ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

و خجالت کشیدم از این شعر ... :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

و خجالت کشیدم از این شعر ...

پنجشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۹ ق.ظ

آخدا گوش کن اینک سخنی
سخن بی دل بی خویشتنی

زیر این گنبد مینای خراب
منع ما کرده ای از باده ناب

آ خدا منع می ناب ز چیست
این همه ظلم به احیاب ز چیست

سفره جود بیانداخته ای
خوان آراسته ای ساخته ای

ما سر سفره احسان توایم
چند روزی همه مهمان تو ایم

کس نگوید سر خوان با مهمان
که بخور کشک و نخور بادمجان

یا مخور ماست ضرر دارد ماست
از برای تو خطر دارد ماست

گر چه ما گوش به فرمان باشیم
آ خدا نزد تو مهمان باشیم

در جهان تو اگر باده نبود
جای ما مردم آزاده نبود

گر نه می بود فراهم ما را
خفه می کرد یقین غم ما را

گر دف و چنگ و نی و تار نبود
گر زن و باده مدد کار نبود

همه از غم ورم می کردیم
زحمت از بزم تو کم می کردیم

بفرست آیه ای در مدح شراب
که صوابست و صوابست و صواب

بده آن آیه به جبرائیلت
او هم ار نیست به میکائیلت

او هم ار نیست به اسرافیلت
اوهم ار مرده به عزرائیلت

تا بیارد بدهد دست عماد
تا شود خاطر میخواران شاد

تا درونها زغم آزاد کنی
دل ما سوختگان شاد کنی

تا بنوشیم بیاد تو شراب
زیر این گنبد مینای خراب

_____________________________________________

به عنوان یکی از مهمونای خدا کلی خجالت کشیدم از این شعر !

آ خدا! این بنده ت نماینده ما نبود ها!

آ خدا! لااقل این قدر عقلم دادی و معرفت که اگه اقرار می کنم بر سر سفره تو مهمونم، نمک نخورم و گزاف بگم!!!

آ خدا! عشقمم دادی که وقتی شکممو سیر کردم ، بشینم پای دلم و غصه روزگارو کنارش فراموش کنم!

آ خدا! ممنون که برا حفظ عقلم و عشقم بین ما و شراب و بین ما و دیگران دیوار کشیدی!


ممنونتم که اگر یه بچه ای که عقلش نمی کشه سر سفره ت نشسته و باقاشق چنگالی که بهش دادی میخواد چشمشو دربیاره، میزبانیت رو کامل می کنی و منعش می کنی!


ممنونتم از سفره شاهانه ای که بعد یه عمر وقتی از کنارش بلند میشم هنوز خیلی از نعمتهاتو ندیده ام و نمی شناسم!!

ممنونتم ارباب! ممنون به خاطر فضلت! ممنون بخاطر صبرت! و شرمنده تم بخاطر همه چیز!



  • محمد تدین (شورگشتی)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی