ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

کرامتی از یک خواننده ! و توبه سعدی از مجالس رقص و آواز ! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

سعدى مدتى در مدرسه مستنصریه بغداد در نزد شیخ اجلّ ، ابوالفرج بن جوزى (وفات یافته در سال 636 ه . ق ) درس خوانده و از موعظه هاى او بهره مند می شد. ( از جمله مواعظ او که البته سعدی به گوش نمی گرفت : ترک مجالس رقص و آواز بود!!) خود در این رابطه مى گوید:

هر قدر که مرشد بزرگ ابوالفرج بن جوزى ، در پند و اندرز خود مرا از رفتن به بزمهاى ساز و آواز و شنیدن ترانه و غزل باز مى داشت و به گوشه گیرى و خلوت نشینى دستور مى داد ، باز حالت و غرور نوجوانى بر من چیره مى شد و خواهش دل و آرزویم مرا به مجالس طرب مى کشانید و از شنیدن آواز خوش و معاشرت با یاران سرمست از آواز خوش ، لذت مى بردم .

وقتى که پند و اندرز استاد به خاطرم مى آمد مى گفتم :

اگر خود او نیز با ما همنشین بود ، به رقص و دست افشانى و پایکوبى مى پرداخت ، زیرا اگر نهى از منکر کننده خودش شراب بنوشد، عذر مستان را مى پذیرد و آنها زا به خاطر گناه شرابخوارى ، بازخواست نمى کند.

قاضى ار با ما نشیند بر فشاند دست را

محتسب گر مى خورد معذور دارد مست را


تا اینکه یک شب به مجلسى وارد شدم ؛ گروهى در آن نشسته بودند و آوازه خوانى در میانشان آواز مى خواند.

ولى به قدرى صداى ناهنجار داشت که :

گویى رگ جان مى گسلد زخمه ناسازش

ناخوشتر از آوازه مرگ پدر، آوازش (1)


گاهى همکارانش ، انگشت در گوش خود مى نهادند تا آواز او را نشنوند، و گاهى انگشت خود را بر لب مى گذاشتند تا او را به سکوت فرا خوانند.

نبیند کسى در سماعت خوشى

مگر وقت مردن که دم در کشى (2)


چو در آواز آمد آن بربط سراى

کد خدا را گفتم از بهر خداى

زیبقم در گوش کن تا نشنوم

یا درم بگشاى تا بیرون روم (3)


خلاصه اینکه به پاس احترام یاران ، با رنج فراوان آن شب را به صبح آوردم . به قدرى شب سختى بود که گفته اند:

مؤذن بانگ بى هنگام برداشت

نمى داند که چند از شب گذشته است

درازى شب مژگان من پرس

که یکدم خواب در چشمم نگشته است


صبحگاه به عنوان تبرک شال سرم را و سکه طلایى را از همیانى که در کمرم بسته بودم ، گشودم و به آن آوازه خوان برآواز دادم و او را به بغل گرفتم و بسیار از او تشکر کردم .

یاران وقتى که این رفتار نامناسب مرا دیدند آن را برخلاف شیوه مرسوم من یافتند و مرا کم عقل خواندند!

یکى از آنها زبان اعتراض گشود و مرا سرزنش ‍ کرد که :

این رفتار تو بر خلاف رفتار خردمندان است ، چرا چنین کردى ؟!

خرقه مشایخ (شال سرت ) را به چنان آوازه خوان ناهنجارى دادى ، که در همه عمرش درهمى در دست نداشت و ریزه نقره و طلایى در دارائیش ‍ نبوده است؟!

مطربى (4) دور از این خجسته سراى

کس دوبارش ندیده در یکجاى

راست چون بانگش از دهن برخاست

خلق را موى بر بدن برخاست

مرغ ایوان زهول او بپرید (5)

مغز ما بر دو حلق او بدرید


به اعتراض کننده گفتم :

مصلحت آن است که زبان اعتراضت را کوتاه کنى ، زیرا من از این آوازه خوان ، کرامتى (6) دیدم ، از این رو به او جایزه دادم و او را در آغوش گرفتم .

اعتراض کننده گفت :

آن کرامت چه بود؟! بیان کن تا من نیز به خاطر آن به او تقرب جویم و از شوخى و گفتار بیهوده اى که در مورد او گفتم توبه نمایم .

به اعتراض کننده گفتم :

شیخ و مرشد (ابوالفرج بن جوزى ) بارها مرا به ترک مجلس بزم آوازه خوانان نصیحت و موعظه رسا مى کرد و من نصیحت او را نمى پذیرفتم ، ولى امشب دست صالح سعادت مرا به این مجلس آورد، تا با دیدن این آوازه خوان ناهنجار از هر گونه آوازه خوانى متنفر گردم و از رفتن به مجلس آنها توبه کنم . (خلاصه کاری که استاد به روزها نتوانست بکند ، این شخص ظاهرا بی همه چیز به شبی انجام داد ) به این ترتیب: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

آواز خوش از کام و دهان و لب شیرین

گر نغمه کند ور نکند دل بفریبد

ور پرده عشاق و خراسان و حجاز است

از حنجره مطرب مکروه نزیبد (7)


1- یعنى : مضراب خارج از اصول و نغمه ناهنجار او، گویى شاهرگ زندگى انسان را قطع مى کند. آواز او از فریادى که از مرگ پدر بر مى خیزد دلخراشتر است .

2- یعنى : تو اى آوازه خوان ناهنجار! از آواز تو کسى بهره نجوید مگر آن هنگام که مرگ سراغت آید و دم فرو بندى .

3- یعنى : چون آن آوازه خوان به آوازخوانى پرداخت ، به صاحبخانه گفتم یا براى رضاى خدا، جیوه در گوشم بریز تا کر شوم ، یا در خانه را باز کن تا بیرون بروم .

4- مطربى : آوازه خوانى .

5- یعنى : کبوتر طاق بزرگ از ترس صداى ناهنجار او پرید و دور شد.

6- کرامت : کار خارق العاده که از دست اولیاى خدا آشکار شود.

7- یعنى : آواز دلپذیر از دهان آوازه خوان خوشخوان ، چه زیر بخواند چه بم (خواه نازک بخواند و خواه درشت ) دلرباست ، ولى اگر نواى عشاق و خراسان و حجاز (سه نوع از نواى موسیقى ) از خلق آوازه خوانى ناخوش ‍ آواز و زشت دیدار برآید، نیکو نمى نماید.


منبع:

حکایتهاى گلستان سعدى به قلم روان

محمد محمدى اشتهاردى

با دخل و تصرف


  • محمد تدین (شورگشتی)

نظرات  (۴)

  • شما هم می توانید درآمد عالی داشته باشید
  • ا سلام...
    شما هم می توانید کسب درآمد عالی داشته باشید
    دوستان عزیز خواندن این مطلب فقط 10دقیقه زمان خواهد برد اما این 10 دقیقه سرنوشت شما را تغییر خواهد داد
    این روش ها آن قدر ساده هستند که آرزو می کنید ای کاش زودتر آنها را کشف می کردید تا خیلی زودتر درآمد پیدا کنید
    کسب درآمد از اینترنت 100% قانونی و تضمینی
    دیگر نیازی به کار در بیرون از منزل نیست و فقط با صرف 2 تا 4 ساعت در روز درآمدی باورنکردنی خواهید داشت.
    نویسنده این مطلب به شما تضمین خواهد داد که بعد از گذشت دو هفته به درآمدی بالای 400 هزار تومان در روز خواهید رسید
    اطلاعات بیشتردر سایت زیر
    http://poroje20.blog.ir/
    http://www.musicgelyan.com/
    اگر اهل کسب و کار اینترنتی هستید فرصت را از دست ندهید
    تفاوت روش هایی که شما در این سایت با آن آشنا می شوید با سایر سایت ها این است که همه ی این نکات
     طبق تجربه ی واقعی در بیش از 5 سال به دست آمده و بر خلاف سایت ها ی دیگر تئوری نیست. 
    پس با کمک آنها شما می توانید خیلی سریع تر و مطمئن تر در کسب و کار اینترنتی خود موفق شوید و ماه ها در وقت ارزشمند خود صرفه جویی کنید.

    درضمن تبادل لینک نیز با تمامی وبلاک ها داریم
    سلام.چقد تند تند آپ میکنین!!!ادم بهتون نمیرسه اصن:((
    پاسخ:

    خخخخخخخ

    سلام

    جبران کمکاری دوستانو می کنیم ، مگه بده؟!!

  • محمد مهدی یوسفی
  • سلام
    احسنتم
    بسیار عالی بود :)
    پاسخ:
    سلام و سپاس

    بد جور دل شکسته ای وگریه میکنی..از اشک چهره شکسته ای وگریه میکنی..

    بگذار تا عبای تو را ما تکان دهیم..برخاکها نشسته ای و گریه می کنی..

    هیات تمام شد همه رفتندوتو هنوز..یک گوشه نشسته ای و گریه میکنی.

    سلامتی وتعجیل در فرج 5 صلوات با وعجل فرجهم ودعای فرج

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی