ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

قسم به قلم :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

قسم به قلم

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ (1) سوره قلم -

ن ؛ سوگند به قلم و آنچه را با قلم مى نویسند!

چه سوگند عجیبى ؟

در واقع آنچه به آن در اینجا سوگند یاد شده است ظاهرا موضوع کوچکى است : یک قطعه نى ، و یا چیزى شبیه به آن ، و کمى ماده سیاه رنگ ، و سپس سطورى که بر صفحه کاغذ ناچیز رقم زده مى شود.

اما در واقع این همان چیزى است که سرچشمه پیدایش تمام تمدنهاى انسانى ، و پیشرفت و تکامل علوم ، و بیدارى اندیشه ها و افکار، و شکل گـرفتن مذهبها، و سرچشمه هدایت و آگاهى بشر است ، تا آنجا که دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسیم مى کند: (دوران تاریخ ) و (دوران قبل از تاریخ ).

دوران تاریخ بشر از زمانى شروع مى شود که خط اختراع شد، و انسان توانست ماجراى زندگى خود را بر صفحات نقش کند، و یا به تعبیر دیگر دورانى است که انسان دست به قلم گردید، و از او (ما یسطرون ) یادگار ماند.

عظمت این سوگـند هنگامى آشکارتر مى شود که توجه داشته باشیم آن روزى که این آیات نازل گشت ، نویسنده و ارباب قلمى در آن محیط وجود نداشت ، و اگر کسانى مختصر سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در کل سرزمین مکه که مرکز عبادى و سیاسى و اقتصادى حجاز بود به بیست نفر نمى رسید، آرى سوگند به قلم یاد کردن در چنین محیطى عظمت خاصى دارد.

و جالب اینکه :

در نخستین آیاتى که در (جبل النور) و غار (حرا) بر قلب پاک پـیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل شد نیز به مقام والاى قلم اشاره شده ، آنجا که مى فرماید:

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ (3) الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ (5) سوره علق -

(بخوان به نام پروردگارت که مخلوقات را آفرید، و انسان را از خون بسته اى ایجاد کرد، بخوان به نام پروردگار بزرگت ، هم او که انسان را به وسیله قلم تعلیم داد، و آنچه را نمى دانست به او آموخت )


و از همه جالبتر اینکه : همه این سخنان از زبان کسى تراوش مى کند که خودش درس نخوانده بود، و هرگـز به مکتب نرفت و خط ننوشت ، و این هم دلیل بر آن است که چیزى جز وحى آسمانى نیست .

...


نقش قلم در حیات انسانها

از مهمترین رویدادهاى زندگى بشر پیدایش خط، و راه افتادن قلم بر صفحه کاغذها یا سنگها بود.

گـردش نیش قلم بر صفحه کاغذ، سرنوشت بشر را رقم مى زند، لذا پیروزى و شکست جوامع انسانى به نوک قلمها بسته است .

قلم حافظ علوم و دانشها، پـاسدار افکار اندیشمندان ، حلقه اتصال فکرى علما، و پل ارتباطى گذشته و آینده بشر است ، و حتى ارتباط آسمان و زمین نیز از طریق لوح و قلم حاصل شده است !

قلم انسانهائى را که جدا از هم ، از نظر زمان و مکان ، زندگى مى کنند پیوند مى دهد، گـوئى همه متفکران بشر را در تمام طول تاریخ ، و در تمام صفحه روى زمین در یک کتابخانه بزرگ جمع مى بینى !

قلم رازدار بشر، و خزانه دار علوم ، و جمع آورى کننده تجربیات قرون و اعصار است ، و اگـر قرآن به آن سوگـند یاد مى کند به همین دلیل است زیرا همیشه سوگند به یک امر بسیار عظیم و پرارزش یاد مى شود.

و البته قلم وسیله اى است براى (ما یسطرون ) و نوشته ها که قرآن به هر دو سوگـند یاد کرده است ، هم به (ابزار) و هم به (محصول ) ابزار.


اولین مخلوق عالم:

1 - در بعضى از روایات آمده است که (ان اول ما خلق الله القلم ) (نخستین چیزى را که خدا آفرید قلم بود)

این حدیث را محدثان شیعه از امام صادق (علیه السلام ) نقل کرده اند و در کتب اهل سنت به عنوان یک خبر معروف نیز آمده است .

2 - و در حدیث دیـگـرى آمده است : اول ما خلق الله تعالى جوهرة ) (نخستین چیزى را که خدا آفرید گوهرى بود)

3 - و در بعضى از اخبار نیز آمده است : (ان اول ما خلق الله العقل ) (نخستین چیزى را که خدا آفرید عقل و خرد بود).

توجه به پـیوند ویـژه اى که در میان (گـوهر) و (قلم ) و (عقل ) است مفهوم (اول بودن ) همه آنها را روشن مى کند.


در ذیل حدیثى که در بالا از امام صادق (علیه السلام ) نقل کردیم آمده است که خداوند بعد از آفرینش قلم به او فرمود: بنویس ! و او آنچه را بوده و خواهد بود تا روز قیامت نوشت !

گرچه قلم در این روایت اشاره به قلم تقدیر و قضا و قدر است ، ولى هر چه هست نقش قلم را در سرنوشت بشر و مقدرات او روشن مى سازد.


پـیشوایان اسلام در احادیث متعددى به یاران خود تاءکید مى کردند که به حافظه خود قناعت نکنند، و احادیث اسلامى و علوم الهى را به رشته تحریر درآورند، و براى آیندگان به یادگار بگذارند.


بعضى از دانشمندان گفته اند: البیان بیانان : بیان اللسان ، و بیان البنان و بیان اللسان تدرسه الاعوام ، و بیان الاقلام باق على مر الایام !

(بیان دو گـونه است : بیان زبان ، و بیان قلم ، بیان زبان با گذشت زمان کهنه مى شود و از بین مى رود، ولى بیان قلمها تا ابد باقى است )!

و نیز گـفته اند: (ان قوام امور الدین و الدنیا بشیئین القلم و السیف و السیف تحت القلم : (پـایه امور دین و دنیا بر دو چیز است : (قلم ) و (شمشیر) و شمشیر زیر پوشش قلم قرار دارد)!


همین معنى را بعضى از شعراى عرب چنین به نظم آورده :

کذا قضى الله للاقلام مذ بریت

ان السیوف لها مذ ارهفت خدم !

(خداوند اینـگـونه براى قلم از آن روز که تراشیده شد ، مقدر کرده است که شمشیرهاى تیز خدمتـگـزار آن باشند)! (این تعبیر اشاره لطیفى است به تراشیدن قلم به وسیله چاقو و قرار گرفتن تیغهاى تیز در خدمت قلم از آغاز کار).


شاعر دیگرى با استناد به آیات مورد بحث در این زمینه مى گوید:

اذا اقسم الابطال یوما بسیفهم

و عدوه مما یجلب المجد و الکرم


کفى قلم الکتاب فخرا و رفعة

مدى الدهر ان الله اقسم بالقلم !

(آن روز که جنگجویان قهرمان به شمشیرهاى خود سوگند یاد کنند. و آن را اسباب بزرگى و افتخار بشمرند. براى قلم نویسندگـان همین افتخار و سربلندى در تمام دوران جهان بس که خداوند سوگند به قلم یاد کرده است (و نه به شمشیر)


و راستى چـنین است چـرا که پیروزیهاى نظامى اگر از ناحیه فرهنگ نیرومندى تضمین نـگـردد هرگز پایدار نخواهد بود، مغولها در تاریخ ایران بزرگترین پیروزى را کسب کردند ولى چـون ملت بى فرهنـگـى بودند به زودى در فرهنـگ اسلام و ایران حل شدند و مسیر خود را تغییر دادند.


گرچه این بحث بسیار دامنه دار است ولى براى اینکه از روش تفسیرى خارج نشویم سخن را با حدیث بسیار پرمعنائى از پیغمبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این زمینه پایان مى دهیم :

ثلاث تخرق الحجب ، و تنتهى الى ما بین یدى الله : صریر اقلام العلماء، و وطى اقدام المجاهدین ، و صوت مغازل المحصنات : (سه صدا است که حجابها را پاره مى کند و به پیشگاه با عظمت خدا مى رسد: صداى گردش قلمهاى دانشمندان به هنگام نوشتن ، و صداى قدمهاى مجاهدان در میدان جهاد، و صداى چرخ نخریسى زنان پاکدامن )!


البته تمام آنچه گفته شد درباره قلمهائى است که در مسیر حق و عدالت ، و در صراط مستقیم ، گردش مى کند، اما قلمهاى مسموم و گمراه کننده بزرگترین بلا، و عظیمترین خطر براى جوامع انسانى محسوب مى شود.


منبع:

تفسیر نمونه

  • محمد تدین (شورگشتی)

قسم به قلم

ن والقلم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی