* وقتی احساس علی (ع) هنگام تلاوت قرآن برانگیخته می شود : ...
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳ ب.ظ
یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ (6) الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ (7) فِی أَیِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ (8) انفطار -
6 - اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته ؟؟؟!
7 - همان خدایى که تو را آفرید و منظم ساخت !
8 - و در هر صورتى مى خواست تو را ترکیب نمود !
کلام امیرالمؤمنین علی (ع) هنگام تلاوت این آیه:
آنکه از او چنین پرسشى شده ، دلیلش نادرست ترین دلیلهاست و فریب خورده اى است که عذرش در خور پذیرفتن نیست ، اصرار مى ورزد که درنگش در عالم جهالت به درازا کشد.
اى انسان ! چه کسى تو را به گناهکارى دلیر کرد ؟ و چه چیز تو را به پروردگارت مغرور نمود ؟ و چه چیز تو را به هلاکت خویش دلبسته ساخت ؟!
آیا دردت را درمانى نیست ؟! آیا از این خواب گران دیده نمى گشایى ؟!
چرا آنسان ، که به دیگران مهر مى ورزى به خود مهربان نیستى ؟!
بسا کسى را در تابش آفتاب بینى و از سر ترحم بر او سایه افکنى یا بیمارى پیکرش را دردمند ساخته و بر او از سر دلسوزى بگریى .
پس از چیست که بر درد خویش شکیبا هستى و بر مصیبتهاى خود صبور و پایدارى ؟!
پس از چیست که بر درد خویش شکیبا هستى و بر مصیبتهاى خود صبور و پایدارى ؟!
از چیست که بر جان خود، که در نزد تو عزیزترین جانهاست ، سرشکى نمى بارى ؟!
چرا شبیخون کیفر خداوندى از خواب غفلتت برنمى انگیزد و حال آنکه ، نافرمانیهایت تو را به ورطه قهر او افکنده است ؟!
پس به نیروى عزم و تصمیم دردى را که بر دل تو سستى آورده ، درمان کن و به بیدارى و هوشیارى خواب غفلت از دیدگان بزداى . خدا را اطاعت کن و به یاد او انس بگیر. و در نظر آر، آن حالت را که تو از او روى گردانیده اى و او به تو روى آورده است .
تو را به بخشایش خویش فرا مى خواند و فضل و نعمتش تو را در برگرفته و تو از او به دیگرى روى نهاده اى !!
بلند و برتر است آن خداى توانا که کریم و بزرگوار است ؛ و تو اى بنده بیمقدار ناتوان در نافرمانى او! چه گستاخى !! و حال آنکه ، در پناه ستر و پوشش او غنوده اى و در فراخناى فضل و بخشایش او مى گردى !
بلند و برتر است آن خداى توانا که کریم و بزرگوار است ؛ و تو اى بنده بیمقدار ناتوان در نافرمانى او! چه گستاخى !! و حال آنکه ، در پناه ستر و پوشش او غنوده اى و در فراخناى فضل و بخشایش او مى گردى !
خداوند نه فضل و بخشایش خود را از تو دریغ داشت و نه پرده از گناهانت برگرفت . بلکه ، چشم بر هم زدنى ، از نعمتى که بر تو ارزانى مى دارد و پرده اى که بر گناهان تو مى کشد یا بلایى که از تو مى گرداند بى بهره نبوده اى ! پس ، چه گمان برى به او، اگر فرمانش برى ؟!!!
به خدا سوگند، اگر این حال میان تو و دیگرى که در قدرت و توان همسنگ تو مى بود، پدید آمده بود، تو خود نخستین کسى بودى که خود را به سبب سوء اخلاق و زشتى رفتارت نکوهش مى کردى !!
به راستى ، دنیا تو را نفریفته ، تو خود فریفته آن شده اى !
به راستى ، دنیا تو را نفریفته ، تو خود فریفته آن شده اى !
دنیا هر چیز را که از آن عبرتى توان گرفت ، برایت آشکار ساخت و از فواید عدالت آگاهت نمود!
دنیا که تو را به دردمند شدن تن و نقصان نیرو وعده مى دهد، صادقتر و وفادارتر از آن است که به تو دروغ گوید یا فریبت دهد! و بسا که تو اندرز دهندگانش را متهم داشتى و راست گفتارانش را به دروغ نسبت دادى !
اگر دنیا را در سرایهاى ویران و زمینهاى خالى شده از مردمان بشناسى ، بینى که چه پندهاى نیکو و اندرزهاى رسایت مى دهد. پس آن را دوستى مهربان خواهى یافت که هرگز نخواهد که تو به تباهى افتى .
دنیا چه خوش سرایى است ، ولى براى کسى که بدان دل نبندد ! و چه دلپذیر جایى است ، ولى براى کسى که آن را وطن اصلى خویش نداند !
اگر دنیا را در سرایهاى ویران و زمینهاى خالى شده از مردمان بشناسى ، بینى که چه پندهاى نیکو و اندرزهاى رسایت مى دهد. پس آن را دوستى مهربان خواهى یافت که هرگز نخواهد که تو به تباهى افتى .
دنیا چه خوش سرایى است ، ولى براى کسى که بدان دل نبندد ! و چه دلپذیر جایى است ، ولى براى کسى که آن را وطن اصلى خویش نداند !
فرداى قیامت نیکبختان دنیا کسانى هستند که امروز از آن گریزان اند.
آنگاه که زمین بلرزد و قیامت با همه هول و هراسش در رسد و به هر آیینى ، پیروان آن پیوندند و به هر معبودى ، پرستندگانش و به هر پیشوایى ، فرمانبرانش ، چشمى به فضا باز و گامى آهسته بر زمین نهاده نماند، جز آنکه ، در دستگاه عدل الهى جزاى آن بحق داده شود.
آنگاه که زمین بلرزد و قیامت با همه هول و هراسش در رسد و به هر آیینى ، پیروان آن پیوندند و به هر معبودى ، پرستندگانش و به هر پیشوایى ، فرمانبرانش ، چشمى به فضا باز و گامى آهسته بر زمین نهاده نماند، جز آنکه ، در دستگاه عدل الهى جزاى آن بحق داده شود.
بسا حجتها که در آن روز باطل گردد و رشته عذرها گسسته شود.
از اعمال خود وسیلتى بجوى تا عذرت پایدار و حجتت ثابت بماند.
از آنچه براى تو نمى ماند توشه اى برگیر که براى تو بر جاى ماند.
مهیاى سفر خود باش .
به برق رهایى خود نظر افکن که از کجا مى زند و بر مرکب جدّ و جهد خود بار برنه .
منبع:
کلام 214 - و من کلام له ع قالَهُ عِندَ تِلاوَتِهِ یا اءَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ:
سایت شهید آوینی
- ۹۴/۰۴/۱۶