ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

راوی :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

راوی

سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ق.ظ

اشعب بن جابر بسیار شوخ و لطیفه گو بود.

وقتى پیر شد ، او را ملامت کردند که :

« تو دیگر پیر شده ‏اى و وقت هزل گوئى و شوخى کردن تو گذشته است! حال دیگر نوبت توبه و انابه است! در این آخر عمر، وقتی را هم برای وعظ و حدیث بگذار! »

گفت:

« به وَاللّه من حدیث هم بلدم »

گفتند:

« اگر راست می گویى، حدیثى برای ما بیان کن »

گفت:

« نافع بن بُدَیل از رسول خدا صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله برایم نقل کرد که : دو خصلت پسندیده است که در هر کس باشد، سعادت دنیا و آخرت نصیب او مى‏ گردد! »

اهل مجلس که خیلى خوششان آمده بود، شروع به «به‏ به» و «چه چه» کردند و به او احسنت و آفرین گفتند.

سپس از او خواستند که ادامه حدیث را نقل کند.

اشعب گفت:

« یکى از خصلتها را نافع فراموش کرده بود و دیگرى را من از یاد برده ‏ام!! ».


  • محمد تدین (شورگشتی)

راوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی