چیزی که عوض ندارد!
شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۰۲ ق.ظ
گر نبُوَد اسب مطلّا لگام
زد بتوان بر قدم خویش گام
ور نبود مشربه از زرّ ناب
با دو کف دست توان خورد آب
ور نبود جامه اطلس تو را
دلق کهن ساتر تن بس
تو را
جمله که بینی همه دارد عوض
وز عوضش گشته میسر غرض
آنچه ندارد عوض
ای هوشیار!
عمر عزیز است ؛ غنیمت شمار
شیخ بهایی