ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

داداش چوپان دروغگو!! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

داداش چوپان دروغگو!!

يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۱۷ ب.ظ

ضربه ی محکمی زد و فریاد کشید:

« زلزلـــــــــه زلزلــــــــه »

نرده که می لرزید، تمام ساختمان به لرزه در می آمد!

ساکنین از خرد و کلان با سر و وضع خاص خودشان بیرون ریختند!

قهقهه ی او بود که تا آسمان می رسید!


بار دوم هم ضربه ای کوبید و فریاد کشید:

« زلزلـــــــــه زلزلــــــــه »

ساکنین از خرد و کلان با سر و وضع خاص خودشان بیرون ریختند!

و باز قهقهه ی او بود که تا آسمان بلند شده بود!


بار سوم اما صدای او که به « زلزلـــــــــه زلزلــــــــه » برخاست، ساکنین به جای فرار شروع کردند به خندیدن بر او

ولی در نهایت... این صدای خنده ی آنها بود که زیر آوار گم شد!!!!


+ شرط عقل است که خطرات جدی را هرگز به شوخی نبایست گرفت!

  • محمد تدین (شورگشتی)

خطرات

چوپان دروغگو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی