داستان یک ریزش...
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (246) وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا قَالُوا أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (247)... فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (249) وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (250) فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ...
- سوره مبارکه بقره -
(246) آیا ندیدى گروهى از بزرگان بنى اسرائیل را که بعد از موسى به پیامبر خود گفتند:
براى ما زمامدار (و فرماندهى ) برانگیز تا (تحت فرماندهى او) در راه خدا پیکار کنیم.
او گفت : آیا احتمال مى دهید که اگر دستور جنگ به شما داده شود (نافرمانى کرده و) پیکار و جهاد نکنید؟!
گفتند: چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم؟! در حالى که از خانه و فرزندانمان رانده شده ایم؟!
پس چون دستور جنگ بر آنان مقرّر گشت، جز عدّه اندکى سرپیچى کردند!! و خداوند به ظالمان آگاه است .
(247) وپیامبرشان به آنها گفت :
همانا خداوند « طالوت » را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.
گفتند: چگونه او بر ما حکومت داشته باشد؟! در حالى که ما از او به فرمانروایى شایسته تریم و به او ثروت زیادى داده نشده است؟!
پیامبرشان گفت :
خداوند او را بر شما برگزیده و توان علمى و جسمى او را افزون نموده است وخداوند ملکش (فرماندهى ورهبرى) را به هر کس بخواهد مى بخشد، و خداوند (احسانش) وسیع و (به لیاقت ها وتوانایى هاى افراد) آگاه است .
...
(249) پس هنگامى که طالوت ، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت :
خداوند شمارا به یک نهر آب آزمایش مى کند:
پس هر که از آن بنوشد از من نیست! و هرکس از آن نخورد از من هست - مگر آنکه با دست، مشتى برگیرد (و بیاشامد) -
پس (همین که به نهر آب رسیدند) جز اندکى همه از آن نوشیدند!!
سپس هنگامى که او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند (و دشمن را دیدند) گفتند:
امروز ما توانایى مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم!!
امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند:
چه بسا گروهى اندک که با اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت کنندگان) است .
خلاصه:
1 - هر کسی که پا در مسیر گذاشت، لزوما تا اخر در مسیر باقی نخواهد ماند!! بعضی خیلی زود، و بعضی دیرترک از جمعیت جدا خواهند شد! و این تلنگری ست که همواره ما را به هوشیاری و مراقبت بیشتر از خود فرا می خواند!
امام باقر علیه السّلام مى فرمایند:
افرادى که تا آخر کار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند - تفسیر نور ذیل آیات -
2 - هر چند جز افراد اندکی در مسیر حق باقی نمی مانند، اما در نهایت پیروزی هم با همانها خواهد بود: فهزموهم...
+ دعای غریق را زیاد بخوانید:
یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ