدریس مقدمه منطق، مقدمه فلسه، زیبایی شناسی، علم اخلاق، فلسفه مذهب و متافیزیک پرداخت.

گری، بعدها مسلمان می شود و نام "محمّد" را برای خود انتخاب می کند. او "تشیع" را بر می گزیند و آن را منطبق با روحیه سخت پذیر و جستجوگر خود می داند.

لگنهاوزن (که از اسمش پیداست باید اجداد آلمانی داشته باشد)، بعدها در مقاله ای که در یک نشریه فلسفی چاپ لندن منتشر کرد، توضیح داد که چگونه از دنیای اگزیستانسیالیسم ، به اسلام مهاجرت نموده است.

لگنهاوزن می گوید:

"وقتی به دین اسلام علاقه پیدا کردم و به جلسات مختلف مسلمانها رفتم و با مسلمانان درباره مسائل مختلف بحث کردم، چیزی که برای بنده خیلی خیلی جالب بود، این بود که شیعیان سؤالات بسیار خوبی داشتند.

سؤال درباره اینکه چطوری می توانیم از منابع دینی استفاده کنیم و شیوه زندگی کردن در جامعه امروز را بیابیم؟ چطور باید قرآن را در شرایط امروز بفهمیم؟ و... وقتی که با شیعیان بحث می کردم، می دیدم که دیدگاههای مختلفی در مورد این سؤالها دارند و آنها از منابع متفاوتی استفاده می کنند.

یک بار رفتم به جلسه گروهی از برادران اهل سنت که بحثشان در مورد تفسیر قرآن بود. بنده همین نوع سؤالها را داشتم، که فلسفه حکم این آیه چیست؟ آنها وحشت کردند و گفتند که نباید این سؤالات را بپرسی! یک حالاتی را در بعضی از آنها مشاهده می کردم که می گفتند: نباید بپرسی، گناه دارد! وظیفه ما فقط این است که قبول کنیم که این حرف خداست و آن را اطاعت کنیم، فهم معنا و تفسیر آن، کار ما نیست."


منبع:

سیری در اخبار و تحلیلها، معاونت سیاسی تیپ 83 رزمی تبلیغی امام جعفر صادق علیه السلام، سال یازدهم، ش 1، 24/2/86


  • محمد تدین (شورگشتی)

نظرات  (۱)

  • ذره ی ناچیز
  • مطلب خیلی خوب بود
    خدا کنه ما هم شیعه باشیم!!! اون روحیه پرسشگری و تبیین و تحلیل و...
    و عمل

    اجرکم عندالله

    یازهرا...
    پاسخ:

    بله.

    دین اون وقتی ریشه داره و دل نشین که همراه با معرفت و علم باشه.

    مشکلاتی که الان بر سر جامعه اسلامی آوار شده متأسفانه معلول همان خشک مغزی ها و تحجرها از طرف بعضی مدعیان اسلامی ست! که درهای علم و بینش را بر خودشان بسته اند و نتیجةً درهای اسلام را بر دیگران!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی