ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

پیامبر :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامبر» ثبت شده است

بله ؛ خیر

يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۷ ب.ظ

 محمد بن الحنفیة: کان رسول الله (صلى الله علیه وآله) لا یکاد یقول لشئ: لا، فإذا هو سئل فأراد أن یفعل، قال: نعم، وإذا لم یرد أن یفعل سکت، فکان قد عرف ذلک منه - میزان الحکمة باب النبوة، خصائص نبینا(ص) -

بعضی دیدین برا هر چیزی « نه » میارن؟!

بعضی دیدین چقدر منفی نگر و منفی باف و منفی گو هستند؟!

بعضی دیدین انگار نافشونو با نخیر و نمیشه و نمیخوام و نمیتونم و نباید و نشاید بریدند؟!

محمد بن حنفیه میگه: 

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در جواب هیچ چیزی « نه » نمی گفتند! پس اگر درخواستی از ایشان می شد و مطابق میل خودشان هم بود می فرمودند« بله » و اگر اراده ی انجامش را نداشتند ساکت می شدند و طرف میدانست « سکوت » او یعنی « نه » !!

+ البته این منافات با این نداره که انسان باید در جای خود هنر « نه » گفتن رو داشته باشه و حضرت رسول هم عملا این هنر رو بکار می گرفتند اما بسیار هنرمندانه و بدون استفاده از کلمات منفی!!

استغفار معصومین

جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۵ ب.ظ
________________________________________________________________

پیامبر و ائمه علیهم السلام که گناه نمی کنند، پس چرا دعاهای وارده از این بزرگواران پر است از استغفار؟!
معمولا و خیلی سریع استغفار ائمه را به استغفار تعلیمی معنا می کنند و به خیال خودشان، خوشان را راحت می کنند غافل از اینکه این گونه جواب دادن، خود ایجاد اشکالات جدید می کند...
بله مسلّما از آنجا که الگو هستند رفتار و گفتار ایشان تعلیم دیگران هم به حساب خواهد آمد...

اما اگر دقیق به رفتار ائمه نگاه بیندازیم می بینیم این دعاها و مناجاتها و استغفارها کاملا شکل واقعی دارند...
اشکهایی که بر صورت مبارکشان جاری می شد، ضجه هایی که می زدند جز این را می گوید؟!

نکند اشکها و رنگ پریدن ها و بدن لرزه های این بزرگواران را هم جهت تعلیمی می خواهید بدهید؟!
آیا چنین است؟! آیا متوجه عوارض و نتایج این برداشت خود هستید؟!
( توجیه به اینکه لرزش و رنگ پریدگی و گریه و اشک آنها تماماً به خاطر گناه دیگران هم بوده باشد ادعایی بی دلیل است)

آری گناه به آن معنایی که در ذهن بنده و شماست به حکم عصمتشان مرتکب نخواهند شد، اما ترک اولی...
آنچنان که در مورد حضرت آدم و یونس در خود قران بدان اشاره شده است...

بلکه از جهتی روح مثل آب گوارا و خالصی ست که در این دنیا ناچاراً با تن خاکی محشور است
امور مباح از جمله خورد و خواب و جماع و ... که پیغمبر و ائمه هدی هم به حکم انسانیتشان محکوم بدان بودند بر صفای روح تأثیر گذاشته و استغفار به منزله صافیی ست که آن کدورت ها را از فرد گرفته و جلایش می دهد.
(لذاست که برای حفظ نورانیت روح توصیه به کم خوری و کم صحبتی و پرهیز از مادیات می کنند)
(و لذاست که می گوئیم استغفار لازم نیست حتما به معنی گناهکار بودن فرد بوده باشد)

الإمام الصادق (علیه السلام): 
کان رسول الله (صلى الله علیه وآله) یتوب إلى الله فی کل یوم سبعین مرة من غیر ذنب - میزان الحکمة حرف الغین باب الاستغفار
پیامبر (ص) در هر روز 70 بار استغفار خدا می کرد، بی آنکه گناهی مرتکب شده باشد!!

پیامبر روشنایی

پنجشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۲ ق.ظ

یکى از همسران رسول خدا به نام « ماریه قبطیه » فرزندى به دنیا آورد که پیامبر نام او را ابراهیم نهاد.

این پسر مورد علاقه شدید رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله قرار گرفت اما هنوز هجده ماه از عمر این کودک نگذشته بود که از دنیا رفت .

پیغمبر که کانون عاطفه و محبّت بود از این مصیبت به شدت متأثر شد و اشک ریخت و فرمود:

اى ابراهیم ! دل مى سوزد و اشک مى ریزد و ما محزونیم به خاطر تو، ولى هرگز بر خلاف رضاى خدا چیزى نمى گوییم .

تمام مسلمین از این مصیبت متأثر بودند زیرا آنها مى دیدند که غبارى از حزن و اندوه بر دل پیغمبر صلى اللّه علیه و آله نشسته است.

آن روز تصادفا خورشید هم گرفته بود، با مشاهده این وضع مسلمین همگى ابراز داشتند که :

گرفتن خورشید نشانه هماهنگى عالم بالا با عالم پایین و رسول خدا مى باشد و این اتفاق جز به خاطر فوت فرزند پیغمبر چیز دیگرى نمى تواند باشد.

البته این مطلب - فى ذاته - مانعى ندارد، بلکه به خاطر رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله ممکن است دنیا هم زیر و رو شود اما در آن موقع این اتفاق روى این جهت نبود و در حقیقت یک مساءله طبیعى بود ولى مردم چون این حادثه را در یک روز مشاهده مى کردند با هم مربوط مى دانستند و در نتیجه سبب مى گردید که ایمان و اعتقاد آنها به رسول خدا بیشتر شود.

این مطلب به گوش پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله رسید به جاى اینکه آن حضرت از این تعبیر مردم خوشحال شود و مثل بسیارى از سیاست بازها موقع را براى تبلیغات غنیمت شمرد و از این عواطف و احساسات مردم به نفع اسلام استفاده کند، نه تنها که چنین نکرد، بلکه سکوت را هم جایز ندانسته به مسجد آمد و پس از آن به منبر رفتند و صریحا اعلام داشتند که : 

اى مرم ! خورشید و ماه دو نشانه از نشانه هاى خداست و به دستور او در سیر و حرکتند و به فرمان خدا مطیع مى باشند! هرگز به خاطر مرگ و زندگى کسى گرفته نمى شوند! هرگاه خورشید و ماه گرفت ، نماز آیات بخوانید!

سپس از منبر پایین آمدند و نماز آیات را با جماعت خواندند آنگاه به على علیه السلام فرمود:

پیکر فرزندم ابراهیم را براى دفن آماده کن !

على علیه السلام جنازه ابراهیم را غسل داد و کفن کرد پس از آن مردم دفنش ‍ کردند.


برگرفته از :

حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید آیة الله مرتضى مطهرى

محمّد جواد صاحبى

و

داستانهاى بحارالانوار جلد 1

محمود ناصرى